#ویژه ایام شهادت مولی الموحدین #امیرالمومنین علیهالسلام
🚦پس از شهادت امیرالمومنین علیهالسلام #کوفه و حکومت حضرت چگونه شد؟
📍بعد از آنکه #امیرالمومنین سلاماللهعلیه به شهادت رسید طبق وصیت آن وجود مقدس، #امام_مجتبی علیه السلام پیکر نازنین امیرالمومنین علیه السلام را غسل داد و کفن کرد و همراه با فرزندان و معدود شیعیان آن وجود مقدس بر پیکر پاک امیرالمومنین علیهالسلام نماز خوانده شد.
📍امیرالمومنین علیهالسلام فرموده بود که شما جلوی تابوت من را راها کنید چرا که #جبرئیل و #میکائیل آن را حمل خواهند کرد و حسن و حسین پایین تابوت را برگیرند و هر جا دیدید که جلوی تابوت به زمین آمد همان جا تابوت را فرود آورید. در آنجا سنگی خواهید دید که علامت قبری است که حضرت #نوح برای من حفر کرده. من را در آنجا دفن کنید.
📍به همین گونه عمل شد و پیکر مقدس امیرالمومنین علیهالسلام درهمین منطقهای که #نجف خوانده میشد و آن زمان بیرون از #کوفه بود، دفن گردید و در سحرگاه امام مجتبی علیهالسلام و عزیزان امیرالمومنین علیهالسلام و شیعیانش به کوفه بازگشتند.
📍صبح روز بیست و یکم در کوفه این خبر پیچید که امیرالمومنین علیهالسلام به شهادت رسیده است. مردم منقلب حتی کسانی که خون ها به دل امیرالمومنین علیهالسلام کرده بودند به سبب مظلومیت آن حضرت و فضایی که به وجود آمده بود، رو به سوی خانه #امام_مجتبی علیه السلام و آوردند و به آن حضرت تسلیت گفتند و امام مجتبی علیهالسلام را دعوت کردند که به مسجد بیاید و مردم در مسجد به آن حضرت تسلیت و تعزیت بگویند.
📍مردم امام مجتبی علیهالسلام را همراهی کردند و بر فراز منبر پدر نشاندند و انبوه جمعیت هم در مسجد جامع #کوفه گرد آمده بود. همین که امام مجتبی علیه السلام خواست بسم الله بگوید و سخنان خود را آغاز کند، بغض آن حضرت از شدت مصیبت وارده شهادت امیرالمومنین علیهالسلام ترکید و گریست. مردم هم با امام مجتبی علیهالسلام گریه کردند و هنگامی که حضرت آرام گرفت در سخنانی به تجلیل از مقام رفیع و بی بدیل امیرالمومنین علیهالسلام و مظلومیت آن حضرت و کوتاهی مردم کوفه در حق وجود مقدس که منجر به شهادت وجود نازنینش گشت فرمودند.
📍وقتی امام مجتبی علیه السلام سخنان خود را به پایان رسانید #ابن_عباس خطاب به انبوه جمعیت حاضر گفت: مردم منتظر چه هستید ایشان فرزند رسول خدا و فرزند خلیفه شهید است که با شما سخن میگوید، شایسته ترین فرد برای خلافت.
🔸مردم در پی این سخنان به سوی امام مجتبی علیهالسلام هجوم آوردند و در حالی که می گفتند: ای زاده رسول خدا! ما تو را بسیار دوست داریم و بهترین فرد برای خلافت هستی، با امام مجتبی علیهالسلام به عنوان خلیفه جدید بیعت به عمل آمد و تمام قلمرو امیرالمومنین علیهالسلام و عالم اسلام منهای #شام و #شمال_آفریقا که از قلمرو حضرت جدا شده بود خلافت امام مجتبی علیهالسلام را پذیرفتند.
✍ استاد رجبی دوانی
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby
💢 یکی دیگر از آن ۷۲ نفر
حُرّ بْن یَزید ریاحی، یكی از مشهورترین جنگاوران #كوفه بود.
عبیدالله بن زیاد چون از حرکت امام حسین(ع) به سوی #کوفه آگاه شد، حر را که از بزرگان و رؤسای قوم خود در کوفه بود به حضور طلبید و او را به فرماندهی سپاهی با #نزدیک به هزار سوار نصب کرد و به رویارویی امام حسین(ع) فرستاد.
✅ندایی که حُر شنید
از حر روایت کردهاند که هنگامی که از قصر ابن زیاد در #کوفه خارج شدم تا به سمت حسین بن علی(ع) حرکت کنم، سه بار ندایی را پشت سرم شنیدم که میگفت:
«ای حرّ! تو را به بهشت بشارت باد». او میگوید که به پشت سر نگریستم و کسی را ندیدم؛ با خود گفتم: «به خدا قسم، این بشارت نیست؛ چگونه بشارت باشد در حالی که من راهی جنگ با حسین بن علی(ع) هستم.»
او این خاطره را در ذهن داشت تا هنگامی که خدمت حسین بن علی(ع) رسید و آن داستان را بازگو کرد. امام(ع) به او فرمودند: تو به واقع به پاداش و نیکی راه یافتهای
📚نفس المهموم، ص۲۳۱
✅رودررویی با حسین بن علی(ع)
امام حسین(ع) در ذی حُسم با حرّ و سپاهش روبه رو شد.
تصریح منابع بر آن است که حرّ نه برای جنگ بلکه صرفاً برای انتقال امام نزد ابن زیاد اعزام شده بود و از اینرو با سپاهیانش رودرروی توقفگاه کاروان امام صفآرایی کرد.
حر به امام(ع) گفت:
"من مأمور به جنگ با شما نیستم؛ ولی مأمورم از شما جدا نگردم تا شما را به کوفه ببرم، پس اگر شما از آمدن خودداری میکنید راهی را در پیش گیر که نه تو را به کوفه برساند و نه به مدینه؛ تا من نامهای برای عبیدالله بنویسم؛ شما هم در صورت تمایل نامهای به یزید بنویسید، تا شاید این امر به عافیت و صلح منتهی گردد؛ و در پیش من این کار بهتر است از آنکه به جنگ و ستیز با شما آلوده شوم."
📚بلاذری، ج۲، ص۴۷۲ـ۴۷۳
✍ زادبر
✨ 🌺 ✨ بشری
🌺 @zanan_enghelaby