.......:
تواضع
متن حديث
التواضُعُ ان تُعطى النّاس مِن نَفسِك ما تُحبّ ان يُعطوك مِثلَه
چنان سر كن اى دوست با نيك و بد كه باشد ز تو نيك و بد در امان تواضع چنان كن به خلق خداى كه خواهى كند خلق با تو چنان
قضاوت بحق
متن حديث
مِن علاماتِ الفقيهِ الحُكم و العِلم و الصَّمت
بصير باش به احكام دين حق كه خداى از آن فقيه كه دانا به حكم اوست رضاست نشانه هاى فقاهت به نزد پير خرد قضاوت بحق و دانش و سكوت بجاست
#دانستنیهای امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: دستور دوری از واقفیه محمد بن عاصم میگوید: حضرت رضا (علیه السلام) فرمود: به من خبر رسیده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
برخی کرامات حضرت رضا (علیه السلام) برای هدایت شیعیان
شخصی به نام ابن ابی کثیر گوید: بعد از رحلت موسی بن جعفر (علیه السلام) مردم در مورد حضرت رضا (علیه السلام) توقف کردند. من در آن سال به حج رفتم، ناگاه حضرت رضا (علیه السلام) را دیدم در دلم این آیه گذشت: اَبَشَراً مِنّا واحِداً نَتَّبِعُه؛ [۱] یعنی آیا پیرو انسانی از خودمان باشیم؟
ناگاه حضرت رضا (علیه السلام) مثل برق جهنده کنار من آمد و (در حالی که از ضمیر من آگاه شده بود) فرمود: به خدا سوگند منم آن انسانی که باید از او پیروی کنی! عرض کردم: از خدا و شما عذرخواهی میکنم، فرمود: تو بخشوده ای. [۲]
در نمونه ای دیگر عبدالله بن مغیره گوید: من واقفی بودم و با همان حال به حج رفتم، کنار خانه خدا به خداوند گفتم: خدایا تو میدانی من در پی چیستم. مرا به بهترین دین هدایت نما. به دنبال آن در دلم افتاد که نزد حضرت رضا (علیه السلام) روم. به مدینه آمدم و کنار در خانه حضرت به خادم گفتم: بگو مردی از عراق کنار در است. ناگاه صدای حضرت را شنیدم که میفرمود: ای عبدالله بن مغیره! بیا داخل. وقتی وارد شدم، که فرمود: خداوند دعایت را مستجاب و تو را به دین خود هدایت کرد. عرض کردم: گواهی میدهم که شمایی حجت خدا و امین او بر خلقش. [۳]
----------
[۱]: القمر / ۲۴.
[۲]: بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۳۸.
[۳]: بحارالانوار، ج ۴۹، ص ۳۹.
📚حکایت آفتاب نگاهی به زندگی امام رضا علیه السلام
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
👆👆👆 توصیه مهم رهبری که 10 سال از آن گذشته است.... 👆👆👆 🔰 واقعا کدام یک از ما رفتیم و این توصیه را عم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
13.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔰 سلسله جلسات #انقلابی_تراز_انقلاب 1
💠 فصل اول : #دانشجوی_تراز_انقلاب ( قسمت اول )
👈 وظایف مهم دانشجویان برای #قوی_شدن و شرکت فعال در #جهاد_تبیین
👈 دانشجوی انقلابی باید چگونه باشد؟
🔗 دیدن کلیپ با کیفیتهای بالاتر در https://www.aparat.com/v/5WlLI
🎤 #احسان_عبادی (مدرس مهدویت و پژوهشگر علوم حدیث و تاریخ)
👌 انقلابی باید قوی شود
🔰سیاست همراه دیانت🔰
☑️متن شبهه و سوال👇👇👇👇👇
روایت (الاعمال بالنیات) این دقیقا منظور چیه؟ مثلا فلانی قران میخونه بیایی چن تا غلط ازش بگیری و یکی دیگه بگه مهم نیته که باید درست باشه!! حالا چن تا غلط خونده اشکالی نداره مهم نیته.
در مورد این یکم توضیح بدید ممنون
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
✅متن پاسخ به شبهه👇👇👇👇👇
🔸این الاعمال بالنیات به این معنی نیست که قرآن رو غلط بخونیم.. کسی که میتواند قرآن را درست بخواند باید برود درست بخواند، نماز هم همین است، نماز تلفظ عربیش رو باید یاد بگیریم، کسی که میتونه باید یاد بگیره فتوای همه مراجع هست.
حالا یه پیرمرد👴🏻👵🏻 پیرزنی که نمیتونه عربی را یاد بگیره.. سین تلفظ کند، صاد تلفظ کند، یا ض، ز .. اینها هیچی.
اما من و شما که می توانیم توانایی رو داریم باید بریم یاد بگیریم عربی نماز رو، مخصوصا نماز خیلی مهمتر از قرآنه، چون نماز عمل واجب ماست.
🔰بعضی ها استناد میکنند به شعر مولانا؛
ما درون را بنگریم و حال را
نی برون را بنگریم و قال را
نخیر این شعر اصلا ربطی به اینجا نداره. الاعمال بالنیات یعنی شما یک کار خیر رو نیت کردی می خواهی انجامش بدی، ولی توفیق نشد اما خدا ثواب رو برات مینویسه، منظور اینه.
❌نه اینکه بگیم یک کاری دارم انجام میدم هر جور شد اشکالی نداره.. نخیر. پیامبر (ص) می فرمایند خدا دوست نداره کارها شل انجام بشه، باید کارها رو سفت و سخت و جدی انجام بدیم. این روایت رو پیامبر کجا گفت⁉️ در دفن کردن یک بنده خدا، پیامبر داشت سنگهای لحد رو محکم میچید با خشت و.. محکم می کرد که دیوار نریزه.. گفتند آقا جان چند دقیقه دیگه خاک میریزیم همه این ها میریزه به هم، گفتند نه خدا دوست داره که کارها محکم باشه.
👈🏻پس این که بگیم قرآن رو بخونیم حالا غلط غلوط داریم اشکال نداره، نخیر.
حالا گناه هست یا نه، من اون بحث شرعیش رو تخصص ندارم ولی کسی که میتونه تلفظ صحیح عربی آیات قرآن رو یاد بگیره، روخوانی قرآن رو درست یاد بگیره، باید یاد بگیره. اینجا ربطی به الاعمال بالنیات اصلا ندارد.
#پرسش_پاسخ
➖➖➖➖➖➖➖➖➖➖
👤پاسخ دهنده: #استاد_احسان_عبادی
(👆جزو اساتید مهدویت ، پژوهشگر تاریخ و محقق)
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: خورشيد بدر مهديقلي رضايي خستگي عمليات و سرماي شب بر تنم چيره گشته بود و بدن خيسم همراه با
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
مجروحين و شهدا در دشت پراكنده بودند. به دجله رسيديم. برادر
[ صفحه ۱۳۷]
فتحي گفت: «آقا مهدي باكري در حريبه توي محاصره است شما بايد هر طور شده اگه هم نباشه به زور بياوريدش. »
با منصور فرقاني راه افتاديم. پل نفر روي دجله نمايان شد. در حين عبور متوجه برادر مصطفي مولوي شديم، از مأموريت ما اطلاع داشت با حالتي غمگين و خسته و با صورتي گرد و غبار گرفته گفت: برگردين!
و با همين جمله ما متوجه حقيقتي شديم و آن اينكه سردار عاشورايي در بدر به سالار شهيدان حسين بن علي (عليه السلام) پيوسته است.
[ صفحه ۱۳۹]
دجله در پيش است
اسماعيل وكيل زاده
دو سه روز قبل از شروع عمليات رمضان [۵۹] عازم جبهه شديم. با محمدرضا اسماعيل زاده [۶۰]، دوربين عكسبرداري برده بوديم و سعي ميكرديم هر جا
كه يكي از مسوولان را ديديم، عكس بگيريم.
عمليات رمضان پايان يافته بود و گردان ما - شهيد مدني - در بنه تيپ عاشورا در جاده اهواز خرمشهر بود. آقاي محصولي فرمانده سپاه منطقه ۵ (تبريز) آمده بود تيپ. سخنراني كرد و بعد از سخنراني با اسماعيل زاده رفتيم پيشش و گفتيم كه ميخواهيم از شما عكس بگيريم.
گفت: اشكالي نداره.
بعد گفت: اگر اجازه بدين آقا مهدي هم بياد.
ما هم آقا مهدي را نمي شناختيم. گفتيم اشكالي نداره. محصولي آقا مهدي را صدا زد؛ تشريف بيارين عكس بگيريم.
[ صفحه ۱۴۰]
گفت: خيلي ممنون شما عكس تونو بندازين.
آقاي محصولي اصرار كرد كه حتما بيايند. آقا مهدي گفت: اگه بيام عكس تون ميسوزه ها!
بالاخره با اصرار آقاي محصولي آمد. دو تا عكس گرفتيم؛ محصولي، آقا مهدي اسماعيل زاده و من. عكس را كه داديم ظاهر كردند، يكي سوخته بود و يكي هم بي كيفيت بود. عكس را كه در گردان به بچهها نشان داديم؛ گفتند: آقا مهدي باكري را كجا پيدا كردين باهاش عكس انداختين؟
گفتيم: آقا مهدي باكري كجا بود؟!
گفتند: اين يكي آقا مهدي باكري است ديگه!
اولين تصويري كه از آقا مهدي باكري ديدم همانجا بود. البته ميدانستيم كه فرمانده تيپ عاشورا آقا مهدي باكري است منتهي با قيافه اش آشنا نبوديم. آن روز هم كه عكس گرفتيم با ماشيني كه محصولي آمده بود، آقا مهدي راننده اش بود. آنجا هم كه محصولي گفت آقا مهدي، ما خيال كرديم راننده اي چيزي است اين آقا مهدي. اولين آشنايي با آقا مهدي از همين جا بود. بعد
هم در طول دفاع مقدس مرتب ميآمد در گردانها سخنراني ميكرد و ميديديم. يك روز قبل از شروع عمليات مسلم بن عقيل كه در قالب گردان شهيد مدني با كمپرسيها حركت كرديم و رفتيم جلو، توي راه جلوي ما را گرفتند و برگرداندند. صبح بود كه رسيديم عقبه. تازه ميخواستيم از ماشينها بپريم پايين كه آقا مهدي با جيپ سر رسيد.
گفت! الله بنده لري! سوار ماشينها بشين و برگردين جلو.
گفتيم: ما كه رفته بوديم جلو، منتهي برگرداندن.
[ صفحه ۱۴۱]
گفت: اشتباهي شمارو برگردانده اند.
بچهها خسته بودند. از ديروز عصر توي ماشين بوديم تا امروز صبح. منتهي در برابر گفته آقا مهدي كسي چيزي نگفت. با آن همه خستگي و ناراحتي هيچ كدام حرفي نزديم. دوباره برگشتيم خط. در عمليات خيبر هم كه آقا مهدي در جزيره حضور جدي داشت. يك روز عراق ۵ پاتك زد، شب همان روز قرار بود گردان سيدالشهدا به فرماندهي اصغر قصاب برود جلوتر. مأموريت اين بود.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
📖کـــتاب صــوتی ؛« " حـــاج قـــاســم "» 🌴"خـــــاطـــرات خــــودنـوشــت ســر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part02_حاج قاسم.mp3
14.47M
📖کـــتاب صــوتی
؛« " حـــاج قـــاســم "»
🌴"خـــــاطـــرات خــــودنـوشــت ســردارشهیـــد حـــــاج قــــاسـم ســلیمــانـی
« رضــوان الله تعــالـی»
🌴 قــسمــت: ۲
🎧 🎧
🍃🌸
🌸🍃🌸