.......:
.:مباحثه امام رضا (ع )با بزرگان ادیان
دعوت مامون از امام به مجلس مباحثه بزرگان ادیان
مأمون به وزیر خود فضل بن سهل دستور داد صابی (بزرگ صائبین) و هربذ اکبر (بزرگ آتش پرستان) و علمای زرتشت و نسطاس رومی و علمای ادیان دیگر را جمع کند تا با آنها سخنی را در میان بگذارد. فضل بن سهل همهی آنها را جمع کرد. مأمون به آنها گفت:« من پسر عمویی دارم که میخواهم با او مناظره کنید. فردا صبح همه شما نزد من حاضر شوید». فضل نوفلی روایت میکند که: ما نزد حضرت رضا علیه السلام نشسته بودیم که یاسر خادمش وارد شد و عرض کرد:« آقای من! مأمون خدمت شما سلام میرساند و میگوید فردا علمای ادیان مختلف نزد ما جلسهای تشکیل میدهند؛ شما هم تشریف بیاورید.»
واکنش امام علیه السلام
امام فرمود:« به مأمون سلام برسان و بگو من منظور تو را میدانم و انشاء الله فردا صبح در مجلس تو خواهم بود». وقتی یاسر رفت، امام به من فرمود:« آیا میترسی آنها دلایل مرا رد کنند و مرا محکوم نمایند؟» من گفتم:« فدایتان گردم! بله؛ چون آنها اهل مجادله و انکار هستند و هر چه را شما بگویید قبول ندارند. اگر بگویید خدا یکی است، میگویند چرا؟ اگر بگویید محمد صلی الله علیه و اله و سلم رسول خداست، میگویند رسالتش را ثابت کن. و بالاخره هر دلیلی بیاورید با مغلطه و سفسطه رد میکنند. از آنها بپرهیزید.» امام فرمود: « مأمون از کار خود پشیمان خواهد شد. من با علمای تورات با تورات خودشان، با علمای انجیل با انجیل خودشان، با علمای زبور با زبور خودشان، با صائبین به زبان عبرانی، با هرابذه به فارسی، و با علمای رومی به زبان رومی استدلال خواهم کرد و همهی آنها را مجاب خواهم نمود. و لاحول و لا قوة الا بالله العلی العظیم.» فردا صبح حضرت رضا علیه السلام وضو گرفت و از منزل خارج شد. وقتی وارد مجلس شد دید علمای ادیان و عدهای از بنیهاشم و بزرگان و کارگزاران حکومتی نزد مأمون نشستهاند. با ورود امام، مأمون و همه حاضرین به پا خاستند.
استدلال امام درباره نبوت عیسی علیه السلام
مناظره با جاثلیق
مأمون امام را کنار خود نشاند، مدتی با او گرم صحبت شد و سپس به جاثلیق گفت: « ای جاثلیق! ایشان پسر عموی من، علی بن موسی الرضا، از فرزندان فاطمه، دختر پیامبراسلام، و علی بن ابیطالب است. دوست دارم با او بحث کنی اما انصاف را هم رعایت نمایی.» جاثلیق گفت:« ای امیرمؤمنان! چگونه بحث کنم با مردی که میخواهد با من از کتابی سخن گوید که من آن را قبول ندارم و از سخنان پیامبری برای من دلیل بیاورد که به او ایمان ندارم؟» حضرت رضا علیه السلام در کمال آرامش فرمود:« ای نصرانی! اگر من با انجیلی که تو قبول داری، با تو بحث کنم، آیا میپذیری؟» جاثلیق گفت: « مگر من میتوانم آنچه را انجیل بگوید، رد کنم؟ بله. به خدا قسم، حتی اگر خوشایندم نباشد و به ضررم تمام شود، هر چه انجیل بگوید قبول دارم.» امام فرمود:« اینک هر چه میخواهی بپرس!» جاثلیق گفت:« دربارهی نبوت حضرت عیسی چه می گویی؟» امام فرمود:« به نبوت حضرت عیسی و کتابش اعتقاد دارم ولی به عیسایی که نبوت حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم را انکار کند، ایمان ندارم.» جاثلیق پرسید:« آیا شاهدی وجود دارد که حضرت عیسی به آمدن محمد مژده داده است؟» امام فرمود:« آیا یوحنای دیلمی را قبول داری؟» جاثلیق گفت: « به به، نزدیکترین دوست مسیح.» امام فرمود:« آیا یوحنا نگفت عیسی مرا به دین محمد صلی الله علیه و آله وسلم مژده داد و خبر داد که بعد از او ظهور خواهد کرد؟ و آیا یوحنا این مژده را به یاران خود نگفت؟ و آیا آنها به محمد ایمان نیاوردند؟» جاثلیق گفت:« بله، ولی ما پیامبر عرب نمی شناسیم.»
ادامه دارد.....
منابع:
بحار الانوار، ج 49، ص 173. ح 12.
از عیون اخبار الرضا، ج 1، ص 154-178.
اخبار و آثار حضرت امام رضا علیه السلام ص 600 تا 614.
https://eitaa.com/zandahlm1357
01.mp3
1.67M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
ديده بگشا ای به شهد مرگ نوشينت رضا
ديده بگشا بر عدم ای مستی هستی فزا
دیده بگشا ای پس از سو القضا حسن القضا
دیده بگشا از کرم ، رنجور دردستان علی
بحر مروارید غم ، گنجور مردستان علی
دیده بگشا، رنج انسان بین و سیل اشک و آه
کبر پستان بین و جام جهل و فرجام گناه
تیر و ترکش ، خون و آتش، خشم سرکش ، بیم چاه
دیده بگشا بر ستم در این فریبستان ، علی
شمع شبهای دژم، ماه غریبستان، علی
دیده بگشا، نقش انسان ماند با جامی تهی
سوخت لاله، مرد لیلی، خشک شد سرو سهی
زآگهیمان جهل ماند و جهل ماند از آگهی
دیده بگشا ای صنم ، ای ساقی مستان ، علی
تیره شد از بیش و کم آیینه هستان ، علی
#علی_معلم
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
.......:
@zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
💠 آنان که می خواهند پا در عرصه ی هنر متعهد بگذارند و
خود را نسبت به ایجاد تحول اخلاقی مسئول می دانند، باید بدانند که
اولین شرط کار تزکیه ی نفس است.
شهید مرتضی آوینی/ کتاب تماشاگه راز
.......:
@zandahlm1357
شهید آوینی-چه روزگار شگفتی.mp3
619.5K
📢 صوت | شهید مرتضی آوینی:
⚪️ چه روزگار شگفتی! تاریخ آینده کره ارض بارور حوادثی بس شگفت است...
.......:
@zandahlm1357
lashgar-khooban-06.mp3
2.97M
🎧🎧🎧
#کتاب_صوتی
#دفاع_مقدس
#صوت #شهدا
📚 #لشگر_خوبان ( 6 ) 🔸
📝 خاطرات لشگر غواص عاشورا ؛ اولین شناسایی
📻 نمایشنامه رادیویی 🔹
.......:
@zandahlm1357