ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
2⃣2⃣ مادر فرزندت را نامگذاری کن
❇️ نام پیامبر اکرم (ص) از همان ابتدا بر حضرت آمنه (س) نازل شد.
🔰 حضرت آمنه فرمودند:
💫 بعد از آن که نوری از من خارج شد که همه جا را روشن کرده بود، در آن نور شنیدم که گوینده ای گفت:
🌱 تو سيد عرب را به دنیا آورده ای، او را (حضرت) محمّد (صلی الله علیه و آله) نام گذاری کن.
🖌 پس از آن جناب عبد المطلب آمد كه حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) را ديدار كند و آنچه آمنه گفته بود، شنيده بود.
💠 جناب عبد المطلب حضرت محمّد (صلی الله علیه و آله) را در دامن گرفت و گفت:
🌼 حمد خدا را كه اين فرزند را به من اعطا کرد.
🌼 او اندامى خوشبو دارد.
🌼 و در گهواره از همه پسران برتر است
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
#آمنه سلام الله علیها
@zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
3⃣2⃣ آغاز غم فراق
آمنه به جهاتی، بیش از چند روز نتوانست کودک خود را شیر دهد؛ سپس او را برای شیر دادن و حفاظت به «حلیمه سعدیّه» سپرد.
پس از مدتی حلیمه سعدیه فرزند را به نزد مادرش آمنه آورد و به او سپرد.
از آن پس محمد در کنار مادر و جد خود عبدالمطلب در مکه زندگی میکرد و روزهای خوش آمنه سپری می شد و غم دوری عبدالله با نور وجود محمد تسکین می یافت.
تا اینکه ۶ سال یا ۴ سال از عمر کودکش گذشت، آمنه به اتّفاق او و امّایمن کنیز محمد برای زیارت قبر عبدالله در یثرب و نیز زیارت داییهای پدر او به آن دیار رفت و پس از یک ماه اقامت در «دارالنابغه» هنگام بازگشت، در محلی به نام «ابواء» در مسیر مکّه به مدینه بیمار شد و در سی سالگیدرگذشت و در همانجا مدفون شد.
نقل شده است که پیامبر قبر مادرش را در ابواء زیارت میکرده است. از جمله پیامبر(ص) در واقعه حدیبیه بر سر قبر مادر حاضر شد و بر او گریه کرد.
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
#آمنه سلام الله علیها
@zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
4⃣2⃣ معرفی آثاری برای آشنایی بیشتر با بانو آمنه (س)
📚شماره نخست ویژهنامه کنگره «بزرگداشت حضرت آمنه(س)» با عنوان «نسیم مدینه» ویژه دیماه ۱۳۹۸ انتشار از سوی پژوهشکده علوم و معارف قرآنی علامه طباطبایی(ره) آستان مقدس کریمه اهل بیت(ع)
📚کتاب جمال و کمال حضرت آمنه (ع) در نگاه قرآن، روایات و تاریخ. غلامعلی عباسی ناشر: زائر آستانه مقدسه
📚کتاب آمنه مادر پیامبر (ص) ترجمه کتاب «ام النبی (ص)»
نویسنده:عایشه بنت الشاطی نویسنده مصری
مترجم:احمد صادقی اردستانی ناشر:بوستان کتاب قم ۱۳۹۴- سید محمدتقی سجادی ۱۳۵۹
📚کتاب عروس قریش نوشته مریم بصیری یک رمان تاریخی است با محوریت زندگی حضرت آمنه مادر پیامبر اسلام
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
#آمنه سلام الله علیها
@zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
5⃣2⃣ منابع
📚 کتب روایی و احادیث ائمه اطهار
📚 کتاب ریاحین الشریعه
📚 سایت ویکی فقه
📚 سایت ویکی شیعه
📚 سایت دانشنامه اسلامی
📚 سایت حوزه
📚 سایت مسجد هدایت
📚 سایت اندیشکده مطالعات یهود
📚 مقاله آمنه(س) مادر خورشید، ناهید طیبى، فرهنگ کوثر 1377 شماره 16
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
#آمنه سلام الله علیها
@zananetamadonsaz
صدای بال و پر جبرئیل میآید
شب است و ماه به آغوش ایل میآید
لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد
که ساقی از طرف سلسبیل میآید
لباس خاطره را از حریر عشق بدوز
حلیمه! نزد تو فردی اصیل میآید
نگاه آمنه از این به بعد میخندد
چرا که معجزهای بی بدیل میآید
🌸🌸🌸میلاد با سعادت خاتم الانبیا محمد مصطفی بر شما مبارک🌺🌺🌺
مرور وقایع ولادت سراسر نور پیامبر اعظم صلی الله علیه و آله و ابعاد شخصیتی و رفتاری بانو آمنه سلام الله علیها ام النبی در کانال زنان تمدن ساز تاریخ:
eitaa.com/zananetamadonsaz
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 بسم الله الرحمن الرحیم 1⃣ معرفی به توفیق الهی این هفته به زوایایی از زندگی و
👆👆👆👆
میانبر به ابتدای مطالب مربوط به بانو آمنه سلام الله علیها
بخش اول
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 3⃣1⃣ اهل ایمان علمای شیعه همگی اعتقاد دارند که اجداد پیامبر تا حضرت آدم و حو
👆👆👆👆
میانبر به ابتدای بخش دوم مطالب مربوط به بانو آمنه سلام الله علیها
مقام معظم رهبری(مدظله العالی):
بدون تردید نقش حضرت معصومه (سلام الله علیها) در قم شدن قم و عظمت یافتن این شهر عریقِ مذهبىِ تاریخی، یک نقش ما لا کلام فیه است. این بانوی بزرگوار، این دختر جوانِ تربیتشدهی دامان اهلبیت پیغمبر، با حرکت خود در جمع یاران و اصحاب و دوستان ائمه (علیهمالسّلام) و عبور از شهرهای مختلف و پاشیدن بذر معرفت و ولایت در طول مسیر در میان مردم موجب شدکه قم پایگاهی بشود که انوار علم و انوار معارف اهلبیت را به سراسر دنیای اسلام از شرق و غرب منتقل کند.
#حضرت_معصومه_س
#کریمه_اهل_بیت
@zananetamadonsaz
هدایت شده از اخبار زن و خانواده
بسم الله الرحمن الرحیم
#نشست_علمی_پژوهشی
به مناسبت شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها
☘موضوع: "بررسی تطبیقی سیره سیاسی حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) و حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) "
باحضور استاد گرامی :
حجت السلام والمسلمین جناب آقای علی اکبر نوایی
🌷استاد حوزه و دانشگاه
🌷 مسئول قرارگاه حوزه وسیاست حوزه علمیه خراسان
⏰ سه شنبه ١۴٠٠/٨/٢۵ساعت نه صبح
لینک ورود به جلسه:
https://alavieh.lms2.hozehkh.com/ws/pcplphxyk8p
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
✅واحد پژوهش مدارس علمیه علویه،جامعه الرضویه،بیت الزهرا(سلام الله علیها)،کریمه اهل البیت(علیهاسلام)
•┈┈•••🔅•••┈┈•
🌐معاونت پژوهش حوزه علمیه خراسان:
🔎 https://eitaa.com/joinchat/1846018082C067d491c5f
📚 @howzehpajohesh
🌿کانال اخبار زن و خانواده در پیام رسان های ایتا و بله🌿:
@zan_khanevade
https://ble.ir/zan_khanevade
eitaa.com/zan_khanevade
هدایت شده از زنان تمدن ساز تاریخ
بسم الله الرحمن الرحیم
زیارت حضرت زهرا سلام الله علیها در روز یکشنبه
@zananetamadonsaz
eitaa.com/zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
بسم الله الرحمن الرحیم
بانو حلیمه سعدیه
1⃣ تو انتخاب شدی،بانو
💠مولود مبارک آمنه، جز چند روز اول از شیر مادر نخورد. ثُوَیبه، کنیز ابولهب هم چند ماهی به دردانه آمنه شیر داد، ولی نارضایتی اربابش سبب شد که این مساله ادامه نیابد و آمنه و عبدالمطلب برای یافتن دایه ای مناسب در تلاش باشند ولی نوزاد شیرین خانه عبدالله، شیر هیچ دایه ای را نمی گرفت و مادر و پدربزرگ منتظر لطف و تقدیر الهی بودند.
⚜ و اینچنین خداوند حضور بانو حلیمه سعدیه را در زندگانی پیامبر خود(ص) مقدر فرمود.
