eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رجز خوانی باحال کارگردان انقلابی فیلم سینمایی «آپاراتچی» برای اسرائیل @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📣📣📣سالن مطالعه برای کنکورتون، محیطی سر شار از آرامش ، همراه با برنامه منظم ، نسل نو بزرگ‌ترین ، آرامترین ، سالن مطالعه در شهرک غرب تضمین‌کنندهٔ قبولی در کنکور تا دیر نشده جهت هماهنگی در ارتباط باشین 📲۰۹۱۵۹۰۵۹۲۴۱ 🆔@Parastoo1_313 ✨✨دوستانی که قصد ثبت نام دارید برای دریافت برگه های ۲۰ درصد تخفیف این مرکز ، پی وی بنده پیام بگذارید👌✨ @Parastoo1_313
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
شفاي مرحوم كلباسي (شفاي مرحوم كلباسي) مرحوم كلباسي (! [pagebreak] ( صفحه ۱۷۴۵) ره) در كتابش راه طاعت و بندگي فرمود: در ماه ذي الحجه ۱۳۷۹ در اصفهان از پله افتادم و استخوان وَرِك شكست و لذا مدتي در بيمارستان آقاي رحيم زاده بودم ودكترها مرا از بهبودي مايوس نمودند. عازم مشهد شدم چون بتهران رسيد بمناسبت دوستي كه با حاج عبدالله مقدم در تهران داشتم به بيمارستان بازرگانان رفتم و مدتي تحت پذيرائي و معالجه بودم كه دكتر معالجم دكتر مسعود بود تا پس از يك هفته دكتر اظهار داشت كه معالجه شما منحصر بيكي از اين دو راه است. يا صد هزار ريال براي حلقه اي از طلا بدهيد و يا شصت هزار ريال بدهيد براي ورود استخواني از آمريكا تا بهبودي حاصل شود. چون جناب زبدةالعلماء و الفضلاء آقاي شيخ محمد تقي فلسفي زيد افضاله خبردار شدند با حقر پيغام دادند كه هر طور ميل شما باشد يكي از اين دو عمل انجام داده شود و اگر از لحاظ پول در زحمت باشيد دوستاني در تهران حاضرند كه وجه را پرداخت كنند. من در پاسخ پس از تشكر و امتنان گفتم قدرت بر تحمل چنين عمل را ندارم باز صبح فردا دكتر مسعود اظهار داشت كه من كاملاً ميدانم كه شما از علماء فعّاليد حيف است كه تا آخر عمر در كنار خانه افتاده باشيد و خوب است بيكي از دو معالجه تن در دهيد پس من در فكر بودم تا اينكه شب پس از خوردن شام چون خود را قادر بر تحمل يكي از اين دو عمل نديدم متوجه حضرت رضا (عليه السلام) شدم و بسيار گريه كردم و عرض كردم: اي آقا در جناب تو خصيصه ايست كه در آباء عظام و فرزندان گرامت نيست و آن اين است كه آن قدر كرامات و خوارق عادات كه از قبر مباركت ظاهر شده از هيچ يك از آنان آشكار نگشته چه شود كه امشب نظري باين غريب دور از وطن بفرمائيد. آنانكه خاك را بنظر كيميا كنند آيا شود كه گوشه چشمي بما كنند پس از گريه و التجاء بحضرت رضا (عليه السلام) بخواب رفتم و آن بزرگوار را در عالم رويا زيارت كردم و ديدم جماعتي در عقب آنحضرت بودند كه من ايشان را نشناختم و آنحضرت بمن فرمود: كلباسي تو خوب شدي تا اين را فرمود از شدت فرح از خواب بيدار شدم و ملتفت شدم كه درد پاي من قدري ساكت شده وميتوانم برخيزم ولي برنخاستم تا صبح شد و آقاي دكتر مسعود آمد و گفت بنا بر چه شده؟ گفتم از عمل منصرف شده‌ام و حال مي‌توانم راه بروم. گفت نمي تواني، من فوراً از تخت پائين آمدم و روي تخت نشستم دكتر تعجب كرد و گفت عكس برداشتند و پس از عكس برداري از جراحي منصرف شد و من همان وقت به جانب مشهد مقدّس حركت نمودم و چون بمشهد رسيدم دوستان مرا به بيمارستان آمريكائيها بردند و هزار ريال دادند تا پس از چهار روز عكس برداري گفتند شما آثار شكستگي نداريد و اگر بوده بهبودي يافته و پول را هم برگردانيدند و همان روز بمنزل آمدم و فرداي آن روز حضرت حجةالاسلام آقاي چهل ستوني كه از تهران بزيارت مشرف شده بودند بعيادت من آمدند و فرمودند شما چرا بزودي از تهران حركت كرديد، گفتم بجهت اين خواب و بعد از اين خواب حال تحمل در من نماند و حركت كردم. ايشان اصرار كردند كه به بيمارستان حضرت رضا (عليه السلام) بروم لذا به آن بيمارستان رفتم نزد دكتر بولوند كه اول دكتر در شكسته بندي است و او گفت شكستگي استخوان اصلاح شده است فقط بايستي مدتي استراحت نمائيد خواه در منزل و خواه در بيمارستان و من بواسطه اشتغالات علمي منزل را اختيار كردم. (- راه طاعت و بندگي. ) اي شهنشاه خراسان شه معبود صفات آسمان بهر تو برپا و زمين يافت ثبات منشيان در دربار تو اي خسرو دين قد سيانند نويسند برات حسنات شرط توحيدتوئي كس نرود سوي بهشت تا نباشد بكفش روز جزا ازتو برات ساعتي خدمت قبر تو ايا سبط رسول بهتر از زندگي خضر وهم از آب حيات خوشترازسلطنت وزندگي جاويد است دادن جان بسر كوي تو هنگام ممات گرد و خاك حرمت توشه قبر است مرا كه تن پر گنهم را كشد اعلا درجات خاك كوي تو شوم تا كه بيابند مرا در كف مقدم زوار تو روز عرصات غرقه بحر گناهيم و نداريم اميد غير لطف تو كه ما را دهي از لجه نجات كي پسندي كه با اهل جهنم گويند اي بهشتي ز چه گشتي تو ز اهل دركات @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میهمان عزیز پیرزن کاروان امام رضا (ع) وارد شهر نیشابور شده بود . از چند روز پیش که مردم خبردار شدند امام رضا (ع) به نیشابور می آید خیلی ها دوست داشتند ... مارا دنبال کنید👈@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
عج 🔻در قضیه طبس، معجزه کجا بود؟ اونجا همیشه طوفان میاد❗️ یا در قضیه کودتای نوژه که میگن سگی دویده و فلان... استاد https://eitaa.com/zandahlm1357
چشم به راه - قسمت صد و بیست و دوم.mp3
28.81M
🎬 قسمت: صد و بیست و دوم 👇👇👇👇👇👇 قابل توجه اعضاء محترم این مجموعه از فایلها تاریخشون به روز نیست @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴کدام بازیگر زن به تتلو خط میداد؟! 🔹امیرحسین مقصودلو معروف به تتلو در دومین جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامات خود گفت: سال 1401 به تحریک یکی از بازیگران خانم آهنگی درباره اغتشاشات آن سال خواندم 🔹این اظهارات باعث گمانه زنی های زیادی در بین اهالی رسانه شد و حتی برخی خبرگزاری های رسمی از سحر قریشی در این خصوص نام بردند 🔹پیگیری های «فراروز» نشان میدهد فرد مورد اشاره در جلسه ی دادگاه « پرستو صالحی» بازیگر سابق سینما بوده است که چند سال گذشته از ایران مهاجرت کرده است @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🚨این یک اخطار جدی است... 🔹تبلیغ در صفحات بلاگرهای خارج نشین جرم است و پلیس با افرادی که به این صفحات سفارش تبلیغ می دهند برخورد قاطع خواهد کرد. 🔰 @zandahlm1357
🚨توماج صالحی به اعدام محکوم شد @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 این قسمت : موشک های بیل استیک 😂 فقط اونجایی که رضا پهلوی میاد پیش موشکا😂😂 ➖➖➖➖➖➖➖➖➖ @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قدردان ایران ▪️از ایران برای ساخت سد و نیروگاه متشکریم رئیس‌جمهور سریلانکا در نشست خبری با همتای ایرانی: 🔹صمیمانه از رئیس‌جمهور ایران برای سفر به سریلانکا تشکر می‌کنم. 🔹در این پروژه ۱۲۰ مگاوات برق به سریلانکا اضافه و با کمبود آب در برخی مناطق این کشور نیز مقابله شد. 🔹این افتتاح به افزایش کشاورزی، بهره‌وری و تامین زنجیره غذایی سریلانکا منجر می‌شود. 🔹بار دیگر از ایران برای مشارکت در ساخت این سد و نیز انتقال دانش و فناوری آن تشکر میکنم. @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رئیسی: برای صدور خدمات فنی و مهندسی آماده‌ایم رئیس‌جمهور در نشست‌خبری با همتای سریلانکایی: 🔹تهدیدها و تحریم‌ها هرگز ملت ایران را متوقف نکرده‌است. ایران کشوری پیشرفته و فناور است. 🔹ایران می‌تواند با صدور خدمات فنی و مهندسی در توسعه اقتصادی و پیشرفت‌های سریلانکا مشارکت کند؛ تامین مالی از شما و خدمات فنی و مهندسی و انتقال فناوری از ایران @zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😁دیگه کم کم باید برای روش‌های نوین انگشتر گرفتن از رهبری دوره و اموزش ببینیم یه سریا خیلی حرفه‌ای شدن😂 @zandahlm1357
44.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 رونمایی مجازی از نماهنگ " گلزار بهشت " با نوای دلنشین و ماندگار حاج صادق آهنگران 🔺ای دوکوهه، دلم از شهر گرفته بخدا... 🇮🇷شهدا مظهر قدرت ایران🇮🇷 کنگره ملی ٢٤٠٠٠ شهید @zandahlm1357
🍂 🔻 7⃣6⃣ سردار علی ناصری پس از مدتی، به راز تلخ و دردناکی پی بردم؛ اینکه سپاه، دیگر در این محور قصد انجام عملیات نداشت و می خواست فقط عراقيها خیال کنند که در این منطقه باز می خواهیم عملیات کنیم. همه شناساییها و تلاشهای ما برای فریب دشمن بود. من پس از چند ماه کار به این راز پی بردم. حتی حاج حمید رمضانی هم نمی دانست. البته فکر می کنم علی هاشمی، مسئول قرارگاه نصرت، در جریان بود؛ اما به ما نگفته بود. پنهان کاری، یکی از مهم ترین اصول جنگ است و اگر می دانستیم که در هور ما را سر کار گذاشته اند، ممکن بود آن جدیت لازم را به خرج نمی دادیم یا اگر اسیر دشمن می شدیم، موضوع را فاش می کردیم. این بود که مسئولان سپاه این راز را فقط به علی هاشمی گفته بودند. | بعد از عملیات بدر، من با حاج حمید رمضانی بر سر موضوعات کاری اختلاف نظر پیدا کردم. دوستان اصرار می کردند که به قرارگاه نصرت بازگردم؛ اما من کار اطلاعات و شناسایی را دوست داشتم. گفتم: . در قرارگاه با حاج حمید نمی توانم کار کنم. اگر مرا نمی خواهید، مسئله ای نیست، می روم و جای دیگری کار می کنم! علی هاشمی که مطلع شده بود من به مأموریتهای سخت می روم و امکان اسارتم وجود دارد، روزی به دیدنم آمد و دستور صادر کرد که از آن به بعد من و حاج حمید اجازه نداریم بدون دستور مستقیم ایشان به مأموریت شناسایی برویم. دل علی هاشمی در این دیدار پر بود و برای اولین بار با من درد دل کرد و از اوضاع نالید. با خود گفتم: آن قدر به هاشمی فشار آمده که با من درد دل می کند. از برخی بچه های قدیم سپاه که هم رزمش بودند اما درکش نمی کردند، گله و درد دل داشت؛ کسانی که به بهانه درس و زندگی خصوصی، جبهه و جنگ را رها کرده بودند سخت دلخور بود و آن را آفتی خطرناک برای سپاه، جنگ و انقلاب می دانست. دست آخر گفت: - خیلیها خسته شده و بریده اند؛ اما من از راهی که انتخاب کرده ام، یک قدم عقب نشینی نمی کنم. علی هاشمی که رفت، هرگز نمی دانستم که این آخرین دیدار من با او بود. سری به منزل زدم. آن ایام دیگر منزل ما در روستای مظفری نبود؛ بلکه به مرکز شهر اهواز نقل مکان کرده و در خیابان شهید جمال آهنگری ساکن شده بودیم. آن شب خیلی بی قرار بودم. احساس می کردم قرار است حادثه ای اتفاق بیفتد. منتظر حادثه ای بودم. وارد خانه که می شدیم، در همان پله ها اتاقی بود که وسایل و لوازم اضافی داخلش گذاشته بودیم. حالم طوری بود که تحمل زن و بچه هایم را نداشتم. آن موقع دو فرزند داشتم؛ پسرم حسین که هجده ماه داشت و دخترم که یک ماهه بود. شب جمعه بود. نماز مغرب و عشا را خواندم. مفاتیح الجنان همراهم بود. دعا خواندم و با خدا راز و نیاز و درد دل کردم. چیزی روی دلم سنگینی می کرد. حس می کردم آن سنگینی با گریه سبک می شود. تا پاسی از شب در آن اتاق ماندم و با بیدار همیشگی حرف زدم. سپس خوابم برد. پیگیر باشید مارا دنبال کنید👈@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا