eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.3هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: پايه‌هاي ايمان متن حديث أركان الإيمان الحميرى عن البزنطى قال: سمعت الرضا عليه السلام يقول: الإيمان أربعة أركان: التوكّل علي الله عزّوجلّ و الرضا بقضائه، و التسليم لأمر الله، و التفويض إلي الله قال عبد صالح: (و افوّض أمرى إلي الله... فوقاه الله سيّئات مامكروا). پايه‌هاي ايمان حميري از بزنطي نقل كند كه از امام رضا (ع) شنيدم مي‌فرمود: ايمان چهار پايه دارد: توكّل به خداوند عزّوجلّ، و خشنودي به تقدير او و تسليم در برابر فرمانش، و سپردن [ كارها ] به خدا. عبدصالح گفت: (و كار خود به خدا سپارم و خداوند آن را از گزند نيرنگ آنان نگاه داشت) ۱. منبع حديث ۱- قرب الإسناد ۳۵۴، و آيه در سوره مؤمن/ ۴۴- ۴۵. امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357
صحیفه امام 32.mp3
10.59M
💠 سلسله جلسات 32 🔰 با موضوع بازخوانی (جلسه 32) ❌ پایان تدریس جلد بیستم ❌ 👈 در صورت خرابی فایل ، از لینک https://uupload.ir/view/صحیفه_امام_32_4iuk.mp3/ دانلود نمائید . 🎤 با توضیحات ✅ انقلابی باید مبانی امام و رهبری را بداند تا هم بصیرتش بیشتر شود هم تحلیلهایش مبنایی شود ✅
امکان ملاقات با حضرت.mp3
4.59M
💠 کاربران 🔰با توجه به نامه امام زمان به نائب چهارم که در آن مدعیان مشاهده حضرت در زمان غیبت کبری را درغگو خطاب کردند ، پس چطور این همه داستان از ملاقات و تشرفات افراد در کتب معتبر ذکر شده است؟ 🎤 عبادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مرده‌اند... .......: @zandahlm1357
Part03_ققنوس فاتح.mp3
13.33M
📖کــتاب صــوتی « ققنوس فـــاتــــــــح » 🔵 زندگــینــــامـــه داستـــانی ســــردار شهـــید مــــحـــسـن وزوایــــی 🔷 قـــــســــمـــت 3 🍃🌸 🌸🍃🌸 🍃🌸🍃🌸 🌸🍃🌸🍃🌸
.......: لباس عروسی شهناز گاهی با بچه‌ها شوخی می‌کرد. لباس شیری رنگی داشت که آن را به بچه‌ها نشان می‌داد و می‌گفت: «لباس عروسیه! » نامزد داشت... وقتی به سردخانه رفتم دیدم «شهناز»‌ها کنار هم در سردخانه خوابیده اند. «شهناز حاجی شاه» لباس شیری رنگش را پوشیده بود. » [۱] ---------- [۱]: کتاب گل سیمین- نشر سوره مهر شهیدی رو آسفالت به ما خبر دادند که در منطقه پلیس راه، جنازه یکی از شهدا روی زمین مانده. تصمیم گرفتم هر طور شده بروم و جنازه را به قبرستان منتقل کنم. از طرفی عوامل دشمن و ستون پنجم در شهر پراکنده بودند و ممکن بود به من صدمه برسانند. برای همین ۳ سرباز را با خود بردم. با هر زحمتی بود بالای سر شهید رسیدیم. چند روز از شهادتش می‌گذشت. ترکش، شکمش را پاره کرده بود و به آسفالت چسبیده بود. سربازان گفتند: «نمی شود او عقب برد. » اما من اصرار کردم. گفتند: «باید چیزی باشد که جنازه را در آن بپیچیم و ببریم. » هرچه گشتیم چیزی پیدا نکردیم و من به ناچار، چادرم را درآوردم و شهید را روی چادر گذاشتیم و به عقب منتقل کردیم. البته روسری داشتم. وقتی برگشتم رفتم و چادر مادرم را گرفتم و این تنها روزی بود که من برای چند ساعت بدون چادر بودم. 📚خاطراتی از حضور زنان در دفاع مقدس https://eitaa.com/zandahlm1357