eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.2هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
درمان دندان ، و 👈 پوست انار خشک شده را طی روز روی دندان یا لثه چرک کرده بگذارید تا بماند. تکرار این عمل، باعث می شود موضع چرک سرباز کند و عفونت خارج و مشکل رفع شود. بهداشت دهان و دندان را خوب رعایت کنید. 📢 📢 برای بهداشت دندان ها توصیه می شود، شب ها ✨لحظه قبل از خواب ✨روی دندان هایتان عسل زنبوری چند گیاهی بمالید و تمام حفره های دندان هایتان را کاملاً با عسل آغشته نمایید و صبح ها با پودر شویا مسواک بزنید🍃 📢📢 لازم به ذکر است شیرینی عسل، تنها شیرینی است که قند آن برای دندان ها مفید می باشد.🍃 💥 به جای عسل همچنین می توانید با مقداری پنیر محلی دندان هایتان را آغشته نمایید و صبح مسواک بزنید.💥 عفونت دندان ولثه از بین بردن عفونت دندان با یک معجون جادویی : از بین بردن عفونت دندان یا همان ابسه از راه طبیعی و با درمان هاب خانگی گاها بسیار بهتر از مصرف انتی بیوتیک ها نتیجه می دهد . درمان عفونت دندان بهتر است از راه و روش طبیعی باشد تا عوارضی برای بخش های دیگر بدن به خصوص بخش های داخلی بدن نداشته باشد. . درمان آبسه و عفونت دندان لثه ها رو محکم میکنه.کسانی که سیب گاز میزنن یا موقع مسواک زدن خونریزی لثه دارن سرکه با گلاب مخلوط کن به صورت دهانشویه استفاده کنن. عصاره گل رز را با آب تازه لیموترش مخلوط کنید و برای چند دقیقه این مخلوط را در دهان نگه دارید و سپس دور بریزید. این عمل را حداقل روزی 3 بار تکرار کنید. غرغره کردن با آب لیموی تازه و آب ولرم روزی 2 بار علاوه بر از بین بردن بوی بد دهان، شدت ورم را نیز کاهش می دهد. برای تسکین فوری التهاب و خون ریزی با آب نمک غرغره کنید و یا ضماد زنجبیل و نمک را بر روی لثه قرار دهید. برای درمان سریع آبسه دندان روزی سه حبه سیر را به اندازه ماش خرد کرده و هر حبه را همراه با یک لیوان آب یا آب عسل میل کنند. برای از بین رفتن عفونت‎ در دهان و دندان می‎توان یک قاشق مربا خوری عسل را با چند قطره سرکه مخلوط کرده و روی لثه‎ و دندان‌ها مالید. استفاده از نمک به صورت کشیدن روی لثه و دندان بسیار خوب است، مداومت به این کار مفید است و می تواند کمک کننده باشد, در مورد نمک هم مقالات متعددی بیان شده که فوق العاده است. تورم لثه را مى توان با جوشانده هلیله به صورت مضمضه یا پاشیدن پودر عدس ، گشنیز، مورد، صندل سرخ فوفل ، سماق بهبودى بخشید و یا آب برگ تاجریزى ، بارهنگ ، آب برگ خرفه را در دهان نگهداشته و خارج کنند و یا سماق را نرم کوبیده در گلاب حل کرده مضمضه نمایند اگر ورم بهبودى نیافت مى توان تخم ریحان یا تخم مرو یا تخم تمرهندى را سائیده در آب اسپرزه ریخته روى قسمت متورم بمالند. واسه ورم و درد دندون زردچوبه بذاریم. اول خیلی درد میگیره ولی کمی تحمل کنید خوب میشه .
دریاچه سد خاکی سراگاه یا سه راه گاه یک دریاچه مصنوعی انسان ساخت است که در بخش شمالی روستای سراگاه قرار دارد. این سد خاکی در میان جنگل های منطقه تالش و در کنار زمین های کشت برنج و باغ‌های کیوی واقع شده و همین امر زیبایی آن را دوچندان کرده است. دریاچه سراگاه از طریق رودها و چشمه های طبیعی که در اطراف آن وجود دارند پرآب می شود و در بیشتر مواقع سال آب دارد. نکته جالب توجه آن که از این دریاچه برای پرورش ماهی نیز استفاده می شود و فروش ماهی به نوعی منبع اصلی در آمد مردم روستا به شمار می آید. وجود ماهی در این سد خاکی باعث شده تا در طول گذر زمان مرغ های ماهی خوار به سمت دریاچه بیایند. ‌‌ گیلان تالش لطفاً کانال را به دوستانتان معرفی کنید🙏 https://eitaa.com/zandahlm1357 ‌‌‌
 🌹 روستای هشمیز _ سنندج هشمیز، روستایی با خانه‌های پلکانی و معماری زیبا که در ۴۵ کیلومتری سنندج و در بخش شرقی هورامان واقع شده است. الگوی بافت روستای هشمیز به صورت پلکانی بوده و به دلیل کمبود زمین تخت و مسطح در این روستا همه منازل در یک مکان به صورت فشرده و پلکانی در کنار هم قرار گرفته‌اند و رو به خورشید خانه‌ها را ساخته‌اند. روستای هشمیز دارای آب و هوای سرد و کوهستانی و طبیعت بکر و زیبا در چهار فصل می باشد. ارتفاعات روستای هشمیز عموما از جنگل بوده و منابع جنگلی آن عبارتند از؛ درختچه‌های زالزالک، درخت بادام، گیاهان گل گاو زبان، خاکشیر و گل ختمی. لطفاً کانال را به دوستانتان معرفی کنید🙏 https://eitaa.com/zandahlm1357 ‌‌‌
.......: پيشگوئى خدا رحمت كند ( (استاد حسين مشكل گشا) ) را، ايشان يكى از مردان خدا بود. نجّار بود. واين اواخر كلبندى چينى هاى شكسته را بهم وصل مى كرد. او مرد بزرگوارى بود كه خدمت آقا ( (امام زمان) ) عليه السّلام رسيده بود. ايشان مى فرمود: آن وقتى كه در اهواز كارمى كردم آنجا خيلى كم كسى نماز مى خواند و وقتى كسى را مى ديدم نماز مى خواند خوشحال مى شدم. يك روز همين طور كه روى چوب بست بودم، ديدم يك مردى يك چيزى مثل گونى پوشيده و داخل در شط شد و خودش را شست. بعد آمد جاى مسحش را خشكاند، بعد وضوگرفت و ايستاد نماز، من خيلى از اين خوشم آمد. گفتم: خدا كند اين با من رفيق شود. يك شب آمد گفت: استاد. گفتم: بله. گفت: من يك قدرى از اين چوب‌ها را ببرم آتش روشن كنم گرم شوم؟ گفتم: ببر. دوباره شب ديگر آمد، گفتم: اگر بخواهى مى توانى پيش من بيايى. گفت: اى استاد من كجا شما كجا. شما استاد هستى من رعيت بى چيز با هم جور در نمى آيد. گفتم: اين حرفها را نزن ( (ما همه بنده خدا هستيم و با هم فرق نمى كنيم) ) بيا پيش من. گفت: من سه تومان به اين بقاله بدهكارم. گفتم: برو به بقاله بگو بدهكارى شما را پاى مشكل گشا بنويسد. خلاصه بعد از آن آمد پهلوى من. نزديك ( (ماه مبارك رمضان) ) كه شد، گفت: استاد من روزه مى گيرم اگر شما روزه نگيرى رفاقتمان نمى شود. گفتم: نه من هم روزه مى گيرم، يك مّدتى كه با من بود. يكى از اين شبها يك نامه از اصفهان آمد كه بچه ات گلويش درد مى كند، من وقتى خواندم ناراحت شدم. گفت: استاد ناراحت نشو بچه ات گلويش خوب شد. گفتم: تو از كجا مى دانى؟ گفت: انشاءالله گلويش خوب شد. حالا اين هفته نامه مى آيد مى گويند كه گلويش خوب شد. گفت: اتفاقا يك نامه آمد و گفتند: گلويش خوب شد. اين بنده خدا ( (سيد آقا) ) مريض شد و ماه مبارك چند روز روزه گرفت، مرضش شديدتر شد. هركارى كردم كه روزه ات رابخور روزه اش رانخورد. هى مى گفت: استاد اگر مى خواهى رفيق داشته باشى كارى بامن نداشته باش فقط افطار كه شد بنشين و براى من جگاره سيگار تا سحر بپيچ، و اين تا سحر جگاره مى كشيد و سحر و افطار يك آب جوش مى خورد و تبش شدّت داشت و هر كارى كردم كه دكتر برايت بياورم بيا ببرمت دكتر. گفت خير. يك روز از بس اين تب داشت كه آن طرف نفس مى كشيد اينجا من مى سوختم، اوقات من تلخ شد گفتم: بابا آن كسى كه روزه را واجب كرده همان هم دستور داده وقتى مريض هستى روزه ات را بخور. و دكتر برو. گفت: خير استاد من امروز خوب مى شوم شما برو سر كارت. من با خودم گفتم ؛ اين يك ساعت ديگر مى ميرد، سر كار رفتم اما چشم براه بودم تا شب خبرى نشد، شب كه آمدم ديدم اينجا را جارو كرده و آب پاشيده پِرمز را روشن كرده آب جوش آورده حالش بسيار خوب است. گفت: استاد نگفتم من امشب خوب مى شوم. بعد از ماه مبارك رمضان يك روز صبح به من گفت: استاد. گفتم: بله. گفت: امروز پالتوات را بردار عصر باران مى آيد. گفتم: تو از كجا مى دانى فقط خدا مى داند كى باران مى آيد. گفت: باران مى آيد پالتوت را بردار. به او اعتنا نكردم و رفتم سر كارم تا عصر شد يك گله ابر آمد بالا سرم تا آمدم از روى چوب بست پائين بيايم تمام لباسهايم خيس شد، وقتى پايين آمدم ديدم اين ( (سيد آقا) ) پالتوى مرا آورد و گفت: استاد سرما را خوردى حالا بگير بپوش وقتى آمديم توى منزل. گفتم: سيد آقا تو از كجا خبر اينها را دارى؟! گفت: اى استاد من مى دانم فردا چطور مى شود. بعد متوجه شدم همه اينها بر اثر تقوى و اخلاص و بندگى خداست كه اين بنده خدا داشت. لطفاً کانال را به دوستانتان معرفی کنید🙏 https://eitaa.com/zandahlm1357 ‌‌‌
0161 ale_emran 59-60.mp3
8.06M
۱۶۱ آیات ۶۰ - ۵۹ «داستانی از کرامات امام حسن عسگری علیه السلام»