[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/YOz0sHFbeNGH3s+PcxC4zg== ) بسم الله الرحمن الرحیم
مقتل امیر المومنین ( 11 )
مقتل روز 20 ماه مبارک رمضان
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_ع
ابنبابويه به سند معتبر از حبيب به عمر روايت کرده است که او گفت: به خدمت حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام رفتم، در مرضي که حضرت از آن مرض از دنيا مفارقت نمود. پس جراحت سر خود را گشود. من گفتم: «يا اميرمؤمنان! جراحت تو چيزي نيست و بر تو از اين جراحت باکي نيست.»
حضرت فرمود:«اي حبيب! به خدا سوگند که من در اين ساعت از شما مفارقت ميکنم.»
حبيب گفت: من به گريه درافتادم، و امکلثوم دختر حضرت گريان شد. نزديک حضرت نشسته بود. علي عليهالسلام فرمود: «چرا گريه ميکني، اي دختر؟».
امکلثوم گفت: «چون گريه نکنم؟ تو ما را خبر ميدهي در اين ساعت از ما مفارقت مينمايي.»
حضرت فرمود: «اي دختر گرامي! گريه مکن، به خدا سوگند که اگر ببيني آنچه پدر تو ميبيند، هر آينه گريه نخواهي کرد.»
حبيب گفت: از آن حضرت پرسيدم: «چه ميبيني يا اميرمؤمنان؟»
حضرت فرمود: «اي حبيب! ميبينم ملائکهي آسمانها و پيغمبران را که از پي يکديگر ايستادهاند و انتظار ميکشند که مرا ملاقات کنند. اينک برادرم رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم به نزد من نشسته است و ميگويد: بيا نزد ما که آنچه در پيش داري، به از آن است که در آن هستي.»
حبيب گفت: «من هنوز از پيش آن حضرت بيرون نرفته بودم که روح مقدس او به ارواح انبيا و اوصيا ملحق شد.»
مجلسي، جلاء العيون، /373، 371 - 370، 358، 346، 343 - 334، 325 - 324.
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
بسم الله الرحمن الرحیم
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_ع
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
متن کامل مقتل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ( 12 )
عزیزان بعلت طولانی بودن متن مقتل ، عربی را نیاوردم دوستانی که متن عربی را می خواهند در خصوصی بفرمایند ارسال نمایم.
مقتل در 10 قسمت ارسال می شود
ذاکرین مداح دهها روضه در متن است با دقت خوانده شود
سفره ی طعام شب 19 رمضان (1)
عزیزم کی دیدی علی بر سفره ای بنشیند که دو نوع غذا برآن باشد
در بعضي از کتب معتبره روايت کردهاند که امکلثوم گفت: در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان براي افطار حضرت اميرمؤمنان عليهالسلام طبقي نزد او گذاشتم. دو قرص نان جو در آن بود.
کاسهاي از شير نزد آن حضرت آوردم و نمک سابيده حاضر کردم. چون حضرت از نماز فارغ شد، به آن طعام نظر کرد، گريست و فرمود: «اي دختر! دو نان خورش براي من در يک طبق حاضر کردهاي؟
مگر نميداني که من متابعت برادر و پسر عم خود رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم ميکنم. تا از دنيا رفت، دو طعام از براي او حاضر نکردند.
اي دختر! هر که خوردني و آشاميدني و پوشش او نيکوست در دنيا، ايستادن او در روز قيامت نزد حق تعالي بيشتر است.
اي دختر! در حلال دنيا حساب است و در حرام او عذاب. و خبر داد مرا حبيب من، از رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم که جبرئيل از براي او کليدهاي زمين را آورد و گفت: «يا محمد! خداوند تو را سلام ميرساند و ميفرمايد: اگر خواهي تمام کوههاي تهامه را براي تو طلا ميکنم و به راه مياندازم. بگير اينها را که کليد گنجهاي زمين است و از ثواب آخرت تو چيزي کم نميشود.»
حضرت فرمود: «بعد از آن چه خواهد بود؟»
گفت: «مرگ»
آن جناب فرمود: «هر گاه چنين است، مرا به دنيا احتياج نيست. بگذار مرا که روزي گرسنه باشم و يک روز سير، تا آن که در روزي که گرسنه باشم، دعا کنم پروردگار خود را و از او سؤال کنم و در روزي که سير باشم، حمد گويم پروردگار خود را.»
پس جبرئيل گفت: «توفيق هر چيزي يافتهاي اي محمد.»
فرمود: «اي دختر! اين دنيا خانهي فريب است و خانهي مذلت و خواري است. هر که چيزي به آخرت پيش ميفرستد، به او ميرسد. اي دختر! به خدا سوگند که نميخورم چيزي تا يکي از نان خورشها را برداري.»
پس شير را برداشتم و اندکي از نان جو با نمک تناول کرد و حمد و ثناي حق تعالي به جاي آورد. پس برخاست و متوجه نماز شد.
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1
[Forwarded from اتچ بات]
( https://attach.fahares.com/nzeaAAIMS/Ah/6LV8GikHg== ) بسم الله الرحمن الرحیم
«تهدمت و الله أرکان الهدي و انطمست أعلام التقي و انفصمت العروة الوثقي قتل ابن عم محمد المصطفي قتل الوصي المجتبي قتل علي المرتضي قتله أشقي الأشقياء.»
#مقتل_حضرت_امیرالمومنین_علیه_السلام
#سخنان_امیرالمومنین_ع
#وصیت_امیرالمومنین_علیه_السلام
مقتل کامل امیر المومنین ع به روایت جلاء العیون مجلسی ره ( 13 )
عبادت ومناجات امیرالمومنین در شب 19 رمضان با ستارگان و... (2)
پيوسته مشغول رکوع و سجود بود و تضرع و ابتهال به سوي حق تعالي مينمود.
بسيار از خانه بيرون ميرفت و داخل ميشد.
به اطراف آسمان نظر ميکرد و اضطراب مينمود و تضرع ميکرد و ميگريست.
پس سورهي يس را تا آخر تلاوت کرد. پس اندکي خوابيده ترسان بيدار شد و جامهي خود را روي مبارک خود کشيد و بر پا ايستاد و گفت:
«خداوندا! برکت ده مرا در لقاي خود» و کلمهي «لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم» بسيار گفت.
پس نماز کرد تا بسياري از شب گذشت و در تعقيب نشسته بود که آن حضرت را خواب ربود. باز ترسان از خواب بيدار شد. زنان و فرزندان خود را طلبيد و فرمود:
«در اين ماه از ميان شما خواهم رفت. در اين شب، خوابي هولناک ديدم و براي شما نقل ميکنم.
در اين ساعت، حضرت رسالت صلي الله عليه و آله و سلم را در خواب ديدم که ميفرمود: «اي ابوالحسن! به اين زودي به نزد ما خواهي آمد و نزد تو خواهد آمد شقيترين امت، لحيهي تو را از خون سرت خضاب خواهد کرد
و من بسيار مشتاقم به لقاي تو و تو در دههي آخر اين ماه به نزد ما خواهي آمد. زود بيا نزد ما که آنچه نزد ماست؛ بهتر است و باقيتر است از براي تو.»
چون اهل و اولاد آن حضرت اين سخنان جانسوز را شنيدند، صدا به گريه بلند کردند. پس قسم داد ايشان را که: «ساکت شويد.» چون ساکت شدند، وصيت کرد ايشان را به نيکيها و نهي کرد ايشان را از بديها.
چون از وصيت فارغ شد، باز مشغول عبادت شد، پيوسته در رکوع و سجود و تضرع و زاري بود و هر ساعت از خانه بيرون ميرفت، به اطراف آسمان نظر ميکرد. نظر در ستارهها ميکرد و ميفرمود: «به خدا سوگند که دروغ نشنيدهام از رسول خدا.
اين همان شبي است که مرا وعده داده است. پس برگشت به جاي نماز خود و گفت: «اللهم بارک لي في الموت»؛ يعني «خداوندا! مبارک گردان براي من مرگ را»،
و بسيار ميگفت: «انا لله و انا اليه راجعون، و لا حول و لا قوة الا بالله العلي العظيم»، پس بسيار صلوات ميفرستاد بر محمد و آل محمد صلي الله عليه و آله و سلم و استغفار بسيار ميکرد.
امکلثوم گفت: «چون در آن شب، قلق و اضطراب آن حضرت را ديدم، مرا خواب نبرد. گفتم: «اي پدر! چرا امشب خواب بر تو حرام شده است و استراحت نميفرمايي؟»
گفت: «اي دختر! من با شجاعان بسيار جنگ کردهام و خود را به اهوال عظيمه افکندهام. هرگز رعبي و ترسي در دلم به هم نرسيده است. امشب بسيار ترسانم.»
پس فرمود: «انا لله و انا اليه راجعون.»
امکلثوم گفت: «اي پدر! چرا در تمام اين شب، خبر مرگ خود را به ما ميدهي؟»
فرمود: «اي دختر! اجل نزديک و آرزوها قطع شده است.»
امکلثوم چون اين خبر شنيد، بسيار گريست. حضرت فرمود: «گريه مکن. من نگفتم اين خبر را مگر به آنچه عهد کرده است به سوي من رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم.»
تذکر:دوستان مداح و ذاکر چندین مرتبه مطلب را بخوانند و تمرین کنند و شعر مناسب در کنارش قرار دهند این پست نزدیک به ده روضه قوی مستقل دارد
التماس دعا
خادم الحسین ع / تابع منش
یا علی التماس دعا
1-کانال ضامن اشک : ویژه مقتل امام حسین (علیه السلام )
@zameneashk
2- گروه متضمن البکا فاطمه الزهرا :ویژه پرسش و پاسخ و ارسال مطالب مقتل در رابطه با مقتل امام حسین (علیه السلام )
برای ورود به گروه مقتل به آی دی زیر رجوع کنید
@m_h_tabemanesh1