eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
18.42M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻یک گفتگوی چالشی با استاد رحیم پور... ⬅️ آیا فکر می‌کنید نسل دهه ۵۰ همشون مجاهد و انقلابی بودند؟ 🔻اگر اقلیت بودند پس چطور پیروز شدند؟ یا چرا برای اکثریت تصمیم گرفتند! با چه حقی؟ منبع: برنامه بدون توقف-شبکه سه @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت هفتاد و یکم ویژه روز قدس.mp3
28.81M
🎬 قسمت: هفتاد و یکم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍂 🔻 8⃣1⃣ سردار علی ناصری آبراه نیر، آبراهی شرقی غربی و درست روبه روی موقعیت شهید باقری بود و به طور مستقیم به طرف جزیره مجنون می رفت. هوا داشت تاریک می شد و ما آبراه را گم کرده بودیم. من و علی هاشمی حسابی ترسیده بودیم. دلم مثل سیر و سرکه می جوشید و هزار فکر و خیال به ذهنم می رسید: نکند راه را گم کنیم و به دام عراقی ها بیفتیم . اگر آقا محسن را عراقی ها بگیرند، چه خاکی بر سرمان کنیم. خوشبختانه یک بی سیم پی آرسی همراهمان بود و این اطمینان خاطر را داشتیم که می توانیم با عقبه دائم در تماس باشیم. هوا تاریک و تاریک تر شد؛ طوری که تاریکی مطلق همه جا را فرا گرفت. دل در دلم نمانده بود و کلافه و گیج نمی دانستم چه باید کنیم. بومی های همراهمان نیز دستپاچه شده بودند. ساعت ده و نیم، یازده شب بود و ما هنوز در قایق و هور سرگردان بودیم. قرار بود گشت ما حداکثر دو ساعت طول بکشد؛ اما هفت هشت ساعت داخل هور گم شده بودیم. ساعت یازده شب، آقا محسن گفت: جایی توقف کنید تا نماز بخوانیم. در همان قایق، نماز را نشسته خواندیم. بعد از آن، آقا محسن گفت: چیزی برای خوردن دارید؟ همراهمان کنسرو لوبیا بود که آنها را باز کردیم و خوردیم. آقا محسن، بر عکس همه ما که نگران و آشفته بودیم، آرام بود. هوا خیلی تاریک بود و به دلیل مسائل امنیتی هم نمی توانستیم چراغ روشن کنیم. در این وقت و به دلیل تاریکی هوا، دو قایق، همدیگر را گم کردند. گل بود، به سبزه نیز آراسته شد! اگر کاردم می زدند، خونم درنمی آمد. در دل، خود را به خاطر رضایت دادن به این سفر خطرناک سرزنش می کردم. اگر خدای نکرده برای آقا محسن اتفاقی می افتاد، هرگز نمی توانستم خودم را ببخشم. می دانستم که حال علی هاشمی هم بهتر از من نیست. غرق در این افکار بودم که ناگهان از دور صدایی به عربی به گوش رسید. علی هاشمی و بچه های دیگر بلافاصله گلنگدن سلاحشان را کشیدند و دور آقا محسن حلقه بستند. آقا محسن خندهای کرد و گفت: - نگران من نباشید. اتفاقی نمی افتد. ساکت ایستادیم. صدا نزدیک و نزدیک تر شد. لحظه به لحظه اضطراب و دلهره ما بیشتر می شد. احساس می کردم خون می خواهد از گوش هایم بیرون بزند! یک دفعه احساس کردم صدا آشناست و قبلا بارها آن را شنیده ام. کمی که دقت کردم، صدا را شناختم. صدای جاسم هله چی بود. با شادی فریاد زدم. - جاسم، تویی؟! | - ها! | - ها! خدا خیرت بدهد. از شادی نفسم بند آمد! آقا رشید در قایق دوم بود. تا مرا دید، با عصبانیت گفت: - آقای ناصری، کجا ما را آوردی؟ نزدیک بود اسیر عراقی ها بشیم. عزیز من، این آبراه نیر کجاست؟ حسابی شرمنده شدم و حرفی هم برای گفتن نداشتم. کمی بعد، شاید حوالی یک کیلومتر و نیمی سیل بند عراقی ها بودیم که سرانجام آبراه نیر را پیدا کردیم و کمی که آن را پیمودیم، آقا محسن گفت: گفت: - به همین مقدار کافی است، برگردیم 🔅 پیگیر باشید @zandahlm1357
دل مبتلای حضرت موسی بن جعفر عالم فدای حضرت موسی بن جعفر قلب تمام شیعیان گردیده امشب ماتم‌سرای حضرت موسی بن جعفر 🥀 (ع)🖤 🥀 @zandahlm1357
4_6026197286495716634.mp3
9.3M
🔳 (ع) 🌴روضه موسی بن جعفر(ع) 🌴ترسی از فقر ندارند گدایان کریم 🎙 @zandahlm1357
سفارش خدا به رسولش (صلی الله علیه و آله) در سدرة المنتهی ابن صلت با سندی از حضرت علی (علیه السلام) آورده است که رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: چون مرا به معراج بردند و به سدرة المنتهی رسیدم، مرا در محضر پروردگارم نگاه داشتند، پس فرمود: یا محمّد! عرض کردم: لبیّک و سعدیک پروردگارا! فرمود: خلق مرا آزمودی، کدام را مطیع تر به خود یافتی؟ گوید: عرض کردم: پروردگارا، علی (علیه السلام) را! فرمود: راست گفتی یا محمّد، آیا جانشینی برای خود گرفته ای که از جانب تو رسالتت را ادا نماید و آنچه از کتاب مرا که نمی دانند به بندگانم بیاموزد؟ گوید: عرض کردم: تو خود یکی را برای من برگزین که انتخاب تو برای من نیکوتراست. فرمود: من علی (علیه السلام) را برای تو برگزیدم، پس او را برای خود خلیفه و وصی قرار ده. علم و حلم خود را به او دادم، و او به راستی «امیرالمؤمنین» است که قبل و بعد از او کسی این سِمَت را نیافته و نخواهد یافت. یا محمّد، علی (علیه السلام) پرچم هدایت است و امام هر کس که مرا فرمان بُرده و نور اولیای من است و او همان کلمه ای است که پارسایان را ملزم کرده‌ام آن را همراه خود داشته باشند؛ هر کس دوستش بدارد مرا دوست داشته و آنکه دشمنش بدارد مرا دشمن داشته است. [۱] ---------- [۱]: . الامالی الطوسی ۳۴۳؛ التحصین ۵۴۲؛ الجواهر السنیه ۳۱۰؛ تأویل الآیات ۲/۵۹۶؛ غایة المرام ۱/۹۱؛ بحار الانوار ۳۷/۲۹۱. https://eitaa.com/zandahlm1357
سخن چین هرکه بین دو تن را خراب کند، آن دو زمانی که صلح کردند، وی را هلاک کنند. غم، نیاز دو چیز است که پایان ندارند، غم و نیاز. سخن چین سخن چین، سخن را به وسیله آتش گیره از زبان تو خارج می‌سازد. رشوه رشوه پنهانی، نوعی از سحر است. عداوت هرکه با پایین دست دشمنی کند، شخصیتش نابود شده و هرکه با بالاتر درافتد شکست می خورد، و هرکه با چون خود دشمنی ورزد، پشیمان می‌شود. اسم خدا کسی مأمون را صدا زد و گفت: ای عبداللّٰه، ای عبداللّٰه. مأمون عصبانی شد و گفت: مرا به اسم می‌خوانی؟! پاسخ داد: ما خدا را با اسم می‌خوانیم. مأمون آرام شد و او را بخشید و انعام داد. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357