#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
باسلام خدمت مشاورمحترم وتشکر بابت لطفتون بنده ۳۲ و همسرم ۳۴ سال داریم. ۸ ماهه که عروسی کردیم. یکسال هم عقد بودیم.
بنده نظرم اینه که زن و شوهر باید کاملا تووو زندگی مشترک جا بیفتن و بعد بچهدار بشن. در این مدت خوشبختانه هم بنده و هم همسرم خیلییی مراقب بودیم که همدیگه رو ناراحت نکنیم و رفتار تند نداشته باشیم. یکبار دعوا داشتیم که بازهم تونستیم خوب کنترلش کنیم. ولی من خودم میدونم که موقع عصبانیت اگه کنترل نداشته باشم، رفتار تندی دارم. در مورد همسرم هم دیدم با خانوادشون که رودرواسی ندارن گاهی تند رفتار میکنن. یعنی فکر میکنم این آرامشی که الان تووو زندگیمون هست برای کنترلی هست که هر دو سعی میکنیم روی رفتارمون داشته باشیم. برای همین فکر میکنم هنوز زندگیمون واقعی نشده و دوست ندارم تا وقتی کامل جا نیفتادیم بچهدار بشیم.
سوالم اینه که آیا لزوما در آینده روزی میاد که ما دیگه نتونیم رفتارمونو کنترل کنیم؟ و آیا اصلا برای بچهدار شدن این جا افتادنی که در ذهن بندس باید اتفاق بیفته؟ (چون سنمون هم پایین نیس که بخوایم زیاد صبر کنیم.)
نظر همسرمرا پرسیدم راجب بچه دار شدن
میگن صبر زیاد لازم نیست و ازون طرف اختلاف سنی ما و بچههامونو زیاد میکنه و این شناخت میتونه زمان بارداری هم صورت بگیره
البته بهشون تا حالا نگفتم که به نظرم زندگیمون هنوز واقعی نیست و ما خیلی روی رفتارمون کنترل داریم.ممنون از پاسخگوییتون🙏
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاوره محترم کانال
سلام علیکم .با اروزی خوشبختی برای شما زوج عزیز .
ببینید درسته که پدر ومادرها حتما باید برای بچه دار شدن امادگی کافی وشرایط لازم رو داشته باشند وشما که تونستین این خود کنترلی رو داشته باشید پس مشخص هست که اراده خوبی دارید واگر بخواین میتونید همیشه خوب وخوش باشید واگر انسان اراده کنه با کمک خدا خیلی موفق خواهد شد برانجام کارها .پس عزیزم همانطور هم که گفتین سنتون کم نیست پس زود اقدام به بارداری کنید وحتما مطالعات لازم رو نسبت به تربیت فرزند واقدامات قبل از بارداری داشته باشید انشاءالله با حول وقوه الهی موفق خواهید شد .
شاد وپیروز باشید.
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام علیکم
صبح شمابخیر وخوشی
بنده میخوام باشما مشاوره داشته باشم
بنده بیست ودوسالمه وشوهرم بیست وچهار سالشونه
یه پسریه سال ودوماهه هم دارم
الان دوساله که ازدواج کردیم
باخانواده ی شوهرم تقریبا یه سال ودو سه ماه زندگی کردیم..مشکلات زیادی اتفاق افتادن...اوایل ازدواجم مادرشوهرم خیلی ازمن حسودیش میشد چون پسرش رو خیلی دوست داشت..خودشوهرمم خیلی مادرش رو دوست داره همش هم بهم میگه منوبزرگ کردوازین حرفا
من اعتراف میکنم یک فرد بسیارخجالتی بی اعتمادبه نفس زیادهم اجتماعی نیستم.نتونستم باهاشون خوب ارتباط برقرار کنم
خانواده شوهرم فکرمیکردن که من حالا یه چیزی توسرمه یاحالا دوست ندارم باهاشون حرف بزنم یاشرمیخوام درست کنم ولی من درواقع مشکلم یه چیز دیگه اس
مادرشوهرم شروع کرد به تیکه انداختن..خییلی دوست داشت باهام دعوا راه بنداازه یعنی بعضی موقعه ها خیلی بمن توهین میکرد ولی من نه جواب میدادم نه دعوا میکردم فقط میرفتم تواتاق خودم گریه میکردم
همه ی اعضا ی خانواده هم باهاش حزب تشکیل داده بودن
شوهرمم ازخانواده اش میترسه میگفت که مامانمو راضی نگه دار حتی اگه خانواده شوهرم چیزی بهم میگفتن ازمن دفاع نمیکرد..من توااین دوسال خیلی اذیت شدم
بعدها دید که من اونجور آدم بدی نیستم یکم اخلاقش بهتر شد ولی اون کراهت قلبی نسبت به من هنوز داره
بین من وشوهرم دخالت میکردن شوهرمم وقتیکه میخواستیم بریم بیرون میرفت ازشون اجازه میگرفت یابهم میگفت ببین اوضاع چجوریه یعنی میرفتم بهشون میگفتم اگه راضی ان میرفتیم
بله تقصیر خودمن هم همست چون میدیدم شوهرم اینطوریه منم میترسیدم همه ازمادرشوهرم حساب میبردن
تااینکه پسرم بدنیا اومد راستش رو بخواید من دوست نداشتم پسرم رو بلند کنن
ازبس اذیتم کرده بودن
بعدها دیدن نقطه ضعفم پسرمه خیییلی اذیتم کردن منم فقط حرص میخوردم پدرشوهرم نمیزاشت خواب راحت داشته باشم ازبس دخالت میکرد توکارای پسرم مادرشوهرم میگه چون خیلی دوسش داره حتی تو پوشاک کردنش هم دخالت میکرد توشستنش وحمام بردنش
خلاصه من افسردگی شدید گرفتم ازاول ازدواجم تااا همون دوساله کامل فقط گریه میکردم شوهرمم ساکته هیچ کاری نمیکنه بهش میگفتم بزار خونه بگیریم بریم میگن من چجوری ازپیش خانوادم برم
تااینکه خودشون ازخرجمون خسته شدن ویه طبقه بالا ساختن رفتیم بالا
حالا نسبت به اول ازدواجم رابطه ی من وشوهرم خیلی بد شده شوهرم حرف من رو جدی نمیگیره هرچی بهش میگم انگار نگفتم ولی درعوض هرچی مامانش بهش میگه میگه چشم
اصلا اول ازدواج بمن خرجی نمیده بزور میکشوندمش بازار واسم لباس بگیره اونم بعدش قهر میکنه خیلی آدم حساس وزودرنجه وازمن خیلی توقع داره
حالا یکم حالت بخلش بهتر شده ولی همونه نه واسم هدیه میگیره نه بمن خرجی میده وسایل مورد نیاز خورد وخوراک رو بزور میخره
خسته شدم بگین که من چیکارکنم چن بار میخواستم برم خونه بابام وبه طلاق هم فکر کردم..لطفا راهنمایی ام کنید
تاحالا هم وقتی حرفی از خانوادش بزنم زود ازشون دفاع میکنه و هرچی بهش میگم بریم خونه بابام دوست نداره بره
من خیلی عصبی شدم بعضی موقعه ها ازش متنفر میشم چون به یاد اونروزا میفتم چقد ذلیل خونوادش بودیم
باورنمیکنید فقط وقتیکه میخواست به خواهرش یامادرش پول بده بمنم میداد تامن ناراحت نشم
یه بار به خواهرش پول داد بهش گفتم پس من چی حتی لباس هم نمیخری اونموقع هم به خواهرت میدی ومن زنت حتی روسری هم واسم نمیخری
انگار جادوش کرده بودن خونوادش حرف مادرش خیلی روش تاثیر داشت
مادرش همیشه منو میکوبوند یامنو جلو جمع آبرومو میبرد
یه پسر مجرد دیگه ای هم دارن ولی ایشون رو خیلی بیشتر دوست دارن چون خیلی آروم وحرف گوش کن بوده واسشون
میگم که من بلد نبودم چجوری نیتم رو نشون یاگرم بگیرم
اما خودشون میدونن که من آدم ساده ایم بخاطر اینه که نمیترسن که من جوابشون رو خوب بدم یادعوا کنم راحت به من سرکوفت میزنن
قبلا بهتر بوده وخانوادم رو خیلی دوست داشت ولی الان حتی دوست نداره بره
آخه من پدرو مادرم خیلی ساده ان وبی سواد هستن مادرم هیچی به من یاد نداد از روابط اجتماعی
اصلا ماخانوادگی اینطوری هستیم خجالتی توخودی غیر اجتماعی
البته الان خیلی بهتر نسبت به قبل اخلاقم شده منظورم رابطه ی اجتماعی
خیلی دوست دارم خانوم زرنگی باشم که بتونه شوهرشو جذب خودش کنه😔
وقتیکه عصبی نباشم وخوش اخلاق باشم خیلی بهم ابراز علاقه میکنه
ولی وقتیکه بهش تیکه میندازم یاادعواش کنم سراغم نمیاد رابطه ی جنسیمون هم سرد میشه من که اصلا ازوقتیکه بچم بدنیا اومد وافسردگیم شدید شد دیگه حوصله ندارم واسه این چیز وبیشتر وقتا بزور تن به رابطه ی جنسی میدم
لطفا بگین چکار کنم؟
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور خانواده
سلام علیکم خدمت شما .
