102 🍃♥️🍃 زینبهای حافظ نهضت، ذلت نمیپذیرند 🍃♥️🍃
✅زینب حافظ ضمیر نهضت و ضامن پیام رسانی صحیح به آزادگان و مستضعفان و زحمتکشان جهان است.
✅زینب ذلیل کننده نظام ظلم یزیدیان است.
✅زینب ظواهر زیبای زهد ظاهری حزب ظالم یزیدیان را ویران نمود.
✅زینب نگذاشت یزیدیان ذات نهضت حسینی را تحریف کنند.
✅حضور زینب زاده کوثر در کاخ یزید، زالو صفتان ظالم را به زانو در آورد.
✅زینب ضربان نامظم و رو به ضعف نهضت را منظم کرد.
👈 ای آزادگان و مستضعفان و زحمتکشان زمان: زینب زن بزرگوار و حافظ نهضت و ذخیره زمان است. حضور زیبای پیروان نهضت حسین، درحفاظت از اسلام ناب محمدی، حضور زینبی لازم است و رضایتمندی و لذت بخشی آن ابدی میباشد.
🖌 محمد ابرهیم پاکروان (مواپا)
#حفظ_حجاب
#حفظ_اسلام
#حفظ_انقلاب
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ماجرای تحول آقا مهدی پیشنهاد دانلود👌 قسمت اول ━━═━━⊰❀🦋❀⊱━━═━
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ادامه تحول آقا مهدی
پیشنهاد دانلود👌
قسمت آخر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺در تهران بی حجاب و در کانادا با حجاب شد.
در کانادا
📌دیگه خبری از جنجال های رسانه ای اینجا نیست،
آن طرف آب ها،
می دیدم که زن قربانی
هوا و هوس حاکمان بی خدای زمین شده است...
.......:
۵۵- یک مناظره جالب
امام جواد علیه السلام نخستین امامی است که در خردسالی (تقریبا در هشت سالگی) به منصب امامت رسید.
در عین حال، چون علمشان از جانب خداوند بود بر تمام اهل فضل از لحاظ علم و دانش برتری داشت.
مخالفین آن حضرت مناظرات و گفتگوهایی با آن بزرگوار انجام میدادند و گاهی سؤالات مشکلی مطرح مینمودند تا به خیال باطل خودشان او را در صحنه مبارزه علمی شکست دهند. بعضی از آنها هیجان انگیز و پر سر و صدا بوده، از جمله مناظره یحیی بن اکثم قاضی القضات کشورهای اسلامی است.
بنا به دستور مأمون خلیفه عباسی مجلس مناظره ای تشکیل یافت. امام جواد علیه السلام حاضر شد و یحیی بن اکثم نیز آمد و در مقابل امام نشست.
یحیی بن اکثم به خلیفه نگریست و گفت:
- اجازه میدهی از ابو جعفر (امام جواد علیه السلام) پرسشی بکنم؟
مأمون گفت: از خود آن جناب اجازه بگیر.
یحیی از امام اجازه خواست.
امام علیه السلام فرمود: هر چه میخواهی سؤال کن.
یحیی گفت: چه میفرمایید درباره شخصی که در حال احرام حیوانی را شکار کرده است؟
امام جواد علیه السلام فرمود: این شکار را در خارج حرم کشته است یا در داخل حرم؟
آیا آگاه به حکم حرمت شکار در حال احرام بوده یا ناآگاه؟
عمدا شکار کرده یا از روی خطا؟ آن شخص آزاد بوده یا بنده؟
صغیر بوده یا کبیر؟
اولین بار شکار کرده یا چندمین بار اوست؟
شکار او از پرندگان بود یا غیر پرنده؟
از حیوان کوچک بوده یا بزرگ؟
باز هم میخواهد چنین عملی را انجام دهد یا پشیمان است؟
شکار او در شب بوده یا در روز؟
در احرام حج بوده یا در احرام عمره؟
یحیی بن اکثم از این همه آگاهی متحیر ماند و آثار عجز و ناتوانی در سیمایش آشکار گردید و زبانش بند آمد طوری که حاضران مجلس ضعف و درماندگی او را در مقابل امام علیه السلام به خوبی فهمیدند.