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
بانو #حلیمه
@zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
2⃣ رسم دادن نوزاد به دایه قبایل اطراف
🌐 در منابع تاریخی دلایلی برای این رسم ذکر شده، از جمله:
- هواى آزاد و سالم و محيط بى سر و صداى صحرا که موجب محكم شدن استخوان و رشد و تربيت سالم جسم و جان فرزند می شده است.
در مقابل، آب و هوای نامساعد مکه کودکان را در معرض بیماری و مرگ قرار می داد.
- زنانى كه بچه هاى خود را به صحرا برده و به زنان باديه نشين مى سپردند فرصت بيشتر و بهترى براى خانه دارى و جلب رضايت شوهر داشتند.
- اعراب صحرا عموما بخاطر دوری از روابط تجاری با ملل و اقوام مختلف، زبان شان فصيح تر از شهرنشينان بود و این یک امتیاز در طی رشد فرزند محسوب می شد.
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
بانو #حلیمه
@zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
3⃣ دلیلی دیگر برای دوری محمد تازه متولد شده از مکه
💢 برخی پژوهشگران قائل به این هستند که عامل اصلی دوری فرزند آمنه از مکه حفظ جان او بوده است.
🔰چرا که یهود طبق تعاریفی که از پیامبر آخر الزمان شنیده بودند، او را برای دین خود، خطری مهم می دانستند.
و می دانستند که در آینده نزدیک دینش جهانی خواهد شد و موجودیت آنها را به خطر خواهد انداخت، ودر کل، از ظهور ایشان خوف داشتند.
🔰ضمن اینکه می دانستند پیامبر اسلام از نسل اسماعیل دیگر فرزند حضرت ابراهیم است و در حالی که انبیای یهود همه از نسل اسحاق بودند. یهود انتقال پیامبری و نبوت را از نسل اسحاق به نسل اسماعیل بر نمی تافتند.
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
بانو #حلیمه
@zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
4⃣ نمونه هایی از تلاش برای ترور اجداد و پدر و مادر پیامبر خاتم(ص)
در اسناد تاریخی شواهدی برای این نظر وجود دارد از جمله:
- ماجرای مرگ رازآلود هاشم جد پیامبر(ص) در سرزمین شام
- ناکامی در ترور عبدالمطلب پدربزرگ پیامبر(ص)
- حمله افراد ناشناس به عبدالله پدر پیامبر(ص) قبل از ازدواج
و چندی بعد، مرگ مشکوک ایشان در مدینه در طی سفری تجاری
- تلاش های ناکام برای از بین بردن بانو آمنه(س) در طی دوران حمل ایشان
که تفصیل این روایات در کانال قرار خواهد گرفت.
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
بانو #حلیمه
@zananetamadonsaz
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
5⃣ حفظ جان پیامبر خاتم(ص)
اینچنین بود که عبدالمطلب با علم به خطرات احتمالی که جان نوه اش را تهدید می کرد، تلاش داشت تا او را از مکه دور می کند.
به دایه سپردن پیامبر(ص) از حیث امنیتی راهی بود، که وجود ایشان حفظ می شد.
مکه شهر توریستی و تجاری و پر رفت و آمدی بود، از این رو ورود افراد مشکوک و ربودن و سوءقصد به جان کسی به آسانی امکان پذیر می نمود.
اینچنین شد که محمد(ص) را از شهر خارج ساختند و به محل امنی که بر اهل کتاب ناشناخته بود،[چون آنها در مکه دنبال پیامبر(ص) بودند و می دانستند که او در مکه مبعوث خواهد شد و تا هجرت به مدینه در آنجا خواهد بود] به قبیله ی کوچک چادرنشین فرستادند تا دور از چشم اغیار رشد یابد.
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
بانو #حلیمه
@zananetamadonsaz
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 4⃣ نمونه هایی از تلاش برای ترور اجداد و پدر و مادر پیامبر خاتم(ص) در اسناد
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
#تاریخ_پیامبر_اکرم
#اجداد_پیامبر_اکرم
#عبدالله
#آمنه
🎇 حفظ جان جناب عبدالله
💎 مقام و جایگاه جناب عبد الله چنان بود که بسیاری علاقه داشتند تا ایشان را به همسری دخترانشان درآورند.
