eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
17.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍂 نواهای ماندگار سبکباران عاشق 🔹 با نوای حاج صادق آهنگران @zandahlm1357
🍂 🔻 9⃣6⃣ سردار علی ناصری در زندگی هر انسانی، روزهایی است که آن را هرگز فراموش نمی کند و تا لحظه مرگ در خاطر دارد؛ روزهایی شاد یا تلخ. روز نوزدهم آذر ماه ۱۳۶۴ در زندگی من از چنین روزهایی است. در این روز قرار شد من با چند تن از دوستان در منطقه غرب بستان برای شناسایی سه راهی جاده معلق به جاده شیب به خطوط دشمن نزدیک شویم و اطلاعات لازم را به دست آوریم. شناساییها کامل بود؛ اما بچه ها جوابهای مناسبی برای سؤالات من نداشتند. لازم دیدم خودم بروم و از نزدیک آنجا را ببینم و شناسایی کنم. حمید رمضانی، علی هاشمی را تحت فشار قرار داده بودم تا به من اجازه مأموریت بدهد. این را من خودم از رمضانی به اصرار خواسته بودم. صبح که خواستم حرکت کنم، پیراهن کره ای نویی تنم بود. قاسم حزباوی گفت: - علی، حیفه این لباس را پوشیده ای. اگر اسیرت کردند، حیفه این لباس تنت باشه. برای چی پوشیده ای؟ بیا یک لباس کهنه بپوش. قبول کردم. پیراهنم را در آوردم و لباس کهنه ای پوشیدم. با بچه ها خداحافظی کردم و با جیپی به راه افتادم. در جیپ امین داوودی، یک نیروی بومی به نام جوحی سواری بود و این عده: امین داوودی، سید جعفر، جمعه ساعدی و جبار صخراوی. به دلم الهام شده بود که این بچه ها را برای آخرین بار می بینم. درونم پیام هایی می فرستاد. سخت بی قرار بودم؛ مثل کسی که منتظر حادثه ای است. کمی جلوتر، صبحانه خوردیم، سوار بلمها شدیم و به طرف دشمن حرکت کردیم. در آذر ماه، آب منطقه شمال هور خیلی خنک است؛ چون بلندی نیها مانع از تابش آفتاب می شود. نیها خیلی فشرده بود. آبراه هم نبود و خیلی دشوار جلو می رفتیم. من شلوارم را بیرون آوردم. امین داوودی هم بیرون آورد. آب سرد بود و بدنم مورمور می شد. جوحی هم مثل ما به آب زد. ما سه تن با شورت به آب زدیم و آن سه نفر دیگر در بلم ماندند. جوحی که بومی منطقه و راهنمای ما بود، جلوی ما حرکت می کرد. در زاویه نود درجه جاده شیب بودیم. چپ و راست ما، دکلهای دیدبانی دشمن بود. طوری می بایست حرکت می کردیم که عراقیها ما را نبینند. در آب، تا جایی که نیها تمام شدند، جلو رفتیم. آنجا کمی مکث کردیم. کمی جلوتر، روی شنهای ساحل، رد پوتینهایی را دیدیم. به جرحی گفتم: ۔ دو بار قبلا آمده ای اینجا ..... این جای پای شما نیست؟ خم شد، به دقت جای پاها را نگاه کرد و گفت: - علی، اگر فکر نمی کنی جا خورده ام و ترسیده ام، باید بگویم این جای پاها مال همین امروزه! احتمالا جای پاهای گشتیهای عراقیه. جا خوردم. می بایست احتیاط می کردیم. هر آن امکان داشت گشتیهای عراقی باز گردند و ما را به دام اندازند. می بایست می رفتم و سیل بند دشمن را شناسایی می کردم. به آن دو نفر گفتم: - شما داخل همین نيها بمانید. من جلو می روم و اوضاع را می سنجم، اگر خوب بود، علامت می دهم، بیایید. تا نگفته ام، از سر جایتان تکان نخورید. این را گفتم و دولا دولا شروع کردم از آب خارج شدن.... پیگیر باشید @zandahlm1357👈
