#وقایع_رمضان
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#ملعونین_عاشوراء ۱۴۰
#فلعن_الله_آل_زیاد_و_آل_مروان
1 ماه رمضان
3 ـ مرگ مَروان
در این روز درسال 65 هـ مروان بن حکم در سنّ 61 یا 63 یا 81 سالگی در دمشق به درکات جحیم شتافت، و مدّت خلافت او 9 ماه بود. (7) قولی هم در سوّم این ماه است. (8)
مروان پسر حکم بن ابی العاص بود و به «وزغ بن وزغ» ملقّب گردیده بود.
او و پدرش مورد لعن پیامبر صلّی الله علیه و آله واقع شدند، حتّی عایشه به مروان گفت :
شهادت می دهم که پیامبر صلّی الله علیه و آله پدرت را لعن کرد در حالی که تو در صلب او بودی.
مروان در عداوت با خدا و پیامبر صلّی الله علیه و آله و اهل بیت علیهم السلام خصوصاً امیر المؤمنین علیه السلام از زمان عثمان تا آخر ایّام خود بسیار کوشید.
بعد از آن که عثمان او و پدرش را از طائف بر خلاف امر پیامبر صلّی الله علیه و آله به مدینه باز گردانید، خمس افریقیه را به مروان داد و فدک را هم به او واگذار کرد و او را وزیر و کاتب خود قرار داد.
او در ایّام خلافت عثمان فتنه ها بپا کرد.
در جنگ جمل تیری زد و طلحه را کشت و بعد از فتح هنگامی که اسیر شد حسنین علیهما السلام را شفیع قرار داد و امیر المؤمنین علیه السلام او را رها کرد.
به حضرت عرض کردند :
از او بیعت بگیر.
فرمود :
«من احتیاجی به بیعت او ندارم همانا دست او دست یهودی است؛ اگر بیست بار هم با من بدستش بیعت کند باز حیله و مکر خواهد نمود ...» (9) چه اینکه یهود به مکر و حیله معروفند.
بعد از آن که مروان به معاویه پیوست هر گاه حکومت شهری به او داده می شد، در ترویج سبّ (= دشنام) به امیر المؤمنین علیه السلام مُجِد و مُصِر بود. او در مدینه هر جمعه بر منبر پیامبر صلّی الله علیه و آله بالا می رفت و در حضور مهاجرین و انصار امیر المؤمنین علیه السلام را سبّ می کرد.
مروان بعد از هلاک شدن یزید جای وی نشست، و همسر او را به عقد خود در آورد و نه ماه خلافت کرد.
همسر یزید زهری در غذای او ریخت که لال شد و آخر الأمر متکا بر دهان او گذاشت، و با کنیزان روی او نشستند تا اینکه در اوّل ماه رمضان به درک واصل شد. (10)
📚 منابع :
7. بحار الأنوار : ج 45، ص 358. و ... .
8. تاریخ دمشق : ج 57، ص 236، 278. و ... .
9. نهج البلاغة : خطبه ی 73. و ... .
10. شفاء الصدور : ج 1، ص 323. تتمة المنتهی : ص 81 ـ 78.
@zameneashk
#وقایع_رمضان
#ملعونین_عاشوراء
4 ماه رمضان
1 ـ مرگ زیاد بن ابیه
زیاد بن ابیه در سال 53 هـ در کوفه به هلاکت رسید. (1)
او مشهور به زیاد بن ابیه، زیاد بن امه، زیاد بن عبید، و زیاد بن سمیّه است؛ و چون پدر زیاد از کثرت معلوم نبود به او زیاد بن ابیه می گفتند.
هنگامی که به معاویه پیوست به او زیاد بن ابی سفیان گفتند و برادر معاویه شد و زنای مادر خود را قبول کرد. سمیّه کنیز حارث بن کلده طبیب بود.
حارث او را به چراندن گوسفندان وادار کرده بود ولی طبع زشت و شهوانی سمیّه آنقدر در صحرا ننگ به بار آورد که حارث او را از خود راند. از آن پس سمیّه اسماً خود را به عبید چوپان ثقفی چسباند و رسماً جزء فواحش طائف در آمد و حیثیت خاندان عبید را هم لکه دار کرد.
برادری او با معاویه یکی از راه هایی بود که معاویه برای جلب زیاد به طرف خود به کار گرفت. او مجلسی ترتیب داد و از عدّه ای به عنوان شاهد در آن جا استفاده کرد که از جمله ابو مریم مشروب فروش طائف بود.
او برخاست و به زیاد گفت :
شبی ابوسفیان به طائف آمد و از من فاحشه ای خواست. در آن شب کسی جز سمیّه نبود. صبر کردیم تا رفت و آمد ها کم شد. سمیّه را برای او فرستادم.
زیاد زنای مادر خود را قبول کرد و برادر معاویه شد !
معاویه هم برای باوراندن این نسب به او خواهرش را به خانه ی او فرستاد و دستور داد چادر از سر بر دارد که مَحرَم اوست !!! (2) زیاد بعد از برادری با معاویه برائت از حضرت امیر المؤمنین علیه السلام و قتل شیعیان علی بن ابی طالب علیه السلام و غارت اموال آنان را شروع کرد.
دست بریدن، شکم پاره کردن، به دار آویختن، زنده به گور کردن، میل سرخ شده به چشمان شیعیان کشیدن، فرزندان را سر بُریدن، خانه خراب کردن و آتش زدن از جمله کارهای او بود.
عبد الرّحمن بن حسّان را به جرم محبّت علی بن ابی طالب علیه السلام زنده در گور کرد. (3)
در بصره و کوفه سیزده هزار نفر را به جرم شیعه بودن یا به احتمال شیعه بودن کشت، و بعد به معاویه نوشت :
من تا به این حدّ خواسته تو را انجام دادم و این کارها با دست چپم بود.
اگر حکومت حجاز به من واگذار شود با دست راستم که بیکار است همین عمل را انجام می دهم، و تصمیم دارم از مردم عراق در مسجد بخواهم که برائت از علی علیه السلام و مدح خاندان امیّه را علنی نمایند. هر کس قبول نکند او را بِکُشم و خانه ی او را خراب کنم.
چون این خبر منتشر شد، امام حسن علیه السلام و شیعیان نفرین کردند و بعضی امیر المؤمنین علیه السلام را در خواب دیدند که او را نفرین کرد، و آن ملعون قبل از عملی کردن تصمیمش به مرض طاعُون مبتلا شد و به درکات جحیم واصل گردید. (4)
📚 منابع :
1. نفائح العلام : ص 114. و ... .
2. الغدیر : ج 10، ص 227 ـ 216. و ... .
3. شفاء الصدور : ج 1، ص 315، به نقل از ابن خلکان و ابن اثیر. و ... .
4. بحار الأنوار : ج 33، ص 214. و ... .
@zameneashk1
#شرح_و_تفسیر_زیارت_عاشوراء
#ملعونین_عاشوراء
#وقایع_شوال
14 شوّال
1 _ مرگ #عبدالمَلِک بن مَروان لع
در سال 86 هـ عبد الملک بن مروان سفّاک بخیل، در دمشق به هلاکت رسید (1)، و بعضی 15 شوّال را ذکر کرده اند. (2)
این در حالی بود که 21 سال و 6 ماه خلافت را غصب کرده بود. او پیش از سلطنت پیوسته ملازمت مسجد را داشت و تلاوت قرآن می نمود و او را حمامة المسجد می گفتند !
وقتی خبر سلطنت به او رسید قرآن را بر هم نهاد و گفت :
«سلام علیک هذا فراق بینی و بینک» : «خداحافظ، این آغاز جدایی بین من و توست» !!
