هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
.......: به او میگویند پد. نیروها از قایق فرو میریزند و در کناره ی پد، به چپ و راست باز میشوند. ع
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
از فرمانده گروهان میخواهی که نیروهای دسته را پشت سر تو بفرستد و او قبول میکند.
هیجان زیادی حاکم است. گلولههای سرگردان هم امان نمی دهند. عراقیها هم متوجه تصمیم رزمندگان شده اند و آتش تیر بارهایشان یک لحظه قطع نمی شود. یکی از نیروها هنگام عبور از پد تیر خورده و همان بالا افتاده. زنده
[صفحه ۱۳۵]
است ولی قدرت تکان خوردن ندارد. عراقی نامرد هم تصمیم دارد او را دوباره هدف قرار دهد، ولی نمی تواند. یکی از بچهها با شجاعت تمام روی پد میرود و او را روی سینه میاندازد و به پایین پد میکشد. هوا هنوز
روشن نشده و به همین دلیل عراقیها نمی توانند خوب منطقه را ببینند. آنها به طرف هر سیاهی متحرک شلیک میکنند.
یا علی! باید رفت. یا حسین (ع)، خودت کمک کن. یا فاطمه (س)، دست ما را بگیر. حرکت را شروع میکنی. آهسته و آرام. جز سر، تمام بدنت در پایین ترین حد قرار گرفته. نگاه میکنی و به جلو میروی. گاهی اوقات ناخودآگاه میایستی. قدر بوتههای خشک هم حالا معلوم میشود. نیروها هم با فاصله ی کمی پشت سر تو هستند. فریاد مسئول گروهان تو را به خود میآورد.
«... برو. وقت نداریم. عجله کن. ما آتیش میریزیم... یا علی بگو... »
کلمه ی آخر تو را تکان میدهد. یا علی، جانم علی. نیم خیز میشوی. دو لا دو لا میروی. با سرعت. فاصله کمتر میشود. حدود ۱۰۰ متر. پشت یک تپه کوچک میخوابی. حالا صدای عراقیها به خوبی شنیده میشود. در تکاپو هستند. تیربارشان گیر کرده. صدای تلق تلوق میآید. یک خیز دیگر کافی است. فقط ۱۰۰ متر. دویدن صبحگاه به یادت میآید. تویی که کیلومترها میدویدی، حالا ۱۰۰ متر چیزی نیست. تازه آن همه فوتبال بازی کرده ای. مثل باد دنبال توپ دویده ای، حالا هم باید بدوی، فقط مارپیچ. قسمتی از خاکریز دشمن هم گویی عراقی نیست، چون تا اینجا از آن نقطه شلیک نکرده اند. نیروها پشت سر تو تراکم کرده اند. آب دهان را قورت میدهی. به نیروهایت نگاه میکنی. همه نفس نفس میزنند. امکان ارتباط با گروهان نیست. باید به جلو رفت. باید به جلو رفت. باید خاکریزها را گرفت. اول تجافی. نیم خیز میشوی. بعد این تو نیستی که میروی، پاهایت میروند و جسم تو را میکشند. با سرعت
تمام. با تمام توان. گویی سگ هار دنبالت کرده. یک لحظه فکر میکنی تیر خوردی و به زمین افتادی. ولی دست یک نفر از پشت تو را از وهم خارج میکند. آرپی چی زن
[صفحه ۱۳۶]
دسته. سایه به سایه با تو میدود. میخواهد از تو هم جلو بزند. قدش کوتاهتر و گامهایش سریعتر. شاید خنده ات گرفته باشد. فاصله تمام شد. ۲۰ متر. به پشت سر نگاه میکنی. تمام نیروها خودی روی خاکریز ایستاده و تکبیر میفرستند.
پس تو هم تکبیر بگو. الله اکبر...
خودت هم متوجه اوضاع نیستی. شاید آخرین نفری هستی که به خاکریز رسیدی. اکثر نیروها زودتر از تو خود را در آغوش خاکریز رها کردند و قبل از آنکه گرد و خاک به هوا بلند شود، رگبار گلوله و نارنجکهای متعددشان آن طرف خاکریز را تبدیل به جهنم کرد. چند تیر پراکنده از آن سوی خاکریز یعنی فرار عراقی ها، بلافاصله به آن طرف خاکریز میروی و عراقیها در دشت رو به رو و به صورت پراکنده در حال فرار. چند مقاومت بی مزه در داخل سنگرهای اجتماعی خنده آور بود و صدای انفجار هر نارنجک یعنی تکه تکه شدن چند عراقی.
حالا نوبت نیروهای دسته است. همه به روی خاکریز رفته و رو به پد تکبیر میگویند. چند دقیقه بعد تمام نیروهای گردان، خود را به خاکریز میرسانند و جای پای لشکر محکم میشود. گردانهای بعدی میآیند و مستقر میشوند. با روشن شدن هوا، انبوه برادران ارتشی دیده میشوند که به صورت یک واحد رزمی آماده و منظم از پد عبور کرده و در منطقه گسترده میشوند. این عملیات به صورت مشترک همراه با برادران ارتشی صورت
می گیرد. وسایلشان تکمیل است. از همین امروز ظهر غذای گرم خواهیم خورد. آشپزخانههای صحرایی و برنج داخل پلاستیک.
دفاع مقدس
سینای شلمچه
https://eitaa.com/zandahlm1357
12.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دلگیر نباش!
دلت که گیر باشد رها نمیشوی!
یادت باشد؛
خدا بندگانش را با آنچه بدان دل بستهاند میآزماید..:)
•┈••✾❀🕊🕊❀✾••┈••
#شهیدمحمدابراهیمهمت
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
ای فروغِ ماهِ حُسن، از روی رخشان شما
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
عبرت از خطبههای پیامبر صلی الله علیه و آله این است که: ای مردم شما جانشینان گذشتگان و بازمانده پیش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دنیا
همچنین از خطبههای پیامبر است که: ای مردم از کسانی نباشید که دنیای فانی آنها را فریب داده و آرزوها فریفته و بدعتها را ناچیز شمرده و به خانه ای زود گذر دل بسته و بسرعت انتقال مییابد. نماند از دنیای شما نسبت به آنچه گذشته است، مگر به اندازه زانو زدن شتر و یا دوشیدن شیر، پس بر چه پایه ای بالا میروید و منتظر چه هستید، شما را به خدا مانند آن میمانید که چون صبح کردید در دنیا نبوده اید و همواره به دنبال رفتن به آخرت بوده اید، پس برای روز انتقال آماده شوید؛ و به خاطر نزدیکی کوچ، توشه برگیرید و بدانید که هرکس به آنچه فرستاده میرسد از هرچه جا گذاشته پشیمان شود.
*
از سخنان پیامبر خداست که: دنیا دار بلا و منزلگاه پر رنج است، نفسهای سعادتمندان از آن جدا شده و آنان خود را با زحمت از دست تیره دلان نجات میدهند. سعادتمندترین انسانها کسی است که از دنیا بیشتر دوری جسته است و شقی ترین کسی است که بیشتر به آن رغبت نشان دهد.
دنیا کسی را که دیگران را نصیحت کند، بیچاره میکند و آن را که از او اطاعت کند، گمراه میسازد و هرکه را در آن سقوط کند، هلاک میگرداند و آن که از او دوری نماید، رستگار میکند.
#کشکول شیخ بهاء
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از تفسیر صوتی قرآن (قرائتی)
04.Nisa.027.mp3
2.62M