⏪ از جمله حوادثی که باعث شد وهب پدر آمنه خود نیز به ازدواج جناب عبد الله با دخترش آمنه تاکید کند مشاهده ملائکه در دفاع از جناب عبد الله بود.
🖋 وَ قَدْ نَزَلَ بِالْبَطْحَاءِ قَوْمٌ مِنَ الْيَهُودِ قَدِمُوا لِيُهْلِكُوا وَالِدَ مُحَمَّدٍ ص لِيُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ.
🖌 عدّه اى از يهودي ها به بطحاء آمده بودند و در آن حوالى ساکن شدند تا پدر حضرت محمّد (صلّى اللَّه عليه و آله) را به قتل برسانند و نور خدا را خاموش سازند.
🔹 جناب عبد اللَّه، پدر حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله)، روزى به شكار رفت.
🖋 فَنَظَرُوا إِلَى عَبْدِ اللَّهِ فَرَأَوْا حِلْيَةَ أُبُوَّةِ النُّبُوَّةِ فِيهِ فَقَصَدُوهُ وَ كَانُوا ثَمَانِينَ نَفَراً مِنَ الْيَهُودِ بِالسُّيُوفِ وَ السَّكَاكِينِ.
🖌 وقتى یهودیان چشمشان به جناب عبد اللَّه افتاد، او را شناختند. پس هشتاد نفر او را با چاقو و شمشير محاصره نمودند.
🖋 وَ كَانَ وَهْبُ بْنُ عَبْدِ مَنَافِ بْنِ زُهْرَةَ وَالِدُ آمِنَةَ أُمِّ مُحَمَّدٍ ص فِي ذَلِكَ الصَّوْبِ يَتَصَيَّدُ وَ قَدْ رَأَى عَبْدَ اللَّهِ وَ قَدْ حَفَّ بِهِ الْيَهُودُ لِيَقْتُلُوهُ فَقَصَدَ أَنْ يَدْفَعَهُمْ عَنْهُ فَإِذَا بِكَثِيرٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ مَعَهُمُ الْأَسْلِحَةُ طَرَدُوا الْيَهُودَ عَنْهُ. وَ كَانَ اللَّهُ قَدْ كَشَفَ عَنْ بَصَرِ وَهْبٍ فَتَعَجَّبَ مِنْ ذَلِكَ.
💫 وهب بن عبد مناف پدر آمنه نيز در اين روز براى شكار بيرون آمده بود. هنگامى كه ديد، يهوديان جناب عبد اللَّه را محاصره كرده اند، براى نجات او شتافت. پرده از جلو چشمان وهب كنار رفت و ملائكه زيادى را ديد كه با اسلحه، يهوديان را از اطراف او پراكنده مىسازند. از ديدن اين صحنه تعجب کرد.
☘ بعد از این رخداد وهب خود به خانه عبد المطلب آمد و خواستار ازدواج عبد اللَّه با دخترش آمنه شد.
📙 الخرائج و الجرائح، قطب راوندی، جلد ۱، صفحه ۱۲۹، حدیث ۲۱۴
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 4⃣ نمونه هایی از تلاش برای ترور اجداد و پدر و مادر پیامبر خاتم(ص) در اسناد
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
#تاریخ_پیامبر_اکرم
#ولادت_پیامبر_اکرم
☸ پيش از وفات جناب عبداللَّه بن عبدالمطلب و در نخستين ماه های حمل حضرت آمنه، رویدادی به وقوع پيوسته است که به داستان سطیح کاهن معروف شده است.
🌌 در يمامه کاهني بود به نام سطيح که از بزرگان کاهنان آن زمان به حساب مي آمد و پادشاهان در هر مشکلي که راه چاره اي نمي یافتند، پاسخ را از او می خواستند و او نيز پاسخ می داد.
🔸سطيح روزي به آسمان نگاه مي کرد و ديد که ستارگان در هنگام روز ظاهر شده اند و از آن ها آتش و دود بالا می رود و بعضي از ستارگان با هم برخورد مي کنند. لذا متعجب شد و هنگام شب به غلامانش گفت: «مرا بالاي کوه بلندي ببريد». او را بالاي کوهي بردند و سطيح نوري ساطع و درخشنده ديد و به غلامانش گفت: مرا از کوه پايين بياوريد. زيرا اين انوار را نورهايي عظيم ميبينم.
از او پرسيدند: اي سطيح، زمين و آسمان را چگونه مي بيني؟
او گفت:
🔻واي بر شما، مي بينم که نورها و ستارگانی از آسمان به زمين نازل مي شوند و گمان مي کنم که مادرِ آن هاشمي به او باردار شد و ولادت آن مولود نزديک شده است؛ اگر نزديک شده باشد واي برمن!
🎇 سطيح تمام شب را در تفکر درباره آن نورها و ستارگان گذراند و فرداي آن روز قوم خود را جمع کرد و گفت: اي مردم، من امري عظيم مي بينم. زيرا که علاماتي آشکار شده اما خبر آن از من غايب است و هيچ گونه اطلاعتي درباره اين نورها ندارم. اينک به ديگر کاهنان نامه می نويسم و پاسخ را درخواست مي کنم.
🔴 او به کاهنان ديگر نامه نوشت و همچنين به کاهني بزرگ به نام وشق نامه فرستاد و از او چاره خواست. وشق براي او نگاشت که من نيز بعضي از آن علامات را ديدم اما اطلاعي درباره آن ندارم و چيزي برايم گفته نشده است.
🔶 در يمن ملکه اي مي زيست به نام زرقاء که از بزرگترين کاهنان و ساحران بود. سطيح به او نيز نامه نوشت و آنچه ديده بود را نگاشت و دلايل بروز چنين علاماتي در آسمان را جويا شد. زرقاء نامه را خواند و گفت:
⚡️اين نورها از آل عبدمناف و به سبب شخصي به نام (حضرت) محمد (صلی الله علیه و آله) است که پيامبر خواهد شد.
🔹 سپس پاسخ نامه سطيح را اين گونه نوشت:
🌐 أما نزول الكواكب فكأنك بآيات الهاشمي قد قربت.
🔻 بدان که نازل شدن ستارگان از آسمان به دليل نزديک شدن آن هاشمي است.
🔻هنگامي که نامه مرا خواندي از خواب غفلت برخيز و به سوي مکه بشتاب که من نيز به آن سو مي روم تا حقيقت امر را بدانم. در آنجا به کمک همديگر حيله اي به کار مي بنديم و نور اين مولود را پيش از درخشيدن خاموش خواهيم کرد.
💥 هنگامي که پاسخ زرقاء به سطيح رسيد و او نامه را خواند، بار سفر بست و گريه بسياري کرد! سپس گفت: من به سوي آتشي مي روم که در حال شعله گرفتن است. اگر توانستم آن را خاموش کنم به سوي شما باز مي گردم و اگر نتوانستم هم اينک خداحافظي مي کنم. زيرا پس از آن به شام مي روم و در آنجا ماندگار مي شوم تا بميرم.
📗 بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد۱۵، صفحه۳۰۰ تا۳۰۴
🌿
☀️🌿
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 #تاریخ_پیامبر_اکرم #ولادت_پیامبر_اکرم ☸ پيش از وفات جناب عبداللَّه بن عب
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
#تاریخ_پیامبر_اکرم
#ولادت_پیامبر_اکرم
❗️بیان نشانه های ظهور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) در جمع مردم مکه
🕋 جناب ابوطالب در کنار کعبه از خداوند متعال درخواست نمود تا بعضی از نشانه های ظهور پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) برای مردم مکه آشکار شود.
📍ابوطالب دستور داد سطيح را حاضر کنند. هنگامي که او را آوردند سطيح با صداي بلند گفت:
🔷 شما به سراغ من فرستاده ايد تا از دلائل نبوت بپرسيد و درباره پيامبر طاهر و پاکيزه که شکننده بت ها و ذليل کننده کاهنان و ساحران است سخن بگوييد.
🔷 به خدا قسم ما هرگز با ظهور او خوشحال نخواهيم شد! چرا که کاهنان هنگام ولادت او از مقام خود سقوط ميکنند؛
🔷 اما من با جرأت مي گويم هنگامي که او به دنيا بيايد، سطيح هيچ دليلي براي زندگي نخواهد داشت و در آن روز درخواست مرگ خواهد کرد و آن درخواست نزديک است.
🔷 اينک زنان و همسرانتان را بياوريد تا عجيب تر از عجيب را نشان بدهم که هرگز در آن دروغ نيست. زنان را در اينجا به صف کنيد تا به شما نشان دهم کداميک به (حضرت) محمد (صلی الله علیه و آله) باردار است!
