فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#آموزشی
#چاقو
#دفاع_شخصی
⬅️ قسمت اول
♦️توضیح در خصوص مسیرهای رایج حمله با چاقو 🔪
🔸دقت کنید فقط با تمرین زیاد میتونید به مهارت دست پیدا کنید.
🌼ذکر من، تسبیح من، ورد زبان من علی است
جان من، جانان من، روح و روان من علی است
تا علی (ع) دارم ندارم کار با غیر علی
شکر ✨الله✨ حاصل عمر گران من علی است
میلاد امام #علی_علیه_السلام مبارک 🌾🌷
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📝📝📝 #بابیت #بهائیت #تاریخی #فرقه_شناسی 🔖 آغاز حرکت علی محمد شيرازي 🖌 او برای تطبیق مدعای خ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📝📝📝
#بابیت #بهائیت
#فرقه_شناسی
📖 ادامه مبحث بابی گری ؛ سفر باب به اصفهان
🔖 در اين هنگام، ملاحسين بشرويه ای، منوچهرخان معتمدالدوله، حاکم اصفهان را تشويق کرد که باب را نزد خود فراخواند. از طرفي، شيراز به بيماري وبا آلوده و کنترل شهر از دست حسين خان خارج شد. بنابراين باب، فرصت را مغتنم شمرد و روي به اصفهان نهاد و مدتي را در خانة معتمدالدوله (منوچهر خان گرجي) سپري کرد.
معتمدالدوله، مردي مرموز بود. وي اصالتاً مسيحيتبار و از بقاياي امراي گرجستان بود که آغا محمدخان قاجار، او را همراه 15 هزار نفر در شانزدهم ربيعالاول 1190 اسير کرده بود. وي توانست با تقرب به دربار شاه، نظر مثبت شاه را به خود و برادرش جلب کند. نهايتا اينکه در اواخر سلطنت فتحعلي شاه قاجار، منوچهرخان براي استانداري اصفهان منصوب شد.
منوچهرخان، گرچه به مسلماني تظاهر داشته؛ اما در واقع به اسلام بياعتقاد بود. نبيل زرندي مورخ بهائی در تاريخ خود به نقل از منوچهر خان مينويسد:
«...من تاکنون ديانت اسلام را قلباً معتقد نبودم و اقرار و اعتراف جازم به صحت اسلام نداشتم. بيانات اين جوان(اشاره به باب) مرا قلباً به ديانت اسلام وادار کرد و اين جوان (اشاره به باب) حقيقت اسلام را به من نشان داد.»
وي باب را در بهترين اتاق از عمارت خورشيد جاي داد و خود، امور وي را بر عهده داشت.
بعد از مرگ منوچهرخان برادرش گرگينخان - که بهائيان او را «گرگين پرکين» ميخوانند – به جاي منوچهر بر کرسي حکومت تکيه زد. وي در نخستين فرصت، باب را براي مجازات به پايتخت اعزام کرد؛ اما وی هرگز به تهران نرفت؛ زيرا اساساً اجازه ورود به وي ندادند و از راههاي کوهستاني به قلعه ماکو تبعيد شد.
ظاهراً باب در آن قلعه از آرامش نسبي برخوردار بود؛ زيرا در آنجا با فراغ بال، کتاب بيان را (البته ناقص) نوشت. وي با ارائه اين کتاب؛ اسلام و قرآن را منسوخ اعلام کرد.🔺🔺
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مرتبط با مطلب فوق، در فیلم گفته میشود: برای «تضعیف روحیه» یک کشور به ۱۵ تا ۲۰ سال زمان نیاز است. (دوره رشد و تربیت یک فرد)
گفته شده، سرویسهای جاسوسی، هر ۳۰ تا ۴۰ سال یک بار، بخشی از اسناد طبقه بندیشده خود را منتشر میکنند. این فیلم متعلق به یکی از کلاسهای آموزشی سازمان CIA در اواسط دهه هشتاد میلادی است.
در این فیلم، یکی از افسران ارشد این سازمان، مراحل و روشهای براندازی یک حکومت مخالف آمریکا را به دانشجویان آنزمان سیا که هماکنون از افسران ارشد این سازمان هستند آموزش میدهد. این فیلم را بارها ببینید و با مراحلی که در کشور ما ممکن است در حال انجام باشد، مقایسه کنید.
🌸 مشاهدات، تجارب و یادداشتهای یک ایرانی 🇮🇷 در هلند و فرانسه
⭐ لوح | فعال کرار؛ مثل امیرالمؤمنین
🔻 رهبر انقلاب: امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است... یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد.... اگر به زندگی #امیرالمؤمنین نگاه کنید، میبینید از اول تا آخر، زندگی آن بزرگوار اینگونه است. علاج ما هم در همین است... فعال، کرّار، خستگیناپذیر و دنبال کنندهی اهداف خود؛ آیندهی چنین ملتی روشن است. ۱۳۸۴/۰۵/۲۸
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
📹 ببینید | ولادت در خانه کعبه
🔻 رهبر انقلاب: شخصیت امیرالمؤمنین(ع) از لحظهی ولادت تا هنگام شهادت، در همهی این ادوار، یک شخصیت استثنائی است. ولادت او در جوف کعبه است - که نه قبل از آن حضرت و نه بعد از آن حضرت تا امروز چنین چیزی اتفاق نیفتاده است - شهادت آن بزرگوار هم در مسجد و محراب عبادت است. بین این دو نقطه هم، همهی زندگی امیرالمؤمنین جهاد است و صبر للَّه است و معرفت است و بصیرت است و حرکت در راه رضای الهی است. ۱۳۸۹/۰۴/۰۵
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
⭐ اگر پیرو «کرّار غیر فرّار» باشیم، آینده روشن است
🔻 «میشناسی معنی کرّار چیست
این مقامی از مقامات علی است
امّتان را در جهان بیثبات
نیست ممکن جز به کرّاری حیات
🔺️ امیرالمؤمنین یکی از القابش «کرّار غیر فرّار» است... یعنی مهاجم، مقتدر، دارای فکر و بدون عقبگرد.... اگر به زندگی امیرالمؤمنین نگاه کنید، میبینید از اول تا آخر، زندگی آن بزرگوار اینگونه است. علاج ما هم در همین است... فعال، کرّار، خستگیناپذیر و دنبال کنندهی اهداف خود؛ آیندهی چنین ملتی روشن است.» رهبر انقلاب؛ ۱۳۸۴/۰۵/۲۸
#سلامتی فرمانده صلوات
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شهید مصطفی چمران به روایت همسرش« غاده» قسمت🔟 مصطفی وارد شد و یک کادو آورد . رفتم باز کردم دیدم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهید مصطفی چمران به روایت
همسرش« غاده»
قسمت1⃣1⃣
مادرم انگار که باورش نشده باشد پرسید: قول میدهی؟ مصطفی گفت قول می دهم الان طلاقش بدهم ، به یک شرط ! من خیلی ترسیدم ، داشت به طلاق می کشید . مادرم حالش بد بود . مصطفی گفت: به شرطی که خود ایشان بگوید طلاقش می دهم . من نمیخواهم شما اینطور ناراحت باشید .
مامان رو کرد به من و گفت: بگو طلاق می خواهم . گفتم: باشه مامان ! فردا می روم طلاق می گیرم . آن شب با مصطفی نرفتم . مادرم آرام شد و دوروز بعد که بابا از مسافرت آمد جریان را برایش تعریف کردم. پدرم خیلی مرد عاقلی بود . مادرم تا وقتی بابا آمد هم چنان سر حرفش بود و اصرار داشت که طلاق بگیرم. بابا به من گفت" ما طلاق گیری نداریم . در عین حال خودتان می خواهید جدا شوید الان وقتش است و اگر می خواهید ادامه دهید با همه این شرایط که... گفتم: بله ! من همه این شرط را پذیرفتهام . بابا گفت: پس برو. دیگر شمارا نبینم و دیگر برای ما مشکل درست نکنید .
چقدر به غاده سخت آمده بود این حرف، برگشت و به نیم رخ مصطفی که کنار او راه میرفت را نگاه کرد . فکر کرد مصطفای ارزشش را دارد، مصطفی عزیز که با همه این حرف ها او را هر وقت که بخواهد به دیدن مادر می آورد . بابا که بیشتر وقت ها مسافرت است .
صدای مصطفی او را به خودش آورد؛ امروز دیگر خانه نمی آیم . سعی کن محبت مادر را جلب کنی ، اگر حرفی زد ناراحت نشو. خودم شب میآیم دنبالتان .
آن شب حال مادر خیلی بد شد . ناراحتم ، مصطفی که آمد دنبالم ، مامان حالش بد است ، ناراحتم ، نمی توانم ولش کنم. مصطفی آمد بالای سر مامان ، دید چه قدر درد می کشد، اشک هایش سرازیر شد . دست مامانم را می بوسید و میگفت: دردتان را به من بگویید. دکتر آوردیم بالای سرش و گفت باید برود بیروت بستری شود. آن وقت ها اسرائیل بین بیروت و صور را دائم بمباران می کرد و رفت و آمد سخت بود. مصطفی گفت: من می برمشان. و مامان را روی دستش بلند کرد . من هم راه افتادم رفتیم بیروت . مامان یک هفته بیمارستان بود و مصطفی سفارش کرد که: شما باید بالای سر مادرتان بمانید ، ولش نکنید حتی شب ها. مامان هر وقت بیدار می شد و می دید مصطفی آن جا است میگفت: تو تنهایی، چرا غاده را این جا گذاشتی ؟ ببرش ! من مراقب خودم هستم . مصطفی میگفت: نه ، ایشان باید بالای سرتان بماند. من هم تا بتوانم می مانم . و دست مادرم می بوسید و اشک می ریخت، مصطفی خیلی اشک می ریخت . مادرم تعجب کرد . شرمنده شده بود از این همه محبت .
مامان که خوب شد و آمدیم خانه ، من دو روز دیگر هم پیش او ماندم . یادم هست روزی که مصطفی آمد دنبالم ، قبل از آن که ماشین را روشن کند دست مرا گرفت و بوسید ، می بوسید و همان طور با گریه از من تشکر می کرد .من گفتم: برای چه مصطفی؟ گفت: این دستی که این همه روزها به مادرش خدمت کرده برای من مقدس است و باید آن را بوسید. گفتم: از من تشکر می کنید؟ خب ، این که من خدمت کردم مادر من بود ، مادر شما نبود ، که این همه کارها میکنید. گفت: دستی که به مادرش خدمت کند مقدس است و کسی که به مادرش خیر ندارد به هیچ کس خیر ندارد . من از شما ممنونم که با این همه محبت وعشق به مادرتان خدمت کردید.....
ادامه دارد....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
💍https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#پرواز_در_آسمان_رجب۳ فایل دهم ➖ این دنیا خیلی چیزها به من بدهکاره!!! - یک همسر خوب - یک ماشین آخر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_6050759289633508483.mp3
11.89M
#پرواز_در_آسمان_رجب۳
فایل یازدهم
- چقدر خواسته داشتی و حتی یک قدم هم بهش نزدیک نشدی؟
- چندبار گفتی خدایا یعنی دیگه وقتش نرسیده به منم نگاه کنی؟!
➕ الان، درست همین الان تمام درهای اجابت باز شده...
بستگی داره منو تو چقدر عرضه داشته باشیم حاجتمونو طلب کنیم!
- مگه باید چطوری بخواییم و چیکار کنیم که این همه سال نکردیم؟
#استاد_شجاعی
#حجت_الاسلام_عاملی
@shervamusiqiirani - تصنیف : علی گویم - علی رستمیان.mp3
8.01M
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
مرا درتن بود تا جان،علی گویم علی جویم
چه در پیدا چه در پنهان,علی گویم علی جویم
به کامم تا زبان باشد، زبان تادر دهان باشد
به هر لفظ به هر عنوان، علی گویم علی جویم
علی مولای درویشان، صفا بخش دل ایشان
به هردردی پی درمان، علی گویم علی جویم
نخواهم جز علی دینی، نه جز آئینش آئینی
به هردم از سر ایمان، علی گویم علی جویم
زمهرش مست وحیرانم، غم وشادی نمی دانم
چه در باغ وچه در بستان,علی گویم علی جویم
من آن مرغ شب آویزم، به ذکر او سحر خیزم
همه شب با هزار افغان، علی گویم علی جویم
#علیشاه_اصفهانی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🆔 https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
۶۷. یاران حضرت مهدی (عجّل اللَّه فرجه الشریف)، همه شیرانی اند که از بیشهها خارج شده و اگر اراده کنند کوهها را ازجا بر میکنند.
روزگار رهایی
۶۸. دنیا پس از اینکه به ما پشت کرده، به سوی ما بازمی گردد؛ مانند شتر چموش به سوی فرزندش بازمی گردد. فصلنامه انتظار
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: شود. هيچ كس به خاطر تمكن مالي، قدرت آن را نيابد كه در امور سياسي كشور و در مديريت جامعه دخ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا