eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.7هزار دنبال‌کننده
48.9هزار عکس
35.6هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
۵- تحریم اجتماعی و اقتصادی واقفیان امام (علیه السلام)، اصحاب و یاران خود را از معاشرت با واقفیه و نیز از دادن زکات به آنان منع می‌نماید و چنانچه خواهد آمد، در این جا نیز به ذکر ماهیت و اعتقادات باطل آنان اشاره می‌نماید. به طوری که وقتی یونس بن یعقوب از امام (علیه السلام) دربارة پرداخت زکات به آنان (واقفیه) می‌پرسد، امام (علیه السلام) می‌فرماید: «لا تعطهم فانهم کفار مشرکون زنادقة» [۴] ؛ به آنان زکات نده، زیرا که آنان از کافران، مشرکان و زنادقه هستند. در مورد معاشرت و مجالست با واقفیه، محمد بن عاصم نقل ---------- [۴]: طوسی، اختیار معرفة الرجال، پیشین، ج ۲، ص ۷۵۶، رقم ۸۶۲. می کند که امام رضا (علیه السلام) او را مورد خطاب قرار داده و فرموده است: «ای محمد بن عاصم! به من خبر رسیده که تو با واقفه، مجالست داری؟ » محمد بن عاصم در ادامه می‌گوید: «عرض کردم: بله، فدایت شوم. با آنها مجالست دارم ولی مخالف با آنها هستم. » و امام (علیه السلام) می‌فرماید: «با آنان مجالست نداشته باش زیرا خداوند عزوجل می‌فرماید: آیا در کتاب خدا بر شما نازل شده که اگر آیات خدا را شنیدید، به آن کفر ورزیده و آن را به مسخره بگیرید؟ پس (ای مؤمنان) با این گروه (مذکور) ننشینید تا در حدیث و گفتة دیگری وارد شوند، و اگر با آنان همنشین شوید، شما نیز مثل آنان خواهید بود. [۱] و در این جا منظور از آیات، اوصیاء و امامانی هستند که واقفه به آنان کفر ورزیده و کافر شده اند. [۲] » در مورد شدت عمل امام (علیه السلام) در مقابل واقفیان، نقل شده که امام (علیه السلام) به یحیی بن مبارک امر می‌کند تا می‌تواند با واقفیان دشمنی ورزد. [۳] البته قابل توجه است که شدت عمل امام (علیه السلام)، متناسب با شدت خطر واقفیان بوده است. چون آنها اساس امامت و تشیع امامی را هدف قرار داده بودند. ---------- [۱]: ) وَ قَدْ نَزَّلَ عَلَیْکُمْ فِی الْکِتابِ أَنْ إِذا سَمِعْتُمْ آیاتِ اللَّهِ یُکْفَرُ بِها وَ یُسْتَهْزَأُ بِها فَلا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّی یَخُوضُوا فِی حَدِیثٍ غَیْرِهِ إِنَّکُمْ إِذاً مِثْلُهُمْ... (. نساء (۴)، آیة ۱۴۰. [۲]: طوسی، پیشین، صص ۷۵۷-۷۵۸، رقم ۸۶۴. [۳]: طوسی، پیشین، ص ۷۶۲، رقم ۸۸۰. ✍نعمت الله صفری https://eitaa.com/zandahlm1357
🔹خاطره جالب استاد از سردار سلیمانی : در آخرین نماز جمعه تهران و فیضیه قم که سخنرانی‌ام با واکنش عده‌ای مواجه شد، بعد که ایشان را دیدم با لبخند من را بغل کرد و صحبت‌هایم را تأیید و تشویق کرد و گفت این صحبتی که در فیضیه و نماز جمعه کردی، انقلاب با این حرف‌ها می‌ماند، ولو آخرین صحبتت باشد. این‌جوری انقلاب و نهضت می‌ماند. تعبیر ایشان این بود که 👈مثل پروانه خودتان را به شمع بزنید تا روشن بشود. خیلی حمایت کرد و گفت من عقیده دارم ادبیات انقلابی و صراحت و صداقت انقلابی توأم با عقلانیت باید حفظ شود و نباید دچار خوف و رجاهای مادی و حیوانی بشویم. نکته دیگری نیز ایشان به من گفت. آمریکا، انگلیس و فرانسه به‌شدت پوشالی‌اند. ایشان در بحث فرهنگی و گفت‌وگوی فرهنگی با نخبگان و روشنفکران و افکار عمومی در منطقه می‌گفت ما باید با ملت‌ها حرف بزنیم. من نکات ایشان را به بعضی مسئولان و غرب‌زده‌ها و روشنفکرنماها یادآوری کردم و گفتم شهید قاسم سلیمانی 👈 می‌گفت افسران و سربازان آمریکایی ترسو هستند و مطلقاً ارتش آمریکا، ارتش جنگ نیست و ابداً نمی‌توانند بجنگند. اینها فقط یک تصویر هالیوودی از خودشان ساختند. ایشان می‌گفت رسماً افسران و سربازهایشان پوشک می‌بندند. ایشان می‌گفت ما در داخل پایگاه‌های آمریکا نیروهای نفوذی داریم و وقتی مثلاً ۵۰کیلومتر آن طرف‌تر درگیری می‌شود، اینها در پادگان‌هایشان از صدای گلوله‌ای که نزدیکشان می‌آید خیلی می‌ترسند. شهید سلیمانی می‌گفت من فیلم‌های متعددی از داخل پایگاه‌های آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی دارم که اینها چقدر ترسویند و از مرگ و درگیری و مجروح‌شدن می‌ترسند. اینها فقط با ترساندن مسئوولان، تأثیرگذاری روی فکر روشنفکرنماها، تبلیغات هالیوودی، بمب اتم، کار روی ذهن مخاطب و رسانه و خریدن آدم‌های فاسد در حکومت‌ها و ملت‌ها کارشان را جلو می‌برند. شهید سلیمانی می‌گفت فیلم‌هایی از درگیری هست که افسران آمریکایی فرار می‌کنند و در اتاق مثل بچه‌های کوچک دورهم نشسته‌اند و از ترس بعضی‌هایشان گریه می‌کنند یا مافوقشان دستور می‌دهد فلان کار را بکنید و نمی‌روند. ایشان می‌گفت اینها به‌شدت پوشالی و ضعیف‌اند. می‌گفت اگر عده‌ای محکم و مؤمن جلوی اینها بایستند و صبار و شکور باشند، به‌سرعت شکست می‌خورند و عقب‌نشینی می‌کنند. منبع: گفتگو با استاد رحیم پور در مورد مکتبی که سلیمانی را ساخت www.rahimpour.ir
چشم به راه - قسمت چهل و پنجم.mp3
11.53M
🎬 قسمت: چهل و پنجم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
بخشی از وصیت سردار سلیمانی "همسرم من جای قبرم را در مزار شهدای کرمان مشخص کرده ام. محمود می‌داند. قبر من ساده باشد مثل دوستان شهیدم. بر آن کلمه سرباز قاسم سلیمانی بنویسید نه عبارت‌های عنوان دار" تأکید سردار سلیمانی بر داشتن سنگ مزارساده https://eitaa.com/zandahlm1357
تکلم امیرالمؤمنین (علیه السلام) با اصحاب کهف یکی از معجزات امیرالمؤمنین (علیه السلام) تکلم اصحاب کهف با حضرت است؛ بدین صورت که به دستور رسول خدا (صلی الله علیه و آله) برخی اصحاب بر روی فرشی مخصوص قرار گرفتند، سپس باد به تسخیر و فرمان امیرالمؤمنین (علیه السلام) آنان را در هوا سیر داد، آنگاه به مکانی که اصحاب کهف بودند فرود آورد. همانگونه که برای حضرت سلیمان نیز باد از جانب خدا تحت تسخیر بود و به فرمان او دیگران را در هوا سیر می‌داد، که در آیات گوناگونی ماجرای آن ذکر گردیده است. [۱] تکلم اصحاب کهف با امیرالمؤمنین (علیه السلام) در احادیث متعددی منعکس گردیده، که به عنوان نمونه به یک مورد اشاره می‌شود: ابن ابی جَعده می‌گوید: در مجلس انس بن مالک در بصره حاضر شدم و او حدیث می‌گفت، مردی از قوم برخاست و گفت: ای صحابۀ رسول الله این لکه خال مانند که در تو می‌بینیم چیست؟ پدرم از رسول الله (صلی الله علیه و آله) برای من نقل کرد که فرمود: خدا مؤمنی را به پیسی و جذام مبتلا نمی کند. گفت: در این هنگام انس بن مالک سرش را پایین انداخت و چشمانش پر اشک شد سپس سرش را بالا گرفت و گفت: نفرین بنده صالح، علی بن ابی طالب (علیه السلام) در من اثر کرد. در این هنگام مردم از اطرافش برخاستند و قصد او کردند و گفتند: ای انس به ما بگو علت چه بود؟ به آن‌ها گفت: دست بردارید. گفتند: باید ما را از آن آگاه کنی. گفت: در جاهای تان بنشینید و حدیثی از من بشنوید که آن علت نفرین علی (علیه السلام) بود بدین شرح: فرشی از مو از روستایی از روستاهای مشرق که به آن «عندف» گفته می‌شد به پیامبر (صلی الله علیه و آله) هدیه داده شد، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) مرا در پی ابوبکر، عمر، عثمان، طلحه، زبیر، سعد، سعید و عبدالرحمن بن عوف زُهری فرستاد. آن‌ها را نزد او آوردم، و پسر عمویش علی بن ابی طالب (علیه السلام) نزد او بود، به من فرمود: فرش را پهن کن و آن‌ها را بر روی آن بنشان، سپس فرمود: ای انس، بنشین تا به آنچه در مورد آن هاست خبر دهد. سپس فرمود: یا علی، بگو: ای باد ما را حمل کن. ناگهان ما به هوا رفتیم. امیرالمؤمنین (علیه السلام) فرمود: به برکت خدا حرکت کنید. هرجا که خدا خواست حرکت کردیم، سپس فرمود: ای باد ما را پایین بگذار، ما را پایین گذاشت. فرمود: آیا می‌دانید کجا هستید؟ گفتیم: خدا، رسولش و علی (علیهما السلام) داناترند. فرمود: اینان اصحاب کهف و رقیم از آیات شگفت آور خدا هستند، بر خیزید ای اصحاب رسول خدا و سلام کنید بر آن ها، در این هنگام، ابوبکر و عمر برخاستند، و گفتند: سلام بر شما ای اصحاب کهف و رقیم. کسی به آن دو پاسخ نداد. من و عبدالرحمن بن عوف برخاستیم و گفتیم: سلام بر شما ای اصحاب کهف و رقیم، من خادم رسول خدا (صلی الله علیه و آله) هستم، کسی به ما پاسخ نداد. در این هنگام امام امیرالمؤمنین (علیه السلام) برخاست و فرمود: سلام بر شما ای اصحاب کهف و رقیم که از آیات شگفت آور خدا هستید. آن‌ها پاسخ دادند: سلام و رحمت و برکت خدا بر تو ای وصی رسول الله (صلی الله علیه و آله). ---------- [۱]: . به عنوان نمونه: ۱- (وَ لِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ عَاصِفَةً تَجْرِی بِأَمْرِهِ إِلَی الْأَرْضِ الَّتِی بَارَکْنَا فِیهَا وَ کُنَّا بِکُلِّ شَیْ ءٍ عَالِمِینَ) «و برای سلیمان تندباد را مسخر کردیم که به فرمانش به سوی آن سرزمینی که در آن برکت نهادیم حرکت می‌کرد و ما همواره به همه چیز داناییم» سورة الانبیاء ۸۱. ۲- (وَ لِسُلَیْمَانَ الرِّیحَ غُدُوُّهَا شَهْرٌ وَ رَوَاحُهَا شَهْرٌ) «و باد را برای سلیمان [مسخر کردیم] که رفتن صبح گاهش [به اندازه] مسیر یک ماه و رفتن شام گاهش مسیر یک ماه بود. » سورة سبأ ۱۲. ۳- (فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّیحَ تَجْرِی بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَیْثُ أَصَابَ) «با اجابت دعای او باد را برای او مسخر کردم که به فرمانش هر جا که می‌خواست آرام روان می‌شد. » سورة ص ۳۶. فرمود: ای اصحاب کهف، چرا به اصحاب پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) پاسخ ندادید؟ گفتند: ای جانشین رسول الله! ما جوانانی هستیم که به پروردگار خود ایمان آورده و خدا بر هدایت آن‌ها افزود، و ما اجازه پاسخ دادن به سلام نداریم مگر به پیامبری یا وصی پیامبری و تو وصی خاتم پیامبران و مرسلین هستی. حضرت خطاب به ما فرمود: ای اصحاب رسول الله، آیا شنیدید؟ گفتند: بله یا امیرالمؤمنین. فرمود: در جای خود بنشینید. در جای خود نشستیم سپس به باد خطاب نمود و فرمود: ای باد ما را حمل کن. تا جایی که خدا خواست حرکت کردیم تا اینکه خورشید غروب کرد، سپس فرمود: ای باد ما را پایین بگذار.
ناگهان بر روی زمین قرار گرفتیم، گویی که زعفران بود بدون صدا و همدم، گیاهش خاراگوش [گیاهی که کرم ابریشم می‌خورد و خوشبو است] بود و در آن آبی نبود، گفتیم: یا امیرالمؤمنین نماز نزدیک شده و همراه ما آبی نیست که با آن وضو بگیریم. حضرت برخاست و به مکانی از این زمین آمد و با پا به آن ضربه زد و چشمه آبی بیرون آمد، فرمود: هرچه می‌خواهید برگیرید، و اگر طلب نمی کردید جبرئیل آبی از بهشت برای ما می‌آورد. وضو گرفتیم و نماز خواندیم تا اینکه شب به نیمه رسید، سپس حضرت فرمود: در جای خود قرار گیرید به نماز با رسول الله (صلی الله علیه و آله) یا قسمتی از آن خواهید رسید. آنگاه فرمود: ای باد ما را حمل کن. ناگهان کنار رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار گرفتیم، در حالی که یک رکعت از نماز صبح را خوانده بود. سپس حضرت رو به ما کرد و فرمود: ای انس، تو سخن می‌گویی یا من سخن بگویم؟ گفتم: البته از دهان شما شیرین تر است. رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شروع به سخن گفتن نمود از ابتدا تا انتهایش گویی که با ما بوده است، سپس فرمود: ای انس، اگر پسر عمویم از تو برای آن شهادت خواهد شهادت می‌دهی؟ گفتم: بله یا رسول الله. وقتی ابوبکر خلافت را در دست گرفت، علی (علیه السلام) آمد و من نزد ابوبکر بودم و مردم گرد او جمع شده بودند، به من فرمود: ای انس! آیا تو فضیلت مرا در فرش و روز چشمه آب و روز چاه ندیدی؟ به او گفتم: یا علی! به خاطر پیری فراموش کردم، آنجا به من فرمود: ای انس! اگر بعد از وصیت پیامبر (صلی الله علیه و آله) به خاطر چاپلوسی آن را کتمان کردی، خدا تو را دچار سفیدی در صورتت و سوزی در شکمت و کوری چشمانت کند، از جای خود بر نخاستم مگر اینکه پیسی گرفتم و کور شدم، و اکنون نمی توانم در ماه رمضان و دیگر روزها روزه بگیرم چرا که خنکی در شکمم باقی نمی ماند. ابن ابی جعده در پایان می‌گوید: انس پیوسته در این حال بود تا اینکه در بصره مُرد. [۱] ---------- [۱]: . الروضه ۲۰۴؛ الفضائل ۱۶۴؛ بحار الانوار ۴۱/۲۱۷؛ مدینة المعاجز ۱/۱۸۵؛ البرهان ۳/۶۱۶؛ غایة المرام ۶/۲۲۶؛ شرح احقاق الحق ۴/۱۲۴. https://eitaa.com/zandahlm1357