🌐 همه مردم همسرانشان را آوردند، اما ابوطالب نزد عبداللَّه آمد و گفت:
🖋 أمسك زوجك و لا تحضرها
🖌 همسر خود را بيرون نياور
و خود نيز فاطمه بنت اسد را نياورد.
🔘 تمام زنان جمع شده بودند و سطيح نگاهي به آنان کرد و گفت: زنان را از مردان جدا کنيد و به گوشه اي ديگر ببريد. سپس دستور داد تا از مقابل او رد شوند. زنان از مقابل او مي گذشتند و سطيح به آنان نگاه مي کرد.
➖ هنگامي که همه آنها را ديد هيچ سخني نگفت و سکوت کرد!
📕 بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد ۱۵، صفحه۳۱۰و ۳۱۱
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 #تاریخ_پیامبر_اکرم #ولادت_پیامبر_اکرم ❗️بیان نشانه های ظهور پیامبر اکرم (
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
#تاریخ_پیامبر_اکرم
#ولادت_پیامبر_اکرم
🔮 بشارت ظهور امیر المومنین (علیه السلام) در دوران حمل حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله)
✅ بعد از ان که زنان مکه حاضر شدند، سطیح نتوانست مادر پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را شناسایی کند، چرا که در آن محل حاضر نشده بود.
🔘 معاندان و آنان که بر ضد سطیح بودند گفتند: اي سطيح، زبانت لال شده و گمان خود را اشتباه مي پنداري!
✔️ سطيح به آسمان نگاهي کرد و گفت:
🔷 به خدا قسم، سخن من هرگز اشتباه نخواهد شد. قسم به اين کعبه که شما، دو نفر از زنانتان را نياورده ايد که اولي حامل به (حضرت) محمد (صلی الله علیه و آله) است و دومي فرزندي به دنيا خواهد آورد که نام او امیر المونین (حضرت) علي (علیه السلام) خواهد بود و او آقاي اوصيا و وارث علوم انبيا خواهد بود.
🌐 هنگامي که سطيح اين سخن را گفت، جناب ابوطالب به همراه برادرش جناب عبداللَّه به منزل رفت و خانم آمنه بن وهب و خانم فاطمه بنت اسد را آوردند. هنگامي که نزد سطيح رسيدند. او در حالي که گريه مي کرد با صداي بلند به جناب ابوطالب گفت:
🔷 اي صاحب شرافت، به خدا قسم اين زن باردار به پيامبر مختار است!
🌟 هنگامي که آمنه نزديک شد سطيح پرسيد: آيا حامله نيستي؟
پاسخ داد: بلي.
🔘 در آن هنگام سطيح به قريش گفت:
☀️ اينک قلب من آرام گرفت. اين زن سيده زنان عرب و عجم است. چرا که او حمل کننده بهترين مردم است. و از بین برنده اصنام و بت هاست. واي بر عرب از اين فرزند که ولادت او نزديک شده و نورش درخشیده است. هر کس با او مخالفت کند کشته مي شود. خوشا به حال آن کس که به رسالت و نبوت او ايمان بياورد.
☀️ سپس نگاهي به فاطمه بنت اسد انداخت و فريادي زد و غش کرد! او را به هوش آوردند و ديدند گريه مي کند و با صداي بلند مي گويد:
🔷 به خدا قسم، اين فاطمه بنت اسد است. اوست مادر امامي که بت ها را ميشکند و اوست مادر آن اميري که شجاعان را مي کشد و آن فرزند به اميرالمؤمنين علي ناميده خواهد شد. چه بسا که چشمانم مي بيند قهرماناني که از شمشير او بر زمين افتاده اند.
♦️ او پسرعموي همين پيامبر است که بر آن دو صلوات و سلام خداوند باد.
📔بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد ۱۵، صفحه۳۱۱ و۳۱۲
✅ همیشه نام و یاد حضرت رسول الله (صلی الله علیه و آله) با نام و یاد حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) همراه بوده است. اگرچه حضرت علی بن ابی طالب (علیه السّلام) سی سال بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بر روی این کره خاکی ظهور کرده است؛ اما حتی پیش از زمان ولادت پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) هرگاه بشارت و نام حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) ذکر شد؛ مژده ولادت و ظهور حضرت امیر المومنین (علیه السّلام) نیز داده می شد.
