eitaa logo
زمزم
325 دنبال‌کننده
225 عکس
105 ویدیو
10 فایل
با یاری خداوند تلاش بر آن است که نکاتی در مورد مسائل زیارتی و دینی را با هم مرور کنیم. ممنون که ما را همراهی می کنید. با احترام مهدی هادی ارتباط با ادمین @zamzam1400
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹🌷🌹🌷🌹 روضه هایی که قبول نشدن😭 ✍️ مرحوم سید علی اکبر کوثری روضه خوان امام خمینی (ره )میگه بعد از اتمام جلسه اومدم از درب مسجد بیام بیرون یکی از دختر بچه های محله اومد جلوم و گفت : اقای کوثری برای ماهم روضه میخونی؟ ❣️ گفتم: دخترم روز عاشوراست و من تا شب مجالس مختلفی وعده کردم و چون قول دادم باید عجله کنم که تاخیری در حضورم نداشته باشم . میگه هر چه اصرار کرده توجهی نکردم تا عبای منو گرفت و با چشمان گریان گفت : مگه ما دل نداریم!؟ چه فرقی بین مجلس ما و بزرگترها هست؟ ⛺️ میگه پیش خودم گفتم دل این کودک رو نشکنم و قبول کردم و به دنبالش باعجله رفتم تا رسیدیم . حسینیه ی کوچک و محقری بود که به اندازه سه تا چهار نفر بچه بیشتر داخلش جا نمیشدند . سر خم کردم و وارد حسینیه ی کوچک روی خاک های محله نشستم و بچه های قد و نیم قد روی خاک دور و اطرافم نشستند . سلامی محضر ارباب عالم حضرت سیدالشهدا عرضه کردم السلام علیک یاابا عبدالله... 💧 دو جمله روضه خوندم و یک بیت شعر از آب هم مضایقه کردند کوفیان... 🍻 دعایی کردم و اومدم بلند بشم باعجله برم که یکی از بچه ها گفت : تا چای روضه رو نخوری امکان نداره بزاریم بری ؛ رفت و تو یکی از استکانهای پلاستیکی بچه گانشون برام چای ریخت ، چایی سرد که رنگ خوبی هم نداشت ، با بی میلی و اکراه استکان رو آوردم بالا و برای اینکه بچه ها ناراحت نشن بی سر و صدا از پشت سر ریختم روی زمین و بلند شدم و رفتم... 🌹شام عاشورا (شب شام غریبان امام حسین) خسته و کوفته اومدم منزل و از شدت خستگی فورا به خواب رفتم . وجود نازنین حضرت زهرا ، صدیقه کبری سلام الله علیها در عالم رویا بالای سرم آمدند طوری که متوجه حضور ایشان شدم به من فرمود ؛ آسید علی اکبر مجالس روضه امروز قبول نیست. ⁉️ گفتم : چرا خانوم جان؟ فرمود : نیتت خالص برای ما نبود . برای احترام به صاحبان مجالس و نیات دیگری روضه خواندی فقط یک مجلس بود که از تو قبول شد و ما خودمون در اونجا حضور داشتیم و اون روضه ای بود که برای اون چند تا بچه ی کوچک دور از ریا و خالص گوشه محله خواندی.... 💔 آسید علی اکبر ما از تو گله ای داریم ! گفتم جانم خانوم ، بفرمایید چه خطایی ازم سر زده؟ 🌸 خانوم حضرت زهرا با اشاره فرمودند :اون چای رو من با دست خودم ریخته بودم چرا روی زمین ریختی!!؟ ❇️ از خواب بیدار شدم و از آن روز فهمیدم که توجه و عنایت اونها به مجالس با اخلاص و بی ریاست و بعد از اون هر مجلس کوچک و بی بضاعتی بود قبول می کردم و اندک صله و پاکتی که از اونها عاید و حاصلم می شد برکتی فراوان داشت و برای همه ی گرفتاری ها و مخارجم کافی بود. منبع؛ برگرفته از خاطرات مرحوم کوثری @zamzamhadi