eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
36.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
defamoghadas.pdf
1.73M
📥 دریافت کتاب دفاع مقدس در کلام امام خامنه ای(مدظله العالی) ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
هيچ وقت از خودمون پرسيديم قيمت يه روز زندگي چنده ؟ ما که قيمت همه چيز رو با پول مي سنجيم تا حالا شده از خدا بپرسيم : قيمت يه دست سالم چنده؟ يه چشم بي عيب چقدر مي ارزه ؟ چقدر بايد بابت اشرف مخلوقات بودنمون پرداخت کنيم ؟ قيمت يه سلامتي فابريک چقدره؟ وخيلي سوال ها مثل اين... ما همه چيز را مجاني داريم و شاکر نيستيم خدايا براي تمام نعمتهايت سپاس❤️
.......: غم و شادی از سخنان یکی از صاحبدلان است که: همانا یوسف علیه السلام پیراهنش را از مصر سوی پدرش فرستاد، چرا که همان پیراهن زمانی که آلوده به خون بود، آغازگر حزن پدر شد. یوسف خواست که خوشحالی پدر از همان چیزی باشد که مایه اندوهناکی او شد. لذت دنیا حسن بن سهل گوید: به لذتها نگریستم دیدم همه جز هفت چیز ملال آورند و آنها عبارتند از: نان گندم، گوشت بره، آب سرد، لباس فاخر، بوی خوش، بستر خواب، نگاه به زیبای از هر چیزی. به او گفته شد از گفتگو و مجالست با مردم نگفتی؟ گفت: آری آن برتر است. خسرو خبرم مپرس از من چو مقابل من آیی که چه در رخ تو بینم ز خودم خبر نباشد مردمان در من و بیهوشی من حیرانند من در آن کس که ترا بیند و حیران نشود ساکنان سر کوی تو نباشند بهوش این زمینی است که از وی همه مجنون خیزد دی که رسوا شده ای دیدی و گفتی این کیست دامن آلوده به خون خسرو تو دامن بود قامتت راست چو تیر است و عجائب تیری که زمن دور و مرا در دل و در جان گذرد وحشی مریض عشق اگر صد بود علاج یکی است مرض یکی و طبیعت یکی علاج (مزاج) یکی است تمام طالب وصلیم و وصل می‌طلبیم اگر یکیم و اگر صد که احتیاج یکی است بجز فساد مجو وحشی از طبیعت دهر که وضع عنصر و تألیف و امتزاج یکی است وحشی شد وقت آن دیگر که من ترک شکیبایی کنم ناموس را یک سو نهم بنیاد رسوایی کنم چندان بکوشم در وفا کز من نپوشد راز خود هم محرم مجلس شوم هم باده پیمایی کنم تو خفته و من هر شبی در خلوت جان آرمت دل را نگهبانی دهم خاطر تماشایی کنم گویند یک جو غم ایام نداریم و خوشیم گه چاشت گهی شام نداریم و خوشیم چون پخته به ما می‌رسد از عالم غیب از کس طمع خام نداریم و خوشیم گویند گر قسمت ما از تو جفا افتاده است آن نیز هم از طالع ما افتاده است داری لب و دندان و دهان شیرین تلخی زبانت از کجا افتاده است گویم از بسکه زدم شیشه ی تقوی بر سنگ وز بسکه به معصیت فرو بردم چنگ اهل اسلام از مسلمانی من صد ننگ کشیدند ز کفار فرنگ کشکول شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357