فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اتهامات منتسب به بشیر بیآزار مایه خجالت است
معاون حقوقی وزارت ارشاد:
🔹بازداشت بشیر بیآزار که در مهد به ظاهر آزادی (فرانسه) تمام قوایش را به کار گرفته بود تا منافقین و بوقهای دورغپراکن غربی مثل اینترنشنال را رسوا کند، مایه تعجب است.
🔹اتهاماتی که به این فعال رسانهای زدهاند واقعا" باعث خجالت است.
🔹نگران وضعیت آقای بیآزار، همسر و دخترانش هستیم و از دستگاه دیپلماسی میخواهیم با تمام توان زمینه آزادی این فعال رسانهای را فراهم کند.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
دیدار رئیس اقلیم کردستان عراق با هیئت ایرانی
🔹«نیچیروان بارزانی»، با هیئت ایران متشکل از استانداران استانهای هممرز اقلیم کردستان و همچنین تعدادی از نمایندگان مجلس ایران در اربیل دیدار کرد.
🔹در این جلسه، هر دو طرف از سطح عالی روابط میان اقلیم کردستان و ایران، ابراز خوشحالی کردند و بر گسترش فعالیتهای بازرگانی و حمل و نقل در مرزهای مشترک تأکید کردند.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
تورم مواد غذایی در ایران یک سوم شد
بانک جهانی:
🔹تورم مواد غذایی ایران در فروردین امسال به ۲۳.۱ درصد رسید که نسبت به یک سال گذشته تا یک سوم کاهش یافته است.
🔹نرخ تورم مواد غذایی در ایران طی ماه می ۲۰۲۳ برابر با اردیبهشت ۱۴۰۲ بالغ بر ۷۷.۵ درصد اعلام شده بود.
🔹در میان کشورهای جهان، آرژانتین با ثبت عدد ۲۹۳ درصد رکورددار نرخ تورم مواد غذایی در جهان بوده است.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
13.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جواد الأوصیاء
🔹️رهبر انقلاب: زندگی امام جواد علیهالسّلام هم الگوست. #امام_جواد علیهالسّلام - امامی با آن همه مقامات، با آن همه عظمت در بیستوپنج سالگی از دنیا رفت...
#شهادت_امام_جواد
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🔺کلیپ 🥀 گشته #هویزه ، شهر سوسنگرد و بستان از خون پاک نوجوانان چون گلستان 📺 تصاویری از دیدار امام
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 حاج صادق آهنگران
👈 کلیپ تصویری :
ایام هجران به پایان می رسد
یوسف دل ها به کنعان می رسد
👈 صدابرداری و اجرا : مشهد مقدس
حرم مطهر امام رضا علیه السلام
👈 با اجرای حاج صادق آهنگران
و هم خوانی گروهی نوجوانان
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
🍂
🔻#زندان_الرشید ۱۵۳
خاطرات سردار گرجیزاده
بقلم، دکتر مهدی بهداروند
من و عده ای از بچه ها مشغول خواندن دعای جوشن کبیر شدیم. چون از آمدن نگهبان نگران بودم، دعای قرآن به سر گرفتن را هم خواندیم و گفتم: «بچه ها زود بروید داخل سلولهایتان، چون ممکن است نگهبان از راه برسد.» حاج آقا جمشیدی داشت، به قول خودش، غسل شب احیاء می کرد.
دلم مثل سیر و سرکه می جوشید و هیچ کس هم مخصوصا حاج آقا حرفم را گوش نمیداد. حتی به من گفت: «فرار کن که نگهبان دارد می آید.» سریع به سلول برگشتم و در را بستم. پنج دقیقه نگذشت که صدای باز شدن در زندان به گوشم رسید. از جا بلند شدم و از پنجره سلول نگاه کردم. دیدم نگهبان دارد به طرف سلولهای ما می آید. سریع خودم را به خواب زدم نگهبان وقتی بچه ها را وسط
سالن محجر دید، فریاد زد: «به به شما اینجا چه می کنید؟» همه از ترس لال شده بودند. کسی قدرت حرکت نداشت. نگهبان سوت ممتدی زد و تعداد زیادی نگهبان وارد محجر شدند. با فرمان او، نگهبان ها به جان گروه آقای جمشیدی افتادند و تا می خوردند، آنها را زدند.
نگهبان داد میزد: «حالا کار شما به جایی رسیده که قفل سلول را خراب میکنید و بیرون می آیید؟ بلایی سرتان بیاورم که مرغان هوا به حالتان گریه کنند.» هم خنده ام گرفته بود و هم ناراحت بودم. دعا کردم نگهبانها خیلی آنها را اذیت نکنند. البته تقصیر خودشان بود. هر چه اصرار کردم، کسی به حرف هایم توجهی نکرد. صدای داد و بیداد بچه ها توی سالن پیچیده بود. هر کس به طریقی سعی می کرد از گیر باتوم و چوب دستی و لگد نگهبانها فرار کند و خود را به سلولش برساند. فقط سروصداها را می شنیدم و جرئت نداشتم کاری انجام بدهم. می دانستم گروهبان علی و استوار احمد، که مسئول محجر شده بود، تمام کاسه کوزهها را سر من خواهند شکست. پتو را روی سرم کشیده بودم و به خاطر حاج آقا جمشیدی دلشوره عجیبی داشتم. از زیر پتو به آرامی به اکبر گفتم الان غسل شب احیاء را به غسل میت جمشیدی تبدیل میکنند.
وقتی نگهبانها وارد سالن شدند، استوار احمد را دیدم؛ باتوم به دست به طرف سلولها می آمد. او را می شناختم. خودش به من گفته بود که از چوپانی به نظامیگری و سربازی آمده و هنوز خدمت سربازی اش تمام نشده است. استوار احمد آدم مهربانی بود، ولی امان از وقتی که عصبانی می شد و از کوره در میرفت؛ شمری می شد که هیچ کس جلودارش نبود. آن شب، از چشمانش فهمیدم قاتی کرده. برای چند لحظه آنها را نگاه کردم و، بلافاصله، روی زمین شیرجه رفتم و خودم را به خواب زدم. اگر می فهمید بیدارم، پدرم را در می آورد. اکبر در حالی که پاهایش را به دیوار سلول تکیه داده بود یواش گفت: «چه شب احیایی شد. حتما دعاهایمان مستجاب می شود. این چه بدبختی ای بود که حاج آقا برای ما درست کرد؟» گفتم: «حرف نزن! حالا وقت اعتراض و گله نیست. سعی کن بخوابی وگرنه کارت زار است.»
می دانستم چه وقت هایی باید به استوار احمد نزدیک شد و چه وقت هایی باید از او دوری کرد. استوار احمد به من گفته بود که از سال ۱۳۵۸ دارد خدمت سربازی می کند و هنوز کارت پایان خدمت نگرفته است. در عراق تا جنگ است خبری از پایان خدمت نیست. به هر حال، منتظر برخوردهای خشن او بودم و داشتم لحظه شماری می کردم. صدای نعره استوار کل زندان را فراگرفته بود. استوار احمد فریاد زد: «چه کسی این قفل ها را خراب کرده؟ چه کسی به شما اجازه داده از سلولهایتان بیرون بیایید؟» وقتی نعره میزد، نفسها همه در سینه حبس شده بود و کسی جرأت جیک زدن نداشت. از ترس داشتم سکته می کردم. در آن وضعیت، احمد اهل منطق و گفت وگو نبود. عقلش در چوب دستی اش بود.
همراه باشید
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
قسمت 5⃣2⃣ جلسه بیست و پنجم : بهشت ولایت 🌿صفحات ۷۱۲ تا ۷۲۵ ┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄ 💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
Part26_طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن.mp3
17.93M
قسمت 6⃣2⃣
جلسه بیست و ششم :در پیرامون ولایت ۱
🌿صفحات ۷۳۸ تا ۷۶۱
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
شرکت در عبادت راغب در محاضرات گوید: امام رضا علیه السلام نزد مأمون بود. وقتی وقت نماز رسید، خدمتکار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شاکر و صابر
در محاضرات آمده است: زنی اهل بادیه که زیبا روی بود، شوهری بدچهره داشت. به آینه
نگریست، آینه به دست به شوهرش گفت: دوست دارم من و تو با هم وارد بهشت شویم، شوهرش گفت: چرا؟ گفت: من چون به تو دچار شدم صبر کردم، تو نیز چون خدا بر تو منت گذاشت و مرا به تو داد و شکر کردی؛ و شاکر و صابر در بهشت هستند.
#کشکول_شیخ_بهاء
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
📗#معرفی_کتاب📗
کتاب "داستان هایی از زندگانی امیرکبیر" نوشته استاد محمود حکیمی است ، استاد این داستان ها را طی سالها پژوهش و جستجو بر اساس منابع مستند و قابل استناد گردآوری کرده که تا به حال بیش از 50 بار تجدید چاپ شده است.
کتاب متن به هم پیوسته و سنگین تاریخی ندارد بلکه مجموعه داستانهای مستقل و کوچکی است که برای خواننده غیر حرفه ای نیز جالب است.
در پیشگفتار کتاب آمده است :
داستانهایی که در کتاب در مورد این بزرگ مرد تاریخ ایران آمده است تنها گوشه ای از زندگی آن مرد بزرگ را نشان میدهد ، او چون انسان بود زندگی اش خالی از ضعف نبود ، پس از شهادتش کوشش های فراوانی شد تا شخصیتش تخریب شود او را به دزدی ، خیانت و بیگانه پرستی متهم کردند اما حتی در زمانی که در همه شهر ها و قریه ها و مسجد ها تبلیغات دروغین ناصری ادامه داشت و بر سر در هر امامزاده ای سخن از عدالت ناصری بود ، مردم شریف و سپاسگذاری در خانه سر در گوش هم از عصر غرورآفرین صدارت امیر کبیر سخن میگفتند.
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
عوارض جنگ نهروان اين جنگ با پيروزى سريع اميرالمؤمنين (عليه السّلام) به پايان رسيد، اما عوارض منفى آن
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تزلزل حكومت اميرالمؤمنين (عليه السّلام)
اشاره
همان گونه كه گفتيم پس از جنگ نهروان، موقعيت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در كوفه به شدت تضعيف شد و عموم مردم نسبت به فرمان هاى آن حضرت بى اعتنايى مى كردند. جسارت آنان به جايى رسيد كه هنگام بازگشت على (عليه السّلام) از نهروان و موقع ورود به كوفه، افرادى از قبيلۀ هَمْدان به آن حضرت بى احترامى كردند و گفتند: «تو مسلمانها را به كشتن دادى و در فرمان خدا تن به سازش دادى و خواستار حكومت شدى». اميرالمؤمنين (عليه السّلام) ناراحت شد و فرمود: «حكم خدا در گردن شماست، به زودى شقى ترين فرد امت محاسن مرا با خون سرم خضاب مى كند و سرانجام كشته خواهم شد. [۱] در واقع حضرت على (عليه السّلام) به آنها فرمود: ناراحت نباشيد به زودى با شهادت من از دست من راحت مى شويد.
تزلزل حكومت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) با عدم همراهى مردم و حوادثى كه در ذيل به آنها اشاره مى كنيم، كاملاً مشهود بود.
----------
[۱]: . الغارات، ص ۲۸.
#تاریخ_تشیع
✍️استاد محمد حسین رجبی
https://eitaa.com/zandahlm1357
🔴خشايار و عشق به زن برادر و عروس خود !!!
⤵️هرودوت مورخ بزرگ جهان باستان در این مورد می نویسد :
خشايار هخامنشی برادری به نام ماسیتس دارد.
خشايار عاشق زن برادر خود می شود و پیام های مختلفی به زن برادر خود می فرستد اما زن بردار تن به خیانت نمی دهد .
خشايار برای رسیدن به نقشه کثیف خود و نزدیک شدن به زن برادر ، دختر برادرش را به عقد پسر خود در می آورد اما وقتی چشمش به عروسش (برادرزاده )می افتد عاشق برادرزاده خود نیز می شود 😐
خشايار برادر خود را فرا خوانده و ازش می خواهد زنش را طلاق دهد و در عوض دختر خود را به زنی او درآورد.
👈برادر #خشايار با حالتی بسیار متعجب به خشايار می گوید :
◾️سرور من چه می گویی ، آنچه می شنوم باور کردنی نیست ! از من می خواهی از زنی چشم بپوشم که بسیار دوستش دارم و برایم پسران و دخترانی آورده است و یکی از این دختران عروس توست ؟از من می خواهی بخاطر ازدواج با دختر تو از همسر خودم چشم بپوشم !!◾️
👈خشايار عصبانی می شود و می گوید : ◾️دیگر نه دخترم را خواهی داشت و نه همسرت را ، تا بیاموزی که هدیه شاه را باید بپذیری◾️
گروه پژوهشی آرتا
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
كالدول پس از اتمام سخنان نويسنده، چنين ادامه ميدهد: «حوادث اخير تبريز روش متداول بانكداري در ايران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مجمع مليون اعلام ميكند تمام توافقنامهها و وامهاي خارجي كه در زمان غيبت پارلمان و اعضايي كه آزادانه به دست مردم انتخاب شده اند، منعقد و اخذ شده، بي اعتبار و باطل است. مجمع به شدت نگران تلاشهاي انگلستان در گيلان است. اين فعاليتها نتيجه دخالتهاي غيرقانوني اشخاص انگليسي در امور دولتي اين كشور است... به نظر ما خروج نيروهاي انگليسي از ايران، تنها راه آرام كردن اين شرايط نامساعد است. استخدام مستشاران خارجي و اعطاي اختيارات اجرايي در هيأت دولت، به ضرر منافع ملت ميباشد... پليس جنوب ايران ميبايست فوراً منحل شده و به ژاندارمري بپيوندد. بي طرفي مصلحت آميزترين سياستي است كه در حال حاضر ميتوان در پيش گرفت؛ ميان ايران و تمام دولتهاي خارجي ميبايست روابط دوستانه برقرار شود. بايد فشار و محدوديت از روي مطبوعات عمومي برداشته شود و اين به معني انتشار افكار و احساسات مردمي است. كاملاً آشكار است كه چنين محدوديتهايي زندگي سياسي اين كشور را تهديد ميكند. » [۱]
در ۱۲ نوامبر ۱۹۲۰، از طرف گروهي با عنوان «تمام بازرگانان، كارگران، دانش آموزان و ديگر افراد ملت»، «اعلاميه»اي به دست سفارت آمريكا رسيد. در
بخشهايي از اين اعلاميه چنين ميخوانيم:
خطاب به تمام روحانيون، شاهزادگان، اعيان، سفرا و وزراي دول دوست اعلام ميكنيم: در ۹ آگوست ۱۹۱۹، وزيرمختار انگلستان و وثوق الدوله، رئيس الوزراي ايران، توافقنامه اي را منعقد ساختند كه كاملاً به ضرر ملت و غير قانوني بود. بلافاصله پس از انتشار متن اين توافقنامه در روزنامه ها، مردم يكصدا عليه اين توافقنامه ننگ آور به پاخاستند. اما دولت با توسل به حكومت نظامي، جنبش مردم ناراضي را درهم شكست؛ پليس و ژاندارمري تمام تجمعات اعتراض آميز را متفرق ساخت. مليون دستگير، زنداني و در نهايت تبعيد شدند... متأسفانه بدون جلب رضايت مردم توافقنامه به اجرا درآمد و مستشاران انگليسي كنترل ارتش ايران را در دست گرفتند. ايشان همچنان از ارائه توافقنامه به مجلس خبر ميدهند مجلسي كه با به كار گرفتن زور ملت خشمگين ايران را پاي صندوق آورده و
----------
[۱]: گزارش انگرت و ضميمه، شماره ۶۱۸، ۱۱۷۳/۰۰. ۸۹۱، مورخ۲۴ اكتبر ۱۹۲۰
گروهي از حاميان انگلستان را راهي پارلمان كرده است... اين مجلس چيزي جز گروهي خائن و طرفدار انگلستان نيست. از ديد منافع ملت آرا و تصميم گيريهاي ايشان بي اعتبار و باطل است. با تحقق يافتن شرايط ذيل از تصميمات مجلس پيروي خواهيم كرد: خروج نيروهاي انگليسي از كشور، انتصاب وزراي كشور با توجه به رضايت اكثريت ملت، برداشتن حكومت نظامي، تضمين آزادي مطبوعات، انتخاب نمايندگان مجلس بدون دخالت سفارت انگلستان... اجازه دهيد دنيا به ياد داشته باشد كه ملت ايران كاملاً با توافقنامه انگلستان ايران مخالف و از آن منزجر بوده و از حاميان و طرفداران اين توافقنامه بيزار است و آنها را خيانتكاران به مملكت خويش ميپندارد؛ اهميت ندارد كه اين خيانتكاران به كدام فرقه وابسته و يا از كدام طبقه اجتماعي برخاسته اند. (امضا) از طرف بازرگانان، كارگران، دانش آموزان و ديگر افراد ملت. [۱]
در ۲۸ نوامبر ۱۹۲۰، سفارت آمريكا، مراسله اي را دريافت كرد كه حاوي ۱۱۰ امضا بود: «خطاب به سفارت ايالات متحده آمريكا. مفتخريم كه به اطلاع شما برسانيم كه، به دنبال آخرين نامه سفارت انگلستان، در تاريخ يكشنبه شانزدهم ربيع الاول (۲۷ نوامبر
۱۹۲۰)، دربار، شمار معدودي از مردم تهران را دعوت به گفتگو كرد.
----------
[۱]: گزارش كالدول و ضميمه، شماره ۶۲۹، ۵۸/۹۱. ۷۴۱، مورخ۱۴ نوامبر ۱۹۲۰
مشخصاً موضوع مورد بحث، گفتگو در مورد تصويب تمام يا بخشي از توافقنامه انگليس - ايران بود. در دولت دموكراتيك ايران، مجمع ما هرگز به چنين گروهي كه متشكل از افراد خاصي است، نظر مثبت ندارد. تنها پارلماني كه اعضاي آن با رأي آزاد مردم انتخاب شده اند، صلاحيت حل اين مسئله را دارد. بنابراين ما، يعني تمام كساني كه اين نامه را امضا كرده اند، به نام انسانيت و احترام به استقلال تمام ملت ها، از شما ميخواهيم كه به اطلاع دولت خود برسانيد اين جلسه غير قانوني است. همچنين مخالفت شديد ما را عليه توافقنامه اي كه ميان وثوق الدوله و دولت انگلستان منعقد شد، به گوش دولتمردان خود برسانيد. عاليجناب لطفاً پذيراي بالاترين احترامات ما باشيد. » كالدول همچنين اعلاميه ۲۷ نوامبر ۱۹۲۰ «اتحاديه ملي اسلامي ايران» را ضميمه گزارش خود ميكند. در اين اعلاميه
ميخوانيم:
هموطنان عزيز، شما مطمئناً از اوضاع سياسي خطرناك كشور آگاه هستيد... تصويب توافقنامه ننگ آور انگليس- ايران، بدبختي بزرگي را براي اين مملكت به بار خواهد آورد؛ و افرادي كه امروز به دربار دعوت شدند به هيچ وجه حق ندارد در چنين مورد سياسي پادرمياني و يا قضاوت كنند... از آنجا كه اين اعلاميه ميبايست فوراً منتشر و توزيع ميشد، لذا به چاپخانه داده نشد. (امضا) اتحاديه ملي اسلامي ايران. [۱]
----------
[۱]: گزارش كالدول و ضمائم، شماره ۶۳۲، ۶۳/۹۱. ۷۴۱، مورخ۴ دسامبر ۱۹۲۰
#از_قاجار_تا_پهلوی
✍محمد قلی مجد
@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🌟💐🌟💐🌟💐 💐🌟💐🌟💐 🌟💐🌟💐 💐🌟💐 🌟💐 💐 💐قسمت چهل و هفتم 🌟 🔱داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار 🔰خاطرات_پروين_غفارى
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌟💐🌟💐🌟💐
💐🌟💐🌟💐
🌟💐🌟💐
💐🌟💐
🌟💐
💐
💐قسمت چهل و هشتم 🌟
🔱داستانهاى_هزار_و_يك_شب_دربار
🔰خاطرات_پروين_غفارى
🔱اشرف که خود هیچ گاه از مردان سیر نمی شد با درک احساس حسادت شاه نسبت به ارتباط من با دیگر مردان ،با شگردی دیگر به مقابله با من برآمد که نزدیک بود به قیمت جانم تمام شود.
⚜ همانگونه که در صفحات پیشین گفتم مادر شاه با زنی به نام احترام ذوالقدر روابط خاصی داشت. آخرین شوهر احترام به نام محمدعلی نصرتیان یک اتومبیل جگوار مشکی داشت که عقل و هوش از من ربوده بود به او پیغام داده بودم که اگر روزی خواست این ماشین را بفروشد به من اطلاع دهد .روزی مادرم به من گفت:
_ نصرتیان پیغام داده که قصد فروش جاگوار را دارد ،اگر طالبی میتوانید به خانه ما بیاید ماشین را ببینید
🔱 من هم از همه جا بی خبر به اتفاق مادر و شوهر خاله و دایی و نیز خیاط ارمنیمان که زنی به نام "نی نی" بود به منزل نصرتیان رفتیم . آنجا بساط شام و تریاک مهیا بود .در آنجا شب ناخن من نیز با گیر کردن به لباسم شکست.
⚜ شب تا دیر وقت در آنجا بودیم و بعد به خانه خودمان باز گشتیم. در آن دیر وقت شب وقتی که به خانه رسیدیم دیدم که امیرصادقی راننده شاه کنار در ایستاده است .سلام کرد و با شتاب گفت:
_ اعلا حضرت شما را احضار فرمودند
🔱 مادرم به جای اینکه نگران شود با خوشحالی چشمکی زد و گفت :
_پروین جان برو
⚜ وقتی که وارد کاخ شدم ترس عمیقی به دلم چنگ میزد .از همه چیز بوی نیستی می آمد. وقتی که وارد اتاق شدم محمدرضا را دیدم که برافروخته است. قدم میزند و با تپانچه اش بازی می کند به محض دیدن من جلو آمد و سیلی محکمی به گوشم زد. لحظه گیج و منگ شدم. گریه کنان علت را پرسیدم او در پاسخ گفت:
_ امشب کجا بودی و در بغل چه کسی خوابیده بودی ⁉️
🔱مانده و مسترد ماجرای رفتن به خانهی نصرتیان را برای دیدن جگوار تعریف کردم محمدرضا از روی طاقچه کبریتی را برداشت از میان قوطی ناخن شکسته مرا بی برون آورد و گفت :
_ببین من حتی نمی خواهم ناخن تو در خانه دیگری بر زمین بیفتد تو بدون اجازه من به گردش می روی ‼️ باور می کنی که من از پشت شیشه اتاقت را زیر نظر داشتم⁉️
⚜ حیرتزده برجای ماندم. نکند این هم یکی از نقشه های اشرف برای بدنام کردن من بوده است. در ماجرای دیگر شبی در لژ سینما مردی جوان و شیپور شیک پوش در صندلی خالی کنار من نشست و با نگاه هایی عاشقانه مرا می نگریست. مادرم خطر را احساس کرد و به سرعت از سینما بیرون آمدیم .آن مرد تا کنار اتومبیل به دنبالم آمد و من هیچگاه نیندیشیدم میتواند ترفند اشرف برای بدنام کردن من باشد......
ادامه دارد....
✍#امينه
📔برگرفته از كتاب تا سياهى در دام شاه
🌟💐🌟💐🌟💐🌟💐🌟
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
18.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴شاه ، صدام و حقارت ایرانی
گروه پژوهشی آرتا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
وصـٰال حیدر و یارش مـُبارَکْ
وصالِ یاس و دِلدارش مُبارکْ
از الطافُ و عـِنـٰایات اِلهـی
رسْیده حَقْ بِه حَقْدارَشْ مْبارَک
🌺🌼سالروز #ازدواج_حضرت_علی_حضرت_فاطمه مبارکباد🌼🌺
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
مداحی آنلاین - شب نوره شب شوره - محمد فصولی.mp3
4.64M
🌸 #ازدواج_حضرت_علی_حضرت_فاطمه
💐شب نوره شب شوره
💐چه شلوغه پر فروغه
🎙 #محمد_فصولی
👏 #سرود #فارسی #عربی
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📝گل بریزید نقل بپاشید
🎙مولودی خوانی زیبای حاج سید مهدی میرداماد و حاج محمود کریمی بمناسبت سالروز ازدواج حضرت علی علیه السلام و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
📎 #ازدواج_حضرت_علی_حضرت_فاطمه
📎 #ایران_صدا
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357