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 #تاریخ_پیامبر_اکرم #ولادت_پیامبر_اکرم 🔮 بشارت ظهور امیر المومنین (علیه ال
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
#تاریخ_پیامبر_اکرم
#ولادت_پیامبر_اکرم
☄ حمله ابوجهل به جناب ابوطالب
💢 بعد از آن که قريشيان سخنان سطيح را درباره بشارت به ظهور حضرت محمد مصطفی (صلی الله علیه و آله) و حضرت علی بن أبی طالب (علیه السلام) شنيدند؛ ديگر تاب نیاوردند و طاقت از کف دادند و با شمشير بر او حمله کردند. اما بني هاشم و عده ديگري از قريش مانع این حمله شدند.
◀️ ابوجهل با صداي بلند فرياد زد:
➖ افسحوا لي عن هذا الكاهن فلا بد لنا من قتله حتى نشتفي منه ...
⚔ راه را براي من باز کنيد تا نزد اين کاهن بروم. من بايد او را بکشم تا سينه هايمان خنک شود.
🔰 جناب ابوطالب نگاهي به او کرد و گفت:
🖋 ويحك يا أخس العرب و أذلها إني أراك تحب فراق العشيرة مثلك من يتكلم بهذا الكلام و أنت أخس اللئام
🖌 واي بر تو، اي خوارترين اعراب! مي بينم که انگار مي خواهي بين دو قبيله جدايي بيفکني. مانند تو اين سخن را مي گويد؟! حال آنکه تو پست ترين نام ها را بر خود داري!
🔻 سپس با شمشير ضربه اي به ابوجهل زد که مردم بين آن دو فاصله انداختند اما نوک شمشير به سر ابوجهل اصابت کرد و خون بر روي صورتش جاري شد.
◀️ ابوجهل با صداي بلند فرياد زد:
➖ يا آل المحافل و رؤساء القبائل أ ترضون أن تحملوا العار و ترموا بالشنار اقتلوا سطيحا و آمنة و فاطمة بنت أسد و بني هاشم جميعا و أخمدوا نارهم و أطفئوا شرارهم
⚔ اي اهل محافل، اي رؤساي قبائل، آيا راضي مي شويد که عار و ننگ را تحمل کنيد؟ به سطيح و آمنه و فاطمه بنت اسد و بني هاشم حمله کنيد و آنان را بکشيد و برايشان آتش روشن کنيد و شرارتشان را خاموش کنيد.
🖇 آنان به سطيح حمله کردند و بني هاشم نيز شمشيرها را از نيام کشيدند و جنگ درگرفت. زنان به کعبه پناه بردند و گرد و غبار و سر و صدا به آسمان رسيد.
🔅 حضرت آمنه (سلام الله علیها) مي گويد:
🖋 حين رأيت السيوف قد دارت حولي ذهلت في أمري و القوم يريدون قتلي فبينا أنا كذلك إذ اضطرب الجنين في بطني و سمعت شيئا كالأنين
🖌 در آن هنگام ديدم که شمشيرها در اطراف من موج مي زند و آن ها قصد کشتن مرا دارند. مضطرب شدم و جنيني که در شکم داشتم نيز مضطرب شد و صداي ناله اي شنيدم.
🖋 و إذا بالقوم قد صيح بهم صيحة من السماء و صرخ بهم صارخ من الهواء فذهلت العقول و سقطت الرجال و النساء على الوجوه صرعى كأنهم موتى
🖌 ناگهان ديدم از آسمان صيحه اي زده شد و فريادي آمد که عقل ها زايل شد و مرد و زن حمله کننده با صورت بر زمين افتادند و همانند مردگان به نظر مي آمدند و بر همه جا سکوت سايه افکند.
🖋 فرفعت بصري نحو السماء فرأيت أبواب السماء قد فتحت و إذا أنا بفارس في يده حربة من نار و هو ينادي و يقول لا سبيل لكم إلى رسول الملك الجليل و أنا أخوه جبرئيل
🗾 نگاهي به آسمان کردم و ديدم درهاي آن باز شده و اسب سواري که در دستش گرزي از آتش است پايين مي آيد و ندا مي کند:
💫 شما را هيچ راهي به فرستاده خداوند جليل نيست. من برادر او جبرئيل هستم.
🖋 فعند ذلك سكن قلبي و رجع إلي جناني و تحققت دلائل النبوة لولدي محمد ص ثم انصرفنا إلى منازلنا ...
☀️ در آن هنگام قلب من آرام گرفت و بر همگان دلايل نبوت فرزندم حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) معلوم شد. سپس بني هاشم آرام شدند و به منازل خود بازگشتند.
📕 بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد ۱۵، صفحه ۳۱۳
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
زنان تمدن ساز تاریخ
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿 ا🌿☀️ ا🌿 #تاریخ_پیامبر_اکرم #ولادت_پیامبر_اکرم ☄ حمله ابوجهل به جناب ابوطالب 💢
ا🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿
ا🌿☀️
ا🌿
#تاریخ_پیامبر_اکرم
#ولادت_پیامبر_اکرم
🖇 ابوطالب دستور داد سطيح را نزدش آورند و به او گفت:
🖌 آيا مي داني براي چه تو را خواسته ام؟
🔸 سطيح پاسخ داد: بلي! مرا حاضر کرده اي تا از من بخواهي که از اينجا بروم و از شهرهاي شما دور شوم و بدان که من عازم هستم.
🔸 هنگامي که آن بشير نذير در بين شما متولد شد از سوي من سلام بسياري به او برسانيد و بگوييد؛ سطيح خبر ولادت تو را داده بود، اما ما او را دروغگو خوانديم و از همسايگي خود طرد کرديم.
⏮ هم چنین بدانيد که يک بشارت دهنده زن (زرقاء کاهن) که از من بيشتر مي داند نزد شما خواهد آمد و به شهرهاي شما وارد مي شود و در همسايگي شما خواهد ماند.
✖️ سپس سطيح از مکه خارج شد.
🔮 پس از ساعاتي مردم مکه شخصي را ديدند که سوار بر اسبي به سرعت مي آيد مردي گفت: اي سادات مکه، زرقاء که کاهن و ساحر يمن و ملکه آنجاست به سوي شما مي آيد.
⏺ هنوز سخن او به پايان نرسيده بود که ديدند زرقاء در وسط جمعيت ايستاده و با صداي بلند مي گويد:
🔻 اي قريشيان، شهرها را در نور ديدم و از خانواده خود جدا شدم و از کشورم خارج شدم و تنها مقصودم اين بود که نزد شما بيايم و خبري را برسانم که هنگامه آن نزديک است.
🔻 به زودي در ديار شما عجيب ترين عجيب ها ظهور خواهد کرد.
⏮ هم چنین زرقاء گفت:
🔻 من هرگز فقير و نادار نيستم وهيچ ثروتي نياز ندارم. بلکه آمده ام تا بشارتي بدهم و شما را بترسانم!
🔗 مردي گفت: اي زرقاء، مي بينيم که ما و خود را به سختي و هلاکت وعده مي دهي؟
⏮ زرقاء گفت:
🔻 بدانيد که ظهور مردي از اين ديار که فرستاده خداست و از فساد نهي مي کند و به سوی رشد دعوت می کند؛ نزديک شده است.
👈 نوره في وجهه يتردد و اسمه محمد عليه أفضل الصلاة و السلام
☀️ نور او در سیمایش درخشان است و نام او (حضرت) محمد (صلی الله علیه و آله) است.
👈 كأني به عن قريب يولد يساعده على ذلك مساعد و يعاضده معاضد يقاربه في الحسب و يدانيه في النسب مبيد الأقران و مجدل الشجعان أسد ضرغام و ... له ساعد قوي ... و اسمه أمير المؤمنين علي
✅ بزودی کسی متولد می شود که او را کمک مي کند و بازوي او خواهد شد که از نظر نسب نزديکترين به اوست. او مجادله کننده با شجاعان و شيري غرنده است. نام او اميرالمؤمنين علي (علیه السلام) است که بازويي قوي دارد.
🔻 واي از آن روزي که او را ببينم! اما براي من در آتش افتادن بهتر از تحمل ذلت در اين دنياست
✔️ پس هرگز به او ايمان نخواهم آورد!
📘 بحار الأنوار، علامه مجلسی، جلد ۱۵، صفحه ۳۱۴ تا ۳۱۶
🌿
🌿☀️
🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿☀️🌿