بیماری او که سخت شد طبیب گفت :
اگر آب بخورد می میرد.
ولی تشنگی بر او غالب شد و از پسرش ولید آب طلبید.
او گفت :
اگر آب بیاشامی خواهی مرد !
عبد الملک به دخترش التماس کرد که آب بدهد، امّا ولید پسرش مانع شد.
عبد الملک گفت :
بگذار به من آب بدهند، و گرنه تو را از ولیعهدی خلع می کنم، ولید اجازه داد و عبد الملک آب خورد و مُرد.
از بزرگترین جنایات او به شهادت رساندن امام زین العابدین علیه السلام و مسلّط کردن حجاج ثقفی بر شیعیان امیر المؤمنین علیه السلام بود. (3)
📚 منابع :
1. تتمة المنتهی : ص 105 . و ... .
2. قلائد النحور : ج شوال، ص 94. و ... .
3. منتهی الآمال : ج 2، ص 39. تتمة المنتهی : ص 106.
@zameneashk
#وقایع_ذی_الحجه
#ملعونین_عاشوراء
#اللهم_العن_اول_ظالم
#ابوبکر
1 ذی الحجّه
1 ـ عزل ابوبکر از تبلیغ سوره ی برائت (1)
در این روز در سال نهم هجرت، ابوبکر از تبلیغ سوره ی برائت عزل شد.
سپس پیامبر صلّی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام را روانه فرمود که آیات برائت را از ابوبکر بگیرد و خود بر اهل مکّه قرائت فرماید. (2)
آغاز ماجرا این بود که در سال 9 هـ پیامبر صلّی الله علیه و آله ابوبکر رابه مکّه فرستاد تا آیات اوایل سوره ی برائت را بر کفّار بخواند. پس از رفتن او جبرئیل نازل شد : «یا رسول الله، ادای این امر باید به دست شما یا مردی که از شماست انجام شود». به روایت دیگر :
«باید علی علیه السلام از جانب تو تبلیغ کند». (3)
پیامبر صلّی الله علیه و آله امیر المؤمنین علیه السلام را که به منزله ی جانش بود معیّن کردند و به او فرمودند :
شتاب کن و آیات را از ابوبکر بگیر و در موسم حجّ بر مردمان قرائت کن.
← فرستادن امیر المؤمنین علیه السلام و بازگشت ابوبکر
آن حضرت ناقه ی عضباء (غضباء) را به امیر المؤمنین علیه السلام داد و آن حضرت همراه جابر بن عبدالله حرکت فرمود، و در روز دوّم به ابی بکر رسید و آیات برائت را از وی گرفت و اختیار آمدن یا برگشتن را به خود او واگذار کرد.
ابوبکر به مدینه بازگشت و به پیامبر صلّی الله علیه و آله عرض کرد :
«مرا برای کاری لایق دانستی که دیگران مشتاق آن بودند، ولی مقداری که رفتم مرا معزول نمودی» ؟
حضرت فرمود :
«من تو را عزل نکردم بلکه خدا تو را عزل کرده است».
← تبلیغ سوره ی برائت توسط امیر المؤمنین علیه السلام
امیر المؤمنین علیه السلام آیات را در سه روز ایّام تشریق در مِنی که مجمع کفّار و مشرکین بود و از بغض و عداوت علی علیه السلام آکنده بودند، هر صبح و شام همراه با فرمایشات پیامبر صلّی الله علیه و آله بر مردم قرائت می نمود و سپس به مدینه مراجعت فرمود.
از هنگامی که علی علیه السلام به مکّه رفته بود، از فراق او آثار حزن بر صورت مبارک پیامبر صلّی الله علیه و آله ظاهر گشته بود. صحابه با خود می گفتند :
شاید خبر فوت آن حضرت از آسمان رسیده، یا از ما دلتنگ شده باشد.
