eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.5هزار دنبال‌کننده
49هزار عکس
35.7هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😳حضرت زهرا (س) رجعت نمیکنن⁉️ 🤔آیا درسته بعد از ظهور امام زمان عج حضرت زهرا س رجعت نمی کنند⁉️ 🎥کلیپ های یک دقیقه ای پاسخ به شبهات و سوالات پرتکرار🤗 🗣پاسخگو: ✅انتشار در فضای مجازی موجب خشنودی امام زمان (عج) خواهد شد✅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‍ ⁉️ متن شبهه :👇👇👇 نماینده مجلس: برای ارزآوری کلیه خود را به عراقی ها و چینی ها بفروشید و در آمد کسب کنید ✅ پاسخ شبهه:👇👇👇 1️⃣ محمد پاک مهر نایب رییس کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی: موضوع و خبر فروش کلیه شهروندان ایرانی به کشورهای همسایه مثل عراق، روسیه، چین و سایر کشورها به منظور کسب درآمد ارزی از ناحیه اینجانب را تکذیب می کنم و این خبر دروغ و بهتان بوده و چنین مصاحبه ای با این موضوع با بنده صورت نگرفته است و یقینا از طریق مراجع قانونی، لزوم برخورد با منتشر کننده این خبر کذب را پیگیری خواهم کرد.. 2️⃣ متاسفانه برای تخریب اسلام و نظام هر روز شاهد توسل به دروغ و شایعه پراکنی به هر شخصیت مذهبی و سیاسی هستیم: یک روز تهمت به شخصیتهای جهانی چون حضرات محمد (ص) ، امام علی (ع) ، امام حسین (ع) و... روز دیگر به سران مملکت چون مقام معظم رهبری، رئیس جمهور، نمایندگان مجلس و .... و علیرغم فاش شدن اکاذیبشون باز هم به این شایعه پردازی خود ادامه میدهند. 3️⃣ پس بر ماست که حواسمون به این مسائل باشد و هوشیارتر عمل کنیم . https://eitaa.com/zandahlm1357
⁉️متن شبهه:👇👇👇 قرآن اکثریت انسان‌ها را با صفاتی چون نادان، بی‌عقل و بی‌ایمان معرفی کرده ‌است، گویا تنها کسانی که به اسلام گرویده‌اند، انسان یا انسان کامل‌اند و دیگر انسان‌‌ها بی‌شعور و فاقد فهم و درک هستند! حتی در قرآن به برخی از انسانها القابی مانند میمون، سگ و الاغ داده شده و پاره‌ای انسان‌ها از جانوران بدتر شمرده شده‌اند! آیا تمام این القاب بدان سبب نیست که عده‌ای نمی‌خواستند مطیع سخنان بی‌منطق قرآن و پیامبر آن شوند؟! ✅پاسخ شبهه:👇👇👇 1⃣ برخلاف تصور باطلی که قرآن را توهین کننده به انسان معرفی می‌کند، بررسی دقیق و منصفانه نشان می‌دهد که قرآن کریم به "کرامت ذاتی انسان" باور دارد و آن را مبنایی ضروری برای کرامت اکتسابی او می‌داند؛ برخی از خصوصیات انسان که معلول و نتیجۀ کرامت ذاتی اوست عبارتند از مسجود ملائکه(1)، جانشین خداوند در زمین(2)، امانت دار خداوند(3)، دارای روح خدایی(4)، دارای اختیار(5) و ویژگی‌های دیگری(6) که در قرآن برای انسان بیان شده و نشان از جایگاه والای انسان در دیدگاه قرآن دارد. 2⃣آنچه معیار و میزان قضاوت نهایی درباره انسان به حساب می‌آید، همانا کرامت اکتسابی است که در قرآن تحت عنوان "تقوا" (7) از آن یاد شده است؛ از منظر قرآن، کرامت ذاتی بشر هرگز مانع آن نیست که با سوء‌اختیارش راه نادرست را برگزیند و به مانند حیوانات زندگی کند؛ از نگاه قرآن، انسان موجودی است که هم دارای غرایز، امیال و نیازهای حیوانی است و هم استعداد پرواز تا مراتب بلند معنوی را دارد؛ اگر به نیازها و کشش‌های عالی خود پاسخ مناسب ندهد و به تزکیه و تهذیب نفس خویش همت نگمارد، در غرایز و شهوات حیوانی فرو رفته و شاید وجودی گمراه‌تر از حیوان هم پیدا کند. 2⃣چگونه ممکن است قرآنی که پیروان خود را از دشنام دادن منع می کند(8) خود از آن استفاده کند! آنچه تحت عنوان فحاشی های قرآن به منظور سیاه نمایی بر علیه قرآن مطرح است نه فحاشی بلکه "توصیف واقعیت" است؛ قرآن به عنوان آخرين کتاب الهي در پی آن است که خوب و بد، زشت و زیبا و درست و غلط را بیان کند و انسان‌ها را با توصیف وضعیت خودشان، آگاه کرده و معیار انسانیت از غیر آن را بازشناساند چنانکه امیرالمومنین علیه السلام در مواجه شدن با فحاشی سپاهیان خود نسبت به سپاهیان دشمن در جنگ صفین فرمودند: «من خوش ندارم كه شما فحاش باشيد، اگر شما به جاي دشنام، اعمال آنها را توصیف کنید و حالات آنها را یادآوری کنید در سخن به صواب نزدیک تر و براي اتمام حجت بهتر است(9). 📚مطالـعه بیشتـر: https://goo.gl/QpyYsc 📚منبع 1. اعراف، آیۀ۱۱ 3. بقره، آیۀ۳۰ 3. احزاب، آیۀ۷۲. 4. سجده، آیۀ۹. 5. ملک، آیۀ۲، سورۀ کهف، آیۀ۷ و... 6. فطرت خداگرايی، انسان آزاد و امانت دار، دارای وجدان اخلاقی و... 7. حجرات 8. انعام،۱۰۸ 9. تفسير نمونه۳۹۶.۵ https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صفحه #حکایت... https://eitaa.com/zandahlm1357
(64) زبانم لال اگر از رسول خدا(ص) نشنيده باشم! ابو مسلم مي گويد: روزي با حسن بصري و انس بن مالك به در خانه امّ سلمه (همسر رسول گرامي) رفتيم. انس كنار در خانه نشست. من با حسن بصري وارد منزل شديم. حسن بصري سلام كرد و امّ سلمه پاسخ داد. بعد پرسيد: - تو كيستي فرزندم؟ گفت: - من حسن بصري هستم. فرمود: - براي چه آمده اي؟ گفت: - آمده ام حديثي از رسول خدا(ص) درباره علي بن ابي طالب (ع) برايم بگويي. امّ سلمه فرمود: - به خدا قسم حديثي به تو خواهم گفت كه آن را با اين دو گوشم از پيامبر خدا شنيده ام، كر شوم اگر دروغ بگويم! و با اين دو چشمم ديدم، كور شوم اگر نديده باشم! و قلبم آن را به خاطر سپرد، خداوند مهرش بزند اگر گواهي ندهد! و زبانم لال شود اگر از رسول خدا(ص) نشنيده باشم كه ايشان به علي بن ابي طالب (ع) فرمود: يا علي! هر كس روز قيامت در پيشگاه خداوند حاضر شود و ولايت تو را انكار كند، در صف مشركان و بت پرستان قرار مي گيرد. در اين حال، حسن بصري گفت: - الله اكبر! شهادت مي دهم كه حقا علي بن ابي طالب (ع) سرور من و سرور همه مؤمنان است. هنگامي كه از منزل امّ سلمه بيرون آمديم، انس بن مالك به او گفت: - چرا تكبير گفتي؟ حسن بصري حديث امّ سلم را نقل كرد سپس گفت: من از عظمت مقام علي (ع) تعجب كردم و تكبير گفتم. در اين وقت انس بن مالك خادم پيغمبر(ص) خدا اظهار داشت: - اين حديث را رسول خدا(ص) سه يا چهار بار فرموده است.(90) (65) چهار نفريني كه مستجاب شد! مردي كه دو پا و دو دست او قطع شده بود و هر دو چشمش نيز كور بود، فرياد مي زد: - خدايا مرا از آتش نجات بده! به او گفتند: - از براي تو مجازاتي باقي نمانده، باز مي گويي خدايا مرا از آتش نجات بده؟ گفت: - من در كربلا با افرادي بودم، كه امام حسين (ع) كشتند، وقتي امام شهيد شد، مردم لباسهاي او را به تاراج بردند، شلوار و بند شلوار گران قيمتي در تن آن حضرت ديدم، دنياپرستي مرا به آن داشت تا آن بند قيمتي را از شلوار درآورم. به طرف پيكر حسين (ع) نزديك شدم، همين كه خواستم آن بند را باز كنم، ناگاه ديدم آن حضرت دست راستش را بلند كرد و روي آن بند نهاد! من نتوانستم دست آن مظلوم را كنار بزنم، لذا دستش را قطع كردم! همين كه خواستم آن بند را بيرون آورم، ديدم حضرت دست چپ خود را بلند كرد و روي آن بند نهاد! هر چه كردم نتوانستم دستش را از روي بند بردارم، بدين جهت دست چپش را نيز بريدم! باز تصميم گرفتم آن بند را بيرون آورم، صداي وحشتناك زلزله اي را شنيدم! ترسيدم و كنار رفتم و شب در همان جا كنار بدن هاي پاره پاره شهدا خوابيدم. ناگاه! در عالم خواب، ديدم كه گويا محمّد(ص) همراه علي (ع) و فاطمه (س) و امام (ع) را بوسيد و سپس فرمود: - پسرم تو را كشتند، خدا كساني را كه با تو چنين كردند بكشد! شنيدم امام حسين (ع) در پاسخ فرمود: - شمر مرا كشت و اين شخص كه در اينجا خوابيده، دست هايم را قطع كرد. فاطمه (س) به من روي كرد و گفت: - خداوند دست ها و پاهايت را قطع و چشم هايت را كور نمايد و تو را داخل آتش نمايد! از خواب بيدار شدم. دريافتم كه كور شده ام و دست ها و پاهايم قطع شده. سه دعاي فاطمه (س) به استجابت رسيده و هنوز چهارمي آن يعني ورود در آتش - باقي مانده، اين است كه مي گويم: - خدايا! مرا از آتش نجات بده!(91) .......: داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
(66) وداع با حكومت هنگامي كه يزيد، منفور در گذشت. پسرش معاويه به جاي وي نشست. ولي طولي نكشيد از خلافت كناره گيري كرد، و بر منبر رفته و اين چنين سخنراني نمود: - مردم! من علاقه ندارم بر شما رياست كنم و مطمئن هم نيستم. زيرا كه مي بينم شما علاقه اي به خلافت من نداريد. ولي شما گرفتار حكمراني خاندان ما شده ايد و ما نيز گرفتار شما مردميم! جدم معاويه براي به دست آوردن خلافت با علي بن ابي طالب عليه السلام - كه به خاطر سابقه و مقامش به خلافت شايسته بود!!