eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
سکوت و جدل 12.mp3
7.13M
12 بزرگترین جهنــ🔥ــم وجودِ ما با زبـــانمون روشـن و شعله ور میشه! 🔻وقتی یاد میگیریم، چجوری کنترلش کنیم؛ حجم عظیمی ازآتشها واضطرابها در وجودمون خاموش میشن
🕌در محضر امام روح الله (۱۹۷) 💠 دولت باید در ملت باشد. 📌 امام خمینی (ره ): دولت ها باید توجه کنند به اینکه آنها در خدمت ملت باید باشند اگر در خدمت ملت باشند ملت ها پشتیبان آنها خواهند بود. و من از خدای تبارک و تعالی می خواهم که همه ملت های عالم و همه مستضعفین سعادتمند باشند و همه دولت ها در خدمت ملت ها باشند تا سعادت همه بشر تامین شود. 📚صحیفه نور ،جلد ۶،صفحه ٧۶ 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است. @zandahlm1357
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
جوان خوشبخت (جوان خوشبخت) مرحوم ميرزا علي نقي قزويني فرمود: روز عيد نوروزي هنگام تحويل سال من در حرم مطهر حضرت رضا (عليه السلام) مشرف بودم و معلوم است كه هر سال براي وقت تحويل سال بنحوي در حرم مطهر از كثرت جمعيت جاي بر مردم تنگ مي‌شود كه خوف تلف شدن است. با جمله من در آنروز در حال سختي و تنگي مكان در پهلوي خود جواني را ديدم كه بزحمت نشسته و به من گفت هر چه مي‌خواهي از اين بزرگوار بخواه. من چون او را جوان متجددي ديدم خيال كردم از روي استهزاء اين سخن را مي‌گويد. گويا خيال مرا فهميد، و گفت خيال نكني كه من از روي بي اعتقادي گفتم بلكه حقيقت امر چنين است زيرا كه من از اين بزرگوار معجزه بزرگي ديده ام. من اصلاً اهل كاشمرم و در آنجا كه بودم پدرم به من كم مرحمتي مي‌نمود لذا من بي اجازه او پاي پياده بقصد زيارت اين بزرگوار به مشهد مقدس آمدم. جائي را نمي دانستم و كسي را نمي شناختم يكسره مشرف بحرم مطهر شدم و زيارت نمودم. ناگاه در بين زيارت چشمم بدختري افتاد كه با مادر خود بزيارت آمده بود. چون چشمم بآن دختر افتاد منقلب و فريفته او شدم و عشق او در دلم جاگير شد بقسمي كه پريشان حال شدم سپس نزد ضريح آمدم و شروع بگريه كردم و عرض كردم اي آقا حال كه من گرفتار اين دختر شده‌ام همين دختر را از شما مي‌خواهم. گريه و تضرع زيادي نمودم بقسمي كه بيحال شدم و چون بخود آمدم ديدم چراغهاي حرم روشن شده و وقت نماز مغرب است لذا نماز خواندم و با همان پريشاني حال باز نزد ضريح مطهر آمدم وشروع بگريه و زاري كردم. و عرض كردم: اي آقاي من دست از شما بر نمي دارم تا به مطلب برسم و به همين حال گريه و زاري بودم تا وقت خلوت كردن حرم رسيد وصداي جار بلند شد كه ايّهاالمؤمنون (في امان اللّه) منهم چون ديدم حرم شريف خلوت شده و مردم رفته اند ناچار بيرون آمدم. چون به كفشداري رسيدم كه كفش خود را بگيرم ديدم يك نفر در آنجا نشسته است و به غير از كفش من كفش ديگري هم نيست. آن نفر مرا كه ديد گفت نصرالله كاشمري توئي؟ گفتم بلي!! گفت بيا برويم كه ترا خواسته اند. من با او روانه شدم ولي خيال كردم كه چون من از كاشمر بدون اذن پدر خود آمده‌ام شايد پدرم به يك نفر از دوستان خود نوشته است كه مرا پيدا كند و به كاشمر برگرداند. بالجمله مرا بيك خانه بسيار خوبي برد. پس از ورود مرا دلالت بحجره اي كرد. وقتي كه وارد حجره شدم. شخص محترمي را در آنجا ديدم نشسته است. مرا كه ديد احترام كرد و من نشستم آنگاه به من گفت ميرزا نصرالله كاشمري توئي؟ گفتم بلي. گفت: بسيار خوب، آنگاه به نوكر گفت: برو برادر زن مرا بگو بيايد كه باو كاري دارم چون او رفت و قدري گذشت برادرزنش آمد و نشست. سپس آن مرد به برادرزن خود گفت حقيقت مطلب اين است كه من امروز بعدازظهر خوابيده بودم و همشيره تو با دخترش بحرم براي زيارت رفته بودند، ناگاه در عالم خواب ديدم يك نفري درب منزل آمد و فرمود حضرت رضا (عليه السلام) تو را مي‌خواهد. من فوراً برخواسته و رفتم و تا ميان ايوان طلا رسيدم، ديدم آن بزرگوار در ايوان روي يك قاليچه اي نشسته چون مرا ديد صورت مبارك خود را بطرف من نمود و فرمود اين ميرزا نصرالله دختر تو را ديده و او را از من مي‌خواهد. حال تو دخترت را باو ترويج كن (و كسي را روانه كن كه در فلان وقت شب در فلان كفشداري او بياورد) از خواب بيدار شدم و آدم خود را فرستادم درب كفشداري تا او را پيدا كند و بياورد وحال او را پيدا كرده و آورده اينك اينجا نشسته و اكنون تو را طلبيدم كه در اين باب چه رأي داري؟ گفت جائي كه امام فرموده است من چه بگويم. آن جوان گفت من چون اين سخنان را شنيدم شروع به گريه كردم الحاصل دختر را به من تزويج كردند و من به مرحمت حضرت رضا (عليه السلام) بحاجب خود كه وصل آن دختر بود رسيدم وخيالم راحت شد اين است كه مي‌گويم هرچه مي‌خواهي از اين بزرگوار بخواه كه حاجات از در خانه او برآورده مي‌شود. (- كرامات رضويه. ) اي حريمت بارگاه كبرياي لايزال بارگاهت را بگيتي تا ابد نايد زوال هفت گردون پايدار از پايه درگاه تو چرخ گردون گرد شش بر دور تو اي بيمثال طور امن است بر محبّان وادي درگاه مستمندانرا پناهي اي شه نيكو خصال ريزه خوار خوان احسانت همه خلق وجود قاضي حاجات خلقي مظهر لطف جلال عرش اوهام و عقول و درك اوصاف كمال كي رسد بر پايه قدرت وليّ ذوالجلال خسرو عرش وجودي و شه عرش آفرين مظهر اسماء حسنائي و حسن ذوالجمال يك نظر اي نور جانان بر حقير افكن ز مهر از ره لطف و كرم شايد كه تا يابد كمال امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
ب) تطمیع: سران اولیة وقف با طرح ادعای زنده بودن امام هفتم (علیه السلام) و توقف بر امامت او۷، اموال زیادی را به دست آوردند و برای این که اهداف و انگیزه‌های اصلی آنان یعنی تصرف اموال، برای مردم آشکار نشود، به وسیلة همین اموال به ترویج عقاید بدعت آمیز خود پرداختند و کوشیدند تا از این طریق، عده ای از شیعیان و بزرگان اصحاب امام (علیه السلام) را نیز با خود هم داستان کنند. [۲] یکی از بزرگان اصحاب امام (علیه السلام) که سران واقفه با دادن رشوه، سعی در جلوگیری از دعوت او برای امام رضا (علیه السلام) داشتند، یونس بن عبدالرحمن بود. یونس بن عبدالرحمن، خود نقل می‌کند که وقتی مشغول تبلیغ و دعوت مردم به امامت امام رضا (علیه السلام) بوده است، زیاد بن مروان قندی و علی بن ابیحمزه بطائنی، برایش پیغام فرستاده و گفته اند که اگر از تبلیغ و دعوتش برای امام (علیه السلام) دست بردارد، او را بی نیاز کرده و ده هزار دینار را برایش ضمانت کرده اند. [۱] امّا یونس با نقل روایتی از صادقین: و نیز این که حاضر نیست در هیچ حالی جهاد در راه امر خدا را ترک کند، به آنان پاسخ رد می‌دهد که همین امر باعث دشمنی آن دو، با یونس می‌شود. [۲] سران واقفه سعی در اغفال افراد دیگری نیز داشتند که گرچه در مورد افرادی مثل صفوان بن یحیی که از اصحاب بزرگ امام کاظم (علیه السلام) و امام رضا (علیه السلام) بود، علی رغم صرف هزینه‌های زیاد موفق نشدند [۳]، ولی طبق گفتة شیخ طوسی، آنان با این اموال توانستند عده ای از مردم مثل حمزة بن بزیع، ابن مکاری و کرام خثعمی را به سوی خود بکشانند. [۴] ---------- [۲]: حسین زاده شانه چی، پیشین، ص ۶۵. [۱]: طوسی، اختیار معرفة الرجال، پیشین، ص ۷۸۶، رقم ۹۴۶؛ طوسی، الغیبة، پیشین، ص ۶۴. [۲]: طوسی، اختیار معرفة الرجال، پیشین، ص ۷۸۶، رقم ۹۴۶؛ طوسی، الغیبة، پیشین، ص ۶۴. [۳]: ر. ک: نجاشی، پیشین، ص ۱۹۷، رقم ۵۲۴. [۴]: طوسی، الغیبة، پیشین، صص ۶۳-۶۴. ✍نعمت الله صفری https://eitaa.com/zandahlm1357
8.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 حضرت (ع)، کمی با صفات ایشان آشنا شویم... ⬅️ درست نقطه مقابل غرب الان که مدعی مسیحیت هستند❗️ @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت سی و نهم.mp3
11.53M
🎬 قسمت: سی و نهم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357