eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
47.9هزار عکس
34.8هزار ویدیو
1.6هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
صفحه امر به معروف و نهی از منکر .......: @zandahlm1357
چی بگم آخه؟.pdf
2.32M
🔻می‍‍خوای امر به معروف کنی اما نمیدونی چی بگی🤔؟! 🔻عذاب وجدان می‌گیری که نمیتونی حرفی بزنی😔؟! 👈 دیگه نگران نباش یه خبر خوب 😊 📔 جالب «چی بگم آخه؟!» 👌 مجموعه ای از بهترین و 🌷 💠 مختصر | مفید | کاربردی 💠 ✓ جملات کوتاه ✓ به قلم روان و گفتاری ✓ فهرست لمسی ✓ کم حجم این پیام را منتشر کنید... 🍀
⁉️ همسرم یک ساله فوت کرده است و از وی یک فرزند دارم، پدر زنم بارها مرا تهدید به گرفتن مهریه همسرم کرده است که مهریه اش 150سکه است، با وجود اینکه کارگری ساده هستم وقدرت پرداخت مهریه را ندارم آیا پدر زنم حق شکایت دارد و اگر در دادگاه حاضر نشوم حکم جلبم صادر می شود؟ ✅ هر یک از وراث همسر شما به نسبت سهم الارث خود می توانند مهریه مورثشان را از شما مطالبه نمایند. در صورتی که بضاعت پرداخت نداشته باشید، باید ضمن تقدیم دادخواست اعسار، ناتوانی خود در پرداخت یکجا را ثابت کنید و الا در صورت عدم پرداخت، بازداشت خواهید شد. _Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357
📝 تهدید به انتشار عکسهای خصوصی ✏️متاسفانه امروزه پس از پایان رابطه های دوستی یا نامزدی عده ای از آقایان با تهدیدات و حرکات بچه گانه مبنی بر انتشار عکس های خصوصی باعث نابودی چند خانواده میشوند ! شاید اگر خود همین آقایان بدانند که این تهدیدات ساده میتواند منجر به مجازات خود آنها شود، در رفتار خود تغییر ایجاد نمایند ! ✏️در این موارد میتوان نسبت به تهدید یا مزاحمت از فرد خاطی شکایت نمود مجازات تهدید باتوجه به شدت و گستردگی جرم و حسب نظر قاضی، شلاق تا ۷۴ ضربه و یا حبس تا دوسال می باشد. ✏️اگر تهدیدکننده تصاویر را منتشر کند و یا با ساختن پیج های جعلی و کامنتها و ... آبروی طرف مقابل را لکه دار نماید، میتواند با شکایت در دادسرای جرایم رایانه ای و از طریق پلیس فتا پیگیری نماید که مجازات وی حسب مورد حبس یا جزای نقدی می باشد. Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357
⁉️ در یک آپارتمان هشت واحدی زندگی می کنم که لوله های آب همسایه طبقه بالا ما نشتی دارد و نشتی آب موجب آسیب به سقف منزل ما شده است، که بعد از چند روز کشمکش وی را مجاب به تعمیر لوله های آب نمودیم، حال برای جبران خسارت وارد آمده به سقف منزلم چکار باید انجام دهم؟ ✅ طبق قانون تملک آپارتمانها و قانون مدنی و قانون مسئولیت مدنی، مالک هر آپارتمان بایستی هزینه قسمت اختصاصی خویش را بپردازد و هرگاه بر اثر اهمال و تقصیر یکی از مالکین نسبت به تعمیر قسمت اختصاصی خویش، موجبات خسارت و ضرر به دیگری مهیا شود، بایستی خسارت وارده را جبران کند. لذا در این مورد شما با جلب نظر کارشناس جهت تعیین مبلغ ضرر وارده به سقف و تعیین عامل ایجاد خسارت، با مراجعه به شورای حل اختلاف محل و تقدیم دادخواست مطالبه ضرر و زیان نسبت به آن اقدام نمایید. Vakiil https://eitaa.com/zandahlm1357
📓📕📗📘📙📔📒📕 روزگار من (۸۲) من برگشتم سرجام نشستم پشت سرم زینب اینا اومدن و هردو روبه مهمونا ایستادن ... زن عمو ـ به به اینم از عروس و داماد .... ماشاالله چقدر بهم میان ... معصومه خانم ـ خب بچه ها چرا ایستادین بیاین بشینین زینب یه نگاهی به محسن انداخت و بعد رو به همه گفت منو اقا محسن حرفامونو زدیم دوست داریم شما هم حرفای مارو بدونین ... معصومه خانم یه لبخندی زدو گفت دخترم نیازی به دونستن ما نیست که اون حرفا یه چیزی بین خودتونه که رد و بدل شده... نه مامان جان اتفاقا حرفای ما طوری بود که حتما شماها باید در جریان باشین ... اقا محسن میشه شما ادامه بدین... بله حتما... همگی شما از دوستی منو عباس خبر داشتین ... ما مثل برادر بودیم ...نمیخوام زیاد موضوع رو کشش بدم سریع میرم سر اصل مطلب راستش عباس قبل شهادت ،کلامی به من وصیتی کرد و منم بهش قول دادم که حتما بهش عمل کنم .... همه با تعجب پرسیدن چه وصیتی؟؟ احمد اقا ـ پسرم پس چرا تاحالا بهمون چیزی نگفتی؟؟ راستش عموجان منتظر بودم تا وقتش برسه که امشب یه بهونه ای شد تا همتون رو در جریان بزارم .. عباس خیلی نگران همسرش بود و ازم خواست که با فرزانه خانم ازدواج کنم و مراقبشون باشن... با این حرف محسن همه خشکشون زد... منم سرمو انداخته بودم پایین... زن عمو ـ چی میگی پسرم حالت خوبه... بله مادر جان خیلی خوبم الان که همه جریان و میدونن سبک شدم ... من همین جا از پدرو مادر عباس معذرت میخوام که شب خاستگاری دخترشون این حرف و زدم راستش چاره ای نداشتم من اصلا قصدمسخره کردن شمارو نداشتم فقط مراسم امشب یه دفعه ای شد و من قبلش بی خبر بودم... زینب حرف محسن و قطع کرد اقا محسن ما کاملا روی مردانگی و غیرت شما شناخت داریم و خوشحالیم که به وصیت برادرم عمل میکنین ... بابا... مامان... ازتون خواهش میکنم بیاین همگی این شب عباس و خوشحال کنیم ... احمداقاـ پسرم این وصیت فقط کلامی بود یعنی روی کاغذ نوشته نشده... عموجان به من به صورت کلامی گفته شده اما اصل وصیت دست فرزانه خانمه... زینب ـ اقا محسن راست میگن مامان همون نامه ای که دست من بود وصیت داداشم به فرزانه بود... زینب رو به فرزانه کردو گفت: ابجی چرا ساکتی توهم یه چیزی بگوو .... بگوو که همه چی راسته... من در حالی که سرم پایین بود اروم گفتم بله همه چی درسته رفتم تو اتاق و از داخل کیفم وصیت و اوردم و دادم دست احمد اقا.... احمد اقا عینکشو به چشمش زدو با صدای بلند شروع کرد به خوندن.... همه با گریه و ناراحتی گوش میدادن ... وصیت که تموم شد احمد اقا روبه عموم گفت اقا ناصر اگه موافق باشین این وصیت اجرا بشه چون انجامش واجبه.... عمو ـ بله باید به خواسته اون مرحوم عمل بشه ... معصومه خانم بلند شد چادری رو که خانواده محسن برای زینب اورده بودن رو روی سرمن انداخت رومو بوسید و گفت مبارکه دخترم... همه از ته دل راضی بودن اما من به همه گفتم که نمیشه این وسط موضوعی هست که همه بی خبرین شاید با شنیدنش اقا محسن قبول نکنن بازم همه متعجب شدن ... عمو ـ چی دخترم بگوو تا بدونیم... من ... من راستش باردارم ... الان نزدیکه ۳ماهه که بچه عباس و باردارم... معصومه خانم ـ دخترم پس چرا به ما چیزی نگفتی ؟؟. مامانـ حاج خانم فرزانه هم همین تازگیا متوجه این موضوع شد و میخواست بعد جریان خاستگاری بهتون بگه ... معصومه خانم و زینب اومدن سمتمو بغلم کردن و گریه میکردن خدایا شکرت یه یادگار از پسرم برامون مونده... نگاهمو سمت محسن چرخوندمو گفتم خب اقا محسن شنیدین من الان بچه دارم پس بهتره زندگیتوو به پای من خراب نکنین .... شما حسن نیتتونو پیش ما ثابت کردین .... بهتره برین دنبال زندگیتون شما هیچ دینی به گردن ما ندارین... این حرف و زدمو از اتاق خارج شدم... ادامه دارد... نویسنده 📝 انارگل🌹 📝 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 https://eitaa.com/zandahlm1357 📗📘📙📔📕📓📒📘
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 ـ 💥چرا مشکلات من حل نمیشه ؟ ـ چرا شرایط زندگی من، بهتر نمیشه؟ ـ چرا زندگی، یه رویِ خوش به من نشون نمیده؟ 🎤
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
@shervamusiqiirani-6 - تصنیف : شباهنگ.mp3
1.25M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🍂🌺🍂 🌺 ترا من چشم در راهم شباهنگام که می گیرند در شاخ " تلاجن" سایه ها رنگ سیاهی وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم ترا من چشم در راهم. شباهنگام.در آندم که بر جا دره ها چون مرده ماران خفتگانند در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام گرم یاد آوری یا نه من از یادت نمی کاهم ترا من چشم در راهم. 🌺 🍂🌺🍂 🍃🍂🌺🍃🍂🌺 ✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺 🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨✨🌹 ✨✨🌹 ✨🌹 ✨اللَّهُ لا إِلهَ إِلاَّ هُوَ وَ عَلَي اللَّهِ ✨ فَلْيَتَوَکَّلِ الْمُؤْمِنُونَ ✨جز او خدایی نیست و ✨اهل ایمان باید تنها بر اللَّه اعتماد کنند 📚سوره مبارکه تغابن ✍آیه ۱۳ ✨🌹 ✨✨🌹 ✨✨✨🌹 •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ تلاوت مافوق شاهکار جاودانه و پرطرفدار استاد عبدالباسط در به تصویر کشیدن داستان حضرت مریم و عیسی❗️ 🌟 آیاتی از سوره مریم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)