eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
55.1هزار عکس
40.9هزار ویدیو
1.8هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: ۳۶- آینده ی جهت و فعّالیّت سیاسی دانشجویان نظر جنابعالی درباره ی آینده ی فعّالیتهای سیاسی دانشجویان و همچنین سمت و سوی این فعّالیتها چیست؟ من قبلاً حرفم را در این زمینه گفتم. من سه چهار سال قبل از این گفتم که دانشجوها بایستی سیاسی بشوند؛ یک تعبیر تندی هم کردم علیه کسانی که دانشگاه را از سیاست دور کردند. یک سال بعدش یا همان وقتها در یک اجتماع دانشجویی گفتم که اشتباه نکنید؛ من که میگویم فعّالیّت سیاسی، معنایش این نیست که حتماً فعّالیّت سیاسی باید علیه دولت، علیه مسؤولین، علیه نظام باشد. بعضی بدخواهها فعّالیّت سیاسی را اینجوری تعبیر میکنند؛ فکر میکنند فعّالیّت سیاسی، یعنی سیاسی کاری. این یک نوع سیاسی کاری است. این یک نوع تقلّب است که آدم تصوّر کند فعّالیّت سیاسی در دانشگاه فقط با بد گفتن و با فحّاشی کردن و با اهانت کردن به این و آن حاصل میشود؛ نه، فعّالیّت سیاسی برای پیدا شدن قدرت تحلیل در دانشجو است. دانشجو اگر قدرت تحلیل سیاسی نداشته باشد، فریب میخورد؛ و فریب خوردن دانشجو درد بزرگی است که تحمّلش خیلی سخت است. بالاخره دانشجوها بخواهند قدرت تحلیل پیدا کنند، باید فعّالیّت سیاسی کنند؛ باید سیاست را بخوانند، بنویسند، بگویند، مذاکره کنند، مباحثه کنند. تا این کار نشود، توانایی پیدا نمیکنند. عقیده ی من هنوز هم همین است. پرسشهای دانشجویان ✍مقام معظم رهبری https://eitaa.com/zandahlm1357
........: 💢از خطر مغول بالاتر (ره): گرفتاری همه ما برای این است که ما تزکیه نشده‌ایم، تربیت نشدیم. عالِم شدند، تربیت نشدند، دانشمند شده‌اند، تربیت نشده‌اند، تفکرات‌شان عمیق است، لکن تربیت نشده‌اند. و آن خطری که از عالمی که تربیت نشده است و تزکیه نشده است بر بشر وارد می‌شود آن خطر از خطر مغول بالاتر است. غایت بعثت این تزکیه است، غایت آمدن انبیا این تزکیه است و دنبالش آن تعلیم. اگر نفوسی تزکیه نشده و تربیت نشده وارد بشوند در هر صحنه، در صحنه توحید، در صحنه معارف الهی، در صحنه فلسفه، در صحنه فقه و فقاهت، در صحنه سیاست، در هر صحنه‌ای که وارد بشوند، اشخاصی که تزکیه نشدند و تصفیه نشدند و از این شیطان باطن رها نشدند، خطر اینها بر بشر خطرهای بزرگ است. صحیفه امام؛ ج14؛ ص391 | جماران؛ 11 خرداد 1360 https://eitaa.com/zandahlm1357
وَأَحْسِنْ كَمَا أَحْسَنَ اللَّهُ إِلَيْكَ ۖ و (تا توانی به خلق) نیکی کن چنانکه خدا به تو نیکویی و احسان کرده 📚 ۷۷
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......: صفات خداوند: الف: صفات ثبوتي ۱- صدوق گويد: علي بن احمد بن محمد بن عمران دقّاق براي ما چنين حديث كرد كه محمد بن ابي عبدالله كوفي، از محمد بن اسماعيل برمكي براي ما به حديث گفت: فضل بن سليمان كوفي از حسين بن خالد ما را حديث كرد و گفت: از علي بن موسي الرضا (ع) شنيدم مي‌فرمود: خداوند تبارك و تعالي پيوسته دانا، توانا، زنده، قديم، شنوا و بينا بوده است، به حضرتش گفتم: اي پسر پيامبر خدا، گروهي مي‌گويند: او عزّوجلّ پيوسته عالم به علمي، قادر به قدرتي، زنده به حياتي ، قديم به قدمتي، شنوا به شنيدني و بينا به ديدني بوده، آن حضرت (ع) فرمود: هر كه چنين گفته و ايمان بدان داشته باشد با خدا، خداياني ديگر برگرفته و بر ولايت ما نيست، آن گاه فرمود: خداوند عزّوجلّ پيوسته عالم، قادر، زنده، قديم، سميع و بصير به ذات خود بوده، او بسيار برتر از آن است كه مشركان و تشبيه كنندگان گويند ۱. ۲- كليني به نقل از تني چند از اصحاب ما از احمد بن محمد بن خالد، از احمد بن محمد بن ابي نصر روايت كند كه گفت: شخصي از پشت رود بلخ نزد ابوالحسن الرضا (ع) آمد و گفت: از شما سؤالي مي‌كنم اگر پاسخم گويي به امامت تو معتقد شوم، ابوالحسن (ع) فرمود: آنچه مي‌خواهي بپرس، گفت: درباره پروردگارت بگو، از كِي بوده، چگونه بوده و تكيه اش بر چيست؟ ابوالحسن (ع) فرمود: خداوند تبارك و تعالي أين (جا) را آفريده و خود بي جا است، كيفيت را او به كيف داده و خود بي كيف است، و تكيه اش بر قدرتش، آن مرد برخاست، سر حضرتش بوسيد و گفت: شهادت مي‌دهم كه معبودي جز الله نيست، محمد پيامبر خدا، عليّ وصيّ پيامبر خدا و به پا دارنده هماني است كه رسول خدا به پاداشت، و شما آن امامان صادقيد و تو خلف ايشان ۲ . ۳- صدوق گويد: علي بن احمد بن محمد بن عمران دقّاق (رض) گويد: ابوالقاسم علوي از محمد بن اسماعيل برمكي ما را چنين حديث كرد كه حسين بن حسن گفت: محمد بن عيسي از محمد بن عرفه حديث كرد و گفت: به امام رضا (ع) عرض كردم: خداوند همه چيز را به قدرت آفريده يا به غير قدرت؟ فرمود: روا نباشد همه چيز را به قدرت آفريده باشد، زيرا اگر بگويي همه چيز را به قدرت آفريد گويي قدرت را چيزي جز او دانسته اي و آن را ابزاري براي او فرض كرده اي كه بدان همه چيز را آفريده و اين شرك است، و اگر بگويي همه چيز را با قدرت آفريد تنها او را بدين وصف نمودي كه او آن (قدرت) را با اقتداري بر آن آفريد، و او ضعيف، ناتوان و نيازمند به غير خود نيست ۳. ۴- صدوق گويد: عبدالله بن محمد بن عبدالوهاب ما را چنين حديث كرد كه احمد بن فضل بن مغيره گفت: ابونصر منصور بن عبدالله بن ابراهيم اصفهاني ما را به حديث گفت: علي بن عبدالله ما را حديث كرد و گفت: حسين بن بشار از ابوالحسن علي بن موسي الرضا (ع) حديث كرد كه گفت: از آن حضرت پرسيدم: آيا خداوند چيزي را كه نبوده يا اگر بود چگونه بود، مي‌داند يا جز آنچه هست مي‌شود را نمي داند؟ آن حضرت (ع) فرمود: خداوند تعالي عالم به همه چيز، پيش از هست آنهاست، خداوند عزّوجلّ فرموده است: (ما آنچه را انجام مي‌دهيد مي‌نويسيم) ۴ و به اهل دوزخ فرمود: (كاش بازگردانده مي‌شدند به آنچه از آن نهي شده بودند و هر آينه دروغگويانند) ۵ و چون فرشتگان گفتند: (آيا كسي را كه در زمين تباهكاري نموده و خون ريزد، در آن مي‌آفريني در حالي كه ما حمد و ستايش تو گوييم و تقديست كنيم، فرمود: چيزي مي‌دانم كه نمي دانيد) ۶ بنابر اين علم خداوند عزّوجلّ پيوسته پيش از هر چيز و قبل از آفرينش آن بوده است، پروردگار ما بس بلند مرتبه تر و گرامي تر است، او همه چيز را آفريد و علم او بدان، آن گونه كه اراده فرمود، سابق بر آن بوده است چنان كه تا هميشه نيز پروردگار ما، دانا شنوا و بيناست ۷. ۵- صدوق گويد: محمد بن حسن بن احمد بن وليد (رض) ما را به حديث چنين گفت كه محمد بن حسن صفار، از محمد بن عيسي بن عبيد، از يونس بن عبدالرحمان نقل كند كه گفت: به ابوالحسن الرضا (ع) گفتم: براي ما روايت شده كه خدا علمي بي جهل، حياتي بي موت و نوري بي تاريكي است، فرمود: چنان است۸. ۶- برقي از پدرش از يونس بن عبدالرحمان از ابوالحسن الرضا (ع) نقل كند كه گفت : گفتم: جز آنچه خدا بخواهد، اراده و تقدير كند، رنگ هستي نپذيرد، فرمود: جز آنچه خدا بخواهد، اراده، تقدير و حكم فرمايد رنگ هستي نپذيرد، گفت: آن گاه گفتم: معني شاء (بخواهد) چيست؟ فرمود: آغاز فعل، گفتم: معني أراد (اراده كرد) چيست؟ فرمود: ثبوت و دوام آن، گفتم: معني قدر چيست؟ فرمود: اندازه گيري طول و عرض هر چيز، گفتم: قضا را چه معني باشد؟ فرمود: چون حكم فرمايد، جاري اش سازد و آن را بازگشتي نيست ۹. ۷- كليني از محمد بن يحيي از احمد بن محمد بن ابونصر نقل كند كه گفت: ابوالحسن الرضا (ع) فرمود: خداوند فرمود: فرزند آدم! به اراده من است كه براي خود چيزي مي‌خواهي، و به نيروي من واجباتم را ادا كردي، و به نعمت من بر نافرماني‌ام توانا شدي، تو را شنوا، بينا و ت
وانا آفريدم، هر نيكي كه به تو رسد از سوي خداست و هر بدي كه به تو رسد از خود توست، كه من به نيكي‌هاي تو از تو سزاوارتر و ذي حق ترم و تو به بديهايت از من، زيرا كسي را نرسد كه از من درباره آنچه مي‌كنم پرسشي كند در حالي كه خود مورد بازخواست و سؤالند ۱۰. ۸- صدوق گويد: حسين بن احمد بن ادريس، از پدرش، از محمد بن عبدالجبار، از صفوان بن يحيي ما را چنين حديث كرد و گفت: به ابوالحسن الرضا (ع) گفتم: درباره اراده خداي تعالي و اراده مردم براي من سخني بگو، فرمود: اراده مخلوق، پنهان يا درون او و همان چيزي است كه پس از آن (اراده) در عمل او نمايان شود، ولي اراده خداي عزّوجلّ، فعل اوست نه جز آن زيرا او نه تأمل كند، و نه تصميم گيرد، و نه بينديشد و [ همه ] اين صفات از او به دور است كه اين صفات، صفات خلق است، بنابر اين اراده خداي تعالي فعل اوست و جز آن نيست، فرمايد: باش و بي هيچ اداي واژه اي، يا ذكري به زبان، يا تصميم يا انديشه اي، يا كيفيّتي هست مي‌شود، كه او را نيز كيف نيست ۱۱. ب: صفات سلبي ۹- صدوق گويد: محمد بن قاسمِ مفسّر (رض) ما را به حديث چنين گفت: كه يوسف بن محمد بن زياد و علي بن محمد بن سيّار از پدران شان از حسن بن عليّ بن محمد بن علي الرضا، از جدّش روايت كند كه فرمود: مردي در حضور امام رضا (ع) به پا خاست و گفت: اي پسر رسول خدا پروردگارت را براي ما وصف كن، كه علماي ولايت ما با رأي ما مخالفند، امام رضا (ع) فرمود: هر كه پروردگارش را به قياس وصف كند هميشه روزگار در ترديد مانده، از مسير راست منحرف شده، كژي در پيش گرفته، از راه گم شده و سخن نازيبا بر زبان رانده است. او را بدانچه خود تعريف نموده، بي هيچ رؤيتي معرفي كن، و او را به آنچه وصف نموده، بدون هيچ صورتي توصيف، نه به حس درك شود و نه به مردم قياس، بي هيچ تشبيهي شناخته شده، در عين دوري نزديك، در ميان مخلوقاتش شبيه و مانندي ندارد و در داوري اش ستم روا نمي دارد. مردم تسليم علم اويند و آن گونه كه در لوح مكنون ثبت شده، پيش مي‌روند، خلاف آنچه از ايشان دانسته شده، ندانند و جز او نجويند، او نزديك ناچسبيده و دور بي فاصله است، تحقّق دارد و مانندي برايش نيست، يگانه است و مانند ندارد، واحد است و تجزيه نپذيرد، به آيات شناخته شود و با نشانه‌ها ثابت شود، و برتري است كه معبودي جز او نيست. آنگاه پس از سخناني فرمود: پدرم، از پدرش، از جدّش، از پدرش (ع)، از پيامبر خدا (ص) مرا چنين حديث كرد كه حضرتش فرمود: هر كه خدا را به خلقش تشبيه كند، او را نشناخته، و هر كه گناه بندگان ش را به او نسبت دهد به عدل وصفش ننموده است ۱۲. ۱۰- صدوق گويد: علي بن احمد بن محمد بن عمران دقّاق (رض) ما را چنين حديث کرد.... .......: امام رضا علیه السلام https://eitaa.com/zandahlm1357