📣 زاکانی: ستاد آقای پزشکیان ایشان را به قعر چاه می‌برد زاکانی: 🔺اینترنت و فضای مجازی در زندگی همه هست؛ من سال ۸‍۱ سخنرانی داشتم برای دانشجویان و گفتم این فضای مجازی موهبت است. 🔺ما پیام قوی برای جهان داریم. آنها میخواهند انقلاب را در حصار قرار دهند ولی این فرصت است که ما پیام را به دنیا برسانیم. 🔺الان در شهرداری داریم از هوش مصنوعی استفاده میکنیم ولی کدام یک از آقایان در مجموعه‌شان از این هوش مصنوعی استفاده میکنند؟ 🔺از آمریکاییها حداقل این را یاد بگیریم که وقتی به تیک تاک رسیدند محکم ایستادند. 🔺درباره حجاب بان که برخی آقایان گفتند، اگر جدی گفتند که شوخی بود ولی اگر شوخی گفتند که نباید با مردم شوخی کنند. 🔺برخی اعضای ستادتان شما را دارند به قعر چاه می برند! 🔺حجاب را جز با گفتگو و احترام و قوانین نمیشود صیانت کرد. ممکن است البته کسی که مامور باشد اصلاً پرده‌دری کند. #مناظره ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

#هر_روز_با_امام_رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)

مرحمت حضرت (مرحمت حضرت) مرحوم سيد نعمةالله بن سيد عبدالله موسوي شوشتري جزائري صاحب كتاب انوار نعمانيه و مقامات النجاة و غيرهما دركتاب زهرالربيع خود فرموده: زمانيكه من مشرف بزيارت حضرت علي بن موسي الرضا (عليه السلام) شدم هنگام مراجعت در سنه هزار و يكصد و هفت از راه استرآباد عبور كردم. در استرآباد يكي از افاضل سادات و صلحاء براي من نقل كرد كه چند سال قبل در حدود سال هزار و هشتاد طائفه تركمن هجوم آوردند باسترآباد و اموال مردم را بردند و زنها را اسير كردند. از جمله دختري را كه بردند، مادر بيچاره اش بغير از او فرزندي نداشت و چون آن پيرزن بچنين بليه اي گرفتار شد روز و شب در فراق دختر خود گريه مي‌كرد و آرام و قرار نداشت. تا اينكه با خود گفت حضرت رضا صلوات الله عليه ضامن بهشت شده است براي كسي كه او را زيارت كند پس چگونه مي‌شود كه ضامن برگشتن دختر من بمن نشود. پس خوب است كه من بزيارت آن بزرگوار بروم و دختر خود را از آن حضرت بخواهم اين بود كه حركت كرد و بزيارت آنحضرت رسيد و دعا مي‌كرد ودختر خود را طلب مي‌نمود. اما از آن طرف دختر را كه اسير كرده بودند بعنوان كنيزي بتاجر بخارائي فروختند و آن تاجر دختر را بشهر بخارا برد تا بفروشد ودر بخارار شخص مومن و صالحي از تجّار در عالم خواب ديد كه در درياي عظيمي دارد غرق مي‌شود و دست و پا مي‌زند تا اينكه خسته شد و نزديك بود هلاك شود ناگاه ديد دختري پيدا شد ودست دراز كرد و او را از آب بيرون كشيد و از دريا نجات يافت. تاجر از آن دختراظهار تشكر كرد و از خواب بيدار شد لكن آنروز از آن خواب بسيار متفكر و حيران بود تإ؛ش سّّ اينكه جلوي حجره تجارتي خود بود كه ناگاه شخصي نزد وي آمد و گفت من كنيزي دارم و مي‌خواهم او را بفروشم و اگر تو بخواهي او را خريداري كن و سپس دختر را بر او عرضه داشت تا چشم آن مؤمن بدختر افتاد ديد همان دختري است كه ديشب درخواب ديده با خوشحالي وتعجب تمام او را خريد و بخانه آورد و از حال او و حسب ونسب او پرسيد. آن دختر شرح حال خود را مفصلاً بيان كرد مرد مؤمن و تاجر از شنيدن قصه دختر غمگين و فهميد دختر مومنه و شيعه است پس بآن دختر گفت باكي بر تو نيست و ناراحت و غمگين نباش زيرا من چهار پسر دارم و تو هركدام از آنها را بخواهي براي خود بعنوان شوهري اختيار كن. دختر گفت به يك شرط و آن اينكه مرا با خود بمشهد مقدس به زيارت حضرت رضا (عليه السلام) ببرد. پس يكي از آن چهار پسر اين شرط را قبول كرد و دختر را بحباله نكاح خود درآورد آنگاه زوجه خود را برداشت و بعزم عتبه بوسي حضرت ثامن الائمه ارواحنا له الفداء حركت نمود. لكن دختر در بين راه بيمار شد و شوهر بهر قسمي بود او را بحال مرض به مشهد مقدس رسانيد و جائي براي سكونت اختيار و اجاره نمود و خود مشغول پرستاري گرديد و لكن از عهده پرستاري او برنمي آمد در حرم مطهر حضرت رضا (عليه السلام) از خداي تعالي درخواست كرد كه زني پيدا شود تا توجه و پرستاري از زوجه بيمارش نمايد. چون اين حاجت راازدرگاه خدا طلبيد و از حرم شريف بيرون آمد در دارالسياده كه يكي از رواق‌هاي حرم شريف رضوي است پيرزني را ديد كه روبجانب مسجد مي‌رود. به آن پيرزن گفت ايي مادر، من شخصي غريبم و زني دارم بيمار شده و من خودم از پرستاري او عاجزم خواهش دارم اگر بتواني چند روزي نزد من بيائي و براي خدا پرستاري از مريضه من بنمائي. آن زن هم درجواب گفت: منهم اهل اين شهر نيستم و بزيارت آمده‌ام و كسي را هم ندارم و حال محض خوشنودي اين امام مفترض الطاعه مي‌آيم. سپس با هم بمنزل رفتند در حاليكه مريضه در بستر افتاده بود و ناله مي‌كرد و روي خود را پوشيده بود. پيرزن نزديك بستر رفت و روي او را باز كرد ديد آن مريضه دختر خود اوست كه از فراقش مي‌سوخت. پيرزن تا دختر را ديد از شوق فرياد زد كه بخدا قسم اين دختر من است. دختر تا چشم باز كرد مادر خود را ببالين خود ديد بگريه درآمد كه اين مادر من است آنگاه مادر و دختر يكديگر را در آغوش گرفتند و از مرحمتهاي امام هشتم صلوات الله عليه اظهار مسرت وخوشحالي نمودند. وادي سينا ستي يا روضه خلد برين بارگاه قبله هفتم امام هشتمين حبّذا اين بارگاه بهتر از وادي طور فرّحا اين پايگاه برتر از عرش برين يا لها من روضة واللّه روض من جنان بابي ثاويه طبتم فادخلوها خالدين هركه خواهد گو بيا و هركه خواهدگو برو هذه جنّات عدن ازلفت للمتّقين #دانستنیهای_امام_رضا_علیه_السلام ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📚 عیون اخبار الرضا (جلد۲) ✏️ نویسنده: شیخ صدوق 🇮🇷 ناشر: الشریف الرضی ⏳تاریخ نشر: ۱۳۷۸ ه.ش 📄 تعداد صفحات: ۳۲۷ 📣 زبان: عربی 🔆 توضیح: عُیونُ أخْبارِ الرّضا یا عیون الأخبار کتابی حدیثی درباره زندگی، آثار و روایات امام رضا(ع) نوشته شیخ صدوق (متوفای ۳۸۱ق) عالم دینی شیعه امامیه است. احادیث این کتاب در ۶۹ باب تنظیم شده که بخشی از آن، سخنان امام رضا(علیه السلام) بوده و بخشی دیگر احادیثی که آن حضرت از امامان پیش از خود، روایت کرده‌ است. عیون اخبار الرضا در موضوعاتی چون فقه، اخلاق، سیره و علم کلام از منابع مهم شیعه به شمار می‌رود #️⃣ #اهل_بیت #امام_رضا #شیخ_صدوق #عیون_اخبار_الرضا #کتابخانه ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

