eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.7هزار عکس
36.3هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......: ۳- اختیار اگر کسی را به کار گناهی اجبار کنند، یا به زور، مانع انجام وظیفه شوند، مؤاخذه ندارد. یعنی شرط تکلیف، اختیار و آزادی عمل است. در شرایط اضطرار و اجبار، حکم مسئله بگونه ای دیگر می‌شود. مثل آنجا که طاغوتی مانع رفتن مسلمانان به حج می‌شود، یا کسی از گرسنگی در حال مرگ است و جز مردار، غذایی ندارد. ۴- عقل عقل و شعور، ملاک فضیلت انسان و تکلیف اوست. حساب و کتاب و مؤاخذه هم بر مبنای عقل انجام می‌گیرد و آنانکه فاقد عقلند، تکلیف و در نتیجه کیفر و پاداش ندارند. در بعضی روایات، عقل، اولین مخلوق خدا دانسته شده و عبودیت واقعی را برخاسته از عقل می‌داند. و در کتب حدیث، بحث از عقل، مقدم بر مباحث دیگر آمده است. (۸۰) در اسلام آنچه سبب تضعیف عقل شود (مثل مشروبات الکلی) ممنوع است و به هر چه که سبب افزایش عقل و درک گردد تشویق شده است مانند: تعلیم، تعلّم، مطالعه، مسافرت، مشورت و... در اینکه نماز را کجا باید شکسته یا تمام، آهسته یا بلند خواند، تعداد رکعت‌ها و امثال آن، باید متعبّد بود. در غیر اینصورت، ارزشی نخواهد داشت. مثل آنکه اگر بگویند: در صد قدمی شما گنجی نهفته است، می‌توانید آنرا تصاحب کنید. اگر شما ۹۸ قدمی یا ۱۰۲ قدمی را حفر کنید، به گنجی نمی رسید و رنج بیهوده برده اید. یا اگر بخواهید با کسی یا شهرستانی تماس تلفنی بگیرید، با یک شماره کم یا زیاد، شخص دیگر جواب می‌دهد یا شهر دیگری را می‌گیرید. پس در عبادات هم دقیقاً باید به همان صورتی انجام داد که دستور داده اند. مانند دندانه‌های یک کلید که اگر اندکی ریز یا درشت شود، دیگر قفل را باز نمی کند. امام باقر علیه السلام در تفسیر آیه ۱۸۹ بقره «وَأْتُواْ الْبُیُوتَ مِنْ أَبْوَبِهَا» از در خانه‌ها وارد شوید، نه از بیراهه، فرمود: مقصود آنست که هر کاری را از راهش وارد شده و انجام دهید و طبق دستور عمل کنید. [۱] ---------- [۱]: ۸۶) المیزان، ج ۲، ص ۵۹. ✍محسن قرائتی https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 دریافت رحمت خدا هنگام نماز 🎙 ┄┅═✾•••✾═┅┄┈ 🔅«آیه ای از سوره بقره» 💠الَّذينَ يُؤْمِنُونَ بِالْغَيْبِ وَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ مِمَّا رَزَقْناهُمْ يُنْفِقُونَ [بقره/۳] (پرهيزكاران) كسانی هستند كه به غيب ايمان می‌آورندو نماز را برپا مي‌دارند و از تمام نعمتها و مواهبی كه به آنان روزی داده‌ايم، انفاق می‌کنند. 💢داوود رقی میگويد كه امام صادق علیه السلام در تفسير اين آيه فرمودند: 🔸«متَّقين كسانی هستند كه به قيام حضرت قائم(مهدی) ، كه البته حق است، اقرار و ايمان داشته باشند.» 📚اثبات الهداة •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹عملی بسیار اسان بجای نماز شب 🌺حضرت رسول اکرم (ص) : بدانید هیچ چیزی مؤمن را به خدا نزدیک نمی کند، مگر آنکه : ⇦ نماز شب ، ⇦ تسبیح و تهلیل گفتن ، ⇦ استغفار و گریه های نیمه شب ، ⇦ خواندن قرآن تا طلوع فجر ، ⇦ متصل نمودن نماز شب به نماز صبح ، پس هر که چنین باشد ، او را بشارت می دهم به فراوانی روزی که بدون رنج و زحمت و زور بازو به دستش آید . 📙 ارشاد القلوب ، ج ۲ ، ص ۱۷ •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
.......: فصل اول در بیان اجمالى طهور است چنانچه در سابق اشاره به آن شد، از براى نماز غیر از این صورت حقیقتـى اسـت و غیـر از ایـن ظاهر باطنى است؛ و همان طور که صورت آن را آداب و شرایط صوریه ایـست، بـاطن آن را نیـز آداب و شرایطى است که شخص س الک باید آنها را مراعات کند . پس، از براى طهارت صـورت و آدابِ صورتى است که بیان آنها از وظیفه این اوراق خارج است، و فقهاء مـذهب جعفـرى أعلـى اللَّه کَلمتَهم و رفَع اللَّه درجتَهم بیان آن را فرموده اند. و اما آداب باطنیه و طهور باطنى را ما بـه طور اجمال بیان مىنماییم : باید دانست که چون حقیقت نماز عروج به مقام قرب و وصول به مقام حضور حـق جـلّ و عـلا است، براى وصول به این مقصد بـزرگ و غایـت قـصوى طهـاراتى لازم اسـت کـه مـاوراى ایـن طهارات است . و خارهاى این طریق و موانع این عروج قذاراتى است که با اتّصاف سالک به ی کـى از آنها نتواند صعود به این مرقاة و عروج به این معراج نمود . و آنچه از قبیل ایـن قـذارات باشـد موانع صلاة و رجز شیطان است؛ و آنچـه معـین سـالک اسـت در سـیر و از آداب حـضور اسـت شرایط این حقیقت است . و بر سالک الى اللَّه لازم است که در اول امر رفع موانع و قذارات کنـد تا اتّصاف به طهارت و حصول طهور که از عالم نور است براى او میسور شود؛ و تا تطهیر جمیـع قذارات ظاهریه و باطنیه و علنیه و سرّیه نشود، سالک را حظّى از محضر و حضور نخواهد بود پس، اولین مراتب قذارات، قذارات آلات و قواى ظاهریه نفس است بـه لـوث معاصـى و قـذار ات نافرمانى حضرت ولى النّعم؛ و این دام صورى ظاهرى ابلیس است . و انسان تا در ایـن دام مبـتلا است، از فیض محضر و حصول قرب الهى محروم است . و کسى گمان نکنـد کـه بـدون تطهیـر ظاهر مملکت انسانیت مى توان به مقام حقیقت انسانیت نایل شود یا مى تواند تطهیر باطن قلـب نماید [، که ]این غرورى است شیطانى و از حیله هاى بزرگ ابلـیس اسـت؛ زیـرا کـه کـدورات و ظلمتهاى قلبى با معاصى، که غلبه طبیعت بر روحانیت است، افزوده مى شود؛ و تا سـالک فـتح مملکت ظاهر نکند، از فتوحات باطنیه، که مقصد بزرگ است، بکلّى محـروم اسـت و راهـى بـه سعادت براى او گشود ه نگردد . پس یکى از موانع بزرگ این سلوك قذارات معاصى است کـه بـا آب پاك و پاکیزه توبه نصوح باید آن را تطهیر کرد . و باید دانست که تمام قواى ظاهریه و باطنیه را که حقّ تعالى به مـا عنایـت فرمـوده و از عـالم غیب نازل نموده اماناتى است الهى که طاهر از جمیع قذارات و پاك و پاکیزه بوده بلکـه متنـور به نور فطرت اللّهى، و از ظلمت و کدورت تصرّف ابلیس دور بـوده؛ و چـون در ظلمتکـده عـالم طبیعت نازل و دست تصرّف شیطان واهمه و خیانت ابلیس به آنها دراز شده، از طهارت اصلیه و فطرت اولیه بیرون آمده و به انواع قذارات و ارجـاس شـیطانی ه آلـوده گردیـده اسـت . پـس اگـر سالک الى اللَّه با تمسک به ذیل عنایت ولى اللَّه دست تـصرّف شـیطان را دور نمـود و مملکـت ظاهر را طاهر کرد و امانات الهیه را چنانچه تحویل گرفته بود ردنمود، خیانت به امانت ننموده؛ و اگر کرده بود، مورد غفران و ستّاریت شود و از جهت ظاهر آسـوده خـاطر شـود و بـه تخلیـه باطن از ارجاس اخلاق فاسده قیام کند . و این مرتبه دوم از قذارات است کـه فـسادش بیـشتر و علاجش صعبتر است و اهمیتش در نزد اصحاب ارتیاض بیشتر مى باشد؛ زیرا که تا خلق بـاطنى نفس فاسد و قذارات معنوى به آن احاطه نموده، لایق مقام قـدس و خلـوت انـس نـشود، بلکـه مبدأ فساد مملکت ظاهرِ نفس اخلاق فاسده و ملکات خبیثه آن است . و تا سالک تبدیل ملکات سیئه را به ملکات حسنه ننماید، از شرور اعمـال مـأمون نیـست؛ و اگـر بـه توبـه موفّـق شـود، استقامت آن، که از مهمات است میسر نمى شود. پس، تطهیر ظاهر نیز متوقّف به تطهیـر بـاطن است؛ علاوه بر آن، که خود قذارات باطنیه موجب حرمان از سعادت و منشأ جهنّم اخـلاق، کـه به گفته اهل معرفت بالاتر و سوزنده تر است از جهنّم اعمال، مى باشد. و اشاره به ایـن معنـى در اخبار اهل بیت عصمت بسیار است پس، سالک الى اللَّه را این طهارت نیز لا زم است . و پس از آن که لوث اخـلاق فاسـده را بـا آب طاهر پاکیزه علم نافع و ارتیاض شرعى صالح از لوح نفس شست و شو نمود، باید اشـتغال پیـدا کند به تطهیر قلب، که ام القرى و به صلاح آن همه ممالک صالح، و بـه فـساد آن همـه فاسـد مىشوند. و قذارت عالم قلب مبدأ تمام قذارات است. و آن عبارت از تعلّق به غیر حق و توجه به خود و عالم است . و منشأ آن حب دنیا، که بالاترین خطاها است، و حب نفـس، کـه مـادر همـه امراض است، مى باشد. و تا ریشه این محبت در قلب سالک اسـت، از محبـت اللَّـه اثـرى در آن حاصل نشود و راهى به سر منزل مقصد و مقصود پیدا نمى کند. و تـا سـالک را بقایـائى از ایـن محبت در قلب است، سیر او الى اللَّه نیست بلکه ال
ى النّفس و الى الدنیا و الـى الـشیطان اسـت . پس، تطهیر از حب نفس و دنیا اول مرتبه تطهیر سلوك الى اللَّه است حقیقتاً؛ چون قبل از این تطهیرْ سلوك الى اللَّه نیست و به مسامحه گفته شود سالک و سلوك . و پس از این منزل، منازلى است که از هفت شهر عشق عطّار پس از آن نمونـه اى حاصـل؛ و آن قائل سالک در خم یک کوچه خود را دیده، و ما در پشت صورها و حجابهـاى ضـخیم واقعـیم و آن شهرها و شهریارها را جزء بافته ها گمان مى کنیم. من با شیخ عطّار یا میثم تمـار کـار نـدارم ولى اصل مقامات را انکار نمى کنم و صاحب آنها را از جان و دل طلبکارم و در این محبت امیـد فرج دارم، تو خود هر چه خواهى باش و با هر که خواهى پیوند . مدعى خواست که آید به تماشاگه دوست دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد(99( ولى در اخوت ایمان ى و خلّت روحانى بـا احبـاء عرفـانى خیانـت روا نـدارم و از نـصیحت، کـه از حقوق مؤمنین است به یکدیگر، خوددارى ننمایم . بالاترین قذارات معنویه، که تطهیر آن را با هفت دریا نتوان نمود و انبیاء عظام علیهم الـسلام را عاجز نمود، قذارت جهل مرکّب است که منشأ داء عضال انک ار مقامات اهل اللَّه و ارباب معرفـت است و مبدأ سوء ظنّ به اصحاب قلوب است . و تا انسان به لوث این قذارت آلوده اسـت، قـدمى به سوى معارف