eitaa logo
ضامن اشک بر امام حسین ع مادرش فاطمه س است.
6.2هزار دنبال‌کننده
2.7هزار عکس
2.4هزار ویدیو
866 فایل
السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh آی دی تبادل @purbakhsh
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5877731098980520986.mp3
7.56M
🌼قبل از زیارت علی اکبر ع یک زیارت مختصر و عرفانی وجود مقدس سيدالشهدا ع میکنیم تا حالت ویژه و عرفانی برای زیارت علی اکبر ع پیدا کنیم ❣ابتدا سلام خدا ، ملائک و انبیای مرسل و بندگان صالح و جميع بندگان أهل طاعت را بر وجود مقدس سيدالشهدا ع عرض میکنیم 🌼اهمیت فهم سلام ، تا مفهوم سلام و لعن را ندانیم ، مقامات سلام را در زیارات کمتر درک می کنیم ❣در کانال باب الحسين ع مفصلا شرح سلام در ابتدای زیارت عاشورا داده شد 🌼با جمله يا أول القتیل بر علی اکبر ع سلام می کنیم که اک اولین کشته در روز عاشورا از نسل امام حسین ع بود ❣شرح نسل علی اکبر ع که از سلاله إبراهيم ع بود 🌼اهمیت و شرح سلسله ابراهیمی در انبیا تا وجود مقدس حضرت مهدی عج ❣ذکر مخصوصه علی اکبر ع در میان شش گوشه ، پایین پا که باب تقرب است 🌼صلي الله علیک و علی ابیک ، صلوات بر تو و بر پدرت آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5877731098980521323.mp3
9.67M
💎ذکر مقتل علی اکبر ع در زیارت علی اکبر ع ✨امام حسین ع در کنار کشته علی اکبر ع فرمود خدا بکشد قومی را که تو را کشتند 💎امام ع برائت جست از کشندگان علی اکبر ع و این همان لعن و برائت در زیارت عاشورا است ✨جرات پیدا کردن بر خدا و بی حرمتی به قرآن و ائمه ... از اعمال شیطانی میباشد 💎فرمود دنیا بدون تو ای علی اکبر ع بی ارزش است ✨در واقع بدون عاشورا، بدون امام حسین ع ارزش ندارد 💎ما بوسیله امام حسین ع به خدا نزدیک می شویم و بدون ايشان راهی به ملکوت نداریم ✨شهادت میدهم تو پسر امین الله و پسر حجت خدایی که در وجود مقدس علی اکبر ع نیز تجلی دارد 💎برائت از طرف ما از دشمنان علی اکبر ع، خدا حکم کند بر قاتلینت و ايشان را در جهنم قرار دهد ✨مهم خدا ما در قیامت از ملاقات کنندگان و رفیقانت قرار دهد 💎از رفیقان جدت ، پدرت ، عباس و برادرت علی اصغر ع قرار دهد ✨مهم خدا ما همره مادر مظلومة ات فاطمة س قرار دهد 💎دوری میکنم از کسانیکه تو را کشتند و قاتل تو بودند ✨از خدا میخواهم همنشینی با شما را در بهشت جاودان ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
AUD-20240218-WA0007.mp3
5.86M
📝 دلبر بابا، جوون لیلا 👤 حاج‌حسین سیب سرخی   🌺 ویژه ولادت حضرت علی اکبر @zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کربلا سفره خانم ام البنین مستجاب الدعوه شد هر کس که در این روزگار بر گدایان درت پیوسـت یا ام البنین ... @zameneashk1
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
ابتدای کلاس مقتل شناسی 🌸🕊شرح و تفسیر سیره و اخلاق پيغمبر اكرم ص در قرآن کریم 🌸🕊شرح خلقا و خلقا و منطقا در سیره علي اکبرع 🌸🕊شرح دادن امان نامه به علي اکبر ع ۱۴۰۲/۱۱/۳۰ آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
هدایت شده از نوای مقتل
مداحی_آنلاین_هر_دلی_شیداست_ایزد_را_بگوید_یا_علی_حاج_منصور_ارضی.mp3
1.77M
🌺 (ع) 💐هر دلی شیداست ایزد را بگوید یاعلی 💐هر که مجنون است سرمد را بگوید یاعلی 🎙حاج 👏 👌بسیار دلنشین @Navaymagtal
📜علي‏اکبر، در سال 33 هجري به دنيا آمد [1] مادرش، ليلي، دختر ابي مرة بن عروة ثقفي است. کنيه‏ي علي‏اکبر، ابوالحسن است. [2] او از برادر خود علي (امام سجاد) [3] بزرگ‏تر بود و از اين رو ملقب به اکبر شد. [4] او در سيما، زيباترين و در سيرت، بهترين مردم بود [5] و چون در پيکار کربلا شرکت کرد، 27 [6] يا 28 سال يا از عمرش مي‏گذشت. [7] برخي نيز او را جواني 17 ساله [8] يا 18 ساله دانسته‏اند. [9] . علي اکبر، نخستين فرد هاشمي است که به سوي ميدان رزم رفت [10] . او چون شهادت همه ياران پدر را ديد، نزد پدر آمد و اجازه‏ي ميدان خواست. امام بدو اجازه فرمود و نگاه مأيوسانه‏اي به او کرد و در حالي که اشک از ديدگانش جاري مي‏شد فرمود: «اللهم اشهد فقد برز اليهم غلام اشبه الناس خلقا و خلقا و منطقا برسولک صلي الله عليه و آله و کنا اذا شتقنا الي نبيک نظرنا اليه»؛ خدايا تو شاهد باش که جواني به مبارزه با آنان مي‏رود که در اندام، اخلاق و گفتار، شبيه‏ترين مردم به پيامبرت صلي الله عليه و آله است. ما هرگاه شوق ديدار رسولت را داشتيم، به او مي‏نگريستيم. [11] . سپس فرياد زد: پسر سعد! خدا نسل تو را قطع کند؛ چنان که نسل مرا از علي قطع کردي و درباره‏ي رسول‏خدا صلي الله عليه و آله مراعات مرا ننمودي. [12] . علي‏اکبر آن گاه به سپاه دشمن حمله برد و اين شعر را بر زبان داشت: انا علي بن حسين بن علي نحن و رب البيت اولي بالبني‏ تالله لا يحکم فينا ابن الدعي [13] . من علي بن حسين بن علي هستم، به پروردگار کعبه قسم که ما به (جانشيني) پيامبر سزاوارتريم. به خدا قسم! آن زنازاده نخواهد توانست که به ما حکومت کند. علي‏اکبر جنگ سختي کرد و بسياري از سپاه خصم را به درک فرستاد؛ سپس نزد پدر بازگشت و گفت: «يا أبت العطش قد قتلني و ثقل الحديد قد أجهدني فهل الي شربة من الماء سبيل»؛ پدر! تشنگي مرا مي‏کشد و سنگيني سلاح مرا به خستگي افکنده است؛ آيا براي من جرعه آبي هست؟ امام حسين عليه‏السلام گريست و فرمود: پسرم! اندکي ديگر به مبارزه‏ي خود ادامه ده؛ ديري نمي‏گذرد که جد بزرگوارت رسول‏ خدا صلي الله عليه و آله را زيارت خواهي کرد و تو را از آبي سيراب کند که هرگز احساس تشنگي نکني. [14] . علي‏اکبر به ميدان بازگشت و به جنگ ادامه داد. منقذ بن مرة عبدي با او درگير شد و به سوي او تيري پرتاب کرد [15] و بنابر نقلي، نيزه‏اي به او زد؛ [16] در آن حال، علي‏اکبر خود را بر روي گردن اسب انداخت و اسب او، در ميان دشمن عبور مي‏کرد. آن‏گاه سپاهيان دورش را گرفته، با شمشيرهايشان او را قطعه قطعه کردند. [17] علي‏اکبر چون از اسب به زمين افتاد، پدرش حسين عليه‏السلام را صدا زد: پدرم! سلام بر تو! اين جدم رسول‏خدا است. او بر تو سلام مي‏رساند و مي‏فرمايد به سرعت پيش من آي. او پس از بيان اين سخن، به شهادت رسيد. [18] امام حسين عليه‏السلام بالاي سر فرزندش آمد و صورت خويش را بر صورت او گذارد و فرمود: «قتل الله قوما قتلوک ما أجرأهم علي الله و علي انتهاک حرمة الرسول علي‏الدنيا بعدک العفاء»؛ خدا بکشد ملتي را که تو را کشت. چه چيز، آنها را به جسارت در برابر خدا و هتک حرمت رسول‏خدا صلي الله عليه و آله واداشته است؟ بعد از تو خاک بر سر دنيا و زندگي دنيا باد. [19] . 📚[1] عمدة الطالب، ص 192. [2] ابصار العين، ص 49 و 50. [3] در شام چون يزيد از امام زين‏العابدين نامش را سؤال کرد، آن حضرت در پاسخ فرمود: علي بن حسين. يزيد پرسيد: مگر علي بن حسين را خدا نکشت؟ امام فرمود: برادري بزرگ‏تر از خود داشتم که علي نام داشت و شما او را کشتيد. (مقاتل الطالبيين، ص 119 و 120؛ الامام الحسين عليه‏السلام في کربلاء، ص 357 - 355). [4] ابصار العين، ص 39 و 50. [5] اللهوف، ص 112. [6] مقرم، مقتل الحسين، ص 255. [7] با توجه به بزرگ‏تر بودن علي‏اکبر از امام سجاد عليه‏السلام و تأکيد شيخ مفيد بر تولد امام چهارم در سال 38 ق. نمي‏توان قول بر 18 ساله بودن سن علي‏اکبر را پذيرفت؛ چون به تصريح مورخان، علي‏اکبر در سال 33 ق. به دنيا آمده؛ از اين رو عمر شريف او 28 يا 29 سال خواهد بود. [8] المنتخب، ص 443. [9] ارشاد، ج 2، ص 106، اعلام الوري، ج 1، ص 464؛ در اين دو کتاب، تاريخ ولادت علي‏اکبر، دو سال پيش از شهادت اميرمؤمنان عليه‏السلام دانسته شده است. [10] الکامل في التاريخ، ج 3، ص 293؛ ارشاد، ج 2، ص 106؛ انساب الاشراف، ج 3، ص 406؛ مقتل الطالبيين، ص 86. [11] اللهوف، ص 123. [12] ابصار العين، ص 51. [13] وقعة الطف، ص 242. [14] اللهوف، ص 113. [15] همان، ص 113. [16] بحارالانوار، ج، ص 42؛ وقعة الطف، ص 243. [17] مقاتل الطالبيين، ص 115؛ ابصار العين، ص 52. [18] اللهوف، ص 113. [19] همان، ص 114؛ وقعة الطف، ص 243. ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
❖﷽❖ حَدَّثَنَا اَلْحُسَيْنُ‌ بْنُ‌ أَحْمَدَ بْنِ‌ إِدْرِيسَ‌ رَضِيَ‌ اللَّهُ‌ عَنْهُ‌ قَالَ‌ حَدَّثَنَا أَبِي قَالَ‌ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ‌ إِسْمَاعِيلَ‌ قَالَ‌ حَدَّثَنِي مُحَمَّدُ بْنُ‌ إِبْرَاهِيمَ‌ الْكُوفِيُّ‌ قَالَ‌ حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ‌ عَبْدِ اللَّهِ‌ الطُّهَوِيُّ قَالَ‌: قَصَدْتُ‌ حَكِيمَةَ‌ بِنْتَ‌ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ بَعْدَ مُضِيِّ‌ أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ أَسْأَلُهَا عَنِ‌ الْحُجَّةِ‌ وَ مَا قَدِ اخْتَلَفَ‌ فِيهِ‌ النَّاسُ‌ مِنَ‌ الْحَيْرَةِ‌ الَّتِي هُمْ‌ فِيهَا فَقَالَتْ‌ لِي اجْلِسْ‌ فَجَلَسْتُ‌ ثُمَّ‌ قَالَتْ‌ يَا مُحَمَّدُ إِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى لاَ يُخْلِي الْأَرْضَ‌ مِنْ‌ حُجَّةٍ‌ نَاطِقَةٍ‌ أَوْ صَامِتَةٍ‌ وَ لَمْ‌ يَجْعَلْهَا فِي أَخَوَيْنِ‌ بَعْدَ الْحَسَنِ‌ وَ الْحُسَيْنِ‌ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ‌ تَفْضِيلاً لِلْحَسَنِ‌ وَ الْحُسَيْنِ‌ وَ تَنْزِيهاً لَهُمَا أَنْ‌ يَكُونَ‌ فِي الْأَرْضِ‌ عَدِيلُهُمَا إِلاَّ أَنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى خَصَّ‌ وُلْدَ الْحُسَيْنِ‌ بِالْفَضْلِ‌ عَلَى وُلْدِ الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ كَمَا خَصَّ‌ وُلْدَ هَارُونَ‌ عَلَى وُلْدِ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ إِنْ‌ كَانَ‌ مُوسَى حُجَّةً‌ عَلَى هَارُونَ‌ وَ الْفَضْلُ‌ لِوُلْدِهِ‌ إِلَى يَوْمِ‌ الْقِيَامَةِ‌ وَ لاَ بُدَّ لِلْأُمَّةِ‌ مِنْ‌ حَيْرَةٍ‌ يَرْتَابُ‌ فِيهَا الْمُبْطِلُونَ‌ وَ يَخْلُصُ‌ فِيهَا الْمُحِقُّونَ‌ كَيْ‌ لاَ يَكُونَ‌ لِلْخَلْقِ‌ عَلَى اللَّهِ‌ حُجَّةٌ‌ وَ إِنَّ‌ الْحَيْرَةَ‌ لاَ بُدَّ وَاقِعَةٌ‌ بَعْدَ مُضِيِّ‌ أَبِي مُحَمَّدٍ الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَقُلْتُ‌ يَا مَوْلاَتِي هَلْ‌ كَانَ‌ لِلْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَلَدٌ فَتَبَسَّمَتْ‌ ثُمَّ‌ قَالَتْ‌ إِذَا لَمْ‌ يَكُنْ‌ لِلْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ عَقِبٌ‌ فَمَنِ‌ الْحُجَّةُ‌ مِنْ‌ بَعْدِهِ‌ وَ قَدْ أَخْبَرْتُكَ‌ أَنَّهُ‌ لاَ إِمَامَةَ‌ لِأَخَوَيْنِ‌ بَعْدَ الْحَسَنِ‌ وَ الْحُسَيْنِ‌ عَلَيْهِمَا السَّلاَمُ‌ فَقُلْتُ‌ يَا سَيِّدَتِي حَدِّثِينِي بِوِلاَدَةِ‌ مَوْلاَيَ‌ وَ غَيْبَتِهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَتْ‌ نَعَمْ‌ كَانَتْ‌ لِي جَارِيَةٌ‌ يُقَالُ‌ لَهَا نَرْجِسُ‌ فَزَارَنِي ابْنُ‌ أَخِي فَأَقْبَلَ‌ يَحْدِقُ‌ النَّظَرَ إِلَيْهَافَقُلْتُ‌ لَهُ‌ يَا سَيِّدِي لَعَلَّكَ‌ هَوِيتَهَا فَأُرْسِلُهَا إِلَيْكَ‌ فَقَالَ‌ لَهَا لاَ يَا عَمَّةِ‌ وَ لَكِنِّي أَتَعَجَّبُ‌ مِنْهَا فَقُلْتُ‌ وَ مَا أَعْجَبَكَ‌ مِنْهَا فَقَالَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ سَيَخْرُجُ‌ مِنْهَا وَلَدٌ كَرِيمٌ‌ عَلَى اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ الَّذِي يَمْلَأُ اللَّهُ‌ بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ عَدْلاً وَ قِسْطاً كَمَا مُلِئَتْ‌ جَوْراً وَ ظُلْماً فَقُلْتُ‌ فَأُرْسِلُهَا إِلَيْكَ‌ يَا سَيِّدِي فَقَالَ‌ اسْتَأْذِنِي فِي ذَلِكَ‌ أَبِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَتْ‌ فَلَبِسْتُ‌ ثِيَابِي وَ أَتَيْتُ‌ مَنْزِلَ‌ أَبِي الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَسَلَّمْتُ‌ وَ جَلَسْتُ‌ فَبَدَأَنِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ قَالَ‌ يَا حَكِيمَةُ‌ ابْعَثِي نَرْجِسَ‌ إِلَى ابْنِي أَبِي مُحَمَّدٍقَالَتْ‌ فَقُلْتُ‌ يَا سَيِّدِي١ عَلَى هَذَا قَصَدْتُكَ‌ عَلَى أَنْ‌ أَسْتَأْذِنَكَ‌ فِي ذَلِكَ‌ فَقَالَ‌ لِي يَا مُبَارَكَةُ‌ إِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى أَحَبَّ‌ أَنْ‌ يُشْرِكَكِ‌ فِي الْأَجْرِ وَ يَجْعَلَ‌ لَكِ‌ فِي الْخَيْرِ نَصِيباً قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمْ‌ أَلْبَثْ‌ أَنْ‌ رَجَعْتُ‌ إِلَى مَنْزِلِي وَ زَيَّنْتُهَا وَ وَهَبْتُهَا لِأَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ جَمَعْتُ‌ بَيْنَهُ‌ وَ بَيْنَهَا فِي مَنْزِلِي فَأَقَامَ‌ عِنْدِي أَيَّاماً ثُمَّ‌ مَضَى إِلَى وَالِدِهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ وَجَّهْتُ‌ بِهَا مَعَهُ‌ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَمَضَى أَبُو الْحَسَنِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ جَلَسَ‌ أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ مَكَانَ‌ وَالِدِهِ‌ وَ كُنْتُ‌ أَزُورُهُ‌ كَمَا كُنْتُ‌ أَزُورُ وَالِدَهُ‌ فَجَاءَتْنِي نَرْجِسُ‌ يَوْماً تَخْلَعُ‌ خُفِّي فَقَالَتْ‌ يَا مَوْلاَتِي نَاوِلِينِي خُفَّكِ‌ فَقُلْتُ‌ بَلْ‌ أَنْتِ‌ سَيِّدَتِي وَ مَوْلاَتِي وَ اللَّهِ‌ لاَ أَدْفَعُ‌ إِلَيْكِ‌ خُفِّي لِتَخْلَعِيهِ‌ وَ لاَ لِتَخْدُمِينِي بَلْ‌ أَنَا أَخْدُمُكِ‌ عَلَى بَصَرِي فَسَمِعَ‌ أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ ذَلِكَ‌ فَقَالَ‌ جَزَاكِ‌ اللَّهُ‌ يَا عَمَّةِ‌ خَيْراً فَجَلَسْتُ‌ عِنْدَهُ‌ إِلَى وَقْتِ‌ غُرُوبِ‌ الشَّمْسِ‌
فَصِحْتُ‌ بِالْجَارِيَةِ‌ وَ قُلْتُ‌ نَاوِلِينِي ثِيَابِي لِأَنْصَرِفَ‌ فَقَالَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ لاَ يَا عَمَّتَا بِيتِيَ‌ اللَّيْلةَ‌ عِنْدَنَا فَإِنَّهُ‌ سَيُولَدُ اللَّيْلَةَ‌ الْمَوْلُودُ الْكَرِيمُ‌ عَلَى اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ الَّذِي يُحْيِي اللَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ بِهِ‌ الْأَرْضَ‌ بَعْدَ مَوْتِها فَقُلْتُ‌ مِمَّنْ‌ يَا سَيِّدِي وَ لَسْتُ‌ أَرَى بِنَرْجِسَ‌ شَيْئاً مِنْ‌ أَثَرِ الْحَبَلِ‌ فَقَالَ‌ مِنْ‌ نَرْجِسَ‌ لاَ مِنْ‌ غَيْرِهَا قَالَتْ‌ فَوَثَبْتُ‌ إِلَيْهَا فَقَلَبْتُهَا ظَهْراً لِبَطْنٍ‌ فَلَمْ‌ أَرَ بِهَا أَثَرَ حَبَلٍ‌ فَعُدْتُ‌ إِلَيْهِ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَأَخْبَرْتُهُ‌ بِمَا فَعَلْتُ‌ فَتَبَسَّمَ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌ لِي إِذَا كَانَ‌ وَقْتُ‌ الْفَجْرِ يَظْهَرُ لَكِ‌ بِهَا الْحَبَلُ‌ لِأَنَّ‌ مَثَلَهَا مَثَلُ‌ أُمِّ‌ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ لَمْ‌ يَظْهَرْ بِهَا الْحَبَلُ‌ وَ لَمْ‌ يَعْلَمْ‌ بِهَا أَحَدٌ إِلَى وَقْتِ‌ وِلاَدَتِهَا لِأَنَّ‌ فِرْعَوْنَ‌ كَانَ‌ يَشُقُّ‌ بُطُونَ‌ الْحُبَالَي فِي طَلَبِ‌ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ هَذَا نَظِيرُ مُوسَى عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَعُدْتُ‌ إِلَيْهَا فَأَخْبَرْتُهَا بِمَا قَالَ‌ وَ سَأَلْتُهَا عَنْ‌ حَالِهَا فَقَالَتْ‌ يَا مَوْلاَتِي مَا أَرَى بِي شَيْئاً مِنْ‌ هَذَا قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمْ‌ أَزَلْ‌ أَرْقُبُهَا إِلَى وَقْتِ‌ طُلُوعِ‌ الْفَجْرِ وَ هِيَ‌ نَائِمَةٌ‌ بَيْنَ‌ يَدَيَّ‌ لاَ تَقْلِبُ‌ جَنْباً إِلَى جَنْبٍ‌ حَتَّى إِذَا كَانَ‌ آخِرُ اللَّيْلِ‌ وَقْتُ‌ طُلُوعِ‌ الْفَجْرِ وَثَبَتْ‌ فَزِعَةً‌ فَضَمَمْتُهَا إِلَى صَدْرِي وَ سَمَّيْتُ‌ عَلَيْهَا١ فَصَاحَ‌ إِلَيَّ‌ أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ قَالَ‌ اقْرَئِي عَلَيْهَا إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ‌ فِي لَيْلَةِ‌ الْقَدْرِ فَأَقْبَلْتُ‌ أَقْرَأُ عَلَيْهَا وَ قُلْتُ‌ لَهَا مَا حَالُكِ‌ قَالَتْ‌ ظَهَرَ بِيَ‌ الْأَمْرُ الَّذِي أَخْبَرَكِ‌ بِهِ‌ مَوْلاَيَ‌ فَأَقْبَلْتُ‌ أَقْرَأُ عَلَيْهَا كَمَا أَمَرَنِي فَأَجَابَنِي الْجَنِينُ‌ مِنْ‌ بَطْنِهَا يَقْرَأُ مِثْلَ‌ مَا أَقْرَأُ وَ سَلَّمَ‌ عَلَيَّ‌ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَفَزِعْتُ‌ لِمَا سَمِعْتُ‌ فَصَاحَ‌ بِي أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ لاَ تَعْجَبِي مِنْ‌ أَمْرِ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ إِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَبَارَكَ‌ وَ تَعَالَى يُنْطِقُنَا بِالْحِكْمَةِ‌ صِغَاراً وَ يَجْعَلُنَا حُجَّةً‌ فِي أَرْضِهِ‌ كِبَاراً فَلَمْ‌ يَسْتَتِمَّ‌ الْكَلاَمَ‌ حَتَّى غِيبَتْ‌ عَنِّي نَرْجِسُ‌ فَلَمْ‌ أَرَهَا كَأَنَّهُ‌ ضُرِبَ‌ بَيْنِي وَ بَيْنَهَا حِجَابٌ‌ فَعَدَوْتُ‌ نَحْوَ أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ أَنَا صَارِخَةٌ‌ فَقَالَ‌ لِي ارْجِعِي يَا عَمَّةِ‌ فَإِنَّكِ‌ سَتَجِدِيهَا فِي مَكَانِهَا قَالَتْ‌ فَرَجَعْتُ‌ فَلَمْ‌ أَلْبَثْ‌ أَنْ‌ كُشِفَ‌ الْغِطَاءُ الَّذِي كَانَ‌ بَيْنِي وَ بَيْنَهَا وَ إِذَا أَنَا بِهَا وَ عَلَيْهَا مِنْ‌ أَثَرِ النُّورِ مَا غَشِيَ‌ بَصَرِي وَ إِذَا أَنَا بِالصَّبِيِّ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ سَاجِداً لِوَجْهِهِ جَاثِياً عَلَى رُكْبَتَيْهِ‌ رَافِعاً سَبَّابَتَيْهِ‌ وَ هُوَ يَقُولُ‌ أَشْهَدُ أَنْ‌ لاَ إِلَهَ‌ إِلاَّ اللَّهُ‌ وَحْدَهُ‌ لاَ شَرِيكَ‌ لَهُ‌ وَ أَنَّ‌ جَدِّي مُحَمَّداً رَسُولُ‌ اللَّهِ‌ وَ أَنَّ‌ أَبِي أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ‌ ثُمَّ‌ عَدَّ إِمَاماً إِمَاماً إِلَى أَنْ‌ بَلَغَ‌ إِلَى نَفْسِهِ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌٣ اللَّهُمَّ‌ أَنْجِزْ لِي مَا وَعَدْتَنِي وَ أَتْمِمْ‌ لِي أَمْرِي وَ ثَبِّتْ‌ وَطْأَتِي وَ امْلَإِ الْأَرْضَ‌ بِي عَدْلاً وَ قِسْطاًفَصَاحَ‌ بِي أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَقَالَ‌ يَا عَمَّةِ‌ تَنَاوَلِيهِ‌ وَ هَاتِيهِ‌ فَتَنَاوَلْتُهُ‌ وَ أَتَيْتُ‌ بِهِ‌ نَحْوَهُ‌ فَلَمَّا مَثَلْتُ‌ بَيْنَ‌ يَدَيْ‌ أَبِيهِ‌ وَ هُوَ عَلَى يَدَيَّ‌ سَلَّمَ‌ عَلَى أَبِيهِ‌ فَتَنَاوَلَهُ‌ الْحَسَنُ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ مِنِّي وَ الطَّيْرُ تُرَفْرِفُ‌ عَلَى رَأْسِهِ‌ وَ نَاوَلَهُ‌ لِسَانَهُ‌ فَشَرِبَ‌ مِنْهُ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌ امْضِي بِهِ‌ إِلَى أُمِّهِ‌ لِتُرْضِعَهُ‌ وَ رُدِّيهِ‌ إِلَيَّ‌ قَالَتْ‌ فَتَنَاوَلْتُهُ‌ أُمَّهُ‌ فَأَرْضَعَتْهُ‌ فَرَدَدْتُهُ‌ إِلَى أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ وَ الطَّيْرُ تُرَفْرِفُ‌ عَلَى رَأْسِهِ‌ فَصَاحَ‌ بِطَيْرٍ مِنْهَا فَقَالَ‌ لَهُ‌ احْمِلْهُ‌ وَ احْفَظْهُ‌ وَ رُدَّهُ‌ إِلَيْنَا فِي كُلِّ‌ أَرْبَعِينَ‌ يَوْماً فَتَنَاوَلَهُ‌ الطَّيْرُ وَ طَارَ بِهِ‌ فِي جَوِّ السَّمَاءِ وَ اتَّبَعَهُ‌ سَائِرُ الطَّيْرِ
فَسَمِعْتُ‌ أَبَا مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ يَقُولُ‌ أَسْتَوْدِعُكَ‌ اللَّهَ‌ الَّذِي أَوْدَعَتْهُ‌ أُمُّ‌ مُوسَى مُوسَى فَبَكَتْ‌ نَرْجِسُ‌ فَقَالَ‌ لَهَا اسْكُتِي فَإِنَّ‌ الرَّضَاعَ‌ مُحَرَّمٌ‌ عَلَيْهِ‌ إِلاَّ مِنْ‌ ثَدْيِكِ‌ وَ سَيُعَادُ إِلَيْكِ‌ كَمَا رُدَّ مُوسَى إِلَى أُمِّهِ‌ وَ ذَلِكَ‌ قَوْلُ‌ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌: فَرَدَدْناهُ‌ إِلى‌ أُمِّهِ‌ كَيْ‌ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ‌١قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَقُلْتُ‌ وَ مَا هَذَا الطَّيْرُ قَالَ‌ هَذَا رُوحُ‌ الْقُدُسِ‌ الْمُوَكَّلُ‌ بِالْأَئِمَّةِ‌ عَلَيْهِمُ‌ السَّلاَمُ‌يُوَفِّقُهُمْ‌ وَ يُسَدِّدُهُمْ‌ وَ يُرَبِّيهِمْ‌ بِالْعِلْمِ‌٢ قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمَّا كَانَ‌ بَعْدَ أَرْبَعِينَ‌ يَوْماً رُدَّ الْغُلاَمُ‌ وَ وُجِّهَ‌ إِلَى ابْنِ‌ أَخِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ فَدَعَانِي فَدَخَلْتُ‌ عَلَيْهِ‌ فَإِذَا أَنَا بِالصَّبِيِّ‌ مُتَحَرِّكٌ‌ يَمْشِي بَيْنَ‌ يَدَيْهِ‌ فَقُلْتُ‌ يَا سَيِّدِي هَذَا ابْنُ‌ سَنَتَيْنِ‌ فَتَبَسَّمَ‌ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ ثُمَّ‌ قَالَ‌ إِنَّ‌ أَوْلاَدَ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْأَوْصِيَاءِ إِذَا كَانُوا أَئِمَّةً‌ يَنْشَئُونَ‌ بِخِلاَفِ‌ مَا يَنْشَأُ غَيْرُهُمْ‌ وَ إِنَّ‌ الصَّبِيَّ‌ مِنَّا إِذَا كَانَ‌ أَتَى عَلَيْهِ‌ شَهْرٌ كَانَ‌ كَمَنْ‌ أَتَى عَلَيْهِ‌ سَنَةٌ‌ وَ إِنَّ‌ الصَّبِيَّ‌ مِنَّا لَيَتَكَلَّمُ‌ فِي بَطْنِ‌ أُمِّهِ‌ وَ يَقْرَأُ اَلْقُرْآنَ‌ وَ يَعْبُدُ رَبَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ وَ عِنْدَ الرَّضَاعِ‌ تُطِيعُهُ‌ الْمَلاَئِكَةُ‌ وَ تَنْزِلُ‌ عَلَيْهِ‌ صَبَاحاً وَ مَسَاءً قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَلَمْ‌ أَزَلْ‌ أَرَى ذَلِكَ‌ الصَّبِيَّ‌ فِي كُلِّ‌ أَرْبَعِينَ‌ يَوْماً إِلَى أَنْ‌ رَأَيْتُهُ‌ رَجُلاً٣ قَبْلَ‌ مُضِيِّ‌ أَبِي مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ بِأَيَّامٍ‌ قَلاَئِلَ‌ فَلَمْ‌ أَعْرِفْهُ‌ فَقُلْتُ‌ لاِبْن ِ‌ أَخِي عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ مَنْ‌ هَذَا الَّذِي تَأْمُرُنِي أَنْ‌ أَجْلِسَ‌ بَيْنَ‌ يَدَيْهِ‌ فَقَالَ‌ لِي هَذَا ابْنُ‌ نَرْجِسَ‌ وَ هَذَا خَلِيفَتِي مِنْ‌ بَعْدِي وَ عَنْ‌ قَلِيلٍ‌ تَفْقِدُونِّي فَاسْمَعِي لَهُ‌ وَ أَطِيعِي قَالَتْ‌ حَكِيمَةُ‌ فَمَضَى أَبُو مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ‌ السَّلاَمُ‌ بَعْدَ ذَلِكَ‌ بِأَيَّامٍ‌ قَلاَئِلَ‌ وَ افْتَرَقَ‌ النَّاسُ‌ كَمَا تَرَى وَ وَ اللَّهِ‌ إِنِّي لَأَرَاهُ‌ صَبَاحاً وَ مَسَاءً وَ إِنَّهُ‌ لَيُنْبِئُنِي عَمَّا تَسْأَلُونَ‌ عَنْهُ‌ فَأُخْبِرُكُمْ‌ وَ وَ اللَّهِ‌ إِنِّي لَأُرِيدُ أَنْ‌ أَسْأَلَهُ‌ عَنِ‌ الشَّيْ‌ءِ فَيَبْدَأُنِي بِهِ‌ وَ إِنَّهُ‌ لَيَرُدُّ عَلَيَّ‌ الْأَمْرَ فَيَخْرُجُ‌ إِلَيَّ‌ مِنْهُ‌ جَوَابُهُ‌ مِنْ‌ سَاعَتِهِ‌ مِنْ‌ غَيْرِ مَسْأَلَتِي وَ قَدْ أَخْبَرَنِي الْبَارِحَةَ‌ بِمَجِيئِكَ‌ إِلَيَّ‌ وَ أَمَرَنِي أَنْ‌ أُخْبِرَكَ‌ بِالْحَقِّ‌ - قَالَ‌ مُحَمَّدُ بْنُ‌ عَبْدِ اللَّهِ‌ فَوَ اللَّهِ‌ لَقَدْ أَخْبَرَتْنِي حَكِيمَةُ‌ بِأَشْيَاءَ لَمْ‌ يَطَّلِعْ‌ عَلَيْهَا أَحَدٌ إِلاَّ اللَّهُ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ فَعَلِمْتُ‌ أَنَّ‌ ذَلِكَ‌ صِدْقٌ‌ وَ عَدْلٌ‌ مِنَ‌ اللَّهِ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ لِأَنَّ‌ اللَّهَ‌ عَزَّ وَ جَلَّ‌ قَدْ أَطْلَعَهُ‌ عَلَى مَا لَمْ‌ يُطْلِعْ‌ عَلَيْهِ‌ أَحَداً مِنْ‌ خَلْقِهِ‌. ادامه مطلب(ترجمه)👇👇
📝محمّد بن عبد اللّه گويد: پس از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام به نزد حكيمه دختر امام جواد عليه السّلام رفتم تا در موضوع حجّت و اختلاف مردم و حيرت آنها در بارۀ او پرسش كنم. گفت: بنشين، و من نشستم، سپس گفت: 💎اى محمّد! خداى تعالى زمين را از حجّتى ناطق و يا صامت خالى نمى‌گذارد و آن را پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر ننهاده است و اين شرافت را مخصوص حسن و حسين ساخته براى آنها عديل و نظيرى در روى زمين قرار نداده است جز اينكه خداى تعالى فرزندان حسين را بر فرزندان حسن عليهما السّلام برترى داده، همچنان كه فرزندان هارون را بر فرزندان موسى به فضل نبوّت برترى داد، گرچه موسى حجّت بر هارون بود، ولى فضل نبوّت تا روز قيامت در اولاد هارون است 🔺 و به ناچار بايستى امّت يك سرگردانى و امتحانى داشته باشند تا مبطلان از مخلصان جدا شوند و از براى مردم بر خداوند حجّتى نباشد و اكنون پس از وفات امام حسن عسكرىّ‌ عليه السّلام دورۀ حيرت فرا رسيده است. گفتم: اى بانوى من! آيا از براى امام حسن عليه السّلام فرزندى بود؟ تبسّمى كرد و گفت: اگر امام حسن عليه السّلام فرزندى نداشت پس امام پس از وى كيست‌؟ با آنكه تو را گفتم كه امامت پس از حسن و حسين عليهما السّلام در دو برادر نباشد. گفتم: اى بانوى من! ولادت و غيبت مولايم عليه السّلام را برايم بازگو. گفت: آرى، كنيزى داشتم كه بدو نرجس مى‌گفتند، برادرزاده‌ام به ديدارم آمد و به او نيك نظر كرد، بدو گفتم: اى آقاى من! دوستش دارى او را به نزدت بفرستم‌؟ 🕊فرمود: نه عمّه جان! امّا از او در شگفتم! گفتم: شگفتى شما از چيست‌؟ فرمود: به زودى فرزندى از وى پديد آيد كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را از عدل و داد آكنده سازد، همچنان كه پر از ظلم و جور شده باشد، گفتم: اى آقاى من! آيا او را به نزد شما بفرستم‌؟ فرمود: از پدرم در اين باره كسب اجازه كن، گويد:جامه پوشيدم و به منزل امام هادى عليه السّلام درآمدم، سلام كردم و نشستم و او خودآغاز سخن فرمود و گفت :اى حكيمه! نرجس را نزد فرزندم ابى محمّد بفرست، گويد: گفتم: اى آقاى من! بدين منظور خدمت شما رسيدم كه در اين باره كسب اجازه كنم، فرمود: اى مباركه! خداى تعالى دوست دارد كه تو را در پاداش اين كار شريك كند و بهره‌اى از خير براى تو قرار دهد، حكيمه گويد: بى‌درنگ به منزل برگشتم و نرجس را آراستم و در اختيار ابو محمّد قرار دادم و پيوند آنها را در منزل خود برقرار كردم و چند روزى نزد من بود سپس به نزد پدرش رفت و او را نيز همراهش روانه كردم. حكيمه گويد: امام هادى عليه السّلام درگذشت و ابو محمّد بر جاى پدر نشست و من همچنان كه به ديدار پدرش مى‌رفتم به ديدار او نيز مى‌رفتم. يك روز نرجس آمد تا كفش مرا برگيرد و گفت: اى بانوى من كفش خود را به من ده! گفتم: بلكه تو سرور و بانوى منى، به خدا سوگند كه كفش خود را به تو نمى‌دهم تا آن را برگيرى و اجازه نمى‌دهم كه مرا خدمت كنى، بلكه من به روى چشم تو را خدمت مى‌كنم. ابو محمّد عليه السّلام اين سخن را شنيد و گفت: اى عمّه! خدا به تو جزاى خير دهاد و تا هنگام غروب آفتاب نزد امام نشستم و به آن جاريه بانگ مى‌زدم كه لباسم را بياور تا بازگردم! امام مى‌فرمود: خير، اى عمّه جان! امشب را نزد ماباش كه امشب آن مولودى كه نزد خداى تعالى گرامى است و خداوند به واسطۀ او زمين را پس از مردنش زنده مى‌كند متولّد مى‌شود، گفتم: اى سرورم! از چه كسى متولّد مى‌شود و من در نرجس آثار باردارى نمى‌بينم. فرمود: از همان نرجس نه از ديگرى. حكيمه گويد: به نزد او رفتم و پشت و شكم او را وارسى كردم و آثار باردارى در او نديدم، به نزد امام برگشتم و كار خود را بدو گزارش كردم، تبسّمى فرمود و گفت: در هنگام فجر آثار باردارى برايت نمودار خواهد گرديد، زيرا مثل او مثل مادر موسى عليه السّلام است كه آثار باردارى در او ظاهر نگرديد و كسى تا وقت ولادتش از آن آگاه نشد، زيرا فرعون در جستجوى موسى، شكم زنان باردار را مى‌شكافت و اين نيز نظير موسى عليه السّلام است. حكيمه گويد: به نزد نرجس برگشتم و گفتار امام را بدو گفتم و از حالش پرسش كردم، گفت: اى بانوى من! در خود چيزى از آن نمى‌بينم، حكيمه گويد: تا طلوع فجر مراقب او بودم و او پيش روى من خوابيده بود و از اين پهلو به آن پهلو نمى‌رفت تا چون آخر شب و هنگام طلوع فجر فرارسيد هراسان از جا جست و او را در آغوش گرفتم و بدو «اسم اللّه» مى‌خواندم، 🕯ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: سورۀ إنّا أنزلنا بر او برخوان! و من بدان آغاز كردم و گفتم: حالت چون است‌؟ گفت: امرى كه مولايم خبر داد در من نمايان شده است و من همچنان كه فرموده بود بر او مى‌خواندم و جنين در شكم به من پاسخ داد و مانند من قرائت كرد و بر من سلام نمود.
حكيمه گويد: من از آنچه شنيدم هراسان شدم و ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد: از امرخداى تعالى در شگفت مباش، خداى تعالى ما را در خردى به سخن درآورد و در بزرگى حجّت خود در زمين قرار دهد و هنوز سخن او تمام نشده بود كه نرجس از ديدگانم نهان شد و او را نديدم گويا پرده‌اى بين من و او افتاده بود و فريادكنان به نزد ابو محمّد عليه السّلام دويدم، فرمود: اى عمّه! برگرد، او را در مكان خود خواهى يافت. گويد: بازگشتم و طولى نكشيد كه پرده‌اى كه بين ما بود برداشته شد و ديدم نورى نرجس را فراگرفته است كه توان ديدن آن را ندارم و آن كودك عليه السّلام را ديدم كه روى به سجده نهاده است و دو زانو بر زمين نهاده است و دو انگشت سبّابۀ خود را بلند كرده و مى‌گويد: أشهد أن لا إله إلاّ اللّه [وحده لا شريك له] و أنّ‌ جدّي محمّدارسول اللّه و أنّ‌ أبي أمير المؤمنين. سپس امامان را يكايك برشمرد تا به خودش رسيد، سپس فرمود: بار الها! آنچه به من وعده فرمودى به جاى آر، و كار مرا به انجام رسان و گامم را استوار ساز و زمين را به واسطۀ من پر از عدل و داد گردان. ابو محمّد عليه السّلام بانگ برآورد و فرمود: اى عمّه، او را بياور و به من برسان. او را برگرفتم و به جانب او بردم، و چون او در ميان دو دست من بود و مقابل او قرار گرفتم بر پدر خود سلام كرد و امام حسن عليه السّلام او را از من گرفت و زبان خود در دهان او گذاشت و او از آن نوشيد، سپس فرمود: او را به نزد مادرش ببر تا بدو شير دهد، آنگاه به نزد من بازگردان. و او را به مادرش رسانيدم و بدو شير داد بعد از آن او را به ابو محمّد عليه السّلام بازگردانيدم در حالى كه پرندگان بر بالاى سرش در طيران بودند، به يكى از آنها بانگ برآورد و گفت: او را برگير و نگاهدار و هر چهل روز يك بار به نزد ما بازگردان و آن پرنده او را برگرفت و به آسمان برد و پرندگان ديگر نيز به دنبال او بودند، شنيدم كه ابو محمّد عليه السّلام مى‌گفت: تو را به خدايى سپردم كه مادر موسى موسى را سپرد، آنگاه نرگس گريست و امام بدو فرمود: خاموش باش كه بر او شير خوردن جز از سينۀ تو حرام است وبه زودى نزد تو بازگردد همچنان كه موسى به مادرش بازگردانيده شد و اين قول خداى تعالى است كه «فَرَدَدْناهُ‌ إِلى‌ أُمِّهِ‌ كَيْ‌ تَقَرَّ عَيْنُها وَ لا تَحْزَنَ‌». حكيمه گويد: گفتم: اين پرنده چه بود؟ فرمود: اين روح القدس است كه بر ائمّه عليهم السّلام گمارده شده است، آنان را موفّق و مسدّد مى‌دارد و به آنها علم مى‌آموزد. حكيمه گويد: پس از چهل روز آن كودك برگردانيده شد و برادرزاده‌ام به دنبال من كس فرستاد و مرا فراخواند و بر او وارد شدم و به ناگاه ديدم كه همان كودك است كه مقابل او راه مى‌رود. گفتم: اى آقاى من! آيا اين كودك دو ساله نيست‌؟ تبسّمى فرمود و گفت: اولاد انبياء و اوصياء اگر امام باشند به خلاف ديگران نشو و نما كنند و كودك يك ماهۀ ما به مانند كودك يك ساله باشد و كودك ما در رحم مادرش سخن گويد و قرآن تلاوت كند و خداى تعالى را بپرستد و هنگام شيرخوارگى ملائكه او را فرمان برند و صبح و شام بر وى فرود آيند. حكيمه گويد: پيوسته آن كودك را چهل روز يك بار مى‌ديدم تا آنكه چند روز پيش از درگذشت ابو محمّد عليه السّلام او را ديدم كه مردى بود و او را نشناختم و به برادرزاده‌ام گفتم: اين مردى كه فرمان مى‌دهى در مقابل او بنشينم كيست‌؟ فرمود: اين پسر نرجس است و اين جانشين پس از من است و به زودى مرا از دست مى‌دهيد پس بدو گوش فرادار و فرمانش ببر. حكيمه گويد: پس از چند روز ابو محمّد عليه السّلام درگذشت و مردم چنان كه مى‌بينى پراكنده شدند و به خدا سوگند كه من هر صبح و شام او را مى‌بينم و مرا از آنچه مى‌پرسيد آگاه مى‌كند و من نيز شما را مطّلع مى‌كنم و به خدا سوگند كه گاهى مى‌خواهم از او پرسشى كنم و او نپرسيده پاسخ مى‌دهد و گاهى امرى بر من وارد مى‌شود و همان ساعت پرسش نكرده از ناحيۀ او جوابش صادر مى‌شود. شب گذشته مرا از آمدن تو باخبر ساخت و فرمود: تو را از حقّ‌ خبر دار سازم. محمّد بن عبد اللّه راوى حديث گويد: به خدا سوگند حكيمه امورى را به من خبر داد كه جز خداى تعالى كسى بر آن مطّلع نيست و دانستم كه آن صدق و عدل و از جانب خداى تعالى است، زيرا خداى تعالى او را به امورى آگاه كرده است كه هيچ يك از خلايق را بر آنها آگاه نكرده است. 📚كمال الدين و تمام النعمة -جلد 2، صفحه 154 باب42/حدیث2 ابن بابویه کانال الدولة الزهرائیة (عج) در ایتا http://eitaa.com/joinchat/2080309258Cc6c103cb84
4_5929054351849950067.mp3
22.76M
🌸🌿 بنابر تقدیر الهی نسل انبیا از وجود مقدس حضرت هارون ع است آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5929054351849950069.mp3
15.37M
🌸🌿خداوند زمين را بوسیله او بعد از مرگش احیا می کند آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5929054351849950075.mp3
19.35M
🌸🌿 کودکی را ديدم سجده کنان درحالی‌که شهادتین میداد آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5929054351849950076.mp3
10.43M
🌸🌿 مهدی عج را نزد نرجس س بردم ، بر مادر سلام کرد آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
4_5929054351849950078.mp3
24.06M
🌸🌿 آن پرنده روح القدس بود که موکل است بر ائمه که آنها را علم بیاموزد آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
37.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نماهنگ تنها رفیقمی آقای عزیزم❤️ با نوای محمد مهدی خشک دامن و هم آوایی فرزندان حاج قاسم شعر:حجت الاسلام والمسلمین حسین فتحی به کارگردانی: سید فخر الدین موسوی تنظیم و موسیقی: سید مصطفی القیس آیدی استاد برای طرح سوالات مقتل @m_h_tabemanesh ضامن اشک در واتساپ https://chat.whatsapp.com/FeY2zvX5tAM8uDFoQoE9y1 ضامن اشک ایتا https://eitaa.com/zameneashk1
1.52M
سلام استاد اعیاد مبارک ، ببخشید یه سوال داشتم ، اینکه بعضی آقایان مداح میخونن تو مولودی هاشون که امام زمان( عج) با سر بند یا ابوفاضل تشریف میارن برا مبارزه با دشمنان ، آیا این درست هستش ، از پاسخ‌گویی شما بسیار مچکرم . السلام علیک یاابا عبدالله کانال ویژه مقتل امام حسین ع با متن عربی و ترجمه از منابع معتبر و پاسخ به شبهات مقتل است ایتا @zameneashk1 تلگرام @zameneashk باب الحسین ع ، کلاس های غیر حضوری https://t.me/Babolhusein آی دی پاسخ به سوالات @m_h_tabemanesh