بعد از این پیروزی، مأمون گفت: خدا را سپاسگزارم که هر آنچه در
نظرم بود همان شد.
آن گاه رو به خویشاوندان خود کرد و گفت: حال آنچه را که قبول نداشتید پذیرفتید؟ (چون آنان میگفتند امام جواد علیه السلام به امامت لایق نیست).
پس از صحبتهایی که در مجلس به میان آمد مردم پراکنده شدند. تنها گروهی از نزدیکان خلیفه مانده بودند. مأمون به امام علیه السلام عرض کرد:
- فدایت شوم! اگر صلاح بدانید احکام مسائلی را که در مورد کشتن شکار در حال احرام مطرح شد را بیان کنید تا بهره مند شویم.
امام جواد علیه السلام فرمود: آری! اگر شخص محرم در حل (بیرون از حرم) شکار کند و شکار او از پرندگان بزرگ باشد، باید به عنوان کفاره یک گوسفند بدهد و اگر در داخل حرم بکشد، کفاره اش دو برابر است (دو گوسفند). اگر جوجه ای را خارج از حرم بکشد، کفاره اش بره ای است که تازه از شیر گرفته شده باشد. اگر در داخل حرم بکشد، باید علاوه بر آن بره، بهای جوجه را هم بپردازد. اگر شکار از حیوانات صحرایی باشد چنانچه گورخر باشد کفاره اش یک گاو است و اگر یک شتر مرغ باشد باید یک شتر کفاره بدهد. اگر هر کدام از اینها را در داخل حرم بکشد، کفاره اش دو برابر میشود. اگر شخص محرم عملی انجام دهد که قربانی بر او واجب گردد، چنانچه در احرام عمره باشد، باید آن را در مکه قربانی
کند و اگر در احرام حج باشد، باید قربانی را در منی ذبح کند و کفاره شکار بر عالم و جاهل یکسان است. منتها در صورت عمد (علاوه بر وجوب کفاره) معصیت نیز کرده است؛ اما در صورت خطا گناه ندارد. کفاره شخص آزاد بر عهده خود اوست، اما کفاره برده را باید صاحبش بدهد. بر صغیر کفاره نیست ولی بر کبیر کفاره واجب است. آن کس که از عملش پشیمان است، گناهش در آخرت بخشیده میشود؛ ولی کسی که پشیمان نیست عذاب خواهد دید.
مأمون گفت: آفرین بر تو ای ابا جعفر! خدا خیرت بدهد. اگر صلاح میدانی شما نیز از یحیی بن اکثم بپرس، همچنان که او از شما پرسید. در این هنگام امام علیه السلام به یحیی فرمود: بپرسم؟
یحیی پاسخ داد: فدایت شوم! اختیار با شماست. اگر دانستم جواب میدهم و اگر نه، از شما استفاده میکنم.
امام علیه السلام فرمود: به من بگو! در مورد مردی که در اول صبح به زنی نگاه کرد در حالی که نگاهش به آن زن حرام بود و آفتاب که بالا آمد زن بر او حلال گشت هنگام ظهر باز بر او حرام شد و چون وقت عصر فرا رسید بر او حلال گردید و موقع غروب آفتاب باز بر او حرام شد و در وقت عشا حلال شد و در نصف شب بر وی حلال گردید و در طلوع فجر بر او حلال گشت این چگونه زنی است و به چه دلیل بر آن مرد گاهی
حلال و گاهی حرام میشود؟
یحیی گفت: به خدا سوگند! پاسخ این سؤال را نمی دانم و نمی دانم به چه دلیل حلال و حرام میشود. اگر صلاح میدانید خوب جواب آن را بیان فرمایید تا بهره مند شویم.