جنگيد و مي دانيد كه مرتكب چه اعمال زشتي شد و شما هم مي دانيد به همراه ايشان چه كرديد و عاقبت نيز گرفتار نتيجه عمل خود شده و به گور رفت، بعد از معاويه، پدرم يزيد عهده دار خلافت شد و خوب كه ايشان چنين كاري را نمي كرد، چون شايستگي خلافت را نداشت. وي كاري كه نمي بايست بكند، انجام داد، جنايتهاي وحشتناكي را مرتكب شد. و فكر مي كرد كه كار خوبي را انجام مي دهد و بالاخره چندان زماني نگذشت كه از بين رفت و آتش فساد او خاموش شد. و اينك رفتار زشتش غم مرگ او را از يادمان برده است. آن گاه گفت: - اكنون من نفر سوم اين خانواده هستم، افراد بي علاقه به خلافت من، بيشتر از افرادي است كه به خلافت من علاقه مند هستند. من هرگز بار گناه شما را به دوش نمي كشم! بياييد خلافت را از من بگيريد و به هر كس كه مايليد بسپاريد! مروان بلند شد و گفت: - شما به روش عمر رفتار كن! پاسخ داد: - به خدا سوگند! اگر خلافت گنجينه اي بود، ما سهم خود را برداشتيم، اگر هم گرفتاري بود، براي نسل ابوسفيان، همين اندازه بس است، و از منبر پايين آمد. مادرش به او گفت: - اي كاش چون لكه حيض مي شدي! - در جواب مادر گفت: - من نيز همين آرزو را داشتم تا ديگر نمي فهميدم خداوند آتشي دارد كه هر معصيت كار و هر كسي را كه حق ديگري را بگيرد، با آن عذاب مي كند.(92) (67) سخنراني عبدالملك مروان در مكه! عبدالملك مروان، خليفه اموي در مكه سخنراني مي كرد. همين كه سخنانش به پند و موعظه رسيد، مردي از ميان جمعيت برخاست و گفت: - بس است، بس است!! شما امر مي كنيد ولي خود عمل نمي كنيد و نهي مي كنيد، اما از كارهاي زشت نمي پرهيزيد، پند مي دهيد ولي پند نمي گيريد. آيا ما از كردار شما پيروي كنيم، يا مطيع گفتار شما باشيم؟! اگر بگوييد پيرو روش ما باشيد، چگونه مي توان از ستمگران پيروي كرد يا به چه دليل ما از گناهكاراني اطاعت كنيم كه اموال خدا را ثروت خود مي دانند و بندگان او را بنده خويش حساب مي كنند؟ و اگر بگوييد از دستورات ما اطاعت نماييد و نصيحت ما را بپذيريد، آيا ممكن است آن كس كه خود را پند نمي دهد، ديگري را نصيحت كند؟ مگر اطاعت از كسي كه عادل نيست جايز است؟ اگر بگوييد، علم را در هر كجا يافتيد بگيريد و نصيحت را از هر كه باشد بپذيريد، شايد در ميان ما كساني باشند كه بهتر از شما سخن بگويند و زيباتر حرف بزنند! از خلافت دست برداريد و نظام قفل و بند را كنار گذاريد تا آنان كه در شهرها در به در گشته اند و در بيابان ها آواره كرده ايد، پيش بيايند و اين خلافت را به طور شايسته اداره كنند. به خدا سوگند! ما هرگز از شما پيروي نكرده ايم و شما را مسلط بر مال و جان و دين خود نساخته ايم تا مانند ستمگران با ما رفتار كنيد ما به وضع زمان خود آگاهيم و منتظر پايان مدت حكومت شما، و تمام شدن همه رنج ها و محنت هاي خود هستيم. هر كدام از شما كه بر سرير حكومت تكيه زند مدت معيني دارد و به زودي پرونده اي كه همه كردار و اعمال كوچك و بزرگ در آن نوشته شده مي خواند و آن وقت خواهد فهميد كه ستمگران چه ظلم هايي روا داشته اند! در اين هنگام، يكي از مأموران مسلح خليفه، پيش آمده و او را گرفت، ديگر از سرنوشت او خبري نشد!(93) .......: داستانهای بحار الانوار https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: 🔶 پوشش اصیل بانوان ایرانی، قبل از اسلام ❓ پوشش اصيل بانوان ایرانی قبل از اسلام چگونه بوده
