eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
6.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💰مشکل مالی داری و دنبال راه‌حل می‌گردی؟ یکبار هم به خدا اعتماد کن و این راه ‌حل قرآنی رو امتحان کن❗️ ⬅️ خنده فرشته‌ها به کسانی که از راه نامشروع، دنبال کسب ثروت هستند... @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت پنجاه و سوم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: پنجاه و سوم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
39.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نواهای ماندگار 🔸 با نوای حاج صادق آهنگران فرمان رسیده از خمینی رهبر ایمان باید شود آزاده قدس از چنگ دُژخیمان کلیپی خاطره انگیز از دوران دفاع مقدس ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ @zandahlm1357
علت تغییر نام «باب الثعبان» به «باب الفیل» ماجرای ثعبان مشهور گردید و دربی که آن مار بزرگ یا اژدها در آنجا دیده شده بود به «باب الثعبان» معروف شد و تا مدت‌ها بدین نام شهرت داشت. این واقعه استدلال مشهودی برای اثبات وصایت، جانشینی بلافصل و زعامت امور دینی و دنیوی حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) بعد از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) بود. بنی امیه و مخالفین مکتبِ پاکِ تشیع که همواره با پنهان کردن فضایل و معجزات اهل بیت (علیهم السلام) سعی در پوشانیدن حق داشتند، این فضیلت حضرت و استدلال صریح بر حقانیت ایشان را نیز برنتابیدند و اقدام به تغییر نام آن درب نمودند. «علامه حلی» در این باره گوید: اهل کوفه آن بابی که مار بزرگ از آن وارد شده بود را «باب الثعبان» نامیدند. بنی امیه هنگامی که تصمیم گرفتند این برتری حضرت را بپوشانند بر آن درب برای مدت طولانی فیلی بستند تا به «باب الفیل» مشهور شد. [۱] «علامه مجلسی» می‌گوید: مضمون این حدیث متواتر است و «باب الثعبان» در مسجد کوفه مشهور بوده است و گویند بنی امیه برای از بین بردن این اسم، فیلی بر آن در می‌بستند تا به «باب الفیل» مشهور گشت. [۲] ---------- [۱]: . منهاج الکرامه ۱۷۳. [۲]: . مرآة العقول ۴/۲۹۵. @zandahlm1357
جادو در ارشادالمقاصد آمده است: در حرام بودن جادوگری اختلاف نیست. ولی آیا تعلیم آن هم حرام است؟ ظاهر این است فراگیری سحر جایز باشد، برخی نیز حتی آن را واجب کفایی دانسته اند. زیراکه چه بسا جادوگری ادعای نبوت کند، لذا باید کسی باشد که سحر او را باطل کند. نیز گاهی جادوگری موجب مرگ کسی می‌شود و لازم است کسی باشد که او را قصاص کند. البته برخی جادوها حقیقی است و برخی از آنها واقعیتی ندارد. قسمت غیر حقیقی را اصطلاحاً چشم بندی گویند. جادوگران فرعون هر دو بخش را بکار بردند. اول جادوگری غیر حقیقی را انجام دادند و خدا به همین قسم از جادوی آنان چنین اشاره می‌کند. سَحَرُوا أَعْیُنَ النّٰاسِ [۱]، سپس جادوی حقیقی کردند که خداوند کار آنها را چنین مطرح می‌کند. وَ اسْتَرْهَبُوهُمْ وَ جٰاؤُ بِسِحْرٍ عَظِیمٍ [۲] . البته چون مردم از اسباب جادو با خبر نیستند و هر کسی چیزی در این باره می‌گوید، سحر شیوه‌های مختلفی پیدا کرده است. در اینجا به حسب لزوم چند شیوه مطرح می‌شود. ۱- طریقه هندی، هندی‌ها معتقدند باید نفس را از مشغله‌های دنیوی باز داشت. آنان می‌گویند جادو از نفس بشری است و تا مجرد نشود، این امر محقق نمی شود. فلاسفه متأخر این رأی را پسندیده اند و عده ای از ترکان نیز در مسیر هندوها در راه مجرد کردن نفس کوشیده اند. ۲- طریقه نبط، نبطیها برای جادو، دست به اعمالی مناسب با مطلوب می‌زنند، افسون می‌خوانند، وقت خاصی را برای کار خود اختصاص می‌دهند. کار آنها همراه بخورهایی است که سوزانیده می‌شود. آنان گاهی از مثالها استفاده می‌کنند و گاهی نخهایی را به هم گره می‌زنند و بر آنها می‌دمند. گاهی کاغذهایی را می‌نویسند و دفن می‌کنند، یا به آب می‌دهند، یا به جایی می‌برند که باد حرکتش دهد یا با آتش می‌سوزانند. این افسون همان تضرعی است که در برابر ستارگان مأمور عمل مورد نظر صورت می‌گیرد. آنان معتقدند آن آثار از ستارگان نشأت می‌گیرند. ۳- طریق یونان، یونانیها برای اعمال جادو، روح افلاک و ستارگان را تسخیر می‌کنند و قوای آنها را با ایستادن در کنار آنها و تضرع برای آنها نازل می‌نمایند. آنان معتقدند آثار ستارگان، مربوط به روح آنهاست نه جرم آنها، فرق آنان با صائبیها در همین است که صائبی‌ها آثار را به خود ستاره می‌دهند. طریق فیلسوفان قدیم، نیز همین بود. ۴- طریق عبرانیه و قبط و عرب، آنان برای اعمال جادو از اسمها و قسمهای ویژه استفاده می‌کردند. آنان معتقدند که این آثار از جن‌ها حاصل می‌شود و قسمها موجب تسخیر ملائکه ای می‌شود که جنها را به تسخیر در می‌آورند. در آن کتاب آمده است که نیرنجات، اظهار خاصیت امتزاج است و نیرنگ در فارسی، همان نورنگ به معنای رنگ جدید می‌باشد. البته عده ای نیرنجات را از سحر شمرده اند و اعمال مربوط به تردستی را به آن استناد کرده اند. در صورتی که نیرنجات دانش نیست بلکه همان شعبده بازی است. لذا سزاوار نیست از جمله علوم دانسته شود. البته عده ای آن را به سحر ملحق دانسته اند. عده ای اسباب غریب و اعمالی که برای امتناع ظلم وضع شده به سحر ملحق کرده اند و البته گفته اند از شاخصه‌های هندی است. ---------- [۱]: ۱) - چشم بندی کردند. اعراف، ۱۱۶. [۲]: ۲) - هراسی ایجاد کردند و سحری بزرگ آوردند. اعراف، ۱۱۶. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357