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دعا فردی به مردی که به او اکرام کرده بود گفت: خدا تمام دشمنانت جز خودت را ذلیل کند، و نعمتش را به تو بدهد نه اینکه عاریه نزد تو بگذارد، و تو را از طغیان ثروت و ذلت فقر نجات دهد، تو را برای آنچه که تو را برای آن خلق کرده است آسوده بگذارد، و تو را به آنچه بر عهده گرفته است مشغول نسازد. بی مبالاتی مسلمانی در ماه رمضان کباب می‌خورد. یهودی سر رسید و با او شروع به خوردن کرد. مسلمان گفت: ذبیحه من بر یهودی حرام است. یهودی گفت: من در یهود مانند تو در اسلام هستم. دست بوسی سالم بن قتیبه اجازه خواست دست مهدی عباسی را ببوسد. مهدی گفت: من دستم را از دیگران نگه می‌دارم و تو را از دستم نگه می‌دارم. وعده راست مردی کسی را به منزل دعوت کرد و گفت: نان و نمکی با هم می‌خوریم. مهمان گمان کرد تعارف است و کنایه از طعامی لذیذ می‌باشد. وقتی وارد منزل شد و سفره پهن شد جز نان و نمک ندید، وقتی هر دو مشغول طعام بودند، فقیری سر رسید، صاحب منزل هرچه خواست دورش کند نرفت در نهایت گفت: برو و الا تو را می‌زنم و سرت را می‌شکنم. مهمان به فقیر گفت: ای مرد برو اگر می‌دانستی صداقت وعده عذابش، چنانچه من صداقت وعده خیرش را دیدم، مزاحم او نمی شدی. @zandahlm1357👈
🔶«مست عشق» رکورد فروش روز اول سینمای ایران را شکست 🔹در شرایطی که گیشۀ سینماها تحت تاثیر اکران ۲ فیلم کمدی «تمساح خونی» و «سال گربه» قرار دارد، فیلم «مست عشق» در ۲ روز اول اکران خود فروش ۹ میلیاردی را تجربه کرد. 🔹پس از سال‌ها این اولین باری است که یک فیلم غیرکمدی موفق به شکستن رکورد فروش روز اول می‌شود. «مست عشق» تنها در دو روز اول اکران توانست خود را به رتبۀ چهارم فروش کلی سینمای ایران در سال جدید برساند./ فارس @zandahlm1357
🔶میدان‌داری مردم و دولت، پیش نیاز تحول فرهنگی 👤آیت‌الله سید احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهدمقدس: 🔹این روز‌ها نقل هر محفل و مجلسی، صحبت پیرامون دستاورد‌ها و پیامد‌های عملیات وعده صادق است‌. آنچه مهم‌تر از همه بود، اراده قوی، قدرتمند و مقتدرانه نیرو‌های مسلح ایران بود که اسرائیل را ذلیل کرد و هیمنه آن را درهم شکست. 🔹ما به یک تحول و تجدید حیات فرهنگی نیاز داریم. این تحول هم باید از ناحیه ملت و دولت به صورت همزمان باشد. @zandahlm1357
🔶۱۰ راه ساده برای محافظت از سلامت چشم ها @zandahlm1357
7.17M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥اطلس بخریم یا کوییک؟ 🔹سایپا بالاخره در سال ۱۴۰۲ نوبرانه سری هاچبک‌های ایکس ۲۰۰ خود را با نام اطلس به بازار فرستاد. این ماشین یک نسخه نونوار شده و تغییر چهره یافته از کوییک است که حالا با قیافه متفاوت، نمای داخلی زیباتر و امکانات جدیدتر پا به عرصه رقابت در بازار خودرو کشور گذاشته است. @zandahlm1357