📕📙📘📗
#حق_الیقین
#اعتقادات
📕 در مباحث امامت ؛ آیاتی که بر امیرالمؤمنین ع دلالت دارد ؛
✨ إِنَّ اَلَّذِينَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا اَلصّٰالِحٰاتِ سَيَجْعَلُ لَهُمُ اَلرَّحْمٰنُ وُدًّا
( آنان كه ايمان آوردهاند و عملهاى شايسته كردهاند بزودى قرار میدهد از براى ايشان خداوند مهربان دوستى را )
🔸 ثعلبى گفته است كه يعنى ايشان را دوست میدارد و دوستى ايشان را در دل بندگان مؤمن مىاندازد از اهل آسمانها و زمينها .
پس به سند خود روايت كرده است از براء بن عازب كه رسول خدا ص خطاب كرد با على ع گفت خداوندا بگردان از براى من در نزد خود عهدى و بگردان از براى من در سينههاى مؤمنان محبت و مودتى .
پس حقتعالى اين آيه را فرستاد .
📙 حافظ ابو نعيم همين روايت را كرده است در كتاب ما نزل من القرآن فى على.
به سندهاى خود از براء بن عازب روايت كرده است ايضا به سند خود از ضحاك از ابن عباس روايت كرده است كه اين آيه در شأن حضرت امير ع نازل شد يعنى محبت او را در دلهاى مؤمنان مىافكند.
ايضا روايت كرده است كه رسول خدا ص با على ع گفت كه سر بلند كن و از پروردگار خود سؤال كن تا عطا كند تو را آنچه سؤال كنى .
پس على دستهاى خود را بلند كرد و گفت خداوندا بگردان از براى من نزد خود دوستى.
پس جبرئيل اين آيه را آورد.
ايضا ابن جبير از ابن عباس روايت كرده است در تفسير اين آيه كه يعنى محبت على ع در دل هر مؤمنى هست .
از محمد بن حنفيه روايت كرده است كه يعنى هيچ مؤمنى نيست مگر آنكه در دل او محبت على هست .
ايضا از ابن عباس روايت كرده است كه ما در مكه بوديم حضرت رسول خدا ص دست على ع را گرفت پس چهار ركعت نماز كرد در كوه بدر پس سر بسوى آسمان بلند كرد و على ع را گفت كه دستها را بسوى آسمان بلند كن و دعا كن و هر چه خواهى سؤال كن كه به تو عطا بكند.
پس على دستهاى خود را بسوى آسمان بلند كرد و گفت خداوندا بگردان از براى من نزد خود عهدى و بگردان از براى من نزد خود مودتى .
پس حق تعالى اين آيه را فرستاد و حضرت رسول ص آيه را بر اصحاب خود خواند ايشان از اين واقعه بسيار تعجب كردند. حضرت فرمود از چه چيز تعجب ميكنيد قرآن چهار ربع است ربعى در شأن ما اهل بيت به خصوص نازل شده است و ربعى در مذمت دشمنان ما ، ربعى در باب حلال و حرام است و ربعى در باب فرايض و احكام است. بدرستى كه حقتعالى بهترين آيات قرآن را در شأن على و مدح او فرستاده است.
📘 نزول اين آيه را در شأن آن حضرت ، اكثر محدثين و مفسرين روايت كردهاند مانند نيشابورى در تفسير مشهور خود و ابن مردويه در مناقب و سجستانى در غرايب القرآن و طبرى در خصايص و ابن حجر در صواعق و غير ايشان در كتب خود روايت كردهاند قطع نظر از احاديث مستفيضۀ شيعه كه در اين باب وارد شده است و معلوم است كه اين مودتى كه از دعاى آن حضرت نازل شده باشد و مخصوص او بوده باشد غير آن مودت است كه ساير مؤمنان با يكديگر
دارند بلكه محبتی است كه جزء ايمان است و از ترك آن ، كفر و نفاق حاصل ميشود و آن از لازمه های امامت است .
ايضا اگر العياذ باللّٰه فسقى از او صادر ميشد بغض او لازم بود از اين جهت و .. بلكه مراد آن است كه او را منزلتى عطا كن تا به جهت آن ، محبت او بر همۀ مؤمنان واجب باشد و محبت او دليل ايمان ايشان باشد.
در مشكاة از صحيح ترمذى و مسند احمد ابن حنبل روايت كرده است كه حضرت رسول ص فرمود كه دوست نمىدارد على را منافق و دشمن نميدارد او را مؤمن .
ايضا از مسند روايت كرده است كه حضرت رسول ص فرمود هر كه على را دشنام دهد مرا دشنام داده است.
📗 حضرت رسول صلّى اللّٰه عليه و آله و سلّم فرمود هر كه دوست دارد على را به درستی كه مرا دوست داشته است و هر كه على را دشمن داشته است به راستی مرا دشمن داشته است و هر كه على را آزار كند همانا مرا آزار كرده است و هر كه مرا آزار كند همانا خدا را آزار كرده است .
از جابر روايت كرده است كه ما نميشناختيم منافقان را در زمان حضرت رسول ص مگر به بغض على .
تا اينجا احاديث ابن عبد البر بود .
⬇️⬇️ ادامه