eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
49.3هزار عکس
35.9هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
shab panzdahom04.mp3
4.56M
📝روزعشق من شد 🎤حاج ابوذر# 🌺 ایام ولادت @zandahlm1357
سفارش علاّمه امينى مرحوم حجة الاسلام دكتر امينى چنين مى نويسد: پس از گذشت چهار سال از فوت مرحوم پدر بزرگوارم آية اللّه علاّمه امينى نجفى يعنى سال يكهزار و سيصد و نود و چهار هجرى قمرى، شب جمعه اى قبل از اذان فجر ايشان را در خواب ديدم. او را شاداب و خرسند يافتم. جلو رفته و پس از سلام و دست بوسى عرض كردم: پدر جان! در آنجا چه علمى باعث سعادت و نجات شما گرديد؟ گفتند: چه مى گويى؟ مجدّداً عرض كردم: آقاجان! در آنجا كه اقامت داريد، كدام عمل موجب نجات شما شد؟ كتاب الغدير... يا ساير تاءليفات... يا تاءسيس و بنياد كتابخانه اميرالمؤ منين عليه السلام؟ پاسخ دادند: نمى دانم چه مى گويى. قدرى واضح تر و روشن تر بگو! گفتم: آقاجان! شما اكنون از ميان ما رخت بر بسته ايد و به جهان ديگر منتقل شده ايد. در آنجا كه هستيد كدامين عمل باعث نجات شما گرديد از ميان صدها خدمت و كارهاى بزرگ علمى و دينى و مذهبى؟ مرحوم علاّمه امينى درنگ و تاءمّلى نمودند. سپس فرمودند: فقط زيارت ابى عبداللّه الحسين عليه السلام. عرض كردم: شما مى دانيد اكنون روابط بين ايران و عراق تيره و تار است و راه كربلا بسته. چه كنم؟ فرمود: در مجالس و محافلى كه جهت عزادارى امام حسين عليه السلام برپا مى شود شركت كن. ثواب زيارت امام حسين عليه السلام را به تو مى دهند. سپس فرمودند: پسرجان! در گذشته بارها تو را يادآور شدم و اكنون به تو توصيه مى كنم كه زيارت عاشورا را هيچ وقت و به هيچ عنوان ترك و فراموش نكن. مرتباً زيارت عاشورا را بخوان و بر خودت وظيفه بدان. اين زيارت داراى آثار و بركات و فوائد بسيارى است كه موجب نجات و سعادتمندى در دنيا و آخرت تو مى باشد... و اميد دعا دارم. آرى! علاّمه امينى با كثرت مشاغل و تاءليف و مطالعه وتنظيم و رسيدگى به ساختمان كتابخانه اميرالمؤ منين عليه السلام در نجف اشرف مواظبت كامل به خواندن زيارت عاشورا داشتند و سفارش به زيارت عاشورا مى نمودند و به اين جهت خودم حدود سى سال است مداوم به زيارت عاشورا مى باشم. (۱۶) صفحه ... https://eitaa.com/zandahlm1357
علی علیه السّلام فارق بین حق و باطل است چه آنکه وجود علی علیه السّلام بنا بفرموده رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فارق بین حق و باطل بوده است چنانچه علماء بزرگ شما اخبار بسیاری در این باب نقل نموده اند. از جمله شیخ سلیمان بلخی حنفی در باب ۱۶ ینابیع الموده از کتاب السبعین فی فضائل امیر المؤمنین و امام الحرم الشریف ابی جعفر احمد بن عبد اللّه شافعی حدیث دوازدهم از هفتاد حدیث را از فردوس دیلمی و میر سید علی همدانی شافعی در مودت ششم از مودة القربی و حافظ در امالی و محمّد بن یوسف گنجی شافعی در باب ۴۴ کفایت الطالب سه خبر مسندا از ابن عباس و ابی لیلی غفاری و ابی ذر غفاری همگی بمختصر تفاوت و کم و زیادی در الفاظ و عبارات و اتحاد در جمله آخر حدیث از رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نقل نموده اند که فرمود: ستکون من بعدی فتنة فاذا کان ذلک فالزموا علی بن أبی طالب انّه اوّل من یرانی و اوّل من یصافحنی یوم القیمة و هو معی فی السماء العلیا و هو الفاروق بین الحق و الباطل [۱] . پس علی القاعده بعد از وفات رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم در چنین پیش آمد و فتنۀ بزرگ که مهاجر و انصار بهم افتادند و هر یک می‌خواستند خلیفه از آنها باشد (باصطلاح و مثل معروف از آب گل ماهی بگیرند) بحکم و دستور آن حضرت بایستی امت علی را بیاورند و دست بدامن او گردند تا حق را از باطل نشان دهد و البته بنا بفرموده آن حضرت هر طرفی که علی علیه السّلام بوده حق و در مقابلش باطل. حافظ- این خبری که شما نقل نمودید خبر واحد است و بخبر واحد اعتمادی نبوده تا مورد عمل قرار گیرد. داعی- خیلی تعجب است که زود فراموش می‌فرمائید یا عمدا سهو می‌نمائید جواب خبر واحد را در شبهای اول عرض کردم که علمای سنت و جماعت حجّیّة خبر واحد را قبول دارند و شما از این جهت نمی توانید این خبر را بعنوان خبر واحد مردود دارید. ---------- [۱]: ۱) زود است بعد از من فتنه ای برپا شود پس اگر چنین شد شما ملزم هستید با علی بن أبی طالب باشید چون اوست اول کسی که مرا می‌بیند و با من مصافحه می‌نماید روز قیامت و او با من است در مرتبه بلند و علیا و اوست جداکننده بین حق و باطل. بعلاوه همین یک خبر نیست بلکه اخبار بسیاری از طرق موثقین علماء شما بعبارات مختلفه اثبات مرام می‌نماید که ما ببعض از آنها در لیالی ماضیه اشاره نمودیم منتها برای آنکه وقت مجلس زیاد گرفته نشود فقط بسلسلۀ روات و کتب آنها اکتفا نموده و از نقل تمام آن أحادیث مسنده صرفنظر نموده اینک هم باز برای تأیید عرایضم تا آنجائی که وقت و حافظه‌ام اجازه می‌دهد ببعض دیگر اشاره می‌کنم. از جمله خبری است که محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول و طبری در کبیر و بیهقی در سنن و نور الدین مالکی در فصول المهمّه و حاکم در مستدرک و حافظ ابو نعیم در حلیه و ابن عساکر در تاریخ و ابن ابی الحدید در شرح نهج و طبرانی در اوسط و محبّ الدین در ریاض و حموینی در فرائد و سیوطی در در المنثور از ابن عباس و سلمان و ابی ذر و حذیفه نقل می‌نمایند که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بدست مبارک اشاره نمود بسوی علی بن ابی طالب و فرمود انّ هذا اوّل من آمن بی و اوّل من یصافحنی یوم القیمة و هذا الصدیق الاکبر و هذا فاروق هذه الامّة یفرق بین الحق و الباطل [۱] . و محمّد بن یوسف گنجی در باب ۴۴ کفایت الطالب همین حدیث را نقل نموده باضافۀ این کلمات و هو یعسوب المؤمنین و هو بابی الذی أؤتی منه و هو خلیفتی من بعدی [۱] . ---------- [۱]: ۱) بدرستی که این (علی) اول کسی است که بمن ایمان آورده و اول کسیست که روز قیامت با من مصافحه می‌نماید و این علی صدیق اکبر و راست گوی بزرگ و فاروق این امت است که جدائی می‌اندازد بین حق و باطل. [۱]: ۱) و اوست پادشاه مؤمنین و اوست باب من که می‌آیند از او و اوست خلیفه من بعد از من- آنگاه گنجی شافعی گوید این حدیث را محدث شام در جزء چهل و نهم و بعد از سیصد حدیث در فضائل علی در کتاب خود آورده است. و نیز محمّد بن طلحه شافعی در مطالب السئول و خطیب خوارزمی در مناقب و ابن صباغ مالکی در فصول المهمّه و خطیب بغداد در ص ۲۱ جلد چهاردهم تاریخ بغداد و حافظ ابن مردویه در مناقب و سمعانی در فضائل الصحابة و دیلمی در فردوس و ابن قتیبه در ص ۶۸ جلد اول الامامة و السیاسة و زمخشری در ربیع الابرار و حموینی در باب ۳۷ فرائد و طبرانی در اوسط و فخر رازی در ص ۱۱۱ جلد اول تفسیر کبیر و گنجی شافعی در کفایت الطالب و امام احمد در مسند و دیگران از علماء شما نقل نموده اند. که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود علی مع الحق و الحق مع علی حیث دار [۲] .
و نیز در همان کتابها بعلاوه شیخ سلیمان قندوزی حنفی در باب ۲۰ ینابیع المودة از حموینی نقل نموده اند که آن حضرت فرمود علیّ مع الحقّ و الحقّ مع علیّ یمیل مع الحقّ کیف مال [۳] . و حافظ ابی نعیم احمد بن عبد اللّه اصفهانی متوفی سال ۴۳۰ در ص ۶۳ جلد اول حلیة الاولیاء باسناد خود نقل نموده است که رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله فرمود یا معشر الانصار أ لا أدلّکم علی ما ان تمسّکتم به لن تضلّوا بعده ابدا قالوا بلی یا رسول اللّه قال هذا علیّ فاحبّوه بحبّی و اکرموه بکرامتی فانّ جبرئیل امرنی بالذی قلت لکم من اللّه عزّ و جلّ [۴] . این احادیث نبویّه با اختلاف الفاظ و تعدد روات و حفّاظ آن اگر چه هر حدیثی در نظر اول خبر واحدی می‌آید که برای مدلول خاصی بیان گردیده و لکن در نظر اهل علم تعبیر بتواتر معنوی می‌شود که از مضامین تمامی آنها مستفاد می‌گردد که دلائل خاصه ای است که برای مدلول عام آمده که با تشریک یکدیگر آن مدلول عام باثبات می‌رسد. و مراد از آن مدلول عام عنایت رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم است نسبت بمقام ولایت که استثناء ثابت می‌کنند تمایل آن حضرت را بعلی علیه السّلام نه بدیگری: و نیز می‌رسانند که فقط علی مورد شفقت و مهربانی آن حضرت بوده و پیوسته از آن بزرگوار به تنهائی کمک طلبیده چه آنکه علی علیه السّلام متخصص در کمک دادن بوده و بهمین جهت امت را هم امر می‌کند که بعد از من رجوع بعلی کنید و تمسک باو جوئید که پیوسته با حق توام و فارق بین حق و باطل است با مطالعه در این قبیل اخبار انصاف دهید که آیا مخالفت علی علیه السّلام با أبی بکر و کنار رفتن از اجماع (خیالی شما) و بیعت نکردن با ابی بکر دلیل بر حقانیت ابی بکر می‌باشد یا بطلان خلافت او. اگر خلافت ابی بکر حق بود پس چرا علی علیه السّلام که مجسّمۀ حق و حقیقت بود و رسول اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم درباره او فرمود همیشه با حق و حق با او می‌گردد بیعت ننمود بلکه مخالفت هم نمود. واقعا جای بسی تأسف و تعجب است عجله ای که در روز سقیفه نمودند که قطعا هر عاقل دقیقی را بوضع آن روز بدبین می‌نماید که اگر دسیسه ای در کار نبود چرا تأمل ننمودند (و لو چند ساعتی باشد) تا علی بن أبی طالب فارق بین حق و باطل بفرمودۀ پیغمبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و کبار از صحابه و بنی هاشم و بالخصوص عباس عم اکرم آن حضرت همگی حاضر شوند و نظر و رأی خود را در امر خلافت که وظیفۀ عمومی بود بدهند. حافظ- بدیهی است دسیسه ای در کار نبوده بلکه چون اوضاع را در خطر دیدند تعجیل در تعیین خلافت برای حفظ اسلام نمودند. داعی- یعنی می‌خواهید بفرمائید أبو عبیدۀ (قبر کن سابق مکّه) جراح و یا دیگران ---------- [۲]: ۲) علی با حق و حق با علی می‌گردد هیچ گاه علی از حق و حق از علی جدا نخواهد بود. [۳]: ۳) علی با حق و حق با علی است و علی بطرف حق مایل است هر گونه میل کند. [۴]: ۴) ای جماعت انصار آیا دلالت نکنم شما را بکسی که اگر بآن چنگ زنید و تمسک جوئید هرگز بعد از او گمراه نشوید عرض کردند بلی یا رسول اللّه فرمود آن کس که بآن چنگ زنید و تمسک جوئید تا گمراه نشوید این علی می‌باشد پس او را دوست بدارید بدوستی من و اکرام بنمائید او را بکرامت من و آنچه من بشما گفتم جبرئیل از جانب پروردگار مرا چنین امر نمود. از عباس عمّ بزرگوار پیغمبر و علی بن أبی طالب که جان خود را در راه این دین گذارده و یا دیگران از کبار صحابه و بنی هاشم دلسوزتر بودند و اگر آن مقداری که آنجا حرف زدند تأمل می‌نمودند و یا ابی بکر و عمر حرف می‌زدند و مجلس را سر گرم می‌نمودند و ابو عبیده یا دیگری را فوری می‌فرستادند عباس و علی را خبر می‌دادند و اعلام خطر می‌نمودند که بفوریت بیایند آیا اگر ساعتی صبر می‌نمودند تا آن بزرگواران بیایند اسلام از میان می‌رفت و فتنه ای برپا می‌شد که جلو آن را نمی توانستند گرفت؟!!. انصاف دهید که قطعا اگر قدری صبر می‌کردند لااقل بنی هاشم و کبار از صحابه با عبّاس و علی را خبر می‌کردند که در سقیفه حاضر شوند بر تقویت آن سه نفر اگر حق می‌گفتند افزوده می‌شد و اختلاف کلمه در اسلام پیدا نمی شد که امشب بعد از هزار و سیصد و سی و پنج سال (تاریخ زمان مذاکره) ما و شما برادران مسلمان هم در این مجلس مقابل هم قرار نمی گرفتیم بلکه تمام قوا را بهم داده و با دشمنان اصلی بجنگ برمیخاستیم. پس تصدیق کنید هرچه بر سر اسلام آمد از آن روز آمد و آن نبود مگر در اثر تعجیلی که آن سه نفر بکار بردند و مقاصد پنهانی خود را آشکار نمودند. نواب- قبله صاحب پس سبب چه بود که آن همه عجله بکار بردند که بفرمودۀ شما حاضرین مسجد و خانه پیغمبر را هم خبر ندادند.
داعی- قطع بدانید علة تعجیل در عمل آن بود که می‌دانستند اگر صبر کنند تا تمام مسلمانها حاضر شوند یا لااقل أکابر اردوی اسامة بن زید و بزرگان صحابه حاضر در مدینه و بنی هاشم و غیره همگی حاضر شوند و شرکت در شور نمایند حتما در میان اشخاصی که اسم برده می‌شد نام علی علیه السّلام هم بمیان می‌آمد و اگر نام علی یا عباس در آن مجمع برده می‌شد طرفداران حق و حقیقت با دلائل واضحه ای که در دست بود کلاه آنها را پشت معرکۀ سیاست می‌انداختند لذا عجله نمودند که تا بنی هاشم و کبار صحابه بغسل و کفن و دفن پیغمبر مشغول اند کار خود را بنمایند و أبی بکر را بآن وضع دو نفری بخلافت بر قرار نمایند چنانچه کردند تا امشب آقایان نامش را اجماع مسلمین بگذارند. چنانچه اکابر علماء خودتان از قبیل طبری و ابن ابی الحدید و دیگران نوشته اند که عمر می‌گفت خلافت أبی بکر با عجله و فوریّت بغتة انجام و صورت گرفت خداوند امر او را بخیر فرماید. پیشاور.... https://eitaa.com/zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا