@tarashiun_admin:
✍ نوشتار تربیتی "خانواده و زوجین"
🌀 شماره ۳۳
✅ تحکیم خانواده
💠 قسمت چهاردهم
✅روشهای تحکیم خانواده؛
☑️شاخصههای زیرساختی برای حل منازعات و مشکلات خانوادگی
8⃣دامنه لغات خود را افزایش دهید؛
🤔این روش حداقل در دو مورد کاربرد دارد:
☝️1_ مردی، که میخواهد در منازعات، همسرش را اقناع کند.
🌸 یکی از مهمترین شاخصه های زیر ساختی برای تعامل صحیح با زنان، پاسخگویی به نیاز "تنوع طلبی شنیداری" میباشد.
🌸 یک مرد هنرمند با بهکار بردن جملات زیبا و متنوع، این نیاز مهم همسرش را پاسخ میدهد.
🌸 مثلا یک مرد خلّاق، به جای اینکه همیشه تنها به همسرش بگوید: من تورا دوست دارم، این جمله را با تنوع و هنر زیبا، به جملات مختلف دیگر تبدیل کرده و به همسرش تقدیم میکند. مانند:
🌹 تو بهار زندگی من هستی.
🌹 تورا عاشقانه دوستدارم.
🌹 آرام جانم شدهای و... .
🌸 فراموش نکنیم که مردها نیز به شنیدن جملات محبتآمیز نیاز دارند.
🌸زن باید مطمئن بشود، همسرش او را دوست دارد.
🌼 نتیجه:
بهکار بردن جملات زیبا و متنوع، میتواند بهوسیله ارضاء نیاز "تنوعطلبی شنیداری"، در حل منازعات تأثیر بسزایی داشته باشد.
✌️2_ زنی، که میخواهد شوهرش مطیع او باشد.
🌸یکی از نیازهای مرد در زندگی، این است که بتواند تکیهگاه محکمی برای همسرش باشد. هر اندازه این کار را بهتر انجام دهد، اعتماد بهنفسش بالاتر میرود و خوشاخلاقتر میشود.
🌸این دقیقا همان نیازی است که زنان دارند؛ "نیاز به داشتن یک تکیهگاه قوی"
🌸 زنان برای ساختن یک تکیه گاه قوی باید اصولی را رعایت کنند که عبارتند از:
🌹زن هوشمند، زنی است که هیچگاه، غرور مردش را جریحه دار نمیکند.
🌹زن باید کاری کند که مرد با تمام وجود احساسکند ،تکیهگاهی قویتر از او وجود ندارد.
🌹برای بهوجود آمدن چنین احساسی در مرد، زن باید همسرش را مطمئن کند که او تنها کسی است که سخن، نظر و اراده اش در زندگی زن مؤثر میباشد. در واقع مرد باید کاملاً درک کند، همسرش تنها از او اطاعت میکند و هر وقت اراده کند، میتواند اراده زنش را تغییر دهد.
🌹مردی که بفهمد همسرش مطیع اوست، حاضر است برای این زن جان دهد.
🌹زمانی که در مرد این اطمینان حاصل شد که همسرش مطیع اوست، دقیقاً زمانی است که زن میتواند، با بهکار بردن جملات متنوع منطقی، نظر شوهرش را تغییر دهد و او را "تسلیمِ منطقی"، کند. اینجا بهکار بردن لغات متنوع کاربرد دارد.
🌹مطیع بودن زن ، به این معنا نیست که از عشوه و ناز خودداری کند.
مثلاً در مسائل خاص، زنی برای اطاعت از شوهر مانند جسمی بی جان می افتد، ولی اگر به جای اینکار، یک ناز کردنِ در قالب فرار کردن داشته باشد برای مرد جذاب تر است."یک سرکشی و عشوه گری لطیف مطیعانه".
🌹خداوند متعال در زن قابلیتی قرار داده تا بتواند، تنوع خواهی مردش را پاسخ بدهد. زن میتواند یک حرمسرا برای مردش بشود.
🌼نتیجه:
زنی میتواند شوهرش را مطیع خود کند که شوهرش، از مطیع بودن او مطمئن باشد.
#ادامه_دارد
#نوشتار_تربیتی
#خانواده_زوجین
#تحکیم_خانواده
#ارتباط_با_خانواده_همسر
با عرض سلام و تشکر بابت کانال بسیار عالی شما
خانمی 33 ساله هستم سه فرزند دارم و مدت 13 سال ازدواج کردم ِبا همسرم با تمام مشکلات ساختیم و زندگی نسبتا خوبی داریم مادر شوهرم از ابتدا با خواستگاری من مخالف بودن و به خواست پدرشوهرم اومدن خواستگاری ودر این 13 سال با رفتار و حرفهاشون من رو اذیت میکنن.الان مدت 6 ماه هست که به خاطر رفتارهاشون من رفت و آمدم رو قطع کردم فقط گاهی زنگ زدم.همسرم هم فقط گاهی زنگ میزنن.ولی اونا در این مدت حتی یکبار هم نگفتن چرا نمیاین یا اینکه چی شده.بنظر شما من چکار باید بکنم؟
🌹🍃 پاسخ #مشاور_، سرکار خانم #بیات👇
🌸بسم الله الرحمن الرحیم 🌸
سلام و احترام خدمت شما خواهر عزیز
الحمدلله که زندگی خوبی دارید. ان شاء الله با کسب مهارت؛ بهتر از این هم میشود. 🌹
🍀در رابطه با رفتارهای مادرشوهرتان علت آن به همان مخالفت اولیه بر میگردد که باید دید ریشه این مخالفت چه بوده؟ و شما در این سالها برای نزدیک شدن به مادر شوهر چقدر تلاش کردید؟
قطع ارتباط کردن با خانواده همسر نمیتواند راهکار موثری باشد. و طبیعتا این دوری کینه ها را بیشتر میکند. در صورتی که میتوانید رفت و آمدتان را مدیریت کنید. و کمتر بروید و در تایم کوتاه...
🍀یک نکته مهم را توجه کنید که حتی اگر همسر شما شاهد رفتارهای بی منطق مادرش باشد؛ باز دلش نمیخواهد که از جانب شما بدگویی خانواده اش را بشنود. پس مراقب باشید که اهل غر زدن و گله و شکایت از خانواده اش نباشید. بهتر است اگر مسئله ای هست خودتان حل کنید. در این زمینه خیلی همسرتان را دخیل نکنید. آقایان از اینکه بین مادر و همسرشان قرار بگیرند و مدام بخواهند جانبداری یکی را کنند خیلی تحت فشار قرار میگیرند.
و به مرور ممکن است خسته و عصبی شوند.
پس سعی کنید با یادگیری مهارت ها رفتار مسالمت آمیز با مادر همسرتان داشته باشید. و با توجه به شناختی که از اخلاقشان دارید توقع و انتظارتان را از ایشان کم کنید. و آستانه صبر و تحملتان را بالا ببرید.
🦋پیشنهاد میکنم مجموعه هنر زن بودن جلسه دوم را به ویژه با دقت گوش کنید. راهکارهای خوبی در تعامل با خانواده همسر توسط استاد پوراحمد مطرح شده است.
👌جهت بررسی دقیق روابط شما و دادن راهکار مناسب نیز میتوانید با مشاوری امین به صورت حضوری یا تلفنی ارتباط بگیرید.
موفق و مؤید باشید. 🌺
#آموزش_مسائل_بلوغ_به_فرزند
#تربیت_جنسی
سلام علیکم، .
دختر بزرگم 10ساله است و دو دختردیگه ۴و۵ساله هم دارم
درمورد سن بلوغ بهتر است چه زمانی با دختر بزرگم صحبت کنم و به چه شکل برایشان توضیح دهم.
البته نمیدانم دخترم آیا از دوستانش چیزی فهمیده یا نه.
ممنون میشوم راهنمایی بفرمایید.
🌹🍃پاسخ #مشاور_ سرکار خانم #اصلانی 👇
🌹 بسم الله الرحمن الرحیم 🌹
سلام علیکم
👌دغدغه مندی تربیتی شما خواهر گرامی و پیگیری و تحقیق شما در این زمینه بسیار قابل ستایش و تقدیر هست.
🍃یکی از نقش های مهم والدین در ارتباط با فرزندان صحبت کردن با آنها درباره بلوغ است. وقتی فرزند ما به موقع از اطلاعات کافی در رابطه با بلوغ آگاهی پیدا کند کمتر دچار استرس و ترس میشود و بلکه احساس اعتماد به نفس و عزت نفس میکند.
🍃نشانه های بلوغ نظیر جوش صورت؛ آکنه؛ موهای زائد بدن؛ تغییرات هورمونی؛ و پریودی در دختران گاه باعث معذب شدن و خجالت کشیدن آنها میشود اما اگر به موقع شناخت لازم را پیدا کنند پذیرش بهتری از این شرایط خواهند داشت.
🍃بهترین وقت صحبت کردن در رابطه با علائم بلوغ قبل از رسیدن به سن بلوغ است. وقتی قبل از رسیدن به بلوغ بداند چه تغییراتی در بدن او رخ خواهد داد با مشاهده ی نخستین قائدگی دچار شوک و وحشت نمیشود.
🍃با توجه به اینکه سن و سال دختر شما نزدیک به سن بلوغ هست، بهتر است از همین سن که فراگیری و انجام اعمال عبادی را شروع کرده از نشانه های بلوغ و احکام آن هم بگویید. دقت داشته باشید که این روند را پیچیده توضیح ندهید. بلکه به عنوان یک روند کاملا طبیعی که در زندگی رخ میدهد ساده و قابل فهم بیان کنید.
🍃به صورت عملی نیز میتوانید او را با لوازم بهداشتی مورد نیاز در این ایام آشنا کنید.
🍃آگاهی بخشی به موقع شما نه تنها حجم نگرانی فرزندتان را کم میکند بلکه باعث تحکیم رابطه شما و دخترتان میشود.
🍃اگر احیانا خودتان در گفتن مسائل شرم میکنید میتوانید از مربی یا خاله و یا فردی امین که با اوراحت هست کمک بگیرید.
🍃همچنین میتوانید کتاب های مناسب در زمینه احکام دختران یا بلوغ نیز به ایشان هدیه دهید.
🍃نکته ای که شما خواهر عزیز باید به آن دقت کنید، این هست که فضای گفتگوی سالم و امن برای فرزندتان وجود داشته باشد تا سوالاتش را با آرامش و طیب خاطر از شما بپرسد؛ در غیر اینصورت و در صورتیکه شما اطلاعات لازم را بهنگام و درست به او ندهید، ناچار خود او از منابع دیگر مثل دوست، فضای مجازی و.... تحقیق کرده و چه بسا در این میان به اطلاعات اضافی و آسیب زا دسترسی پیدا میکند، که این خود باعث ایجاد مشکلاتی خواهد شد.
🌹پیشنهاد: مجموعه صوتی "تربیت فرزند از 10 تا 19 سالگی" را تهیه کنید، نکات مطرح شده برای شما میتواند مفید باشد.
موفق و سربلند باشید. 🌺
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 قسمت 126: دستم به دستگیره ی در نرسیده، درب باز شد. دان
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ادامه داستان يک فنجان چاي با خدا 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
قسمت 127:
به آخرین درب که چندین مرد با شانه هایی لرزان محاصره اش کرده بودند رسیدیم.
کنار رفتند.. در را بازم کردمو داخل شد.
خودش بود..
آرامو خوابیده رویِ تخت، با لباسهایی نظامی که انگار تن اش را به خون غسل داده بودند..
گوشه ی سرش زخمی بود و رد زیبایی از خون تا کنارِ گونه اش کشیده شده بود..
قلبم پر کشید برایِ آرامش بی حد و حسابش..
چقدر شهادت به صورتش میآمد..
دستِ آرامیده رویِ سینه اش را بلند کردمو انگشترِ عقیقِ گلگون شده اش را با نوازش از انگشتش خارج کردم.
این انگشتر دیگر مالِ من بود..
کاش دیشب بودنت را قاب میکردم در لوحِ خاطراتم..
کاش بیشتر تماشایت میکردم و حفظ میشدم حرکاتت را..
کاش سراپا گوش میشدم و تمامِ شنیدنهایم پر میشد از موج صدایت..
راستی میدانی که خیلی وقت است برایم قرآن نخواندی؟؟
حالا دل به آواز قرآنِ کدام قاری خوش کنم که مسکن شود بر دردهایم؟؟
کاش دیشب بچه نمیشدم و با قهر، قهر میکردم و تُنِ نفسهایت را هجی ..
کاش…
موهایش را مرتب کردمو او یک نفس خوابید..
به صورتش دست کشیدمو او لبخند زد محضِ دلداریم..
عاشق که باشی دل خوش میکنی به دلخوشی هایِ معشوقت.. ومن عاشقانه دل خوش کردم.
(این قلب ترک خوده ی من، بند به مو بود…
من عاشق”او” بودمو “او” عاشق “او” بود..)
بارانِ اشکهایم، سیل شد اما طوفان به پا نکرد.. باید با خوشیِ حسام راه میآمد..
پس بی صدا باریدم..
چشمانِ بسته اش را بوسیدم و دستانش را به رسمِ عاشقانه هایش دورِ صورتم قاب کردم.
حسام بهترین ها را برایم رقم زد و حالا من در سرزمین کربلا وداع اش را لبیک میگفتم.
به اصرارِ دانیال عازمه هتل شدیم که یک از آن جوانان نظامی صدایم زد و نایلونی به سمتم گرفت (گوشیِ سیده.. خاموشه.. فک کنم شارژش تموم شده.. )
کیسه را گرفتم و به هتل برگشتیم.
بی صدا وسایلم را جمع میکردمو دانیال اشک ریزان تماشایم میکرد.
تهوع و درد گوشم را کشید و مرا مجبور به افتادن روی تخت کرد.
دانیال با لیوانی آب و قرص کنارم نشست. (اینا رو بخوور.. سارا باید قوی باشی.. فاطمه خانوم تمام چشم امیدش به توئه.. حسام به خواسته ی قلبیش رسید.. )
و باز بارید.. من قوی بودم.. خیلی زیاد، بیشتر ازآنچه فکرش را بکنند.. کم که نبود، خودم آمینِ شهادتش را گفته بودم.. حالا هم باید پایش میماندم.. ( تو از کجا خبر دار شدی؟)
نفس گرفت (صبح با گوشیش تماس گرفتم. گفت داره میره گشت زنی اما خواست به تو چیزی نگم که نگران نشی.. بعدم گفت تا اذان ظهر برمیگرده..
تو چیزی نپرسیدی، منم چیزی نگفتم.
ولی همه ی حواسم بهت بود که چشم به راهشی. تا اینکه از ظهر گذشت و هیچ خبری ازش نشد.. منم نگران بودم و مدام به گوشیش زنگ میزدم که میگفت خاموشه..
دم دمای عصر وقتی حالِ پریشون و سراغ گرفتنهاتو از حسام دیدم.. دیگه خودمم ترسیدم..
از طریق بچه ها سراغشو گرفتم که اول گفتن زخمی شده و برم اونجا.. وقتی که رفتم دیدم زخمی نه.. شهید شده..)
تمام ثانیه هایِ پریشانیم تداعی شد (چجوری شهید شده؟)
چانه اش میلرزید ( با چند نفر رفته بودن واسه گشت زنی ، که متوجه میشن یه عده از داعشی ها قصد نزدیک شدن به شهر رو دارن.. که باهاشون درگیر میشن..
حسامو دوستاش تا آخرین گلوله ی خشابشون مقاومت میکنن و به مقر خبر میدن.. اما دیگه محاصره شده بودن و تا نیروها برسن، بچه ها شهید میشن..)
آه از نهادم بلند شد.. پس باز هم حرف غیرت و پاسداری بود. حداقل خوبیش این بود که من پیکرِ گرمِ شهیدم را دیدم (خب داعشی ها چی شدن ؟)
لبخندش تلخ بود (تار و مارشون کردن..)
صبح روز بعد به همراه پیکرِ امیر مهدیم، راهی ایران شدیم.
در مسیر مدام اشک ریختم و ناله کردم که قرار بود با سوغات و تبرت کربلا به ایران برگردم. حالا داشتم حسامِ بی جان را چشم روشنی سرزمین عراق میبردم..
بیچاره فاطمه خانم..
ادامه دارد...
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🖤حی علی العزا
حی علی البکاء 😭