.......: پوشش اصیل بانوان ایرانی، قبل از اسلام ⁉️پرسش : 👇👇👇 پوشش اصيل بانوان ایرانی قبل از اسلام چگونه بوده است؟ 🔰پاسخ اجمالی:👇👇👇 مطالعه پوشش بانوان دوره های گوناگون تاریخ ایران پیش از اسلام نشان می دهد که زنان ایرانی لباس های پوشیده داشتند و حیا و عفاف خصوصیت ذاتی این زنان حتی پیش از ورود اسلام بوده است. حیا و عفافی که عامل مهمی در پذیرش حکم شرعی «حجاب» بعد از ورود اسلام به ایران بود. در ميان اقوام و تمدن های عهد‌ باستان‌، پوشش زن ايرانی در مقايسه با پوشش تمدن های ديگر کامل تر است. از اين رو، در هـيچ کتيبه ای نمي توان زن ايرانی را‌ با سر برهنه مشاهده کرد‌. در‌ تمامی مواردی کـه از زنان در شاهنامه نام برده شده، سخن از پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و نمونه کامل زنـانگی آنان است‌. مـجسمه ها و نـقش های برجسته و تصاویری که از دوره های مختلف ایران قبل از‌ اسلام برجا مانده، همه نـشان مـی دهد که هم پوشاک مردان و هم پوشاک زنان‌ بلند و گشاد است. در ایران باستان‌ تمام‌ زنان سرپوشی بر سـر داشـتند و این همان روسری یا حجابی است کـه زنـان زرتشـتی حـتی امروز هـم بـرای رفتن به آتشکده‌ از‌ آن استفاده می نمایند. تن پوش های ایرانیان، از جمله پوشش زنان به گونه ای بـوده است که تمام اندام های تن را فرا گرفته و در آن رعایت ادب، وقار و متانت اخلاقی به چـشم‌ می خورد. پاسخ تفصیلی: مطالعه پوشش بانوان دوره های گوناگون تاریخ ایران پیش از اسلام می تواند ابعاد جدیدی از بحث های مربوط به حجاب شرعی را روشن کند. لباس های پوشیده و بعضا روسری های بانوان اقوام مختلف ایرانی – همچنان که خواهد آمد – نشان دهنده حیا و عفاف ذاتی این زنان حتی پیش از ورود اسلام است. حیا و عفافی که عامل مهمی در پذیرش حکم شرعی «حجاب» بعد از ورود اسلام به ایران بود. مرور کوتاهی بر وضعیت پوشش زنان ایرانی مؤید این فرضیه است. پاسخ به شبهات ، شایعات
.......: ادامه مطلب بالا (قسمت ۲ ) زنان و حضور اجتماعی در ایران باستان پرده نشینی و حضور کم اجتماعی، یکی از خصوصیات زنان ایران در عهد باستان بوده است. به گفته مورخین، از زنـان ايرانـی عـهد باستان، اندکي تنديس به‌ جاي‌ مانده اسـت؛ زيرا آنان‌ در‌ زنـدگي اجتماعی شرکت چندانی نداشتند. ويل دورانت، مورخ و فیلسوف آمریکایی نیز در این باره گواهی مي دهد: «زنان طبقات بالاي اجتماعی، جرئت نداشتند که جز‌ در‌ تخت روان روپوش دار، از خانه بيرون بيايند. به آنها اجازه داده نمي شد که آشکارا با مردان اختلاط کنند. در آثار و کتيبه هايی که از ايران باستان بر جاي مانده، صورت‌ هيچ‌ زنی ديده‌ نمي شود».