تبریک به لب ز ره منادی آمد که ایّام سرور و فصل شادی آمد یعنی علی النقی امام هادی با علم رضا، جود جوادی آمد #میلاد_امام_هادی(ع)💫🌺 #بر_شیعیان_جهان_مبارکبارد💫🌺 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

🌺 #میلاد_امام_هادی(ع) 💐نوشته روی قلب من 💐مدد یا حضرت هادی 🎙 #امیر_برومند ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

آخ جون کارتون😍 #جنگل_فندق این قسمت مسئولیت #پویانمایی🧸 ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

#سبک_زندگی #امام_زمان (عج) 🔻خودم این همه مشکل و گرفتاری دارم، مشکلات بقیه مردم به من چه؟ ⬅️ پاسخ عجیب امام رضا علیه‌السلام... ⬅️ ترک اعتکاف به خاطر مشکل مردم❗️ استاد #رحیم_پور ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📹 ویژگی های نفاق و منافقین ✅ جلسه 12 (بخش اول) 🎙آیت الله مجتبی تهرانی(ره) 📖 نفاق زن و مرد ندارد ✍️همین آیه‌ای است که اوّل بحث تلاوت می‌کنم؛ می‌فرماید:«الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمَعْرُوفِ» 1️⃣. خصوصیّات را می‌گوید و بعد سراغ مؤمنین می‌رود و می‌فرماید:«وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُقِيمُونَ الصَّلَاةَ...» 2️⃣ ، که به چنین بیانی، مقابله3️⃣ می‌گوییم. چند مطلب در مورد این آیات مطرح است. اوّل، در «الْمُنَافِقُونَ وَالْمُنَافِقَاتُ بَعْضُهُمْ مِنْ بَعْضٍ»، یک ضابطۀ کلّی را مطرح می‌کند؛ یعنی نفاق مرد و زن ندارد و همه در تخریب جامعه مشابه و از یک قُماش هستند؛ چون بعدش می‌گوید:«يَأْمُرُونَ بِالْمُنْكَرِ»، که دیگر مسئله مربوط‌به جامعه است و مربوط‌به شخص نیست. مربوط‌به فسادی است که آن‌ها در جامعه ترویج می‎کنند؛ یعنی در مورد زن و مردش فرقی نمی‌کند و کسی که مبتلای به این رذیله است، در اینکه تخریب می‎کند، مشابهت دارند. ص 204 1️⃣توبه، 67. 2️⃣و مردان و زنان با ايمان دوستان يكديگرند كه به كارهاى پسنديده وا مى‌دارند و از كارهاى ناپسند باز مى‌دارند و نماز را بر پا مى‌كنند و زكات مى‏‌دهند و از خدا و پيامبرش فرمان مى‏برند. آنانند كه خدا به زودى مشمول رحمت‌شان قرار خواهد داد كه خدا توانا و حكيم است. توبه،71. 3️⃣مقایسه کردن #مجموعه_اخلاق_ربانی #ویژگی_های_نفاق_و_منافقین #آیت_الله_مجتبی_تهرانی ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

❌وقتی اخلاق و تقوا گمشده‌ی برخی از کاندیداهای انتخاباتی میشود! #پزشکیان #ظریف #انتخابات ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📣 رضایی: کاندیداهای جبهه انقلاب اجماع را قبول دارند محسن رضایی: 🔺در اجماع و وحدت امیدواری بسیار بالایی وجود دارد، چون که کاندیدهای جبهه انقلاب در عین رقابت جدی، اجماع و وحدت را قبول دارند. 🔺کاندیداهای جبهه انقلاب هیچ کدام پوشش دیگری نیستند؛‌ صحبت‌های کاندیداهای جبهه انقلاب با مردم جدی است اما با این وجود به اجماع هم اعتقاد دارند. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📣 کدخدایی: اقدام خصمانه کانادا مغایر با مفاد منشور ملل متحد است عضو حقوقدان شورای نگهبان: 🔺اقدام خصمانه کانادا، مغایر با مفاد منشور ملل متحد و موازین حقوق بین‌الملل است. 🔺دولت کانادا فراموش کرده که سپاه، یک نهاد نظامی رسمیِ برآمده از قانون اساسی است. 🔺قطعا این اقدام، مسئولیت بین‌المللی کانادا را در پی خواهد داشت. 🔺تروریستی خواندن سپاه، اقدام علیه صلح و امنیت بین‌المللی و همه ملت ایران است. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📣 عملیات یمن علیه یک کشتی در دریای سرخ 🔺یک منبع در نیروی دریایی یمن: عملیات هدف قرار گرفتن کشتی TUTOR با استفاده از شهپاد طوفان یک (شناور هدایت پذیر از راه دور) صورت گرفت و به زودی تصاویر این عملیات منتشر خواهد شد. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📣 دو تروریست داعش در عراق دستگیر شدند 🔺دستگاه مبارزه با تروریسم عراق از بازداشت دو تروریست داعش و انهدام چندین مخفیگاه تیمی آنان در مناطق مختلف خبر داد. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📣 نگرانی بی‌سابقه مردم دنیا در مورد تغییرات اقلیمی 🔺سازمان ملل نتایج یک نظرسنجی با شرکت ۷۵ هزار نفر از سراسر جهان را منتشر کرد که نشان می‌دهد نگرانی شهروندان نسبت به تغییرات آب‌وهوایی و گرم شدن کره زمین هیچگاه تا به این اندازه شدید نبوده است. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📣 جلیلی: مدیریت فرهنگی یک مدیریت عابربانکی نیست جلیلی: 🔺رئیس‌جمهور باید حداقل یک مصرف‌کننده حرفه‌ای فرهنگ باشد. 🔺رئیس‌جمهور باید بتواند نقش راهبری را در فرهنگ کشور و اداره این بودجه‌های فرهنگی ایفا کند. 🔺مدیریت فرهنگی یک مدیریت عابربانکی نیست که فقط پول بدهد؛ گزارش ثمره بودجه‌های فرهنگی بسیار مهم است. 🔺این هزاران میلیارد تومان که تخصیص داده می‌شود آثارش چیست؟ 🔺بودجه فرهنگی نباید میز و صندلی و دستگاه‌های چاق و چله شود؛ باید در آثار فرهنگی دیده شود. 🔺قاعده‌مند کردن و استانداردسازی بر اساس منطق و قانون برای تولید کارهای فرهنگی بسیار مهم است. #مناظره ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

📣 جلیلی: از سال ۱۳۶۸ به اینطرف شغل کارکنان صنعت سینما را ذیل صیادان فصلی جنوب ثبت کرده‌اند! جلیلی: 🔺اگر مدیر فرهنگی فرهنگ را خوب نشناسد با اندک چیزی ممکن است دچار خطاها و انحراف شود که هم هزینه ها را از بین ببرد و هم کمک لازم را نکند. 🔺وقتی دبیر شورای عالی فرهنگی بودم نامه ای درباره فیلمی آمد و گفتند خیلی مشکل دارد؛ فیلمنامه را گرفتم دیدم مشکلی ندارد؛ فیلم ساخته شد و خیلی دیده شد و نه تنها به امنیت ملی لطمه نزد بلکه خیلی هم کمک کرد. 🔺الان ۳۵ صنف داریم که در صنعت سینما مشغول کارند؛ وقتی می‌بینید از سال ۱۳۶۸ به اینطرف شغل کارکنان صنعت سینما را ذیل صیادان فصلی جنوب ثبت کرده‌اند! این خیلی عجیب است! 🔺لان ۳۴ میلیون بازی کننده رایانه ای داریم که هزاران میلیارد تومان گردش مالی آنهاست؛ این فرصت است برای ما. 🔺وقتی تولیداتی مثل بچه زرنگ و فیلشاه و پسردلفینی دارید که می تواند بازار جهانی پیدا کند اینها فرصت‌های شماست. ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

⭕️مداحی زیبا ، روشنگرانه وشفاف حاج صادق آهنگران در بارهء چهاردهمبن دورهء انتخابات ریاست جمهوری ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357