نخواهد برداشت؛ بلکه بسا باشد که ایـن کـدورت نـور فطـرت را، کـه چـراغ راه هدایت است، خاموش کند و آتش عشق را که براق عروج به مقامات اس ت فرو نـشاند و منطفـى کند و انسان را در ارض طبیعت مخلّد نماید . پس، بر انسان لازم است که با تفکّر در حال انبیـاء و اولیاى کمل صلوات اللَّه علیهم و تذکّر مقامات آنها، این قذارت را از باطن قلـب شـست و شـو دهد؛ و در هر حدى که هست به آن حدقانع نشود، که این وقوف د ر حدود و قناعت از معـارف از تلبیسات بزرگ ابلیس و نفس اماره است، نَعوذُ باللَّه منهما . و چون ایـن رسـاله بـر وفـق ذوق عامه نوشته مىشود از تطهیرات ثلاثه اولیاء خوددارى نمودم. و الحمد للَّه الصلاة امام خمینى رضوان االله تعالی علیه https://eitaa.com/zandahlm1357
🔆 متن شبهه: حکایت چاه چهل دختران فهرج_یزد: ‏هنگامیکه اعراب شهرها را تصرف میکردند و دختران ایرانی را اموال خود میدانستند قبل از آنکه به شهر "فهرج_یزد هجوم آورند دختران این شهر تصمیم گرفتند جان دهند تا دست اعراب به تنِ آنها نرسد، از این روی خود را یکی پس از دیگری داخل این چاه انداختند. 🔆 پاسخ شبهه: 1️⃣ روایت آمده در متن شبهه روایتیست که فقط در فضای مجازی، اینستاگرام و ... می توان یافت و این روایت هیچ سند معتبر و هیچ شاهد تاریخی که بتواند آن را اثبات کند وجود ندارد. 2️⃣ اصل ماجرا که طبق اسناد معتبرتر است اینکه: لشکر مسلمانان عرب در منطقه فهرج مورد شبیخون یهودیان و زرتشتیان منطقه قرار گرفته و قتل عام می شوند. سپس همسران و دختران اعراب، برای اینکه مورد تعرض ایرانیان(یهودی و زرتشتی) قرار نگیرند، از میدان فرار کرده و وقتی به در مسیر به چاهی می رسند، تصمیم می گیرند خود را درون چاه انداخته تا مبادا به اسارت قاتلان شوهران و پدران خود درآیند. در این روایت، لشکر اعراب شکست خورده هستند و دختران در چاه افتاده، زنان و دختران عرب. 3⃣ هم اکنون مقبره شهدای فهرج وجود دارد که متعلق به همان سرداران سپاه اسلام است که در این منطقه شکست خورده و به قتل می رسند. 4⃣ دست کم در منابع تاریخی سه چهار قرن گذشته ماجرای شبیخون ایرانیان به لشکر مسلمین و کشتار آنها ذکر شده است: 📚 محمد مفيد مستوفى بافقى‏، جامع مفیدی، ج1، ص 24.(کتاب مربوط به قرن 11) 📚 جعفر بن محمد بن حسن جعفرى‏، تاریخ یزد، ص 31.(کتاب مربوط به قرن 9) 5⃣ طبق روایتی، نقل می کنند که اهالی فهرج، با تبدیل آتشکده خود به مسجد و تظاهر به اسلام، از لشکر اعراب امان می گیرند. سوال این است که اگر اهالی میدانستند با تظاهر به اسلام و تبدیل آتشکده به مسجد در امان می مانند چرا زنان و دخترانشان فراری شدند؟ چه دلیلی داشت که زنان ایرانی از اسارت اعراب بترسند؟! زنان هم قطعا مثل مردان در امان بوده اند. 6⃣ هیئت امنای مقبره شهدای فهرج، بر طبق روایت معتبر داستان این شهدا را نقل کرده اند و از مردم خواسته اند که اگر داستان معتبرتری درباره این ماجرا سراغ دارند، ارائه دهند اما ظاهراً هیچ نقل تاریخی دیگری در اینجا وجود ندارد: 🌐http://karbalaeiran.blogfa.com/post/2 📌 بازنشر کلیه مطالب جهت روشنگری عموم مردم ، با ذکر ، بدون ذکر منبع هم مجاز است.