eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.5هزار عکس
36.1هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
شفاى سيد لال جناب صديق محترم و ثقه معظم حاج سيد اسماعيل معروف به حميرى نجل مرحوم سيد محمد خراسانى كه از اهل منبر ارض اقدس رضوى در كتاب آيات الرضويه نقل فرمود: حاج سيد جعفربن ميرزامحمد عنبرانى گفت كه من در محل خود قريه عنبران كه تا شهر مشهد مقدس تقريبا چهار فرسخ است، در فصل زمستان بآب سرد غسل كردم و در اثر غسل بآب سرد حال جنون در من پيدا شد به نحوى كه چندى در كوهستان مى گرديدم تا لطف الهى شامل حالم شده و از ديوانگى بهبودى يافتم، لكن زبانم از حركت و گفتار افتاد و هيچ نمى توانستم سخن بگويم تا پنج يا شش ماه گذشت كه به همراهى مادرم از قريه عنبران به شهر آمديم. پس براى معالجه به مريضخانه انگليسى رفته و حال خودم را به طبيب فهماندم او به من گفت بايستى با اسباب جراحى كاسه سر ترا برداشته و مغز سر ترا معاينه نمايم تا مرض تشخيص داده شود. از اين معنى بسيار متوحش شدم و از علاج ماءيوس گرديدم و برگشتم والده‌ام بى خبر من بحرم مطهر حضرت امام رضا (ع) پناهنده شده بود و منهم بى اطلاع او به حمام رفته و براى تشرف به حرم غسل زيارت نمودم و قصدم اين بود كه مشرف شوم و توسل بامام هشتم (ع) بجويم و عرض كنم يا شفا يا مرگ وگرنه من به محل خود برنمى گردم و سر به صحرا مى گذارم. سپس براه افتاده بكفشدارى صحن كهنه كه پهلوى ايوان طلا بود رسيدم كفشدار مرا مى شناخت و از لالى چند ماهه من با خبر بود پس كفش از پايم بيرون آوردم و چون قدم بايوان مبارك نهادم حالتى در خود يافتم كه نمى توانستم قدم از قدم بردارم يا اينكه خَم شوم يا اينكه بنشينم مثل اينكه مرا بريسمان بسته و نگاه داشته اند متحير بودم. ناگهان صدائى شنيدم كه يكى مى گويد بلند بگو بسم الله الرحمن الرحيم والده‌ام كجاست خواستم بگويم نتوانستم بار ديگر همين ندا را شنيدم باز خواستم بگويم نتوانستم دفعه سوم فرياد بلند شد بگو بسم الله الرحمن الرحيم والده كجاست در اين مرتبه گويا آب سردى از فرق تا پايم ريخته شد و فرياد كشيدم بسم الله الرحمن الرحيم والده كجاست. تا اين فرياد را كشيدم ديدم والده‌ام ميان ايوان پيش من است تا مرا ديد و فهميد زبانم باز شده است از شوق بگريه درآمد و دست بگردنم در آورده و مرا بوسيد!! گفتم: مادر جان كجا بودى؟ فرمود: پشت پنجره فولاد بودم شفاى تو را از امام رضا ضامن غريبان (ع) مى خواستم كه ناگاه صداى تو را شنيدم كه مى گوئى بسم الله الرحمن الرحيم والده‌ام كجاست صداى تو را كه شنيدم دانستم كه حضرت امام رضا (ع) تو را شفا داده است لذا نزد تو آمدم. سيد مى گويد آنگاه مردم گرد من جمع شده جامه هاى مرا پاره پاره كردند پس مرا نزد متولى آستان قدس رضوى (ع) بردند و او پنج تومان بمن داد و نيز مرا نزد حكومت وقت شاهزاده نيرالدوله بردند او هم پنج تومان به من داد. گر جان طلبى بكوى جانانه بيا از عقل برون شو و چو ديوانه بيا شمع رخ دوست در خراسان سوزد اى سوخته دل بسان پروانه بيا https://eitaa.com/zandahlm1357
بعد از معرفت خدا امام رضا عليه السلام فرمودند: «اعلم ان افضل الفرائض بعد معرفة الله - جل و عز - الصلوة الخمس؛ بدان كه افضل واجبات بعد از معرفت خداي عزوجل نماز پنجگانه است. » [۵۷]. حكمت حمد و سوره امام رضا عليه السلام فرمود: «امر الناس بالقاءة في الصلوة لئلا يكون القران مهجورا مضيعا؛ مردم به خواندن حمد و سوره در نماز به اين جهت موظف شده اند كه قرآن مجيد متروك و ضايع نشود. » [۵۸]. مانع وقت نماز امام رضا عليه السلام فرمود: [صفحه ۵۵] «حافظوا علي مواقيت الصلوات، فان العبد لا يأمن الحوادث؛ مراقب وقت‌هاي نماز باشيد (كه تا وقتش فرارسيد انجام دهيد) ؛ چرا كه انسان از حوادثي كه مانع انجام نماز در وقت گردد، ايمن نيست. » [۵۹]. تأخير نماز عمدا امام رضا عليه السلام فرمود: «حافظوا علي مواقيت الصلوات فان العبد لا يأمن الحوادث و من دخل عليه وقت فريضة فقصر عنها عمدا متعمدا فهو خاطي؛ محافظت بر اوقات نماز كنيد، پس همانا انسان از حوادث در امان نيست و كسي كه وقت نماز فريضه بر او داخل شد و عمدا كوتاهي كرد، خطا كننده است. » [۶۰]. (ع) در آثار استاد علامه حسن زاده https://eitaa.com/zandahlm1357
D1736752T13594257(Web)-mc.mp3
4.53M
پدر ریحانه و علی وقتی به خانه آمد خیلی خوشحال بود. تولد امام رضا (ع) است. و خانواده ی علی و ریحانه می خواهند برای زیارت به مشهد بروند. پدر بلیط قطار گرفته بود و همه خوشحال بودند ... این برنامه به مناسبت میلاد امام رضا (ع) تهیه و تولید شده است. 🔎 موضوعات قصه: علیه السلام @zandahlm1357
چشم به راه - قسمت نود و دوم 320.mp3
28.81M
🎬 قسمت: نود و دوم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا