🌴#کلمات_قصار_نهج_البلاغه
🌹#حکمت_شماره_104
وَعَنْ نَوْف الْبَکَالِيِّ، قَالَ: رَأَيْتُ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ(عليه السلام) ذَاتَ لَيْلَة، وَقَدْ خَرَجَ مِنْ فِرَاشِهِ، فَنَظَرَ فِي النُّجُومِ فَقَالَ لِي: يَا نَوْفُ، أَرَاقِدٌ أَنْتَ أَمْ رَامِقٌ؟ فَقُلْتُ: بَلْ رَامِقٌ.
يَا نَوْفُ، طُوبَى لِلزَّاهِدِينَ فِي الدُّنْيَا، الرَّاغِبِينَ فِي الاْخِرَةِ، أُولَئِکَ قَوْمٌ اتَّخَذُوا الاَْرْضَ بِسَاطاً، وَتُرَابَهَا فِرَاشاً، وَمَاءَهَا طِيباً، وَالْقُرْآنَ شِعَاراً، وَالدُّعَاءَ دِثَاراً، ثُمَّ قَرَضُوا الدُّنْيَا قَرْضاً عَلى مِنْهَاجِ الْمَسِيحِ، يَا نَوْفُ، إِنَّ دَاوُدَ(عليه السلام) قَامَ فِي مِثْلِ هَذِهِ السَّاعَةِ مِنَ اللَّيْلِ فَقَالَ: إِنَّهَا لَسَاعَةٌ لاَ يَدْعُو فِيهَا عَبْدٌ إِلاَّ اسْتُجِيبَ لَهُ، إِلاَّ أَنْ يَکُونَ عَشَّاراً أَوْ عَرِيفاً أَوْ شُرْطِيّاً، أَوْ صَاحِبَ عَرْطَبَة.
«نوف بکالى» مى گويد: اميرمؤمنان(عليه السلام) را در يکى از شب ها ديدم که براى عبادت از بستر خود خارج شده بود. نگاهى به ستارگان آسمان افکند سپس به من فرمود: اى نوف! خوابى يا بيدار؟ عرض کردم: بيدارم.
امام(عليه السلام) فرمود:
اى نوف! خوشا به حال زاهدان در دنيا که راغب در آخرتند، همان ها که زمين را فرش و خاک آن را بستر و آبش را نوشيدنى گواراى خود قرار دادند. قرآن را همچون لباس زيرين و دعا را همچون لباس رويين خويش ساختند سپس دنيا را بر روش مسيح سپرى کردند. اى نوف! داود (پيامبر(عليه السلام)) در چنين ساعتى از خواب برخاست و گفت اين همان ساعتى است که هيچ بنده اى در آن دعا نمى کند جز اين که به اجابت مى رسد مگر آنکه مأمور جمع ماليات (براى حاکم ظالم) بوده باشد يا جاسوس گزارش گر يا مأمور انتظامى اش، و يا نوازنده طنبور و يا طبل باشد.(1)
مرحوم سيّد رضى «عَرْطَبه» را به «طنبور» و «کَوْبه» را به «طبل» تفسير کرده و مى افزايد بعضى به عکس گفته اند: «عَرْطَبه» «طبل» است و «کَوْبه» «طنبور»; (وَهِيَ الطُّنْبُورُ أَوْ صَاحِبَ کَوْبَة وَهِيَ الطَّبْلُ. وَقَدْ قِيلَ أَيْضاً: إِنَّ الْعَرْطَبَةَ الطَّبْلُ وَالْکَوْبَةَ الطُّنْبُورُ).