eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
.......: اينجا محل شهادت شماست كريم حرمتي بعد از عمليات خيبر، روي عملياتي در پاسگاه زيد كار مي‌كرديم. منطقه ي پيچيده و دشواري بود و همين دشواري منطقه باعث شده بود كه كار شناسايي كند جلو برود. هر بار كه مي‌رفتيم براي شناسايي با موانع جديدي روبرو مي‌شديم سعي مي‌كرديم در منطقه حساسيت ايجاد نكنيم كه دشمن متوجه تحركات ما بشود و روي كوچكترين بي احتياطي ما عمليات لو برود. كار شناسايي از دو محور صورت مي‌گرفت؛ مسووليت محور شمالي كه از كانال ۱ تا ۶ را در برمي گرفت با برادر محمد محمدي بود و مسووليت محور جنوبي كه از كانال ۷ تا ۱۱ را شامل مي‌شد، با من. گزارش تيم‌هاي شناسايي را مرتب به آقا مهدي مي‌داديم. منتهي اين گزارش‌ها آقا مهدي را قانع نمي كرد. بعد از شهادت حميد آقا باكري و آقا مرتضي ياغچيان، آقا مهدي خودش پيگير كارها بود و روي ريزترين مسايل هم خودش نظر مي‌داد؛ معبرهاي شناسايي، [ صفحه ۱۲۴] تعيين حد گردان ها، تطبيق گزارش‌ها از ديدگاه با منطقه و... اين كارها را معمولا حميد آقا و آقا مرتضي پيگيري مي‌كردند. منتهي اين بار آقا مهدي خيلي سفت و سخت چسبيده بود به كارها و كوچكترين اغماض و كوتاهي را از كسي قبول نمي كرد. روزي محمدي و بنده را بعنوان مسوول محورهاي شناسايي به قرارگاه خواست و آخرين وضعيت شناسايي‌ها را جويا شد. ما هم روند پيشرفت شناسايي را توضيح داديم. آقا مهدي به نقشه عملياتي لشكر خيره بود. با قلمي كه توي دستش داشت، دو نقطه از منطقه دشمن را علامتگذاري كرد و رو به ما گفت: اينجا محل شهادت شماست! امشب بايد شناسايي تموم بشه، هيچ عذر و بهانه اي هم نمي پذيرم. آقا مهدي به تنهايي بار سنگين مسووليت يك لشكر را به دوش مي‌كشيد. خواب و خوراكش به حداقل رسيده بود و لحظه اي آرام و قرار نداشت. چيزي براي گفتن نداشتيم. از پيش آقا مهدي آمديم بيرون و تصميم داشتيم هر جور شده، بايد خواسته فرمانده لشكرمان را عملي كنيم. آن شب نيز تيم‌هاي شناسايي مثل شب‌هاي قبل ولي با اميدواري مضاعف زدند به دل منطقه دشمن، به اين اميد كه كار را تمام كنيم و چه خوب توانستيم تا صبح كار شناسايي را در هر دو محور تمام كنيم. خوشحال بوديم كه خواسته آقا مهدي را عملي كرده ايم. وقتي صبح شد و همه تيم‌ها برگشتند از محمد محمدي خبري نشد. كم كم دل نگران شده بوديم؛ اگه اسير بشه، چي؟!... و صدها اگر ديگر. آن روز را با هر مصيبتي بود به شب رسانديم و در تاريكي شب، محمدي آمد. او به قدري به عمق مواضع دشمن نفوذ كرده بود كه بقيه بچه‌ها نتوانسته بودند [ صفحه ۱۲۵] همراهش بروند. توي ميدان مين عراقي ها، معبرشان را پيدا كرده و از آنجا عبور كرده بود، هنگام برگشت به روز برخورده بود و براي اينكه عراقي‌ها متوجه اش نشوند، داخل سنگري مخفي شده و تا شب همانجا مانده بود و پس از تاريكي هوا برگشته بود خط خودمان. ارادت محمدي و آقا مهدي به همديگر زبانزد بچه‌هاي شناسايي بود. در ادامه كار با صلاح ديد فرماندهان، عملياتي اينجا صورت نگرفت و آمديم منطقه عملياتي بدر. عمليات بدر [۵۵] اسفند ماه سال ۶۳ با رمز يا فاطمه زهرا (س) ساعت ۲۳: ۳۰ آغاز شد. بدر عمليات سخت و دشواري بود. فاصله نقطه رهايي تا خط دشمن حدود ۱۰ كيلومتر هور (آب راكد) و پوشيده از نيزار بود. و هيچ نوع جاده خاكي و زميني نداشت. انتقال نيروها با بلم و قايق از آبراه‌هاي باريك منتهي به خط دشمن بايد صورت مي‌گرفت. اجازه درگيري با دشمن تا رسيدن به پاي كار را نداشتيم كه كل عمليات به مخاطره مي‌افتاد. بايد بخشي از مسير را با استفاده از پوشش گياهي هور در روز طي مي‌كرديم. همه فرماندهان روي كارهاي مقدماتي عمليات حساسيت نشان مي‌دادند منتهي حساسيت و دقت نظر آقا مهدي يك چيز ديگري بود؛ تمامي موارد ريز و درشت را چك مي‌كرد، طرح مي‌داد، نظر مي‌خواست و در شرايط و فرصت‌هاي مختلف حسين وار جنگيدن را به فرماندهان و بچه‌هاي رزمنده متذكر مي‌شد. دو گردان سيدالشهدا به فرماندهي جمشيد نظمي و امام حسين (عليه السلام) به فرماندهي اصغر قصاب عبداللهي [۵۶]، نيروهاي [ صفحه ۱۲۶] خطشكن لشكر عاشورا بودند كه من هم مسوول شناسايي محور گردان سيدالشهدا بودم. https://eitaa.com/zandahlm1357
شیئی [۱] از امور راجعه به دین و دنیا الا آن که مرکوز در او است، کما قال فی حقّه: « لا رَطْبٍ وَ لا یَابِسٍ إِلاَّ فِی کِتَابٍ مُّبِینٍ [۲] ». و قال أیضاً فی حقّه: « أَنزَلَهُ بِعِلْمِهِ [۳] »، و در حق مکذّبین او فرمود: « بِمَا لَمْ یُحِیطُوا بِعِلْمِهِ [۴] » یعنی: علّت تکذیب آنها قرآن را به واسطه این است که احاطه پیدا نمی نمایند به فنون علوم مندرجه او و الاّ تکذیب نمی کردند. و همچنین ابواب علم را بر عباد خود مفتوح کرده به آن که مبعوث نموده در میان آنها پیغمبری که با وجود آن که حسب ظاهر تحصیل نکرده و امّی بوده، یعنی بر حال ولادت امّ بوده وجود شریف أو منشأ و مصدر علم ما کان و ما یکون گردید، کما قال تعالی فی حقه: « هُوَ الَّذِی بَعَثَ فِی الاْءُمِّیِّینَ رَسُولاً مِنْهُمْ یَتْلُواْ عَلَیْهِمْ آیاتِهِ وَ یُزَکِّیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ إِنْ کَانُواْ مِنْ قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ [۵] »، یعنی: تزکیه و تطهیر می‌نماید ایشان را از اخلاق ذمیمه حیوانیه و صفات رذیله بهیمیه به علم و اداب و اخلاق ملکیه حمیده و صفات الهیّة، و قال: « تخلّقوا بأخلاق اللّه » [۶]، و تعلیم معارف کتاب، اعنی قرآن به آنها می‌نماید مع الحکمة، و هی العلم بأحوال اعیان الموجودات علی ما هی علیه، « وَ إِن کَانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضَلالٍ مُّبِینٍ [۷] »، یعنی: اگرچه بودند قبل از ظهور او اهالی زمان در ضلالت و جهالت و غفلت آشکارا، کما قال علی علیه السلام فی حقّه: « أرسله بالدین المشهور و العلم المأثور و الکتاب المسطور و النور الساطع و الضیاء اللامع و الأمر الصادع، إزاحةً للشبهات، و احتجاجاً بالبینات، و تحذیراً بالآیات، و تخویفاً بالمثلات، و الناس فی فتن انجذم [۸] فیها حبل الدین و تزعزعت [۹] سواری الیقین، [... [فهم فیها تائهون حائرون، [جاهلون، مفتونون] فی خیر دار و شر جیران، نومهم سهود، و کحلهم دموع، بأرض عالمها ملجم و جاهلها مکرم ». [۱] یعنی: ارسال فرمود خدا محمّد صلی الله علیه و آله وسلم را با دین مشهور، و هو دین الإسلام الذی لایقبل اللّه دینا سواه، کما قال: «وَ مَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الاِْسْلامِ دِیْنًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ». ---------- [۱]: ۱ - اصل: شی ء. [۲]: ۲ - سوره مبارکه انعام، آیه ۵۹. [۳]: ۳ - سوره مبارکه نساء، آیه ۱۶۶. [۴]: ۴ - سوره مبارکه یونس، آیه ۳۹. [۵]: ۵ - سوره مبارکه جمعه، آیه ۲. [۶]: ۶ - بحارالانوار، ج ۵۸، ص ۱۲۹. [۷]: ۷ - سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۶۴. [۸]: ۸ - اصل: انجزم. [۹]: ۹ - اصل: تضع. [۱]: ۱ - نهج البلاغه، ص ۴۶ (خطبه ۲) ؛ شرح نهج البلاغه، ج ۱، ص ۱۳۵ ؛ بحارالانوار، ج ۱۸، ص ۲۷. 📚✍شرح بر صحیفه سجادیه میرزا ابراهیم سبزواری وثوق الحکماء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: ارسطو ارسطو یا ارسطاطالیس، پیشوای مشهور و معلم اول است. وی متولد اولین سال شاهنشاهی شهریار است. در هفده سالگی پدرش او را برای کسب دانش به افلاطون سپرد، ارسطو بیست سال و اندی شاگرد افلاطون بود، او را به خاطر وضع دانش منطق، معلم اول گویند، آثار ارسطو در طبیعیات و الهیات و اخلاق هم معروف است... ابوعلی سینا تعصب ویژه ای نسبت به ارسطو داشت و همواره از او جانبداری می‌کرده است. شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357