امام علیه السلام فرمود: این زن کنیز مردی بوده است. در صبحگاهان مرد بیگانه ای به او نگاه کرد، نگاهش حرام بود و چون آفتاب بالا آمد کنیز را از صاحبش خرید و بر او حلال شد و هنگام ظهر او را آزاد کرد بر
وی حرام گردید و موقع عصر با او ازدواج نمود بر او حلال شد و در هنگام غروب او را ظهار [۱] نمود بر او حرام گردید و در وقت عشا کفاره ظهارش را داد بر او حلال شد و در نیمه شب او را طلاق داد بر او حرام گشت و در سپیده دم رجوع نمود، زن بر او حلال شد [۲]
----------
[۱]: ظهار: آن است که مردی به زن خود گوید: پشت تو برای من مانند پشت مادرم، خواهرم با دخترم است و در این صورت همسرش حرام میشود. باید کفاره ظهار را بدهد و دوباره بر او حلال گردد و ظهار در دوران جاهلیت نوعی طلاق به شمار میرفت و سبب حرمت ابدی میگشت؛ ولی اسلام حکم آن را تغییر داد و تنها سبب حرمت و کفاره گردید.
[۲]: بحار: ج ۵، ص ۷۸-۷۵
جلد ۲
📚داستانهای بحار الانوار
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
قسمت بیست و سه: با انگشتانم روی میز ضرب گرفتم؛ نرم و آرام:(اشتباه میکنی..اگرم درست باشه اصلا برام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان یک فنجان چای با خدا😌
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت بیست و چهار:
ماتِ لبهایش بودم. انگار ناگهان دنیا خاموش شد...
(چیه؟؟ چرا خشکت زده؟؟ تو فقط داری میشنوی...اونم از مردی به اسم برادر؛اما من تجربه کردم،از وجودی به نامِ شوهر...یه زن هیچوقت نمیتونه برادر،پدر یا هر فرد دیگه ای رو مثه شوهرش دوست داشته باشه...منظورم مقدار علاقه یا کم و زیادیش نیست. نوعِ احساس فرق داره..رنگ و شکلش، طعمش..تفاوتش از زمینه تا آسمون... بذار اینجوری بهت بگم.اگه یه سارق بهت حمله کنه و اموالتو بدزده، واسه مجازات و محاکمه،سراغِ مردِ نانوا نمیری.مسلما یه راست میری پیشه پلیس،چون همه جوره بهش اعتماد داری و میدونی که فقط اون میتونه، واسه برگردوندن اموالت ومجازات دزدا،هر کاری از دستش بربیاد انجام میده...حالا فکر کن بری سراغ دزد و اون به جای کمک،تو رو دو دستی بسپاره دستِ همون سارقین و ته مونده ی دارایی تو هم به زور ازت بگیره.. اونوقت چه حالی داری؟؟ دوست دارم بشنوم..)
و من بی جواب؛فقط نگاهش کردم...(حق داری...جوابی واسه گفتن وجود نداره...چون اصلا نمیتونی تصورشم بکنی...حالم تو اون روزها و شبها که فهمیدم چه بلایی داره سرم میاد و تموم بدبختی هام هدیه ی بزرگترین معتمدِ زندگیم یعنی شوهرمه،همین بود...حسِ مشمئز کننده اییه،وقتی شوهرت چوبِ حراج به تمام زنانگی هات بزنه...دانیال خیلی راحت از من گذشت و وجودمو با هم کیشهاش شریک شد...
اون هم منی که از تمام خوونوادم واسه داشتنش گذشتم...بگذریم...اون شب مثه بقیه ی اون همکیشای نجسش اومدم سراغم، مست و گیج..اولش تو شوک بودم.گفتم لابد ازم خجالت میکشه یا حداقل یه معذرت خواهی کوچولو..اما نه..اولش که اصلا نشناخت،بعد از چند دقیقه که خوب نگام کرد یهو انگار چیزی یادش اومد! اونوقت به یه صدای کش دار گفت که تا آخر عمرت مدیون منی،بهشت رو برات خریدم..)خندید...با صدای بلند. چقدر خنده هایش ترسناک بود.
دستمانم آرام و قرار نداشت. نمیتوانستم کنترلشان کنم..ای کاش تمام این قصه ها،دروغی مضحک باشد.. عثمان فنجان قهوه ام را میان دو دستم مخفی کرد:(بخورش.. گرمت میکنه..) مگر قهوه ام داغ بود؟؟ اصلا مگر دمایی جز سرما وجود داشت؟؟ سالهاست که دیگر نمیدانم گرما چه طعمی دارد...
صوفی تکیه داده به صندلی، در سکوت آنالیزمان میکرد:(چقدر ساده ای تو دختر.. )
حرفش را خواندم، نباید ادامه میداد:(بقیه اش.. انقدر منتظرم نذار.. چه اتفاقی افتاد؟؟)
به سمتم خم شد،دستانش را در هم گره کرد و روی میز گذاشت، چشمانش، آهنگ عجیبی داشت: (کُشتمش..فرستادمش بهشت…)
فنجانِ قهوه از دستم رها شد..دنیا ایستاد...ای کاش میشد،کیوسکی بود و تلفنی سکه ایی،تا یک سکه از عمرم خرج میکردم و چند دقیقه با دنیا اختلاط. آنوقت شاید میشد راضی شود به قرض دادنِ سازش..تا برای دو روز هم که شده به میل خودم کوکش کنم..
دانیال ...دانیال...دانیال!!!
ادامه دارد........
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
💠 #مبانی_دعا 🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی 🎬 جلسه 7 👈 موانع استجابت دعا ❇️ 90 جلسه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اخلاق مهدوی 32.mp3
3.25M
💠 #مبانی_دعا
🎤 با توضیحات #استاد_احسان_عبادی
🎬 جلسه 8
👈 موانع استجابت دعا
❇️ 90 جلسه
@shervamusiqiirani - آواز همایون-شجریان-بیگجه خانی.mp3
4.73M
.......:
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
باغبان گر پنج روزی صحبت گل بایدش
بر جفای خار هجران صبر بلبل بایدش
ای دل اندر بند زلفش از پریشانی منال
مرغ زیرک چون به دام افتد تحمل بایدش
رند عالم سوز را با مصلحت بینی چه کار
کار ملک است آن که تدبیر و تأمل بایدش
تکیه بر تقوی و دانش در طریقت کافریست
راهرو گر صد هنر دارد توکل بایدش
با چنین زلف و رخش بادا نظربازی حرام
هر که روی یاسمین و جعد سنبل بایدش
نازها زان نرگس مستانهاش باید کشید
این دل شوریده تا آن جعد و کاکل بایدش
ساقیا در گردش ساغر تعلل تا به چند
دور چون با عاشقان افتد تسلسل بایدش
کیست حافظ تا ننوشد باده بی آواز رود
عاشق مسکین چرا چندین تجمل بایدش
#حافظ
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
دلم رمیده شد و غافلم من درویش
که آن شکاری سرگشته را چه آمد پیش
چو بید بر سر ایمان خویش میلرزم
که دل به دست کمان ابروییست کافرکیش
خیال حوصله بحر میپزد هیهات
چههاست در سر این قطره محال اندیش
بنازم آن مژه شوخ عافیت کش را
که موج میزندش آب نوش بر سر نیش
ز آستین طبیبان هزار خون بچکد
گرم به تجربه دستی نهند بر دل ریش
به کوی میکده گریان و سرفکنده روم
چرا که شرم همیآیدم ز حاصل خویش
نه عمر خضر بماند نه ملک اسکندر
نزاع بر سر دنیی دون مکن درویش
بدان کمر نرسد دست هر گدا حافظ
خزانهای به کف آور ز گنج قارون بیش
#حافظ
🎶🎶🎶🎶🎶🎶
آن که هلاک من همیخواهد و من سلامتش
هر چه کند ز شاهدی کس نکند ملامتش
میوه نمیدهد به کس باغ تفرجست و بس
جز به نظر نمیرسد سیب درخت قامتش
کاش که در قیامتش بار دگر بدیدمی
کان چه گناه او بود من بکشم غرامتش
#سعدی
🌺
🍂🌺🍂
🍃🍂
۱۷۰. غیب همان حجّت غایب، (مهدی علیه السلام) است. کمال الدین
۱۷۱. اوست برطرف کننده گرفتاری و پریشانی شیعیانش پس از بینوایی و بدبختی سخت و بلای طولانی و ستم؛ خوشا به حال کسانی که آن زمان را درک کنند. کمال الدین
https://eitaa.com/zandahlm1357
سلام لطفا
#اندڪی_تأمل🇮🇷👇
eitaa.com/joinchat/3717922818Ca7721d8525
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: پيام به اولين اجلاس ساليانه ى اقامه ى نماز در مشهد مقدس پيام به اولين اجلاس ساليانه ي اقام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پيام به ملتهاى مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهاى اسلامى، به منظور بسيج نيروهاى
پيام به ملتهاي مسلمان، علما، نويسندگان، روشنفكران و دانشجويان كشورهاي اسلامي، به منظور بسيج نيروهاي عظيم كشورهاي اسلامي براي مقابله با توطئههاي خباثت آميز امريكا و اسرائيل در كنفرانس مادريد (۱) بسم اللَّه الرّحمن الرّحيم اذن للّذين يقاتلون بانّهم ظلموا و انّ اللَّه علي نصرهم لقدير. الّذين اخرجوا من ديارهم بغير حقّ الّا ان يقولوا ربّنااللَّه و لولا دفع اللَّه النّاس بعضهم ببعض لهدّمت صوامع وبيع و صلوات و مساجد يذكر فيها اسم اللَّه كثيرا ولينصرنّ اللَّه من ينصره انّ اللَّه لقويّ عزيز (۲) در تاريخ ملتها لحظاتي است كه نوع تصميم گيري در آن، بر زماني طولاني از عمر آن ملت اثر ميگذارد و تلخي و رنج و ذلت و اسارت، و يا آزادگي و عزت و شادكامي، براي نسلهايي به ارمغان ميآورد. اگر آن روزي كه صهيونيستها اولين تيشهها را بر ريشه ي عميق مليت فلسطيني ميزدند، تا مليتي دروغين و جعلي و بي ريشه به جاي آن در خاك متعلق به مسلمين بگذارند، سران مسلمان و عناصر مؤثر و به تبع آنان تودههاي مردم، حضور و مقاومت جدي و هوشيارانه يي از خود نشان ميدادند، امروز از اين همه مصيبت و بلايي كه ميوه ي زهرآگين شجره ي خبيثه ي دولت صهيونيستي است، در اين منطقه خبري نبود و شايد ملتهاي منطقه و بخصوص ملت مظلوم فلسطين، از آنچه در اين چهل وپنج سال كشيده است، معاف ميبود. آن روز سست عنصريِ بعضي و قدرت طلبيِ بعضي و راحت طلبيِ بعضي و ناهشياري بعضي، دست
به هم داد و خيانتي عمومي را شكل بخشيد و نتيجه آن شد كه شد: هزاران خون به ناحق ريخته، هزاران ناموس هتك شده، هزاران خانه ي ويران شده، هزاران سرمايه ي بربادرفته، هزاران آرزوي دفن شده، هزاران روز و شب تلخ و مصيبت باري كه با گرسنگي و دربه دري و بي خانماني و اشك و آه يك ملت در اردوگاههاي اردن و لبنان سپري شده، يا در وطن اشغالي در زير چكمه و سرنيزه ي دشمن به سرآمده، هزاران انساني كه بي هيچ جرمي در معرض سخت ترين عقوبتهاي زمانه قرار گرفته، و هزاران غم ناگفتني ديگر كه جز آنان كه روزهاي جان كندن تدريجي در اردوگاه را در مجاورت خانه ي غصب شده ي خود يا در خانه ي زير قيمومت بيگانه ميگذرانند، كسي ديگر قادر به درك آن نيست.... همه و همه از آن خيانت بزرگ پديد آمد، و آن خيانت، خيانتهاي ديگر را به دنبال آورد؛ و اين امواج خيانت، چه فضيلتها را كه خشكاند و چه روحيهها را كه ميراند و چه شعلهها را كه فسرد.... هر كسي آن روز ميتوانسته كاري بكند و قدمي در راه دفع اين ظلم بزرگ بردارد، و نكرده و برنداشته، محكوم لعن و نفرين اين دو نسل فلسطيني، و مشمول قضاوت قاطع و سخت تاريخ معاصر و آينده، و مورد عذاب و تقاص الهي در روز جزاست؛ و در اين، فرقي ميان رجال سياست و رجال اقتصاد و رجال فرهنگ و ادبيات و رجال جنگ و نبرد نيست.... امروز يك بار ديگر يكي از آن لحظههاي سرنوشت ساز در پيش است، و يكي از آن امتحانهاي عمومي آماده. مسأله اين است كه امريكا در بحبوحه ي آنچه پيروزيهاي پس از
پايان «جنگ سرد» ناميده ميشود، و به بركت سكوت رعب آميزي كه بر برخي از كشورهاي اين منطقه حاكم گشته، و با تكيه بر حضور نظامي غاصبانه در خليج فارس، درصدد است مشكل خود و مشكل صهيونيستهاي غاصب را حل كند؛ اسرائيل از سوي اعراب به رسميت شناخته شود و داعيه ي «فلسطين» براي هميشه پايان يابد. خلاصي اسرائيل از دغدغه ي معارضات دولتهاي عربي، آن دست آموز امريكا را اولاً براي وظيفه ي اصليش، يعني مبارزه با حركتهاي اسلامي در اين منطقه - كه بزرگترين خطر جدي براي امريكاست - آماده ميسازد؛ ثانياً نفوذ امريكا را بر كشورهاي اين منطقه ي حياتي قطعي كرده، منطقه را به صورت خانه ي امن امريكاييان درمي آورد و شيطان بزرگ، صاحب اختيار بي دردسر خاورميانه ميشود؛ و ثالثاً اسرائيل در راه توسعه ي سرزمينهاي اشغالي و آرزوي «از نيل تا فرات»، يك سنگر مهم ديگر را فتح ميكند.
#پیامهای مقام معظم رهبری
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: جنبش نرم افزارى ما شعار نهضت نوآوري علمي و جنبش نرم افزاري را مطرح كرده ايم؛ انتظار اين بو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جوان
پيشرفتهايي كه در المپيادهاي رياضي و فيزيك و شيمي و... به دست آورديم، نشان داد ما جوانهايي داريم كه از استعدادهاي بالايي برخوردارند.
امروز، (شما جوانان عناصر مؤثريد؛ ولي فردا ستونهاي انقلاب هستيد. توجه كنيد انقلاب را با ريشهها و مباني فكري و منطقيش، بدرستي بشناسيد.
محبوبترين انسانهاي جامعه در نزد پروردگار، جوانهاي پارسا و پرهيزگار و مؤمن هستند.
جوان، آن هم داراي علم و معرفت، آن هم در صراط تحصيل دانش براي اداره ي كشور در آينده داراي ارزش است.
جوان و نوجوان، چشمه ي جوشان نيرو و استعداد است.
مهمترين مظهر قدرداني از جواني همين است كه... خود را در زمينههاي تزكيه و اخلاق پيش ببريد؛ اين ان شاءاللَّه ذخيره ي همه ي زندگي شما خواهد شد.
مهمترين مظهر قدرداني از جواني همين است كه از اين صفا و نورانيت و از اين ناآلودگي و پيراستگيِ طبيعيِ انسان جوان استفاده كنيد و خود را در زمينههاي تزكيه و اخلاق پيش ببريد؛ اين ان شاءاللَّه ذخيره ي همه ي زندگي شما خواهد شد.
#کلمات قصار نویسنده ؛آیت الله العظمی سید علی خامنه ای(دام ظله)
https://eitaa.com/zandahlm1357