(1) ارزش‌های فرهنگی و معنوی و اخلاقی پوشش زنان در ایران باستان در اکثر اقوام و ملل، حجاب و پوشـش در مـيان‌ زنان‌ رايج بوده است. اين امر در طول تـاريخ، دستخوش تغييرات فـراواني شده و گـرايش های مختلف سياسی، مـذهبی و غيره بر آن تأثيرگذار بوده است. اما در ميان اقوام تمدن های عهد‌ باستان‌، پوشش زن ايرانی در مقايسه با پوشش تمدن های ديگر کامل تر است. از اين رو، در هـيچ کتيبه اي نمی توان زن ايرانی را‌ حتی با سر برهنه مشاهده کرد‌.(2) به طور کلی معنویت گرایی و پایبندی به اخلاق‌ از‌ ویژگی های اصـیل و تمدن ساز مـردم مشرق زمین از جمله ایرانیان است و از این روست که می بینیم پرهیز از بـدن نمایی و عـریانی و میل به حفظ حریم تن و داشتن احساس شرم و عفت صفت مشترک همه‌ جامعه هایی بوده اسـت کـه بـه نحوی دارای معنویت بوده انسان را فقط‌ جسم‌ و تن‌ نمی دانستند.(3) به همین خاطر یکی از نمودهای مـعنویت نیز در ایران در‌ شکل‌ و دوخت لباس مردمانش ظاهر شده است. تن پوش های ایرانیان از جمله پوشش زنان به گونه ای بـوده است که تمام اندام های تن را فرا گرفته و در آن رعایت ادب، وقار و متانت اخلاقی به چـشم‌ می خورد. علاوه بر آن، یکی از بارزترین نمودهای رابطه‌ پوشش و معنویت گرایی‌ و روحیه اخلاقی ایـرانیان باستان، پوششی است کـه خدایان مورد پرستش و الهه های آنها به تن دارند و در حجّاری ها و‌ نقوش به یادگار مانده است. در آثار باقی مانده، خدایان مورد پرستش، فرشتگان و پادشاهان، دارای لباس‌ چین دار و بالاتنه و یـا‌ لباس بلند قبامانند می باشند که تقریبا تمام بدن آنها را پوشیده است.(4) پوشیدگی زن ایرانی در تاریخ ادبی و اساطیری ایران زن ایرانی همواره در تاریخ اساطیری خود دارای پوشش و حجاب بوده و آن را در شمار وظایف‌ خود می دانسته است. شاهنامه فردوسی به عنوان یکی از اصیل ترین مـنابع مـستند تاریخ ایـران، نشانه هایی از پوشش و حجاب برای زنان ارائه می دهد. به طور‌ کلی‌ در‌ تمامی مواردی کـه از زنان در شاهنامه نام برده شده، سخن از پوشیدگی، اصالت، پاکی، راستی و نمونه کامل زنـانگی آنان است‌. زنان‌ شاهنامه‌ تـا زمانی که در این‌ مسیر گام بردارند‌، مورد‌ توجه و تقدیس حکیم طوس و جامعه ایرانی هستند اگر نه منفور و طرد شده اند. در شاهنامه زن خوب و پاک، تقدیس شده و زن‌ بد، بی حیا‌، بی شرم و بی نزاکت‌ و پرده در، مورد نکوهش قرار گرفته است.(5) این نکته را نیز نباید از نظر دور داشت که رعایت این پوشیدگی فقط مختص به محیط های شهری متمدن تر نبوده تا آنجا که در فرهنگ‌ پوشـشی ایـل نشینان نیز نه تنها زنان به حـفظ حجاب و پوشیدن لباس‌های بلند مـلزم بوده اند بلکه مـردان نیز البسه گشاد و ساتر بـه تـن می کردند و حتی بی کلاهی را نیز - که خود کنایه‌ از‌ سربستگی و پیوستگی و در پرده بودن است - برای مردان عیب و عـار مـی شمردند.(6) ادامه پست بعدی👇👇👇 پاسخ به شبهات ،