#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
کانال رمان عاشقانه مذهبی (علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان» 🖋 قسمت هشتاد و
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کانال رمان عاشقانه مذهبی ( علوی) رمان «جان شیعه، اهل سنت... عاشقانه ای برای مسلمانان»
🖋 قسمت نود
روز تولد امام رضا (علیهالسلام) که مجید برای ما یک بشقاب شیرینی آورد و روز اربعین که به نیت من یک ظرف شله زرد نذری گرفته و با دنیایی از حیا و محبت به در خانهمان آورده بود! طعمی که نه از جنس این دنیا که شبیه طعامی آسمانی در خاطرم مانده و امشب با خوردن این بامیه، باز زیر زبانم جان گرفته بود. حالا دقایقی میشد که مجید به تماشای چشمان غرق در رؤیایم نشسته و من متوجه نگاهش نشده بودم که سرانجام صدایم زد: «الهه!» و تا نگاهم به چشمان منتظرش افتاد، لبخندی زد و پرسید: «به چی فکر میکردی؟»
در برابر پرسش بیریایش، صورتم به خندهای ملیح باز شد و پاسخ دادم: «نمیدونم چرا، ولی تا این بامیه رو خوردم یاد اون روز افتادم که یه بشقاب شیرینی برامون اُوردی... راستی اون روزی رو که برای من شلهزرد گرفته بودی، یادته؟» از شنیدن این جملات لبریز از عطر خاطره، به آرامی خندید و با صدایی سرشار از احساس پاسخ داد: «مگه میشه یادم بره؟ من اون روز شلهزرد رو فقط برای تو گرفته بودم... از وقتی اون ظرفو از تو سینی برداشتم تا وقتی دادم به تو، هزار بار مُردم و زنده شدم! آخه نمیدونستم چه برخوردی میکنی. میترسیدم ناراحت شی...»
از تکرار لحظات به یادماندنی آن روز، دلم غمدیدهام قدری به وجد آمده و گوشهایم برای شنیدن بیقراری میکرد و او همچنان میگفت: «یه ده دقیقهای پشت در خونهتون وایساده بودم و نمیدونستم چی کار کنم! چند بار دستم رو بردم بالا که در بزنم، باز پشیمون شدم... راستش دیگه منصرف شده بودم و داشتم بر میگشتم که خودت درو باز کردی و اومدی بیرون!» به اینجا که رسید صورتش مثل ماه درخشید و با شوری عاشقانه ادامه داد: «وقتی خودت از در اومدی بیرون، نمیدونستم چی کار کنم! نمیتونستم تو چشمات نگاه کنم! همه تنم داشت میلرزید!» سپس به چشمانم دقیق شد و با صدایی که از باران عشقش نَم زده بود، زمزمه کرد: «الهه! نمیدونم چرا هر وقت تو رو می دیدم همه تنم میلرزید!» خندیدم و با نگاه مشتاقم ناگزیرش کردم تا اعتراف کند: «وقتی شلهزرد رو از دستم گرفتی و برگشتم بالا، تا شب به حال خودم نبودم! آخه من عهد کرده بودم تا آخر ماه صفر صبر کنم، ولی دیگه صبر کردن برام سخت شده بود!» و بعد مثل اینکه احساس گرمی در دلش جان گرفته باشد، هلال لبخند در آسمان صورتش ظاهر شد و با لحنی لبریز ایمان ادامه داد: «اون روز تا شب همش پای تلویزیون نشسته بودم و پخش مستقیم کربلا رو میدیدم!»
انگار یادش رفته بود که مقابل یک اهل تسنن نشسته که اینچنین از پیوند قلبش با کربلا میگفت: «فقط به گنبد امام حسین (علیهالسلام) نگاه میکردم و باهاش حرف میزدم! میگفتم من به خاطر شما صبر میکنم و خودتون کمکم کنید تا بتونم دَووم بیارم!» محو چشمانش شده بودم و باز هم نمیتوانستم باور کنم که او چطور از پشت تصویر مجازی تلویزیون و از پس کیلومترها فاصله با کسی سخن میگوید که چهارده قرن پیش از دنیا رفته است و عجیبتر اینکه یقین دارد صدایش شنیده شده و دعایش به اجابت رسیده است! همان اعتقاد غریبی که از من هم میخواست تا به حقیقتش ایمان آورده و شفای مادرم را از این دریچه تازه طلب کنم!
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#کارگاه_انصاف ۳۳ ▫️ هلاککنندهترین بیانصافیها؛ بیانصافی در حق زیردستانی است که بخاطر برتریجویی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کارگاه انصاف_34.mp3
10.99M
#کارگاه_انصاف ۳۴
▫️"مهربانها "برای رسیدن به انصاف، آمادهاند!
اما دست "بیخیالها" هرگز بدان نخواهد رسید.
💥اگر گرسنگی، درد، مصیبت، بیماری، و گرههای دیگران آزارمان نمیدهد؛ تا انصاف فاصلهای از فرش تا عرش داریم.
#استاد_شجاعی 🎤
2523352.mp3
5.44M
◾️#شهادت_حضرت_علی_علیه_السلام
🌴🕯 بابا علی پیشم بمون
🌴🕯بدون تو سخته برام
🎙 سید مجید بنی فاطمه
🌙
- ناشناس.mp3
3.95M
🎵 تلاوت جزء 20 قرآن کریم با صدای استاد معتز آقایی (تند خوانی)
حرف های من و خدا_۲٠.pdf
274.2K
`🔖 حرفهای من و خدا
یا عَفُوّ 🌟
سحر بیستم_یا عفو.mp3
9.18M
#حرفهای_من_و_خدا
🌟 پرسهای شاعرانه حوالیِ یک اسم از أسماء جوشن کبیر ....
سحر بیستم ؛ اسم شریف #یا_عفو
اسرار روزه _14.mp3
11M
#اسرار_روزه ۱۴
⚜حکمت، مایهی روشنیِ مسیرِ زندگی انسان است؛ که محل دریافت آن، عقل نیست؛
✓ بلکه "حکمت" توسط "قلب" دریافت میشود!
✘ پرخوری، درب قلب انسان را بروی حکمت میبندد... چرا؟
#استاد_شجاعی 🎤
#راهکارهای_شبهای_احیا
دومین شب احیاست. در این شبها، همین قرآن را پیش رو و روی سر گرفتن، همه حکمت دارد. همهی اینها اثر دارد.
قرآن را پیش رو میگیری، همان قرآنی که تا به حال بسته بود، روی طاقچه بود، به آن بیتوجهی کردی، از مسیری که قرآن برایت در نظر گرفته منحرف شدی.
حالا امشب قرآن را باز میکنی و میگویی من میخواهم روشم را صحیح کنم. روشی که سبب شده از صراط مستقیم و از دایرهی انسانیت خارج شوم. حالا اینجا آمدهام، بهسوی خدا برگشتم. میخواهم خودم را اصلاح کنم. میخواهم صحیح حرکت کنم. عمل صالح انجام دهم. این قرآن را من پیش رو گرفتم یعنی میخواهم از این به بعد تابع این راه و روش انسانیزیستن باشم و این روش را در روحم پیاده کنم.
این خودش تعهدی به خداست، نباید روز بعد قرآن را ببندیم تا سال بعد!
چند سال است ماه رمضان و شبهای احیا را پشت سر گذاشتیم ولی فهم و درک و بینش ما همان است و هیچ تغییری حاصل نشده. درحالیکه باید پشت همهی اینها نیت تقرب باشد.
نماز بدون نیت تقرب باطل است، روزه و حج و جهاد هم همینطور. باید نیت تقرب داشته باشید یعنی من بهوسیلهی این عمل دارم خودم را به خدا نزدیک میکنم. می خواهم وارد خیل بندگان خدا شوم بندگانی که ذرهای خواست غیر خدا در قلبشان نیست.
#راهکارهای_شبهای_احیا
این سرِنخ را به شما بدهم؛ بر روی حقوق خیلی تمرکز کنید.
چیزهایی که حتماً در تقدیرات تأثیر دارد حالا از حق؛ شما خدا را در نظر بگیرید، حقّ خدا، حقّ حجّت خدا امام زمان ارواحنافداه، حقّ معلّم و استاد روحی که به گردن ما حقّ داشته و دارد، حقّ والدین، حقّ همسر و فرزندان، حقّ همسایه.
روی این حقوق، و بروید ببینید چه حقوقی به گردن ما بوده و هست، آیا واقعا آن حقوق را پرداخت کردیم؟ متعهّد بودیم؟ چگونه عمل کردیم؟
خیلی اثر دارد.
#راهکارهای_شبهای_احیا
فکر کنیم ببینیم کوتاهیهای ما کجا بوده، که قطعاً یکی از کوتاهیهای عمدهای که همهی ما داشتیم، کوتاهی در مورد امام زمان ارواحنافداه و حقِّ ایشان بوده است. چون ما آنطوری که شایسته بوده این حق را نپرداختیم، روی آن ایستادگی نکردیم و عمل ننمودیم.
لذا باید این روزها، خیلی از امام زمان ارواحنافداه عذرخواهی و طلب عفو و بخشش کنیم. که اصل آن همین است.
انسان در جایی، یک گوشهای کاری کرده خدا هم بخشنده و مهربان است، میبخشد. انشاءاللّه که استغفار هم کردید.
آن چیزی که خیلی مهمّ است و در تعیین سرنوشت ما بسیار مؤثّر است، این است که میبینند؛ امسال که گذشت، شما با امام زمان ارواحنافداه چکار کردی؟
چقدر به عهد خودت وفا کردی؟
چقدر روی عهد و پیمانی که بسته بودی، ایستادی؟
آیا باعث شدی که ظهور جلو بیفتد؟
میگویند: آفرین، احسنت، خوب عمل کرده. عملکرد، فعّالیّت و دعا کردن، خودسازی، ترویج نام امام زمان ارواحنافداه، اینها سبب شد که فرج امام زمانش این چند سال جلو بیفتد، حتّی این چند لحظه جلو بیفتد.
این شخص از ماست.
ولی یکوقت انسان میبیند لفظ سالک بودن را روی خودش گذاشته و یدک میکشد، ولی عملش جلوی فرج را گرفته و به تأخیر انداخته است.
اعمال ما خیلی مؤثّر است. دقّت کنید.
این عمل شخص موجب شده که فرج به تأخیر افتاده، حالا باید با او چکار کنند؟!
در زمرهی دوستان باشد یا در زمرهی دشمنان؟
تکلیف او خیلی سخت میشود.
لذا برّرسی کنیم از آن اعمالی که مرتکب شدیم و باعث شدیم که جلوی فرج را بگیریم؛ غفلت ما، سهل ما، مسامحه و اشتباه ما هرچه که بوده، اینها را در این ماه میهمانی، ماهی که درِ رحمت خدا باز است، درِ رحمت خاصّهاش، مغفرت و برکت خدا، همهی اینها لحظه به لحظه بارش میکند، از این غافل نباشیم.
🤲 اعمال مشترک شب های #قدر و اعمالمخصوص شب بیست و یکم ماه مبارک رمضان
یا علی امشب چه خوش با من مدارا می کنی
شد شب قـدر و تو خود، دردم مداوا می کنی
در کنار ذکر حقّ و جوشن و احیای شب
با نماز و سجده ات دل را مصفا می کنی
#فزٺ_و_رب_الڪعبہ🥀
#شب_قدر🌙
#شهادت_امام_علی(ع)🥀
https://eitaa.com/zandahlm1357
CQACAgQAAx0CVBp6RAACE81gjWCAImcjBI-3bbRBmChG_EKZswAClAkAAqN96FEFhFnNHWJeCB8E.mp3
8M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴حیدر داری میری و کوچه خیس بارونه
🌴حیدر نگاه کن دل آسمون چه گریونه
🎤 #مهدی_اکبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
CQACAgQAAx0CVBp6RAACE85gjWCAuJhuxNNIzqi2QmhxJ4dcQAACVwkAAu-1aVAzEHcMkZDIzR8E.mp3
1.8M
🌙 #شب_قدر
♨️چه کنیم #شب_قدر را درک کنیم؟
👌 #سخنرانی بسیار شنیدنی
🎤حجت الاسلام #عالی
📡حداقل برای☝️نفر ارسال کنید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
CQACAgQAAx0CVBp6RAACE9BgjWCAXKWFpflOWIvtsc2XfuxEnwACXQkAAu-1aVBIr_IuRlBe-B8E.mp3
12.11M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴سحر بود و صدای نفس خسته ی یک مرد
🌴که آرام در آن کوچه به روی لب خود زمزمه میکرد
🎤حاج #حسن_خلج
https://eitaa.com/zandahlm1357
⏯
CQACAgQAAx0CVBp6RAACE9FgjWCAtOKrUBjrlJOiL6HutBv8vQACXgkAAu-1aVC5kJr32dlYsh8E.mp3
8.17M
🔳 #شهادت_امام_علی(ع)
🌴 #شب_قدر و شب وصل
🌴 شب دیدار یار آمد
🎤 #میثم_مطیعی
https://eitaa.com/zandahlm1357