💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜
#هوالعشق
تمام ذهنم مشغول نگاهایی است که هیچ وقت با نگاهای من به تلاقی نرسید ..
من از تو هیچ نمیدانم ..
حتی نمیدانم چشمانت به چه رنگ است ..
نمیدانم نگاهت کجا را می کاود ..
نمیدانم لبخند بر لبانت چگونه است ..
نمیدانم صدای خنده هایت چگونه است ..
نمیدانم ..
نمیدانم در ذهن و قلبت چه میگذرد ..
نمیدانم .. هیچ نمیدانم ..
تنها دانسته ی من از تو آن عطر است ..
عطری که در حوالیِ توست ..
عطرِ یاس ..
من می خواهم در همین حوالی باشم ..
در حوالیِ عطرِ یاسِ تو ..
٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭ ٭
💌نویسنده: بانو گل نرگــــس
❣️رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
💜رمـــــان: در حوالـےعطــرِیــاس💜
#قسمت_اول
خدارو شکر کلاس تموم شد واقعا دیگه حوصله ام سر رفته بود، سریع وسایلامو جمع کردم اومدم بیرون پله ها رو تند تند دویدم و رسیدم به محوطه، نفس مو با خیال راحت دادم بیرون، سمت سمیرا که رونیمکت پشت به من بود راه افتادم، آروم دستامو رو چشماش گذاشتم، سریع دستشو رو دستام گذاشت
-خودِ نامردتی!
با خنده دستامو از روی چشماش برداشتم و کنارش رو نیمکت نشستم
-حالا چرا نامرد؟!
در حالی که گوشیش رو تو کیفش می انداخت گفت: نیم ساعته منو اینجا کاشتی اونوقت میگی چرا نامرد
-خب عزیزم چکار کنم استاد مگه میذاشت بیام بیرون هی گیر داده بود جلسه ی آخر و چه میدونم سوال و ...
پرید وسط حرفم
-باشه باشه قبول، حالا پاشو بریم تا دیر نشده
بلند شدیم راه افتادیم ..هنوز چند قدم برنداشته بودیم که گفت: نظرم عوض شد
چادرمو یه کم جمع کردم و گفتم:راجبه چی؟
-پسر خاله ی نردبونم!
زدم زیر خنده که گفت: در مورد کادو برای بابام دیگه
در حالی که میخندیدم گفتم: خیلی دیوونه ای سمیرا ..من نمیدونم اون پسرخاله ی بنده خدات آخه چه گناهی کرده اومده خاستگاری تو
روشو برگردوند و گفت: اییشش، ولش کن اونو ..فعلا تولد بابا رو بچسپ
سری تکون دادمو گفتم: والا چه میدونم به نظرم همون پیراهنی که اون روز دیدیم خوب بود همونو بگیریم
-آخه میدونی میترسم زیاد تو چشم نیاد .. مثلا قراره چشم فامیل رو دربیارما
لبخندی زدم و گفتم: امان از دست تو دختر!
.
💌نویسنده: بانو گل نرگــــس
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#یا_زینب_ڪبرے_س⚜️
عقیلة العرب الگوے عشق و عزٺ ماسٺ
ڪنار مرقد او مڪتب #شهادٺ ماسٺ
بہ این دلیل همیشہ بہ خویش مےبالیم
جوار رحمٺ او مایهٔ سعادٺ ماسٺ
4_5864099186315626803.mp3
17.14M
پسر فاطمه سلام سلام
خواهرت زینب آمده از شام
#روضه🔊
#محمود_کریمی🎙
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#محبت_درمانی ۵۹ اگه برات رفیق بازی و عاشقیِ با خدا مهمــه؛ 👈اول واجباتت رو درست انجام بده 👈دوم محرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
محبت درمانی 60.mp3
9.04M
#محبت_درمانی ۶۰
💎 همه سرمایه و دارایی یه آدم دلشه
به دلت نگاه کن
ببین جوونی و عمرت رو کجا دوست داری بگذرونی؟
💞هرجا عقربه دلت میگرده ، متعلق به همونجایی
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
🎥 #امام_حسین علیه السلام و اصحابشان در زمان ظهور اقا #امام_زمان عج تشریف میارند‼️ أللَّھُـمَ ؏َـجِ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وقتی که از #امام_زمان عج دور شدیم گرفتار شدیم!
🎙حجتالاسلام بندانی نیشابوری
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سعدی
چشمت چو تيغ غمزه خون خوار برگرفت****با عقل و هوش خلق به پيكار برگرفت
عاشق ز سوز درد تو فرياد درنهاد****مؤمن ز دست عشق تو زنار برگرفت
عشقت بناي عقل به كلي خراب كرد****جورت در اميد به يك بار برگرفت
شوري ز وصف روي تو در خانگه فتاد****صوفي طريق خانه خمار برگرفت
با هر كه مشورت كنم از جور آن صنم****گويد ببايدت دل از اين كار برگرفت
دل برتوانم از سر و جان برگرفت و چشم****نتوانم از مشاهده يار برگرفت
سعدي به خفيه خون جگر خورد بارها****اين بار پرده از سر اسرار برگرفت
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📟#کلیپ
✳️تقلیدهای خاص و زیبای استاد محمد اللیثی از چهار قاری بزرگ:
💠استاد کـامل یـوسف
💠استاد سعید عبدالصمد زناتی
💠استاد محمد رفعـت
💠استاد عبدالباسط محمد عبدالصمد
👌بشنوید و لـذّت ببرید ...
┄┅┅┅┅❀┅┅┅┅┄
💯@zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
نکته ها: در آیات قبل خداوند فرمود: اگر بخواهیم چشم را نابینا و قیافهها را دگرگون میکنیم؛ این آیه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا