مأمون از چه شرافتى برخوردار بود كه بگوييم كشتن امام با خلق وخوى وى ناسازگار بود. آيا كشتن آن همه افراد مگر منافاتى با مهر و محبتش داشت كه پيوسته نسبت به آنان ابراز مى داشت. بنابراين، مهرورزيش نسبت به امام نيز هيچ گونه منافاتى با قتلش نمى توانست داشته باشد.
اما اين كه علويان رابزرگ مى داشت علت را خود در نامه اى كه به عباسيان نوشته، چنين بيان مى دارد كه اين بزرگ داشت جزئى از سياست وى به شمار مى رود. لذا پس از درگذشت امام (ع) ديگر لباس سبز راكه ويژه علويان بودنپوشيد، هفت تن از برادران امام را به قتل رسانيد و به فرمانروايان خود در هر نقطه اى دستور داد كه به دستگيرى علويان بپردازند.
اما سخن احمد امين كه نوشته علويان بر ضدّ مأمون بسيار
قيام كرده بودند، ادّعايى است كه هرگز صحّت ندارد. زيرا در تاريخ حتى نام يك قيام پس از درگذشت امام رضا (ع) ثبت نشده به جز قيام « عبدالرحمن بن احمد » در يمن كه انگيزه اش را همه مورّخان ظلم كارگزارن خليفه نوشته اند، و همچنين شورش برادران امام (ع) كه به خونخواهى وى برخاسته بودند.
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️حکایتی شنیدنی از عیادت امام رضا علیه السلام از یک مومن
#حضرت_آیت_الله_بهجت
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇 شما فرمودید که براے ظهور باید معرفتمون رو بالا ببریم و چله و دعا بدون معرفت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
امام زمان (عج) در زمان ظهور و حکومتشون با چه زبانی با مردم جهان صحبت خواهند داشت؟؟ با هر قوم به زبان خودشون؟؟ چطوری میشه؟
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
☝️🏻خُب ما در روایات داریم که امام به همهی زبانها آگاه هست.
💠بعد امام هم که قرار نیست برود تک تک شهرها و کشورها سر بزند امام والی می فرستد همانطور که ✨حضرت علی (ع) این کار را می کرد. برای هر چند کشور یک فرمانده می فرستد امام، حالا چه از آن 313 نفر باشند چه از افراد دیگری باشند.
👈🏻ولی علی ایحال اینها جزئیات بحث ظهور است و در بحث جزئیات نمی شود اظهار نظر کرد، اما امام به همه زبانها مسلط است و ما روایات متعدد در این زمینه داریم.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
ارتباط امام حسین و امام مهدی.pdf
579.4K
📚 بروشور زیبا و پرفایده " ارتباط ماه #محرم با #امام_زمان (عج) "
👌 تهیه شده در بنیاد مهدویت کشور
👈 هم بخوانید و هم نشر دهید
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍حاج قاسم سلیمانی:
ما بزرگترین پیروزی برای خودمان این را میدانیم که تبعیت از امام کردیم. ما ضرر نکردیم هیچ...
ما اگر ناراحتی داریم به خاطر ناراحتی امام است. ما میخواستیم اماممان حرفش به همه کرسیهای دنیا، زنده و والا باشد.
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
خدا خر را شناخت که شاخش نداد. خدا را شکر که فلانی توانایی اش را ندارد و گر نه بلایی به سر همه میآو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خدا خطا میبیند عطا قطع نمی کند.
با اینکه خدای مهربان خطای بندگان را میبیند ولکن درِ رزق و روزی را نمی بندد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
صفحه
من نهج البلاغه میخوانم
https://eitaa.com/zandahlm1357
🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_167
و قال عليهالسلام
الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ.
امام عليه السلام فرمود:
خودپسندى مانع (بزرگ) ترقى است.
شرح و تفسير
مانع بزرگ ترقى
امام عليه السلام در اين گفتار حكيمانه اشاره به يكى از مهمترين آثار سوء اعجاب به نفس كرده مىفرمايد:«خودپسندى مانع (بزرگ) ترقى است»؛ (الْإِعْجَابُ يَمْنَعُ الِازْدِيَادَ) .
ريشۀ خودپسندى حب ذات افراطى است. آنگونه كه انسان نقطههاى مثبت خود را بزرگتر از آنچه هست مىبيند و نقطههاى ضعف را هيچگاه نمىبيند و يا كمتر از آنچه هست مىبيند و در واقع خودپسندى و اعجاب به نفس يكى از حجابها و موانع شناخت و معرفت است.
نخستين اثر آن اين است كه انسان را از پيشرفت و تكامل باز مىدارد، زيرا انسان تا زمانى كه خود را ناقص مىبيند، براى پيشرفت تلاش مىكند. آن روز كه خود را كامل دانست متوقف مىشود.
در حكمت ٣٨ و همچنين ١٥٠ نيز اشارهاى به آثار سوء اين رذيلۀ اخلاقى شده بود تا آنجا كه امام عليه السلام در حكمت ٣٨ فرمود:
«وَ أَوْحَشُ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ؛ بدترين تنهايى خودبينى است».
اثر سوء ديگر همان است كه در بالا اشاره شد: افراد خودپسند دوستان خود را از دست مىدهند و در زندگى تنها و منزوى مىشوند، زيرا لازمۀ خودپسندى خودبرتربينى و فخرفروشى است و اين چيزى است كه مردم آن را تحمل نمىكنند. در روايات اسلامى اشارات گستردهاى به آثار سوء عُجب شده است؛ در حديثى امام صادق عليه السلام مىفرمايد:
«إنَّ اللّهَ عَلِمَ أنَّ الذَّنْبَ خَيْرٌ لِلْمُؤمِنِ مِنَ الْعُجْبِ وَ لَوْ لا ذلِكَ ما ابْتُلِىَ مُؤْمِنٌ بِذَنْبٍ أبداً ؛خدا مىداند كه (حتى) گناه براى مؤمن از عُجب بهتر است (زيرا گناه، او را به نقايص خود آشنا مىسازد و به درگاه خدا مىرود، توبه مىكند و راه تكامل را مىپويد) و اگر چنين نبود هيچگاه مؤمن به گناهى آلوده نمىشد». ١
در حديث ديگرى از همان امام عليه السلام مىخوانيم:
«مَنْ دَخَلَهُ الْعُجْبُ هَلَكَ ؛كسى كه گرفتار خودپسندى شود هلاك مىشود». ٢
از ديگر آثار سوء عُجب و خودپسندى اين است كه گاه اعمال زشت خود را نيك و صفات رذيلۀ خويش را حسنه مىپندارد و اين بلاى بزرگى براى او مىشود؛ نه به اصلاح خويشتن مىپردازد و نه از گناهان خود توبه مىكند.
باز در حديث ديگرى از آن حضرت آمده است:
«الرَّجُلُ يَعْمَلُ الْعَمَلَ وَهُوَ خائِفٌ مُشْفِقٌ ثُمَّ يَعْمَلُ شَيْئاً مِنَ الْبِرِّ فَيَدْخُلُهُ شِبْهُ الْعُجْبِ بِهِ فَقالَ هُوَ فى حالِهِ الْاُولى وَ هُوَ خائِفٌ أحْسَنُ حالاً مِنْهُ فى حالِ عُجْبِهِ ؛انسان گاهى عملى انجام مىدهد و از آن بيمناك و ترسان است (چون مىداند يا احتمال مىدهد كار خلافى بوده) سپس كار نيكى انجام مىدهد و عُجب پيدا مىكند. امام عليه السلام فرمود: اين شخص در حالت اول كه خائف است حالش بهتر از حالت دوم است كه اعجاب به نفس دارد». ٣
در ذيل حكمت ٤٦ نيز احاديثى در اين باره آوردهايم.
نقطۀ مقابل عُجب خودكمبينى و تواضع و فروتنى است كه سبب مىشود انسان در صدد اصلاح خويش و رفع نقائص از وجود خود برآيد و به يقين خداوند به چنين بندگانى نيز كمك خواهد كرد.
سعدى در اين زمينه مثال زيبا و پرمعنايى زده است:
يكى قطره باران ز ابرى چكيد خجل شد چو پهناى دريا بديد
كه جائى كه درياست من كيستم گر او هست حقا كه من نيستم
چو خود را به چشم حقارت بديد صدف در كنارش به جان پروريد
سپهرش به جايى رسانيد كار كه شد نامور لؤلؤ شاهوار
بلندى از آن يافت كو پست شد دَرِ نيستى كوفت تا هست شد
اين سخن را با سخنى از رسول اكرم صلى الله عليه و آله خاتمه مىدهيم: يكى از وصاياى آن حضرت به على عليه السلام اين بود:
«يا عَلِيُّ ثَلاثٌ مُهْلِكاتٌ شُحٌّ مُطاعٌ وَ هوىً مُتَّبَعٌ وَ إعْجابُ الْمَرْءِ بِنَفْسِهِ ؛سه چيز است كه انسان را هلاك مىكند بخلى كه انسان از آن پيروى كند و هواى نفس كه شخص در برابر آن تسليم گردد و اعجاب به نفس».
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صفحه
گلدان من🌳🌳🌳🌳
با ما همراه باشید👇👇👇
.......:
@zandahlm1357
آموزش نگهداری گل آپارتمانی و کاکتوس:
بابا آدم یا فیلگوش
به عبارتی آلوکازیا گیاهی است با برگ های درشت و بزرگ و سبز . در شمال ایران کنار برکه ها و آبگیر ها وجود دارد
در داخل خانه ها بهتر است در محل نیمه روشن با دمای بالا نگهداری شود.نیاز آبی متوسطی دارد به آبپاشی برگها یا رطوبت محیط نیاز دارد
https://eitaa.com/zandahlm1357
فصل هشتم : در حقوق فقيران و ضعيفان و مظلومان و پيران و اصحاب و آداب معاشرت ايشان
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه فقراءِ مؤ منان چهل سال پيش از توانگران ايشان در بهشت متنعم ميشوند، پس فرمود كه براى تو مثلى بزنم مثل فقير و غنى مثل دو كشتى است كه بعشارى بگذارند، كشتى خالى را زود روانه ميكنند، نگاه نميدارند و كشتى پر از بار را براى حساب نگاه ميدارند.
در حديث ديگر فرمود هر چند ايمان بنده زياد ميشود، تنگى روزيش بيشتر ميشود، فرمود كه اگر نه اين بود كه مؤ منان الحاح و مبالغه در دعاى طلب روزى ميكردند، هر آينه ايشان را بحال تنگ تر از آنچه دارند ميانداخت .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه فقر و درويشى امانتى است از خدا نزد خلقش پس هر كه آنها را پنهان دارد، حق تعالى او را مثل ثواب كسى بدهد كه روزها روزه باشد وشبها بنماز ايستاده باشد، هر كه آنها را اظهار كند، نزد كسيكه قادر باشد بر برآوردن حاجت او و نكند، بتحقيق كه آن فقير را كشته است ، نه بشمشير و نيزه بلكه بآن جراحتى كه در دل او كرده است .
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه حق تعالى در روز قيامت خطاب ميفرمايد با فقراءِ مؤ منان مانند كسى كه معذرت طلبد و ميگويد، بعزت و جلال خودم سوگند مى خورم كه شما را در دنيا فقير نگردانيدم ، براى خوارى شما نزد من و امروز خواهيد ديد كه با شما چه خواهم كرد، هر كه در دنيا بشما نيكى كرده است دستش را بگيريد و داخل بهشت كنيد، پس يكى از ايشان گويد پروردگارا اهل دنيا زنان خوشرو داشتند، جامه هاى نرم پوشيدند، وطعامهاى نيكو خوردند، در خانه هاى نيكو سكنى كردند، بر اسبان نفيس سوار شدند، پس امروز بما هم مثل آنها عطا فرما پس حقتعالى فرمايد كه بهريك از شما دادم مثل هفتاد برابر آنچه بجميع اهل دنيا داده ام از اول دنيا تا آخر دنياد.
در حديث ديگر فرمود مرد مالدارى كه جامه هاى پاكيزه پوشيده بود، بنزد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم آمد ونشست پس مرد پريشانى كه جامه هاى چركين پوشيده بود آمد و بر پهلوى او نشست آن مال دار جامه خود را از زير ران او كشيد حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم فرمود آيا ترسيدى كه از فقر از چيزى بتو برسد؟ گفت نه فرمود ترسيدى كه از توانگرى تو چيزى باو برسد؟ گفت نه فرمود ترسيدى كه جامه هايت چركين شود؟ گفت نه فرمود كه پس چرا چنين كردى ؟ گفت يا رسول اللّه مرا همنشين بدى هست از نفس شيطان كه هر بدى را براى من زينت ميدهد و هر نيكى را در نظرى من بد ميكند و من بتدارك آنچه كردم نصف مال خود را باو مى بخشم ، حضرت پريشان را خطاب كرد كه قبول ميكنى ؟ گفت نه توانگر گفت چرا قبول نميكنى ؟ گفت ميترسم مثل تو شوم .
در حديث ديگر منقول است كه آن حضرت بشخص پريشانى فرمود آيا ببازار ميروى و ميوه هاى و چيزهاى نفيس ميبينى كه قادر برخريدن آنها نباشى ؟ گفت بلى فرمود هر چيزى كه ببينى و قدرت بر خريدن آن نداشته باشى حسنه براى تو نوشته مى شود.
در حديث ديگر حسن از آنحضرت منقول است كه در روز قيامت گروهى از مردم برخيزند وبيايند تا در بهشت پس ملائكه بايشان گويند كه شما كيستيد؟ گويند مائيم فقيران ، ملائكه گويند پيش از حساب آمده ايد كه ببهشت رويد؟ جواب گويند، كه چيزى بما نداده ايد كه ما را بر آن حساب كنيد، حق تعالى فرمايد كه راست ميگوئيد، برويد به بهشت .
از حضرت امام موسى عليه السّلام منقول است كه حق تعالى ميفرمايد كه من اغنيا را توانگر نگردانيده ام ، براى آنكه ايشان گرامى بودند بر من و فقيران را بى چيز نكرده ام براى خوارى ايشان نزد من وليكن توانگران را امتحان كرده ام بفقيران و اگر فقيران نمى بودند، توانگران هرگز مستوجب بهشت نمى شدند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هر كه ذليل و حقير شمارد مؤ منى را براى پريشانى او حق تعالى او را در حضور جميع خلايق در قيامت رسوا كند.
در حديث صحيح از آنحضرت منقول است كه حق تعالى ميفرمايد مهياى جنگ من باشد كسيكه آزار كند بنده مؤ من مرا و بايد كه ايمن باشد از غضب من كسيكه گرامى دارد، بنده مؤ من مرا و اگر از ميان مشرق تا مغرب نباشد مگر يك مؤ من يا امام عادل هر آينه بعبادت ايشان مستغنى شوم از جميع آنچه خلق كرده ام در زمين و هر آينه هفت آسمان وهفت زمين بايشان بر پا باشد و بگردانم از براى ايشان از ايمان ايشان اينست كه محتاج بمونس ديگر نباشند.
در احاديث معتبره بسيار منقول است كه حق تعالى ميفرمايد، هر كه دوستى از دوستان مرا خوار گرداند، چنانست كه بر روى من بجنگ ايستاده است ، من بسيار زود يارى ميكنم دوستان خود را.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه ذليل ترين مردم كسى است كه مردم را خوار گرداند.
در حديث ديگر فرمود هر كه مؤ منى را ذليل كند، خدا او را ذليل كند، و فرمود كه حقتعالى مؤ من را از عظمت و جلال و قدرت خود آفريده است ، پس هر كه بر او طعن كند، يا سخن او رد كند بر خ
دا رد كرده است .
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام منقول است كه : حقير مشماريد ضعيفان برادران خود را كه هر كه مؤ منى را حقير شمارد خدا او را با آن مؤ من در بهشت جمع نكند، مگر آنكه توبه كند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه : بسا ژوليده موى گرد آلوده كه دو جامه كهنه پوشيده باشد، اگر بر خدا قسم دهد قسمش را رد نكند.
حضرت صادق عليه السّلام فرمود كسيكه با مردم استهزا كند در محبت ايشان طمع نداشته باشد، فرمود كه حقير مشماريد مؤ من فقيرى را كه هر كه حقير شمارد مؤ من فقيرى را يا استخقاف او كند، خدا او را حقير شمارد و پيوسته با او در غضب باشد تا توبه كند.
از حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام منقول است كه حلال نيست مسلمان را كه مسلمانى بترساند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هر كه اعانت كند بر آزار مؤ من ببينم كلمه در روز قيامت در ميان دو چشمش نوشته باشد، كه نااميد است از رحمت الهى .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه گرامى دارد برادر مؤ من خود را بيك كلمه از روى لطف يا حاجت او را بر آورد، يا غمى از او بردارد، پيوسته رحمت الهى بر سر او سايه انداخته باشد، تا در كارسازى و مهربانى برادر مؤ من باشد، پس فرمود كه مؤ من را براى اين مؤ من ميگويند كه مردم در جان ومال خود از او ايمنند، مسلمان كسى است كه مردم از دست و زبان او سالم باشند و مهاجر كسى است كه از گناهان هجرت كند، هر كه مؤ منى را دستى بزند كه او را بآن سبب ذليل كند، يا طپانچه بر روى او بزند يا چيزى كه نخواهد نسبت باو بجا آورد ملائكه پيوسته او را لعنت كنند، تا او راضى كند و توبه كند پس زينهار كه تعجيل مكنيد، در آزار مردم شايد كه او مؤ من باشد و شما ندانيد و صبر و آهستگى و هموارى بكنيد، كه هيچ چيز نزد خدا بهتر از نرمى و آهستگى نيست .
در حديث ديگر فرمود هر كه طپانچه بر روى مسلمانى بزند حقتعالى در روز قيامت استخوانهايش را از هم بپاشد، دست در گردن غل كرده محشور شود تا داخل جهنم شود، مگر آنكه توبه كند.
در حديث معتبر ديگر فرمود كه دشنام دادن مؤ من گناه بزرگست و با او جنگ كردن كفر است ، غيبت او كردن نافرمانى خدا است .
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هر كه بترساند مؤ منى را بصاحب حكمى كه آزارى باو برساند و نرساند او در آتش است ، اگر بترساند و آزار باو برساند با فرعون وآل فرعون باشد در آتش .
در احاديث معتبره از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه بكشد كسى را كه قصد كشتن او نكند، بزند كسى را كه قصد زدن او نكند، ملعونست بلعنت خدا گرفتار شود.
در حديث ديگر فرمود بحق خداونديكه جانم در قبضه قدرت او است كه اگر اهل آسمانها و زمين همه جمع شوند بركشتن مؤ منى يا راضى شوند بكشته شدن او همه را حقتعالى داخل جهنم كند و بحق آن پروردگارى كه جانم بدست قدرت او است ، كه هيچكس كسى را بناحق تازيانه نميزند، مگر آنكه در جهنم مثل آن تازيانه راميخورد و فرمود هر كه نظرى كند بمؤ منى كه او را با آن نظر كردن بترساند، خدا او را بترساند در روزيكه بجز او پناهى نباشد، او را در صورت مورچه محشور گرداند.
از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام منقول است كه لعنتى كه از دهان شخصى بيرون مى آيد ميگردد اگر صاحبش را بيايد آنجا قرار ميگيرد، اگر نه بگوبنده اش برميگردد.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه طعنى بكند در روى مؤ منى بميرد ببدترين مردنها سزاوار است ، كه عاقبتش بخير نباشد.
در حديث ديگر منقول است كه شخصى بآنحضرت عرض كرد كه چه ميفرمائيد در امر مسلمانى كه مسلمان ديگر بديدن او بيايد و او در خانه باشد، پس رخصت بطلبد و او را رخصت ندهد كه داخل شود، بيرون نيايد فرمود هر مسلمانيكه بديدن مسلمانى بيايد يا پس كارى بيايد او در خانه باشد و او را رخصت ندهد، و بيرون نبايد پيوسته در لعنت خدا باشد تا بيكديگر ملاقات كنند.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هر مؤ منى كه ميان او و مؤ منى حجاب باشد كه باو نتواند رسيد، حق تعالى در قيامت ميان او و بهشت هفتاد هزار حصار قرار دهد، كه غلظت هر حصارى هزار ساله راه باشد.
در حديث ديگر از حضرت امام رضا عليه السّلام منقول است : در زمان بنى اسرائيل چهار نفر از مؤ منان بودند، پس سه نفر ايشان در خانه در خانه مجتمع بودند، براى گفتگوئى و چهارم آمد بدر آن خانه و در زد غلام بيرون آمد پرسيد، كه مولاى تو كجاست گفت در خانه نيست آن شخص برگشت وغلام رفت ، بمولاى خود گفت كه فلان شخص آمد و پرسيد كه مولاى تو كجاست ، گفتم كه در خانه نيست آن شخص برگشت ورفت مولا ساكن شد و پروائى نكرد و غلام را ملامت نكرد، كه چرا چنين كردى و از برگشت آن مرد آزرده نشدند هيچيك از ايشان و مشغول سخن خود شدند، روز ديگر باز آنمرد بامداد بنزد ايشان آمد ديد كه ايشان از خانه بيرون آمده اند، بمزرعه خود ميروند برايشان سلام كرد و گفت من با شما بيايم ؟ گفتند
بلى ، عذر روز گذشته رااز او نخواستند، زيرا كه آنمرد پريشان و محتاج بود در اثناى راه ناگاه ابرى ظاهر شدگمان كردند كه باران خواهد آمد تند رفتند چون ابر محاذى سرايشان رسيد، منادى از ميان ابر ندا كرد كه اى آتش ايشان را بگير و منم جبرئيل رسول از جانب خدا آمده ام ، پس ناگاه آتش آمد و آن سه نفر را ربود و آنمرد محتاج ترسان و حيران متعجب ماند، پس بشهر برگشت و بخدمت حضرت يوشع آمد، آن خبر رانقل كرد حضرت يوشع گفت كه خدا بر ايشان غضب كرد، بعد از آنكه از ايشان راضى بود به سبب آنچه نسبت بتو بعمل آوردند، و آن قصه را براى او نقل فرمود آنمرد گفت من ايشان را حلال كردم ، در گذشتم از كرده ايشان يوشع گفت كه اگر پيش از آمدن عذاب بود نفع ميكرد اما الحال نفع نميكند و شايد در قيامت ايشان را نفع دهد حلال كردن تو.
در حديث معتبر از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه هر مؤ منى يارى نكند برادر مؤ من خود را و او قادر بريارى كردن او باشد، خدا او را در دنيا و آخرت يارى نكند.
از حضرت امام محمد باقر عليه السّلام منقول است كه حاضر نشود احدى از شما در وقتى كه حاكم ظالمى كسى را بزند يا بكشد يا ستم بر او كند هرگاه يارى او نكند، زيرا كه يارى مؤ من بر مؤ من واجب است هرگاه حاضر باشد.
در حديث حسن از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه شخصى از نيكان را در قبرش نشاندند، پس باو گفتند كه ما صدتازيانه از عذاب بر تو ميزنيم گفت طاقت ندارم ، پس يكى كم كردند گفت طافت ندارم تا آنكه بيك تازيانه رسيد گفت طاقت ندارم گفتند چاره نيست ، از يكى پرسيد كه بچه سبب اين تازيانه را بر من ميزنيد، گفتند باين سبب كه روزى بى وضو نماز كردى و بر ضعيفى گذشتى كه بر او ظلم ميشد و او را يارى نكردى ، پس تازيانه از عذاب خدا بر او زدند كه قبرش پر از آتش شد.
در حديث ديگر فرمود كه چهار كسند كه حقتعالى در روز قيامت نظر رحمت بسوى ايشان ميافكند، شخصيكه كسى از او چيزى خريده باشد و پشيمان شود و پس دهد و او قبول كند وكسيكه بفرياد مضطرى برسد و كسيكه بنده آزاد كند، و كسيكه عزبى را كدخدا كند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كسيكه بفرياد برادر مؤ من خود برسد كه او را از ورطه يا غمى يا اندوهى بيرون آورد، حقتعالى براى او ده حسنه بنويسد، و ده درجه از براى او بلند كند وثواب ده بنده آزاد كردن باو كرامت فرمايد، ده عذاب را از او بردارد و ده شفاعت از براى او در قيامت مهيا كند.
از حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام منقول است كه هر كه ببيند بيچاره را در راهى كه چهار پايش افتاده است ، كسى بفرياد او نميرسد پس بفرياد او برسد، او را بر چهار پاى خود سوار كند و بارش را بردارد، حقتعالى باو خطاب فرمايد كه خود را بمشقت انداختى و نهايت سعى كردى در فرياد رسى برادر مؤ من خود را براى تو موكل سازم ملكى چند كه دعد ايشان زياد باشد، از جميع آدميان از اول دنيا تا آخر دنيا و هر يك را آنقدر قوت باشد، كه آسان باشدبر او برداشتن آسمانها و زمينها تا بنا كنند براى تو در بهشت قصرها و خانه و بلند كنند براى تو درجه ها و چون در بهشت در آئى از پادشاهان بهشت باشى ، كسيكه دفع كند از مظلومى ضرر ظالمى را كه خواهد ضرر ببدن او يا مال او برساند، حقتعالى خلق كند بعدد هر حرفى از گفته هاى او و بعدد هر حركتى از حركات او و درنگى از درنگهاى او صدهزار ملك كه دفع كنند از او شياطينى را كه قصد كنند او را گمراه كنند، بازاى هر ضرر قليلى كه از او دفع كرده باشد صدهزار از خدمت كاران بهشت و صدهزار از حوريان بهشت باو عطا فرمايد، كه او را خدمت كنند و گرامى دارند و گويند كه اينها همه در برابر آن دفع كردن ضرر است از مال يابدن آن برادر مؤ من .
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه هر كه حرمت مرد پيرى را بشناسد، پس او را تعظيم كند براى سنش خدا او را ايمن گرداند از ترس روز قيامت و فرمود كه تعظيم خدا است تعظيم كردن مؤ من ريش سفيد و فرمود كه از ما نيست كسيكه خوردان ما را رحم نكند، و پيران ما را تعظيم نكند.
در حديث ديگر فرمود كه هر كه كفايت كند، براى كورى حاجتى از حاجات دنيا را وبراى او در آن حاجت راه رود وسعى كند تا خدا آن را بر آورد حقتعالى او را بيزارى دهد از نفاق و از آتش جهنم و هفتاد حاجت از حاجات دنياى او برآورد، پيوسته در رحمت الهى باشد تا بر گردد.
از حضرت صادق عليه السّلام منقول است كه به كرى چيزى را شنوانيدن بى آنكه دلتنگ شوى تصدقى است آسان .
از حضرت امام حسن عسكرى عليه السّلام منقول است كه حضرت اميرالمؤ منين عليه السّلام فرمود كه هر كه قايد كورى شود، چهل گام برزمين هموار وفا نميكند بقدر سر سوزنى از آن گر تمام روى زمين را پر كنند از طلا و اگر برسر راهش مهلكه باشد و او را صدهزار مرتبه برهمه گناهانش زيادتى كند و همه را محو كند و او را به اعلا غرفه هاى بهشت برساند.
از حضرت رسول صلّى اللّه عليه وآله وسلّم منقول است كه بسيار نظر مكني