ببینید عزیز من «مهم نیست چه کسی مقصر است، مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است و در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام خانم خسته نباشید
ممنونم بابت کمکتون وکانال خوبتون.
سلام .ببخشید من 19سالمه و دانشجو حسابداری هستم.
یکی از همکلاسی هام بهم پیشنهاد ازدواج دادن واز احساسشون بهم گفتن
ایشون بهم گفتن اگر قبول کنید قول میدم خوشبختت کنم اما اگر نه اینقدر میام تا جواب مثبت بدید.
بعدم گفتن هرچقدر میخواهید فکر کنید بعد جواب بدید.
من جوابم از اولم منفی هستش اما این سماجت ایشون منو عصبی میکنه.
لطفا راهنماییم کنید چطور باایشون رفتار کنم در برخوردی که سرکلاس ودانشگاه دارم.
علت جواب نه بنده چون ایشون 21سالشون هست.
تازه دانشجو هستن.سربازی نرفتن،کار ودرآمد ندارند.شناخت ازشون ندارم.
از نظر اعتقادی شناخت ندارم
اما به شدت پیگیر هستن به استادهای دانشگاه گفتن وبامن صحبت کردن.
من ملاک برای همسرآینده پول وماشین واینا نیست.
اما اخلاق وایمان برام خیلی مهمه که چون ازایشون شناخت ندارم
صریح وبی پرده علت مخالفتم را گفتم
چیزی نگفت .اما نمیدونم در محیط دانشگاه چطور برخورد کنم
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور محترم کانال
سلام علیکم عزیزم اگر واقعا قصد ندارین واضح بگین که قصد ازدواج ندارین وبه درد هم نمیخورین ولی عزیزم اگر به خاطر سربازی وشغلش میگین میتونید اشنایی باهم داشته باشید وشناخت پیدا کنید ومشاوره قبل از ازدواج برین تا بقیه مسائل هم جور بشه وایشون اگر واقعا شما رو میخوان باید جربزه از خودشون نشون بدن .ولی در هر صورت اگر نمی خواین صریح وواضح بیان کنید که هیچ علاقه وعلقه بین شما نیست وعلاقه ایشون یک طرفه هست ودیگه نمی خواین که ادامه بدن . تو دانشگاه هم خیلی عادی رفتار کنید انگار نه انگار که مسئله ای بوده فقط از گروه های مختلط بپرهیزید چه به درسی و....
️https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاوره_خانواده
باسلام بنده متولد 66هستم مجرد ومذهبی
برای رهایی از افکار شیطانی چیکار کنم با توجه به اینکه واقعا نیاز به ازدواج دارم و در عین حال دوست دارم عفت و پاکدامنی رو حفظ کنم
کارشناس ارشد علوم اجتماعی هستم
خاستگارای خوب داشتم
ولیکن نبود راهنمایی درست اطرافیان و اشتباهات خودم ...
الانم گاهی هست ولی اختلاف زیاده با این وجود من از ملاک های اولیه ام فاکتور گرفتم ولی گاهی نمیشود اگر خدا نخواهد😊ممنون بابت راهنماییتون🌺🌺
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور محترم کانال ☝️☝️☝️
سلام علیکم .به خاطر اراده قوی دوری از گناه شما رو تحسین می کنیم 🌺راهبردهای عملی برای حفظ خود از گناه :
۱. افکار جنسی را که به ذهنتان خطور میکند بلافاصله با ذکر خدا و یاد آسیبهای معنوی گناه از ذهن خود دور سازید.
۲. اوقات فراغت خود را با مطالعه، ورزش، تفریح، زیارت، عبادت و سایر فعالیتهای مثبت پر کنید.
۳. از نگاه کردن به مواضع جنسی و برجستگیهای بدن دیگران پرهیز نمایید.
۴. ایمان مذهبی خود را تقویت کنید و توسل و دعا داشته باشید.
۵. از مشاهده اعمال، رفتار و گفتار زوج های جوان خودداری کنید.
۶. از معاشرت و سخن گفتن و نگاه کردن به جنس مخالف، حتی کودکان جذاب و خوش سیما خودداری ورزید.
۷. خوردن غذاهای محرک و دارای کالری زیاد، مانند خرما، پیاز، فلفل و غیره را به حداقل برسانید.
دوست گرامی، علاقه و تصمیم شما برای دوری از گناه و نیفتادن در دام شهوات نشانه ایمان و آگاهی شماست؛ در واقع شما شرایط لازم برای پاکی و طهارت و بنده خو ب خدا بودن را دارا هستید که همان آگاهی و ایمان است. به همین دلیل ادامۀ این راه برای شما کار سختی نخواهد بود. برایتان آرزوی موفقیتهای بیشتری داریم.
سالم و سعادتمند باشید
#پاسخ
داشتن دغدغه ی ازدواج در سنین جوانی، که برای دختران به وجود می¬آید، امری طبیعی است و ما نیز شرایط شما را درک می کنیم؛ اما تأخیر افتادن در امر ازدواج، مسأله¬ای است که در آن عوامل متعددی دخیل هستند که یکی از مهمترین آن عوامل برای دختران، نبود و یا کمبود خواستگار است.
بعضی از عوامل این مسأله، از حیطه اختیارات انسان خارجند و برخی دیگر، مربوط به خود فرد و خانواده او می شود که طبیعتاً در این موارد فرد می¬تواند با تغییر دادن آنها موانع را برطرف نماید. ما برخی از این عوامل را که از اهمیت بیشتری برخوردار هستند مطرح می کنیم.
۱-گاهی اوقات موانعی بر سر راه آمدن خواستگاران وجود دارد که یکی از این موانع در برخی از موارد خانواده¬ دختر هستند. یعنی اگر خانواده دختر به یک ویژگی یا صفت ناپسند اجتماعی، ظاهری، اخلاقی و یا مذهبی در بین فامیل، آشنایان و همسایه¬ها شناخته شوند، در این صورت طبیعی است که دیگران تمایلی به ارتباط برقرار کردن با چنین خانواده¬ای نداشته باشند. این امر نیز باید مورد توجه خانواده ها قرار گرفته و در صورت لزوم تغییرات لازم را در نحوه برخورد و صفات اخلاقى و آداب اجتماعى خود ایجاد نمایند تا زمینه ازدواج دختران آنها فراهم گردد.
۲- یکی دیگر از موانع آمدن خواستگاران وجود ویژگی های ظاهری، جسمانی و اخلاقی ناپسند در خود دختر می¬باشد. یک ویژگی اخلاقی زشت مثل حسود بودن، مغرور بودن، تندخویی یا ... سبب پا پس کشیدن خواستگاران و سطحی شدن روابط فرد با دیگران خواهد شد. رعایت نکردن آداب اجتماعی در گفتار و رفتار سبب بد جلوه کردن انسان در نظر دیگران می شود.
همچنین وضعیت ظاهری هر فرد نشانه و ملاکی است برای تشخیص دادن آنچه که در ذهن و قلب او می گذرد، بنابراین اگر خانمی با ظاهری شلخته، نامنظم و نامرتب در اجتماعات حاضر شود و یا اینکه شئونات دینی و عرفی را در پوشیدن لباس، آراستگی و آرایش رعایت نکند حتماً برداشت¬های نادرستی از او در فکر دیگران شکل خواهد گرفت که این مسأله خود مانع بزرگی بر سر راه ازدواج خواهد بود.
۳- گاهی اوقات هم موانعی در این مسأله دخالت دارند که ما انسانها از درک و برطرف کردن آنها عاجز هستیم. مثل اینکه گاهی اوقات مصلحت انسان در کاری که آن را می خواهد و بر آن اصرار دارد نیست، اما او متوجه نیست.
قرآن کریم در این زمینه که انسان نمی تواند همیشه صلاح خود را درست تشخیص دهد و گاهی اوقات چیزی را می خواهد که به خیر و صلاح او نیست و گاهی اوقات چیزی را که خوب است نمی خواهد، می فرماید: «چه بسا شما چیزی را دوست ندارید ولی خیر شما در آن است و چه بسا شما چیزی را دوست دارید ولی آن چیز برای شما شر است؛ عسی ان تکرهوا شیئا و هو خیر لکم و عسی ان تحبوا شیئا و هو شر لکم» (سوره بقره آیه ۲۱۶).
در هر حال انسان نسبت به آینده خود ناآگاه است و در این گونه موارد تنها و بهترین راه، توکل بر خداوند و متوسل شدن به امامان معصوم علیهم السلام و دعا کردن است. چه موانع متعدد و بزرگی که با دعا کردن و توسل از پیش روی انسان برداشته می¬
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام خسته نباشید
یه مشاوره میخاستم
خودم ۱۸ شوهرم ۲۱
یک ساله هستند
از طریق دختر خاله شوهرم باهم آشنا شدیم
و هنوز در دوران عقد هستیم
من از وقتی ازدواج کردم هر وقت میرم خونه مادرشوهرم اینا همش توقع دارن من کار کنم کارم میکنم نه که نمیکنم اما وقتی کار نکنم باهام بد میشن
الان نمیدونم باید چیکار بکنم
شوهرم هروقت خونشون نیس و زنگ میزنه برم خونه مادرش اینا منم نمیرم چون در واقع دوس ندارم برم.
درضمن ما نامزد هسیم هنوز زیر یه سقف نرفتیم
همسرم که میگه بلندشو کار کن
مادرش دیگه باهام حرف نمیزنه سکوت میکنه با عصبانیت باهام حرف میزنه.
من مجبورم بلندشم کار کنم
وقتی میرم خونشون توقع دارن ظرفای ظهرشونم من بشورم
بعضی مواقع خودمو مشغول به کاری میکنم که نخوام بلند شم
ولی خودم هر موقع اونجا باشم ظرفایی که مربوط به همون وعده غذایی که من خونشون بودمو میشورم
در واقع من ظهر خونشون نبودما ولی توقع دارن
لطفا بگین اینجور مواقع چ رفتار و واکنشی داشته باشم.ممنون از لطفتون🌺🌺
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور محترم کانال
سلام علیکم با اروزی خوشبختی برای شما .عزیزم برای رسیدن ارامش انسان باید خیلی از خودگذشتگی از خودش نشون بده وپله های ارامش وترقی یکدفعه طی نمیشن ما باید برای رسیدن به زندگی موفق سعی وتلاشمون رو چندین برابر بکنیم عزیز من چه اشکال داره ازتون توقع دارن در کارهاشون کمک کنید کمکشون کنید تا زمانی که خانواده همسرتون رو از خودتون ندونید ومثل خانواده خودتون ومادر خودتون برخورد نکنید وضعیت بدتر میشه عینک بد بینی رو بزارید کنار .اتفاقا همسرتون وقتی از شما میخوان کمک کنید یا برید خونشون چه اشکال داره که استقبال کنید وخودتون رو راغب به این قضیه نشون بدید تا ایشون هم نسبت به شما محبتشون بیشتر بشه واز انتخابی که کردن خوشحال ومسرور باشند .عزیزم تا زمانی که انچه را برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسندی در زندگی موفق خواهی شد پس سعی کن اگر کار هم میکنی به خاطر خدا انجام بده وسعی کن ارتباطت رو گرمتر کنی تا دنیا روی خوشش رو به شما نشون بده .پس عزیزم شما جوان هستی وکم تجربه تا زمانی که بخوای اینجوری ادامه بدی بدون که موفق نخواهی شد پس یکم طرز فکرت رو عوض کن ووقتی ازدواج کردی باید پای خیلی سختی ها باشی تا به اون پختگی برسی پس با صبر وتلاش وکوشش وهمت مضاعف خوشبختی خودت رو رقم بزن .موفق باشی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام
سن:خودم ۲۴ و شوهرم ۲۸
۹ماه عقدم
ونحوه آشنایی مون کافینت دانشگاه مون که ادرس مو گرفتن وآمدن خواستگاری
مشاوره میخواستم
چیکار کنم شوهرم زود قهر میکنه ؟؟؟
منظورم اینه حرف و کاری که به میلش نباشه زود قهر میکنه
واکنش من اون موقع هیچی نمیگم فقط اگر مقصر باشم معذرت خواهی میکنم
مثلا برا یه موضوعی میبینی تقریبا سه روز قهرش طول میکشه
البته من خودمم گاهی وقتا عصبی میشم اونم حرفی نمیزنه فقط سکوت میکنه
ولی راجب قهر زود ب زود ایشون چ رفتاری داشته باشم بهتره ممنون از راهنماییتون 🌺
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور محترم کانال
سلام علیکم .
قهرو بودن بعضی از مردان ممکن است به علت مشکلات درونی حل نشده یا نداشتن مهارت ارتباطی کافی با دیگران باشد.
اگر شوهر شما قهرو است و زود قهر میکند، درمورد دلیل ناراحتی اش سوال کنید، حساسیت هایش را بشناسید و سعی کنید از این آگاهی برای بهبود رابطه تان کمک بگیرید. او را برای افزایش مهارت های ارتباطی تشویق کنید. از شوخ طبعی برای مثبت شدن فضا در هنگام بروز اختلاف نظر کمک بگیرید، طرف مقابل را به خاطر حساس بودن و قهر کردن زیاد تحقیر نکنید و با الفاط نامناسب خطاب نکنید. تلاش کنید قلق شوهرتان را بلد شوید و در صورتی که نیاز به فاصله گرفتن برای کسب آرامش دارد این اجازه را به او بدهید. شنونده خوبی باشید و شوهرتان را تشویق کنید انتظاراتش را صراحتا بیان کند و نهایتا سعی کنید بیشتر بر ویژگی های مثبت رابطه و همسرتان تمرکز کنید.
با توجّه به تعدّد دفعات قهر همسرتان به نظر می رسد که وی می خواهد با قهر خود پیامی را به شما منتقل نماید و به نتیجه ای برسد که چون می بیند اوضاع بر عکس انتظار وی پیش می رود گاه ممکن است به لجبازی نیز متوسّل شود؛ البتّه این برداشت در صورتی است که شما برای آشتی پیشقدم شده باشید و موضوع به گونه ای نباشد که مقاومت وی توجیه پذیر باشد؛ بنابراین جا دارد مسائل اختلافی بین خود و همسرتان را به خوبی درک نمایید تا در فضایی آرام به گفتگو نشسته و راهی برای حل آن ها بیابید.
از دو زاویه می توان به موضوع قهر همسران پرداخت؛ اول این که چرا اصولاً همسر شما قهر می کند و دوم این که شما در برابر رفتارهای او باید چه واکنشی نشان دهید.قهر، نوعی واكنش طبیعی است كه به صورت ژنتیكی یا سرشتی و یا محیطی و یا الگوبرداری از نزدیکان و خویشاوندان به افراد منتقل می شود تا جایی كه افراد در موقعیت هایی كه با ناكامی و خشم مواجه می شوند یا به نیازهای مطلوب خود دست نمی یابند به اشكال متعددی به قهر متوسل می شوند. قهر رفتاری است که ریشه در یک عاطفه و هیجان منفی، توام با خشم دارد و بسته به شدت و ضعفش، طول می کشد.
قهر می تواند مثبت یا منفی باشد؛ مثبت است اگر جانشین انتخاب های بدتر شده یا آنکه مانع تسلیم فرد در مقابل زورگویی های دیگران شده باشد. اما منفی و بسیار آسیب زاست اگر از روی لجبازی و عدم بخشش اتفاق افتاده باشد.قهر در بین اکثریت همسران اتفاق می افتد اما در بین برخی بسیار بیشتر و جدی تر رخ داده و به صورت یک عادت در می آید. شخصیت اخلاقی هر انسانی باعث می شود كه بیشتر و یا كمتر قهر كند. افرادی كه بیشتر قهر می كنند عموما احتیاج به مطرح شدن، حل مشكلات و یا جلب توجه دارند و بسیاری از مواقع از نداشتن اعتماد به نفس رنج می برند.
قهر بسیاری از لحظات شیرین زندگی را به تلخی و غصه می گذراند در این صورت، قهر دردی است که اگر به شکل جدی درمان نشود سرطانی وخیم برای زندگی زوجین محسوب می شود.قهر معمولاً با لجبازی تکمیل می شود فردی که قهر کرده می خواهد پیامی را منتقل کرده و به نتیجه ای برسد چنانچه اوضاع بر عکس انتظار او پیش برود لجبازی هم ادامه خواهد داشت.
اگر چه قهر و لجبازی دو رفتار مختلف اند اما از یک ریشه بوده و از خصوصیات اخلاقی واحدی آب می خورند. قهر و لجبازی به طور کلی محصول خشم افراد درونگرا، ضعیف، محتاط، زود رنج، کم رو، کم حرف، تودار یا مرموز است. البته قهر می تواند از سوی هر کسی اتفاق بیفتد. اما از کسانی که این ویژگی ها را دارند بیشتر سر می زند زیرا این آدمها معمولاً اهل احتیاط بوده و ترس و نگرانی های مخفی دارند این ها عملی خشونت آمیز و واضح و قابل استناد انجام نمی دهند که کسی بتواند محکومشان کند انتخاب قهر هم به همین دلیل است. قهر، طرف مقابل را به ستوه می آورد بدون آنکه صدایی داشته و هزینه ای بردارد. گاهی قهر راه فرار از زیر بار مسئولیت است. این دسته از افراد با قهر مدتی مشکلات خود را حل می کنند این ها با قهر احساس امنیت بیشتری دارند چون برای مدتی مجبور نیستند پاسخ گوی کارهای خود باشند.
افرادی که از عقل، روحیه و شخصیت سالمی برخوردارند، در شرایط مشابه، با گفتگو و حتی با ایستادگی های منطقی مشکلات خود را حل می کنند. موفق باشید
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام
سن:خودم ۲۴ و شوهرم ۲۸
۹ماه عقدم
ونحوه آشنایی مون کافینت دانشگاه مون که ادرس مو گرفتن وآمدن خواستگاری
مشاوره میخواستم
چیکار کنم شوهرم زود قهر میکنه ؟؟؟
منظورم اینه حرف و کاری که به میلش نباشه زود قهر میکنه
واکنش من اون موقع هیچی نمیگم فقط اگر مقصر باشم معذرت خواهی میکنم
مثلا برا یه موضوعی میبینی تقریبا سه روز قهرش طول میکشه
البته من خودمم گاهی وقتا عصبی میشم اونم حرفی نمیزنه فقط سکوت میکنه
ولی راجب قهر زود ب زود ایشون چ رفتاری داشته باشم بهتره ممنون از راهنماییتون 🌺
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور محترم کانال
سلام علیکم .
قهرو بودن بعضی از مردان ممکن است به علت مشکلات درونی حل نشده یا نداشتن مهارت ارتباطی کافی با دیگران باشد.
اگر شوهر شما قهرو است و زود قهر میکند، درمورد دلیل ناراحتی اش سوال کنید، حساسیت هایش را بشناسید و سعی کنید از این آگاهی برای بهبود رابطه تان کمک بگیرید. او را برای افزایش مهارت های ارتباطی تشویق کنید. از شوخ طبعی برای مثبت شدن فضا در هنگام بروز اختلاف نظر کمک بگیرید، طرف مقابل را به خاطر حساس بودن و قهر کردن زیاد تحقیر نکنید و با الفاط نامناسب خطاب نکنید. تلاش کنید قلق شوهرتان را بلد شوید و در صورتی که نیاز به فاصله گرفتن برای کسب آرامش دارد این اجازه را به او بدهید. شنونده خوبی باشید و شوهرتان را تشویق کنید انتظاراتش را صراحتا بیان کند و نهایتا سعی کنید بیشتر بر ویژگی های مثبت رابطه و همسرتان تمرکز کنید.
با توجّه به تعدّد دفعات قهر همسرتان به نظر می رسد که وی می خواهد با قهر خود پیامی را به شما منتقل نماید و به نتیجه ای برسد که چون می بیند اوضاع بر عکس انتظار وی پیش می رود گاه ممکن است به لجبازی نیز متوسّل شود؛ البتّه این برداشت در صورتی است که شما برای آشتی پیشقدم شده باشید و موضوع به گونه ای نباشد که مقاومت وی توجیه پذیر باشد؛ بنابراین جا دارد مسائل اختلافی بین خود و همسرتان را به خوبی درک نمایید تا در فضایی آرام به گفتگو نشسته و راهی برای حل آن ها بیابید.
از دو زاویه می توان به موضوع قهر همسران پرداخت؛ اول این که چرا اصولاً همسر شما قهر می کند و دوم این که شما در برابر رفتارهای او باید چه واکنشی نشان دهید.قهر، نوعی واكنش طبیعی است كه به صورت ژنتیكی یا سرشتی و یا محیطی و یا الگوبرداری از نزدیکان و خویشاوندان به افراد منتقل می شود تا جایی كه افراد در موقعیت هایی كه با ناكامی و خشم مواجه می شوند یا به نیازهای مطلوب خود دست نمی یابند به اشكال متعددی به قهر متوسل می شوند. قهر رفتاری است که ریشه در یک عاطفه و هیجان منفی، توام با خشم دارد و بسته به شدت و ضعفش، طول می کشد.
قهر می تواند مثبت یا منفی باشد؛ مثبت است اگر جانشین انتخاب های بدتر شده یا آنکه مانع تسلیم فرد در مقابل زورگویی های دیگران شده باشد. اما منفی و بسیار آسیب زاست اگر از روی لجبازی و عدم بخشش اتفاق افتاده باشد.قهر در بین اکثریت همسران اتفاق می افتد اما در بین برخی بسیار بیشتر و جدی تر رخ داده و به صورت یک عادت در می آید. شخصیت اخلاقی هر انسانی باعث می شود كه بیشتر و یا كمتر قهر كند. افرادی كه بیشتر قهر می كنند عموما احتیاج به مطرح شدن، حل مشكلات و یا جلب توجه دارند و بسیاری از مواقع از نداشتن اعتماد به نفس رنج می برند.
قهر بسیاری از لحظات شیرین زندگی را به تلخی و غصه می گذراند در این صورت، قهر دردی است که اگر به شکل جدی درمان نشود سرطانی وخیم برای زندگی زوجین محسوب می شود.قهر معمولاً با لجبازی تکمیل می شود فردی که قهر کرده می خواهد پیامی را منتقل کرده و به نتیجه ای برسد چنانچه اوضاع بر عکس انتظار او پیش برود لجبازی هم ادامه خواهد داشت.
اگر چه قهر و لجبازی دو رفتار مختلف اند اما از یک ریشه بوده و از خصوصیات اخلاقی واحدی آب می خورند. قهر و لجبازی به طور کلی محصول خشم افراد درونگرا، ضعیف، محتاط، زود رنج، کم رو، کم حرف، تودار یا مرموز است. البته قهر می تواند از سوی هر کسی اتفاق بیفتد. اما از کسانی که این ویژگی ها را دارند بیشتر سر می زند زیرا این آدمها معمولاً اهل احتیاط بوده و ترس و نگرانی های مخفی دارند این ها عملی خشونت آمیز و واضح و قابل استناد انجام نمی دهند که کسی بتواند محکومشان کند انتخاب قهر هم به همین دلیل است. قهر، طرف مقابل را به ستوه می آورد بدون آنکه صدایی داشته و هزینه ای بردارد. گاهی قهر راه فرار از زیر بار مسئولیت است. این دسته از افراد با قهر مدتی مشکلات خود را حل می کنند این ها با قهر احساس امنیت بیشتری دارند چون برای مدتی مجبور نیستند پاسخ گوی کارهای خود باشند.
افرادی که از عقل، روحیه و شخصیت سالمی برخوردارند، در شرایط مشابه، با گفتگو و حتی با ایستادگی های منطقی مشکلات خود را حل می کنند. موفق باشید
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام و روزبخیر
سن خودم 31وهمسرم32.
نحوه آشنایی خودشون منو دیده بودن وبه خانوادشون گفته بود وپسندیدن.
جدا و مستقل زندگی میکنیم
مشکل من نوع ارتباط با خانواده همسرم هست
این چندسال زیاد ازین بابت ب همسرم گله نمیکردم ولی الان که بهشون میگم خیلی قبول داره حرفما .
میگه بهم من شما وخودم راتوخانوادم خوار کردم چرابقیه اینجوری برخورد دارن.منم دیگه چیزی نمیگم.ولی بازم فراموش میکنه وادامه میده اونم طوری شده خیلی حرف خانوادش براش مهمه .شش تا عروس دارن من چهارمی هستم .
تازگی ها فکرش بیشتر عذابم میده فکرکنم دچارافسردگی شده باشم .مشکل من درمورد خانواده شوهرمه وتا چه حدبایدمحبت باشه که تبدیل به وظیفه نشه؟من هشت سال که ازدواج کردم پنج تا جاری هم دارم فقط من زیادبراشون کارمیکردم یه سرهم ازشهرستان میومدن پیش من بودن وهنوزم این روش ادامه دارم
ولی اگه کار نکنم باهام سرسنگین رفتارمیکنن محبتی هم برامن وشوهرم کمترازبقیه دارن با جاریهام وشوهراشون خیلی خوبن ولی باشوهر من هم فقط برا کارخوبن.طوری شده توهین هم میکنن.الان خواهرشوهرم کوچه جلویی ماهست رفت وامدش اینجا زیاده یه دخترداره همسن دخترمن توقع داره من ببرم مدرسه بیارم هرچی هم دخترمن داره اونم داشته باشه حرف هم زیادبود یه کم رابطمه کمتر کردم پیشش هم میرفتم زیاد تحویلم نمیگیره باشوهرم الان هفته ای یک بارحتما میرم تنها نمیرم.
الان یه سرمیگه تو نمیخوای رفت وامد باشه وپشت سرم حرف میزنم مادرشوهرم هم اگه با دختراش خوب باشم باهام خوبه به نظر شما چکارکنم
چطور رابطه داشته باشم الان توقع داره من هرروز برم اونم مثل قبل یه روز درمیون پیش من باشه شوهرم الان یه سر کاراشا انجام میده حرص میخورم میگم اونا باخودمون اینطورن تو زیادمحبت میکنی.آخه شوهرمن ازاول من خونشون کاری نمیکردم دعوام میکرد ولی بقیه پسرا اینجوری نبودن
.به نظرم هم خودش خارشده هم من وبچه هام.نمیدونم چکارکنم که خدا راضی باشه .خیلی حرفشون برام مهمه که فقط طوری دارم زندگی میکنم که اونا باهام خوب رفتار کنن اگه باهام بدباشن دیگه یه سراسترس وسردرد دارم
خداییش اصلا باهاشون بد نمیکنن ایقدر محبتشون میکنم ولی اونا بامن نیستن .خواهشا راهنمایی بفرمایید فکرش خیلی آزارم میده چطوربا خواهرشوهرم که نزدیکمه هست رفتارکنم؟رفتارباجاری ها چطورباشه ؟زیاد اهل حرف دراوردن وخبربردن هستن؟
ببخشیدطولانی شد.میدونم نیتم به خاطرخدا باید باشه ولی نمیتونم تحمل کنم آدمی هم هستم اصلا نمیتونم ازخودم دفاع کنم تامیام حرف بزنم یاصدام میلرزه یاشروع به گریه میکنم
.خواهشا کمک کنید فقط فکر اذیتم میکنم آیا لازمه برم روانپزشک دچارافسردگی نشدم.؟الان فکرمیکنم پشت سرم چی میگن هیچکس منونمیخواد
بقیه ازمن بهترن یه وقتایی شوهرم میگه تو اگه خوب بودی بقیه هم باهات خوب بودن درصورتی که قبول داره خانوادش بهمون بدمیکنن
من اصلا کسی را ناراحت نمیکنم تاجایی منا میشناسن همه باهام خیلی خوبن.فقط این استرس ووسواس درمورد خانواده شوهرم هست .لطفا کمکم کنین.
#پاسخ_سرکارخانم شمس مشاوره خانواده
سلام بانو
در بین اقوام ایرانی وقتی که واقعه مبارک ازدواج اتفاق می افته درواقع وصلت بین دو نفر نیست بلکه وصلت بین دو خانواده ودر بیشتر جاها وصلت بین دو طائفه است و نمیتوان گفت که من نمیتونم با خانواده همسرم ارتباط داشته باشم چون همه ما ایرانی ها علقه خاصی نسبت به پدر ومادر و خانواده وفامیل خود داریم وبه آنها وابسته ایم و اصلا نمی تونیم تحمل کنیم که کسی به آنها توهین ویا بی احترامی کنه وبرعکس وقتی کسی برای خانواده ما ارزش قائل میشه اون شخص برای ما قابل احترام هستش و دوستش داریم والبته این چیزی هست که دین و مذهب ما نیز به آن سفارش زیادی کرده که وبالوالدین احساناً به پدر ومادر خود نیکی کنید وصله رحم رو به جای آورید تا خدا به شما روزی فراوان و عمر طولانی عطا کند وبلایا را از شما دور گرداند و.....
با این اوصاف به این نتیجه می رسیم که خانواده برای همه ما محترم هست ودر اولویت قرار دارد
مطمئن هستم که خانواده خود شما هم عروس دارد و حتما شما هم خودت خواهر شوهر هستی و حتما توقع شما هم از عروس خانواده محبت و دوستی و احترام و رفت وآمد هستش و اگه یه کم همدلی کنی واین مادر را مادر خودت بدونی متوجه میشوی که این توقع زیادی نیست همه مادر ها دلشون میخواد که بچه هاشون بهترین زندگی و موقعیت رو داشته باشند و اصلا هم بچه ها براشون فرق نداره مگه اینکه یکی از فرزندان محبت بیشتری رو نسبت به آنها داشته باشه که این باعث محبت و عاطفه بیشتر والدین شود خودتون شکر خدا مادر شدی ومیفهمی مادر بودن یعنی چه و چه زحمتها داره بزرگ کردن فرزند و لابد توقع داری که فرزندت قدر زحمات تورو بدونه و اگه فردا روزی ازدواج کرد حتما همسر او هم قدر دان محبت شما باشه .
پس به خاطر تمام اینها وبه خاطر رضایت خدواند نسبت به خانواده همسرتان مح
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام وقتتون بخیر برای مشاوره نوبت میخواستم
بنده دختری ۲۰ ساله هستم ...
نزدیک به ده ماه هست که با فردی ارتباط دارم و ارتباط جهت اشنایی و ازدواج هست...
بنده تهران و ایشون مشهد هستن ...
در این مدت چند مرتبه ایی هم دیگه رو دیدیم و ملاقات داشتیم...
ایشون قصدشون واقعا ازدواجه ولی شرایطش الان جوری نیست که بتونن بیان برای خواستگاری
شرایطشون: (۲۵ سالشونه.فرزند دوم خانواده هستند.ارشد حقوق قضایی و الان درگیر پایان نامه ارشدن.مسکن دارند.پدرشون بازنشسته و املاک دارند
ازمون قضاوت سال ۹۵ شرکت کردند اما دز یک مرحله اش رد شدند متاسفانه امسال مجدد شرکت کردند و منتظرن تا نوبت مصاحبه علمی بهشون داده بشه و الان در حال حاضر برای شهریه های دانشگاهشونو مخارج خودشون مجبور شدند نزدیک به دوماهی میشه در هتل کار میکنند ...)
ایشون چوندرس میخوانند سربازی نرفتند و اگر در آزمون قضاوت و مراحلش قبول شوند نیازی به سربازی ندارند و اگر کارشون درست بشه حتما برای خواستگاری پا پیش بزارند
و از طرفی خانواده ها از این رابطه مطلع نیستن
از طرفی موندم بر سر دوراهی.
چون شرایط آقا فعلا مناسب نیست نمیشه در جریان گذاشت
از طرفی علاقه ام ب این آقا از طرف دیگر داشتن خواستگارهای ایده آل و مناسب باعث تردید و بلاتکلیفی ام شده خواهشا کمکم کنین ممنون .
#پاسخ_سرکارخانم شمس مشاور خانواده
با سلام
متاسفانه در این زمانه فضای مجازی معضلی شده برای فرصت سوزی و بر باد دادن عمر مفید جوانانمان تا بهترین سالهای عمر خودشون رو در فضای مجازی هدر بدن واحساسات پاک خودشون رو بیخودی خرج کنند و اصلا از آن نتیجه ای نگیرند واز این طرف هم چون دل به دیگری دادن (البته این مورد بیشتر در مورد دختر خانمها صدق میکنه)و دیگه نمیتوانند به خواستگاران واقعی فکر کنند اسیر مجاز میشوند و بهترین دوران عمر خودشون رو از دست میدن و وقتی به خودشون میان که دیگه دیر شده
عزیزم برای ازدواج خیلی از موءلفه ها رو باید در نظر بگیریم از جمله اینکه هردو از یک منطقه جغرافیایی باشند واز نظر فرهنگی با هم یکی باشند تا همدیگه رو درک کنند هم زبان باشند تا متوجه منظور و بیان همدیگه بشوند دیگه اینکه این اقا پسر اگه قرار باشه ازدواج کنه خب باید با مشورت و همفکری خانواده اش باشه واین رو هم بدون که هر خانواده ای از دور و نزدیک بالاخره یه گزینه هایی برای خودشون دارند که شناخت کامل به او دارند پس مطمئن باش که خانواده موافقت نمیکنند گذشته از آن اینگونه ازدواجها چون همراه با شک و تردید هستش که نکنه طرف با دیگری در ارتباط بوده خیلی نمیتونه موفق باشه و طبق آمار بیشتر این ازدواجها با شکست مواجه میشوند وبه طلاق منجر میشوند پس لطفا عاقلانه فکر کن وبه این قضیه که بنا به گفته خود شما معلوم نیست تا کی قرار کش پیدا کند تازه معلوم نیست آیا بعد بر طرف شدن مشکلات اصلا خواهان شما باشه یا نه و اگه هم بشه کلی مشکل سر راه بهتره که فرصت سوزی نکنی و موقعیت های خوب خودت رو از دست نده ویکی از گزینه های خوب رو در نظر بگیر و اینده خودت رو بساز به همین دلیل هم بهتره که از الان این ارتباط رو قطع کنی تا از لحاظ روانی آمادگی پذیرش فرد دیگری را پیدا کنی چون برای خانم این فراموش کردن کمی زمان میبرد اما آقایون راحت میتونند به رابطه دیگه هم فکر کنند دیگه اینکه خرج این احساسات بی پاسخ و فایده عاملی میشه برای شکست در زندگی متاهلی و فرد دچار اختلال جنسی میشود پس لطفا به خاطر خودت هم که شده ادامه نده وبه خواستگاران خوبت فکر کن تا انشاالله به نتیجه برسی
گذشته از اینها اگه فرد معتقدی باشی میدونی که ارتباط نامحرم گناه است و عواقب خودش رو داره پس لطفا ادامه نده
برات آرزوی عاقبت بخیری دارم
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
باعرض سلام وتشکر از کانال خوبتون
من ۲۳ و همسرم ۲۷ سالشونه، ۴ ساله ک ازدواج کردیم و یه پسر ۱ سال و ۹ ماهه داریم
ببخشید ک باز مزاحم شدم
ممنون از راهنمایی هاتون
مشکله من اینه که، همسر من وقتی منو عصبی میکنه و حرص منو در میاره خیلی ازین کار لذت میبره وچون من متاسفانه زود عصبی میشم ایشون این کارو خیلی تکرار میکنه، وقتی من حرص میخورم ب جای اینکه ناراحت بشه و منو در اغوش بگیره و ارومم کنه میخنده و خوشحال میشه
پیام های کانالتون رو هم براش میفرستم متاسفانه هیچ کدوم رو نمیخونه
نمیدونم چجوری دوس داشتنشو باور کنم، ایا واقعا دوستم داره؟؟
هیچ وقت هم ب نظر من اهمیت نمیده، ازم نظرمو میپرسه و وقتی نظرمو میگم کار خودشو میکنه و با شکست مواجه میشه و اخر هم حرف من میشه ولی نمیدونم چرا از اول ب حرف من گوش نمیده
انگار اصلا براش مهم نیستم، البته خودم اینجوری حس میکنم، خودش ک میگه همین کار کردن من یعنی خیلی دوستت دارم
میگم بهم پیام محبت امیز بده، میگه نمیتونم
میگم خب بابا حداقل ب زبون بیار میگه نمیتونم، ولی ب همکاراش میگه، اسمشونو میخواد صدا بزنه کنار اسمشون جان میزاره یا بهشون بعضی وقتا عزیزم هم میگه ولی تا حالا نشده کنار اسم من جان بزاره و ی بار منو .... جان صدا کنه
خواهش میکنم اینبار هم با راهنمایی هاتون کمکم کنید.🙏🙏
#مشاور_خانواده
#پاسخ_سرکارخانم امیری
سلام خدمت شما .خانم عزیز وقتی نقطه ضعف خودتون رو پیدا کردین وهمسرتون هم پیدا کردن چرا ترک عادت بد نمی کنید حالا که میدونید عصبانی بشین خوشحال میشن البته فکر نکنم اینطور باشه پس چرا عزیزم عصبانی میشی یکم بر اعصابتون مسلط باشید ودر مورد ابزار علاقه چرا خانم عزیز گدایی محبت میکنید ونمی دونم چرا زوجهای جو ان عزیز ما زندگیها رو با فیلمهای سینمایی هندی عوضی گرفتن وهمش گلایه وشکایت .عزیزم تو شرایط شرایط اجتماعی واقتصادی و...همین که همسراتون میرن به خاطر شما کار میکنن تا شما منزل راحت باشی ودر اسایش این خودش بزرگترین محبت هست لازم نیست که دیگه به زبان بیارن یا هی تکرار کنن خوب بود صد بار بگن بعدش رفتارهای بد دیگر رو انجام بدن .پس عزیزم یکم واقع بین باش .اقایون باید ابراز کنن ولی وقتی از بچگی یاد نگرفتن وتو خانواده یاد نگرفتن الان خیلی کار سختی هست که یاد بگیرن این کارها رو .به مرور زمان وبا صبوری وعشق ومحبت شما همه این مسائل حل میشه پس هی دیکته نکنید به اقاتون تا اون هم بگه من بلد نیستم کم کم با مرور زمان با عشق ومحبتتون ملکه وپادشاه دل همسرتون باشید واین زمان بر هست یا چهار وپنج سال خیلی زود هست تغییری ایجاد بشه .پس خودتون رو الکی اذیت نکنید وسر هیچ وپوچ جروبحث نکنید وهمسرتون رو همینطور که هست بپذیرید ونکات مثبت زندگیتون رو پر رنگ کنید اگر میخواید یک زندگی با ارامش داشته باشید .موفق باشید
https://eitaa.com/zandahlm1357
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام علیکم
صبح شمابخیر وخوشی
بنده میخوام باشما مشاوره داشته باشم
بنده بیست ودوسالمه وشوهرم بیست وچهار سالشونه
یه پسریه سال ودوماهه هم دارم
الان دوساله که ازدواج کردیم
باخانواده ی شوهرم تقریبا یه سال ودو سه ماه زندگی کردیم..مشکلات زیادی اتفاق افتادن...اوایل ازدواجم مادرشوهرم خیلی ازمن حسودیش میشد چون پسرش رو خیلی دوست داشت..خودشوهرمم خیلی مادرش رو دوست داره همش هم بهم میگه منوبزرگ کردوازین حرفا
من اعتراف میکنم یک فرد بسیارخجالتی بی اعتمادبه نفس زیادهم اجتماعی نیستم.نتونستم باهاشون خوب ارتباط برقرار کنم
خانواده شوهرم فکرمیکردن که من حالا یه چیزی توسرمه یاحالا دوست ندارم باهاشون حرف بزنم یاشرمیخوام درست کنم ولی من درواقع مشکلم یه چیز دیگه اس
مادرشوهرم شروع کرد به تیکه انداختن..خییلی دوست داشت باهام دعوا راه بنداازه یعنی بعضی موقعه ها خیلی بمن توهین میکرد ولی من نه جواب میدادم نه دعوا میکردم فقط میرفتم تواتاق خودم گریه میکردم
همه ی اعضا ی خانواده هم باهاش حزب تشکیل داده بودن
شوهرمم ازخانواده اش میترسه میگفت که مامانمو راضی نگه دار حتی اگه خانواده شوهرم چیزی بهم میگفتن ازمن دفاع نمیکرد..من توااین دوسال خیلی اذیت شدم
بعدها دید که من اونجور آدم بدی نیستم یکم اخلاقش بهتر شد ولی اون کراهت قلبی نسبت به من هنوز داره
بین من وشوهرم دخالت میکردن شوهرمم وقتیکه میخواستیم بریم بیرون میرفت ازشون اجازه میگرفت یابهم میگفت ببین اوضاع چجوریه یعنی میرفتم بهشون میگفتم اگه راضی ان میرفتیم
بله تقصیر خودمن هم همست چون میدیدم شوهرم اینطوریه منم میترسیدم همه ازمادرشوهرم حساب میبردن
تااینکه پسرم بدنیا اومد راستش رو بخواید من دوست نداشتم پسرم رو بلند کنن
ازبس اذیتم کرده بودن
بعدها دیدن نقطه ضعفم پسرمه خیییلی اذیتم کردن منم فقط حرص میخوردم پدرشوهرم نمیزاشت خواب راحت داشته باشم ازبس دخالت میکرد توکارای پسرم مادرشوهرم میگه چون خیلی دوسش داره حتی تو پوشاک کردنش هم دخالت میکرد توشستنش وحمام بردنش
خلاصه من افسردگی شدید گرفتم ازاول ازدواجم تااا همون دوساله کامل فقط گریه میکردم شوهرمم ساکته هیچ کاری نمیکنه بهش میگفتم بزار خونه بگیریم بریم میگن من چجوری ازپیش خانوادم برم
تااینکه خودشون ازخرجمون خسته شدن ویه طبقه بالا ساختن رفتیم بالا
حالا نسبت به اول ازدواجم رابطه ی من وشوهرم خیلی بد شده شوهرم حرف من رو جدی نمیگیره هرچی بهش میگم انگار نگفتم ولی درعوض هرچی مامانش بهش میگه میگه چشم
اصلا اول ازدواج بمن خرجی نمیده بزور میکشوندمش بازار واسم لباس بگیره اونم بعدش قهر میکنه خیلی آدم حساس وزودرنجه وازمن خیلی توقع داره
حالا یکم حالت بخلش بهتر شده ولی همونه نه واسم هدیه میگیره نه بمن خرجی میده وسایل مورد نیاز خورد وخوراک رو بزور میخره
خسته شدم بگین که من چیکارکنم چن بار میخواستم برم خونه بابام وبه طلاق هم فکر کردم..لطفا راهنمایی ام کنید
تاحالا هم وقتی حرفی از خانوادش بزنم زود ازشون دفاع میکنه و هرچی بهش میگم بریم خونه بابام دوست نداره بره
من خیلی عصبی شدم بعضی موقعه ها ازش متنفر میشم چون به یاد اونروزا میفتم چقد ذلیل خونوادش بودیم
باورنمیکنید فقط وقتیکه میخواست به خواهرش یامادرش پول بده بمنم میداد تامن ناراحت نشم
یه بار به خواهرش پول داد بهش گفتم پس من چی حتی لباس هم نمیخری اونموقع هم به خواهرت میدی ومن زنت حتی روسری هم واسم نمیخری
انگار جادوش کرده بودن خونوادش حرف مادرش خیلی روش تاثیر داشت
مادرش همیشه منو میکوبوند یامنو جلو جمع آبرومو میبرد
یه پسر مجرد دیگه ای هم دارن ولی ایشون رو خیلی بیشتر دوست دارن چون خیلی آروم وحرف گوش کن بوده واسشون
میگم که من بلد نبودم چجوری نیتم رو نشون یاگرم بگیرم
اما خودشون میدونن که من آدم ساده ایم بخاطر اینه که نمیترسن که من جوابشون رو خوب بدم یادعوا کنم راحت به من سرکوفت میزنن
قبلا بهتر بوده وخانوادم رو خیلی دوست داشت ولی الان حتی دوست نداره بره
آخه من پدرو مادرم خیلی ساده ان وبی سواد هستن مادرم هیچی به من یاد نداد از روابط اجتماعی
اصلا ماخانوادگی اینطوری هستیم خجالتی توخودی غیر اجتماعی
البته الان خیلی بهتر نسبت به قبل اخلاقم شده منظورم رابطه ی اجتماعی
خیلی دوست دارم خانوم زرنگی باشم که بتونه شوهرشو جذب خودش کنه😔
وقتیکه عصبی نباشم وخوش اخلاق باشم خیلی بهم ابراز علاقه میکنه
ولی وقتیکه بهش تیکه میندازم یاادعواش کنم سراغم نمیاد رابطه ی جنسیمون هم سرد میشه من که اصلا ازوقتیکه بچم بدنیا اومد وافسردگیم شدید شد دیگه حوصله ندارم واسه این چیز وبیشتر وقتا بزور تن به رابطه ی جنسی میدم
لطفا بگین چکار کنم؟
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور خانواده
سلام علیکم خدمت شما .
ببینید عزیز من «مهم نیست چه کسی مقصر است، مهم این است که یادمان باشد عمرمان کوتاه است و در پایان زندگی خواهیم گفت: کاش فقط چند لحظه بیشتر فرصت داشتیم
#پرسش_پاسخ
#مشاور_خانواده
سلام خانم خسته نباشید
ممنونم بابت کمکتون وکانال خوبتون.
سلام .ببخشید من 19سالمه و دانشجو حسابداری هستم.
یکی از همکلاسی هام بهم پیشنهاد ازدواج دادن واز احساسشون بهم گفتن
ایشون بهم گفتن اگر قبول کنید قول میدم خوشبختت کنم اما اگر نه اینقدر میام تا جواب مثبت بدید.
بعدم گفتن هرچقدر میخواهید فکر کنید بعد جواب بدید.
من جوابم از اولم منفی هستش اما این سماجت ایشون منو عصبی میکنه.
لطفا راهنماییم کنید چطور باایشون رفتار کنم در برخوردی که سرکلاس ودانشگاه دارم.
علت جواب نه بنده چون ایشون 21سالشون هست.
تازه دانشجو هستن.سربازی نرفتن،کار ودرآمد ندارند.شناخت ازشون ندارم.
از نظر اعتقادی شناخت ندارم
اما به شدت پیگیر هستن به استادهای دانشگاه گفتن وبامن صحبت کردن.
من ملاک برای همسرآینده پول وماشین واینا نیست.
اما اخلاق وایمان برام خیلی مهمه که چون ازایشون شناخت ندارم
صریح وبی پرده علت مخالفتم را گفتم
چیزی نگفت .اما نمیدونم در محیط دانشگاه چطور برخورد کنم
#پاسخ_سرکارخانم امیری مشاور محترم کانال
سلام علیکم عزیزم اگر واقعا قصد ندارین واضح بگین که قصد ازدواج ندارین وبه درد هم نمیخورین ولی عزیزم اگر به خاطر سربازی وشغلش میگین میتونید اشنایی باهم داشته باشید وشناخت پیدا کنید ومشاوره قبل از ازدواج برین تا بقیه مسائل هم جور بشه وایشون اگر واقعا شما رو میخوان باید جربزه از خودشون نشون بدن .ولی در هر صورت اگر نمی خواین صریح وواضح بیان کنید که هیچ علاقه وعلقه بین شما نیست وعلاقه ایشون یک طرفه هست ودیگه نمی خواین که ادامه بدن . تو دانشگاه هم خیلی عادی رفتار کنید انگار نه انگار که مسئله ای بوده فقط از گروه های مختلط بپرهیزید چه به درسی و....
️
.......:
@zandahlm1357