eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.4هزار عکس
36هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
حکایت ۷۷- نیز آقای حاج سید محمد دعائی نقل کردند که مدتی بین اصفهان و یزد مخاصمه و ستیز بود و کسی بین این دو شهر رفت و آمد نمی کرد. من نیز مدتی بود که از پدرم که در یزد بود خبر نداشتم و نگران بودم. مشکل خود را خدمت حضرت شیخ عرض کردم. ایشان فرمودند: امروز عصر نزد شما می‌آیم و قلیانی می‌کشم. عصر که تشریف آوردند پشت میز کوچکی نشستند و چند دقیقه در خود فرو رفتند و سپس حته قندی به من دادند و فرمودند: هم اکنون پدر شما با همشیره تان نشسته و چای می‌خوردند، و می‌خواستند این حبه قند را به همشیره تان بدهند که از دستشان افتاد و من هم برداشتم، و هر دو سالم و خوب هستند. شکل حبه قند که چهارگوش بود، کاملا مشابه با قندهای پدرم بود، زیرا که ایشان عادت داشت قند را به صورت چهارگوش می‌شکست. چندی بعد که موفق به ملاقات پدرم شدم، واقعة قند آنروز را برایش نقل کردم و ایشان نیز آنرا تأیید کرد و گفت ما آنروز نفهمیدیم که حبه قند وقتی از دست من افتاد چه شد که بکلی ناپدید شد. حکایت ۷۸- همچنین آقای حاج سید محمد دعائی گفتند: در سالی که علماء در قم جمع شده بودند، با زوار بسیار به قصد کربلا عزم سفر کردیم. مرحوم آقاسید ابوالحسن اصفهانی ما را از رفتن منع فرمودند. بدین سبب، من برای زیارت حضرت رضا (علیه السلام) عازم مشهد شدم. در سبزوار به آقا سید مهدی خرونقی برخوردیم ایشان هم به اتفاق ما عازم مشهد شدند. از دروازه ته خیابان وارد شهر شدیم. مشغول خواندن اورادی بودم که متوجه شدم شیخی در کنار اسب من پیاده راه می‌پیماید. چون سالها بود که حضرت شیخ را ندیده بودم ابتدا ایشان را درست نشناختم، اما با اندکی تأمل ایشان را شناختم. خواستم از اسب پیاده شوم، ایشان مرا قسم دادند که همانطور به راه خود ادامه دهم و فرمودند من دلم می‌خواهد پیاده با شما بیایم. تا آنکه در کاروانسرای هراتی‌ها فرود آمدیم و قدری استراحت کردیم. آنگاه به آقای خرونقی عرض کردم مهیای زیارت شوید. پس از چند دقیقه ایشان آمدند و گفتند: من حال زیارت ندارم، زیرا کتاب مفتاح من که اسناد و قباله‌هایی لای آن بوده است، بین راه گم شده است. در این هنگام حضرت شیخ فرمودند: ناراحت نباشید، زیرا در اذن دخول دوم کتاب مزبور همراه با اسناد و قباله‌ها به شما خواهد رسید. حضرت شیخ از ما جدا شدند. ما به حمام رفتیم و غسل کردیم و سپس عازم حرم مطهر شدیم. در هنگام اذن دخول دوم ناگهان حضرت شیخ را دیدیم که به ما نزدیک شدند و کتاب مفتاح سید را به او دادند و فورا از ما دور شدند. آقا سید مهدی مفتاح را باز کردند و دیدند تمام اسناد لای کتاب است. پس از انجام زیارت، بالای سر مطهر برای نماز زیارت توقف کرده بودیم که حضرت شیخ تشریف آورند. آقا سید مهدی فورا دست به دامن حضرت شیخ شد و مصرا خواست تا بداند که کتابش کجا بوده است؟ حضرت شیخ فرمودند: در اولین منزل راه یزد، در اطاقی که به استراحت پرداختید، جهت احترام کتاب مفتاح [۱] را از میان اثاثه خود در آورید و بالای رف اطاق قرار دادید، اما هنگام حرکت فرموش کردید آنرا بردارید. ---------- [۱]: ۱. کتاب مفتاح، کتابی است مشتمل بر ادعیه و زیارات. از بی نشانها...... شیخ حسنعلی اصفهانی https://eitaa.com/zandahlm1357
17.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 داستان بسیار عجیب از آیت الله بهاءالدینی و کرامات ایشون @zandahlm1357
0306Nesa 100(1).mp3
11.89M
۳۰۶ آيات ۱۰۰ 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست
تعصب آدمی را کور و کر می‌کند داعی- جمیع اهل لغت و تفسیر و مخصوصا اکابر علماء خودتان از قبیل ابن اثیر در جامع الاصول و ابن حجر در شرح صحیح بخاری و صاحب الصحاح و دیگران همه گفته اند هجر بمعنای هذیان است آقای من آدمی باید برهنه شود از لباس تعصّب و عناد تا حقایق را واضح و آشکار به بیند-نه دفاع بیجا بنماید. آیا نسبت به پیغمبری که قرآن مجید دستور می‌دهد که او را رسول اللّه و خاتم النبیّین بخوانید کسی عمدا بگوید ان الرجل لیهجر مقام آن حضرت را آن قدر کوچک نماید که بگوید این مرد؟! هذیان می‌گوید بر خلاف دستور قرآن و ادب سخن نرانده آیا نسبت برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم که تا دم مرگ نبوت و عصمت از او زائل نمی گردد مخصوصا که در مقام تبلیغ و هدایت قوم باشد اهانت هذیان گوئی بنماید دلیل بر عدم معرفت و ایمان بمقام آن حضرت نمی باشد. شیخ- آیا سزاوار است چنین نسبتی بمقام خلافت داده شود که معرفت و ایمان بمقام رسالت نداشته. داعی- اولا چرا جنابعالی وقتی شنیدید نسبت هذیان برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم دادند متأثر نشدید؟! که حتما بایستی هر مسلمانی از نسبت دهنده هذیان و این دشنام حضوری بآن حضرت بیزاری بجوید. ولی وقتی بیک مرد عادی که منتها درجۀ مقامش اینست که از اصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بوده و با دست عده ای مردم بعدها بمسند خلافت قرار گرفته چنین اشاره ای شد متألم شدید و حال آنکه این کلام ابتکار فکر داعی تنها نبوده بلکه هر انسان عالم عاقل منطقی (تا چه رسد بمسلمان خوش دل پاک طینت) بعد از شنیدن این وقایع بی اراده چنین فکری برای او می‌آید که آدم مؤمن برسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چنین نسبتی نمی دهد. پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-5 - آه دل.mp3
1.15M
‌✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 آن دم بریدم من از حسین دل کامد به میدان شمر سیه دل او می دوید و من می دویدم سوی مقتل من سوی قاتل او می کشید و من می کشیدم او خنجر از کین من ناله از دل او می نشست و من می نشستم او روی سینه من در مقابل او می برید و من می بریدم او از حسین سر من از حسین دل 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 @zandahlm1357
انسان شناسی ۲۹۸.mp3
11.42M
298 | ✘ دقیقاً همین الآن اگر وقت تولد هر کدام از ما به برزخ باشه، کیفیت تولدمون به آخرت و میزان سعادتمندی و بهره برداری‌مون از شرایط آخرتی مشخصه! 👈 حالا چجوریش رو... توی این پادکست دستمون میاد. منبع : انسان شناسی پیشرفته