🍂 🔻#زندان_الرشید ۱۶۴ خاطرات سردار گرجی‌زاده بقلم، دکتر مهدی بهداروند احمد تحت تأثیر حرفهایم قرار گرفته بود. این حرفها را زد و از زندان خارج شد. شاید نیم ساعت طول کشید که سروصدای آمدن استوار احمد بلند شد. از پنجره سلول نگاه کردم. دیدم پنج نفر سرباز، که هر یک سینی بزرگی روی سرشان بود، به طرف سلول ما می آیند. یاد خنچه بردن عروس ها افتادم! احمد صدا می‌زد: «زود زود. حرکت کنید.» از آن طرف هم داد می‌زد: «علی علی، کجایی؟ زود بیا.» او در سلول را باز کرد و به سربازها گفت: «سینی را ببرید داخل.» هر یک سینی را روی زمین می‌گذاشتند. مقدار زیادی غذا، ماست، شیر، و میوه در آنها بود. با دیدن این همه غذا و میوه جا خوردم. عباس و اکبر هم دهانشان باز مانده بود. سربازان از سلول خارج شدند؛ ولی احمد همان طور ایستاده بود و در حالی که لبخند میزد گفت: «علی، چطور است؟ راضی شدی، کافیست؟». - بله احمد. اینها از سر ما هم زیاد است. ما که پنج نفر هستیم نه چهل نفر. اینها برای یک ماه هم زیاد است. - دیگر از این حرفها نزن. شما فقط بخورید تا قوی بشوید. صبح حرفهای شما مرا ناراحت کرد. محمد، سیر بخور تا دیگر غش نکنی. بخور تا سر حال بیایی. او بعد از این حرف ها خداحافظی کرد و از سلول خارج شد. تا در سلول بسته شد، صدا زدم: «عباس فکری کن.» اكبر گفت: فکر ندارد، حمله کنیم، بخوریم.» اكبر گفت: «علی آقا، این ها تا دو روز دیگر بمانند فاسد می شوند.» گفتم: «بشوند. احمد جدیدش را می آورد!» - ساعت ده، استوار احمد آمد و در سلول را باز کرد و با مهربانی گفت: «آقایان، هواخوری.» همراه اكبر و عباس مقداری از غذاها و میوه ها را به سلول محمد و رستم بردیم. آنها با دیدن آن همه میوه ناخودآگاه هورا کشیدند. محمد در حالی که سیگار می‌کشید، گفت: «علی آقا، مائده آسمانی نازل شده؟ باز چه کردی که احمد خام شد؟» - طبق معمول یک فیلم هندی بازی کردم. استوار احمد هم این ها را از زندانی‌های عراقی گرفته است؛ وگرنه حاشا که دولت عراق چیزی به ما بدهد. - بابا، تو دیگر که هستی!. - حالا فعلا این قدر حرف نزن. سیگار را هم بگذار کنار. فعلا برویم هواخوری، بعد برمی‌گردیم. مشغول شو. - هواخوری بروم چه کار کنم؟ تا غذاخوری و میوه خوری است، پایم را از سلول بیرون نمی گذارم. - محمد خودش را روی غذا انداخت و شروع به خوردن مرغ سوخاری کرد. با ولع می‌خورد؛ طوری که همه از خوردن او می‌خندیدیم. اکبر با لهجه تهرانی گفت: «داداش، يواش. مواظب باش. خفه نشوی. هنوز هست.» - شدم که شدم. از ضعیف شدن که بهتر است. رستم هم گفت: «علی آقا، شما سهم ما را بدهید، ما امروز هواخوری نمی آییم. بگذارید با غذاها کیف کنیم و خدا را سپاسگزار باشیم.» ۔ اگر دلتان شکست، ما را هم دعا کنید! با خنده از آنها جدا شدم و همراه اکبر و عباس برای هواخوری و آفتابگیری به حیاط زندان رفتیم. در حالی که با اکبر قدم می زدیم و در و دیوار را نگاه می کردیم، گفت: «علی آقا، خدا خیلی ما را کمک می کند. می داند بهترین کمکی که می تواند به اسرا بکند، در اینجاست نه اردوگاهها.» حالا از کی تا حالا خدا کارهایش را با تو هماهنگ می کند؟ - بابا، خواستم یک حرفی زده باشم! همراه باشید ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357