ابوذر رَحِمَهُ الله نزد پیامبر صلّی الله علیه و آله دارای مقام و منزلتی بود و لذا او را نزد آن حضرت فرستادند. ابوذر کلمات اصحاب را عرضه داشت، و آن حضرت فرمود :
«حزن و اندوه من برای مفارقت علی علیه السلام است».
← بازگشت امیر المؤمنین علیه السلام از تبلیغ برائت
ابوذر برای اطّلاع از حال علی علیه السلام از مدینه به استقبال آن حضرت حرکت کرد، و در اثنای راه به امیر المؤمنین علیه السلام رسید و با آن حضرت دیدن کرد و عرض کرد :
پدر و مادرم فدای شما باد، آهسته تشریف بیاورید تا پیشتر بروم و بشارت آمدن شما را به پیامبر صلّی الله علیه و آله بدهم.
ابوذر به سرعت خود را به پیامبر صلّی الله علیه و آله رسانید و آمدن علی علیه السلام را به پیامبر صلّی الله علیه و آله بشارت داد.
آن حضرت با اصحاب به استقبال علی علیه السلام آمدند و چون به آن جناب رسیدند، پیاده شده آن حضرت را در آغوش گرفتند و صورت مبارک خود را بر شانه ی علی علیه السلام گذاشتند و از شوق دیدار گریستند و امیر المؤمنین علیه السلام نیز گریستند.
پس پیامبر صلّی الله علیه و آله به علی علیه السلام فرمود :
«پدر و مادرم به قربانت، در مکّه چه کردی» ؟
امیر المؤمنین علیه السلام از آنچه انجام شده بود به آن حضرت خبر داد. (4)
مجلسی رَحِمَهُ الله ار تاریخ طبری نقل می کند :
هنگامی که پیامبر صلّی الله علیه و آله در سال ششم هجرت نظر مبارکش بر این قرار گرفت که به طرف مکّه برای ادای عُمره حرکت کند، عُمَر را طلبید و به او فرمود :
به مکّه برو و اشراف قریش را از حال ما با خبر کن.
عُمَر گفت :
من بر جانم از اشراف قریش می ترسم ! (5)
📚 منابع :
1. مناقب آل ابی طالب علیهم السلام : ج 2، ص 144. و ... .
2. مصباح المتهجد : ص 613. و ... .
3. بحار الأنوار : ج 21، ص 273، 274، ج 35، ص 295، ج 95، ص 190. و ... .
4. فیض العلام : ص 107.
5. بحار الأنوار : ج 35، ص 287. و ... .
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanes1
@m_h_tabemanesh2
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع
@zameneashk
لینک گروه مقتل متضمن البکاء
https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg
لینک ضامن اشک در ایتا
@zameneashk1
زمان:
حجم:
1.42M
#پاسخ_به_سوالات_و_شبهات 23
#ملعونین_عاشوراء
⬛️◾️▪️موضوع : حُسن عاقبت
اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا
ببخشید استاد چطور شمر شد قاتل امام حسین با اینکه این همه عبادت و نماز شب و حج داشته؟ آیا میشه گفت چون معصومین فرمودند که هرگاه در حیض بچه تشکیل شود، اون بچه عشق و علاقه به ما اهل بیت پیدا نمیکند، ویا قاتل ،یا علت دیگری برا قاتل شدن هست.
متاسفانه چون کتاب مقتل ندارم و مطالعه هم ندارم ،سوال برام پیش میاد.
#خادم_الحسین_علیه_السلام_تابع_منش
ای دی برای ارسال مطالب و سوالات مقتل در تلگرام و ایتا
@m_h_tabemanesh1
کانال مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع
@zameneashk
لینک کانال ضامن اشک در ایتا
https://eitaa.com/zameneashk1
#محرم_نامه
#ملعونین_عاشوراء
#شمر_لع
9 محرّم (تاسوعا)
2 ـ آمدن امان نامه برای فرزندان امّ البنین علیها السلام
در این روز شمر ملعون برای حضرت عبّاس علیه السلام و برادرانش امان نامه آورد.
آن لعین خود را نزدیک خیام با جلالت حضرت اباعبدالله علیه السلام رسانید و بانگ بر آورد :
«أینَ بَنُو اُختِنا» : «پسران خواهر ما کجایند»؟
ولی آن بزرگواران جواب ندادند.
امام حسین علیه السلام فرمودند :
جواب او را بدهید اگر چه فاسق است.
حضرت عبّاس علیه السلام در جواب فرمودند : چه می گویی ؟
شمر گفت :
من از جانب امیر برای شما امان نامه آورده ام.
شما خود را به خاطر حسین علیه السلام به کشتن ندهید.
حضرت عبّاس علیه السلام با صدای بلند فرمود :
«لعنت خدا بر تو و امیر تو (و بر امان تو) باد. ما را امان می دهید در حالی که پسر رسول خدا صلّی الله علیه و آله را امان نباشد» ؟ (2)
📚 منابع:
2. امالی صدوق : ص 220. و ... .
ای دی برای سوالات مقتل
@m_h_tabemanes1
@m_h_tabemanesh2
لینک مقتل ضامن اشک پاسخ به شبهات و سوالات مقتل امام حسین ع
@zameneashk
لینک گروه مقتل متضمن البکاء
https://t.me/joinchat/CQ5QIjy-YrD-rSAOIK0SWg
لینک ضامن اشک در ایتا
@zameneashk1
#ملعونین_عاشوراء
#دشمنان_اهلبیت_ع
💠 پاداش لعنت بر قاتلین سیدالشهداء عليه السلام در روایات امام رضا علیه السلام
🔰 ﻋَﻦِ ﺍﻟﺮﺿَﺎ عليه السلام ﻗَﺎﻝَ: ... ﻳَﺎ ﺍﺑْﻦَ ﺷَﺒِﻴﺐٍ ﺇِﻥْ ﺳَﺮّﻙَ ﺃَﻥْ ﺗَﺴْﻜُﻦَ ﺍﻟْﻐُﺮَﻑَ ﺍﻟْﻤَﺒْﻨِﻴّﺔَ ﻓِﻲ ﺍﻟْﺠَﻨّﺔِ ﻣَﻊَ ﺍﻟﻨﺒِﻲ ﻭَ ﺁﻟِﻪِ ﻓَﺎﻟْﻌَﻦْ ﻗَﺘَﻠَﺔَ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ علیه السلام ﻳَﺎ ﺍﺑْﻦَ ﺷَﺒِﻴﺐٍ ﺇِﻥْ ﺳَرّﻙَ ﺃَﻥْ ﻳَﻜُﻮﻥَ ﻟَﻚَ ﻣِﻦَ ﺍﻟﺜﻮَﺍﺏِ ﻣِﺜْﻞُ ﻣَﺎ ﻟِﻤَﻦِ ﺍﺳْﺘُﺸْﻬِﺪَ ﻣَﻊَ ﺍﻟْﺤُﺴَﻴْﻦِ علیه السلام ﻓَﻘُﻞْ ﻣَﺘَﻰ ﻣَﺎ ﺫَﻛَﺮْﺗَﻪُ- ﻳﺎ ﻟَﻴْﺘَﻨِﻲ ﻛُﻨْﺖُ ﻣَﻌَﻬُﻢْ ﻓَﺄَﻓُﻮﺯَ ﻓَﻮْﺯﺍً ﻋَﻈِﻴﻤﺎً ...
▪امام رضا علیه السلام خطاب به ریان بن شبیب:
▪اگر دوست داری در خانه هایی که در بهشت بنا شده همراه با پیغمبر و آلش ساکن باشی پس قاتلین امام حسین(علیه السلام)را لعنت کن.
📚 بحارالانوار ج ۴۴ ص ۲۹۹
@zameneashk1