#حجاب
🔻 در بحث حجاب، هم کار فرهنگی و هم برخورد قانونی، هردو در کنار هم...
استاد #رحیم_پور
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ارزش چادر از ديدگاه آيت الله صافى حضرت آيت الله صافى گلپايگانى، با اشاره به اهميت چادر براى زنان مى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
٣. برگزارى كارگاه علمى براى حجاب
منظور از كارگاه حجاب اين است كه از كارشناسى دعوت كنيم تا درباره موضوع هاى مختلفى كه به حجاب و راه هاى گسترش حجاب مربوط مى شود، صحبت كند و افراد شركت كننده را نيز در بحث شركت دهد. موضوعات پيشنهادى براى برگزارى كارگاه عبارت است از: آثار مثبت حجاب براى زن و اجتماع، آثار منفى بدحجابى براى زن و اجتماع، روش هاى تذكر دادن به افرادى كه پوشش نامناسب دارند، رابطه حجاب و پوشش ظاهرى با عفت درونى، ارتباط حجاب و پوشش با ديگر رفتارهاى دينى، راه هاى تغيير نگرش هاى منفى به حجاب، تأثير حجاب زنان زائر ايرانى بر ديگر ملت هاى مسلمان، آثار رعايت نكردن حجاب در اماكن زيارتى بر فرد و اجتماع و دهها موضوع متنوع ديگر.
اگر در اين كارگاهها بتوان موضوع هاى مربوط به حجاب را به صورت عينى و ملموس به زائران نشان داد، بى شك، تأثير شگرفى در فرهنگ سازى حجاب، به ويژه در رعايت كامل حجاب از سوى زائران محترم، خواهد داشت.
#راهکار_تقویت_فرهنگ_حجاب
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
کتاب عشق و انتظار عاشورایی.pdf
1.4M
سلام علیکم
کتاب منبر محرم ۱۴۰۳
با هدف پر کردن دست مبلغین در توطئه کشف حجاب در جامعه ایرانی
با محوریت "پیام های کنشگری در مواجهه با کشف حجاب"
با عنوان "عشق و انتظار عاشورایی"
#راهکار_تقویت_فرهنگ_حجاب
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
يك عمر با فقر بازرگانان و تجّار بغداد مبلغ فراوانى از اموال حلال خود را به شيخ انصارى (ره) اختصاص د
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
احترام به ولايت و مرجعيّت
مرحوم شيخ عبدالحسين لاهيجى از قول مرحوم شيخ مجتبى قزوينى نقل مى كند:
مرحوم آية اللّه حاج شيخ على اكبر الهيان قزوينى از شاگردان حضرات آيات: آخوند خراسانى و سيّد محمّدكاظم يزدى به زيارت ثامن الحجج عليه السلام مشرّف گرديد و به منزل من وارد شد. موقع خواب برايش رختخواب گذاشته و از اطاق خارج شدم.
پس از چند ساعت جهت انجام كارى به آن اطاق رفتم. مرحوم الهيان زانو را در بغل گرفته و نشسته بود.
گفتم: آقا دايى! چرا نمى خوابيد؟
فرمود: پا را كه براى خواب دراز كردم متوجّه شدم به طرف حرم حضرت است.
به اين طرف گرداندم ديدم به سوى عكس
آقاى بروجردى رحمه الله عليه است كه يك مرتبه شمايلش مقابلم مجسّم شد، لذا به احترام حضرت رضا عليه السلام و آقاى بروجردى رحمه الله عليه كه سيّد جليل القدرى است اينطورى استراحت مى كنم.
من بناچار فوراً جاى عكس را تغيير دادم. آنگاه به خواب رفت. (۸۷)
#داستانهایی از علماء
✍محمدتقی صرفی پور
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
24ميرزا عبدالله شالچي.pdf
2.2M
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜 #قسمت_دوم #هوالحــق دیگه نوبت سفره پهن کردن بود، تا الان هی از
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عاشقانه مذهبی:
💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜
٭٭٭٭٭
سرمو از سجده بلند کردم، تشهد و سلام دادم و نمازمو با الله اکبر تموم کردم، باز سرمو به سجده گذاشتم تا طبق عادت همیشگی شکر بعد نماز بگم، چشمامو تو سجده بستم، خدایا شکرت، شکرت که من سالمم، شکرت که خونواده ی خوبی دارم، شکرت که تو هستی کنارم، شکرت که من عاشق عطر یاسم، شکرت ...
اشک تو چشمام جمع شد، سرمو از سجده بلند کردم، نگاهمو به بالای سرم دوختم و گفتم: خداجون خودت تنها یار و یاورمی، میدونم که تا نخوای برگی از درخت نمی افته، میخام به این جمله ایمان بیارم طوری با من عجین بشه که جلوی حکمتات قد علم نکنم و غر نزنم، مددی یا الله مددی ..
با دستام اشکامو پاک کردم ..
کم پیش می اومد که نماز صبحم اول وقت باشه، شاید روزایی که بیشتر دلتنگ بودم و محتاج خدا نماز صبحم اول وقت بود، از بی وفایی خودم بدم اومد، من هیچ وقت راه عاشقی رو یاد نمیگرفتم😔
در اتاق و باز کردم رفتم بیرون، دلم می خواست یه کم برم کنار گلهای یاسم، همه خواب بودن هنوز، از جلوی اتاق محمد که رد شدم صدای نجوا و ذکری به گوشم رسید، حتما محمد هم دلتنگه مثلِ من!
به در حیاط که رسیدم با یه فکری تو ذهنم برگشتم به در اتاق محمد نگاه کردم و فکرمو زمزمه وار به زبون آوردم"نکنه صدای نجوای تو باشه عباس"
#ادامه_دارد...
💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜
#قسمت_سوم
.
#هوالحـــق
.
همه دور سفره نشسته بودیم.. همه چیز آماده بود گرچه هفت سین مون دوتاسین کم داشت، ولی غذاهای خوشمزه مامان رنگ و بوی زیبایی رو به سفره داده بود، خیره به تلویزیون بودیم که تا دقایقی بعد سال نو رو اعلام میکرد، همه مون بودیم جز پدری که مثل هرسال فقط سهممون از داشتنش قابی بود که کنار آیینه سفره قرار داشت، همین و بس، پدری که رفت تا یک شهر در امنیت باشه، همه ساکت بودن و تو دل خودشون دعا میکردن، عمو جواد باصدای بلند شروع کرد به خوندن دعا : یامقلب القلوب والابصار یا ...
چشمامو بستم، پارسال همین جا عاشق شدم، عاشق عطریاس، و حالا بعد یک سال باز سر سفره ای نشسته بودم که عباس هم بود، خدایا تنها دعام در این لحظات آخر سال خوشبختی تمام جوون هاست، جوونایی که پاک موندن و به بهانه ی عشق و دوست داشتن نخواستن پاکی خودشون رو از بین ببرند، عشق هاشون درون سینه مهار کردن که فقط تو بدونی و بس، میدونم که پاداششون برابره با #شهادت، پس خدایا در این لحظات رسیدن به سال جدید قلب هامونو دگرگون کن تا همونطوری که خودت گفتی با ذکر تو آروم بگیریم، خدایا عشق های پاک رو در سال جدید هدیه کن به همــه ...
💌نویسنده: بانو گل نرگــــس
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357