📙 حکایت واقعی
✍️در بلخ زنی جوان و خوش چهره وجود داشت، اندام زن به قدری زیبا بود که هر مردی را به گناه آلوده میکرد.
روزی زن زیبا برای خرید پارچه به مغازه پارچه فروش رفت، چشمش به پسرکی که در مغازه بود افتاد و از او خوشش آمد. از پسرک خواست پارچه ها را تا خانه حمل کند. هنگامی که به خانه رسیدند درب خانه را قفل کرد و به پسر جوان گفت: میخواهم امشب را با تو سر کنم، اگر مانع شوی با دادو بیداد مردم را خبر میکنم
پسرک پاک که آبروی خود را در خطر دید مجبور به قبول کردن پیشنهاد بیشرمانه او شد. زن زیبارو که هفت قلم آرایش کرده بود، با هزار عشوه پسرک را به اتاق خواب خود برد و با شهوت زیاد شروع به در آوردن لباس های خود کرد.
ناگهان فکری به سر پسرک خطور کرد. فکر کرد یک راه باقی است، کاری کنم که عشق این زن تبدیل به نفرت شود و خودش از من دست بردارد. اگر بخواهم دامن تقوا را از آلودگی حفظ کنم، باید یک لحظه آلودگی ظاهر را تحمل کنم. به بهانه قضای حاجت از اتاق بیرون رفت، باصورای آلوده به مدفوع برگشت و به طرف زن آمد. تا چشم آن زن به او افتاد، روی در هم کشید و فورا او را از منزل خارج کرد.
📚منبع: الکنی و الالقاب، ج۱ ،ص۳۱۳
https://eitaa.com/zandahlm1357
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
جانم به فدایت یا حیدر❤️
در زمام خلافت عمر دو نفر امانتی را نزد زنی به ودیعت گذاشتندو به وي سفارش نمودند که تنها با حضورهر دوي آنان ودیعه راتحویل دهد.
پس از مدتی یکی از آن دو به نزد زن رفته مدعی شد که دوستش مرده است و ودیعه را مطالبه نمود. زن در ابتداء از دادن سپرده امتناع
ورزید ولی چون آن مرد زیاد رفت و آمد می نمود و مطالبه می کرد، ودیعه را به وي رد کرد. پس از گذشت زمانی مرد دیگر به نزد زن آمده
خواستار ودیعه گردید، زن داستان را برایش بازگو نمود که نزاعشان در گرفت، خصومت به نزد عمر بردند، عمر به زن گفت: تو ضامن ودیعه
هستی. اتفاقا امیرالمومنین علیه السلام در آن مجلس د حضور داشت، زن از عمر خواست تا علی علیه السلام بین آنان داوري کند، عمر گفت:
یا علی! میان آنان قضاوت کن. امیرالمومنین علیه السلام به آن مرد رو کرد و فرمود: مگر تو و دوستت به این زن سفارش نکرده اید که سپرده
را به هر کدامتان به تنهایی ندهد، اکنون ودیعه نزد من است، برو دیگري را به همراه خود بیاور و آنرا تحویل بگیر، و زن را ضامن ودیعه
نکرد و از این راه توطئه آنان را آشکار نمود؛ زیرا آن حضرت علیه السلام می دانست که آن دو با هم تبانی کرده و خواسته اند هر دو نفرشان از
زن مطالبه کنند تا او به هر دو غرامت بپردازد.
https://eitaa.com/zandahlm1357
1_80765372.mp3
1.58M
چرا مردها اینقدر گیر میدن؟!
و چرا زنها باید #حجاب داشته باشن؟!
خانمها گوش کنن حتما 👆👆
https://eitaa.com/zandahlm1357
29.mp3
2.28M
🔉 رابطه آرایش کردن و #آزادی
#استاد_دکتر_هاشمی
#آزادی_انسان
7.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎞 خیلی تلخ است
اما مرگ خواهرم برای من یک کمک بود و فهمیدم چقدر دستم خالی است...
#برنامه_چراغ #ثمین_صفالو #خاطره_گویی #حجاب_عفاف #دست_خالی #خدا
https://eitaa.com/zandahlm1357
8.96M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 داستان تحول مجری سیما
خدا فقط دنبال یک بهانه است که دستمان را بگیرد...
هر روز بیشتر احساس پوچی می کردم و برایم سوال بود چرا بی حجابی حق الناس است!؟
اگر منطقم جلوی منطق خدا کم نمی آورد تغییر نمی کردم
آیا بی حجابی خودخواهی است؟
#برنامه_چراغ #ثمین_صفالو
https://eitaa.com/zandahlm1357
07.mp3
2.68M
🔉 آیا #حجاب سلب کننده آزادی نیست؟
#استاد_دکتر_هاشمی
#آزادی_انسان
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هرشب
انس با قران .....
https://eitaa.com/zandahlm1357
0095 baghareh 226-227.mp3
6.44M
#لالایی_خدا ۹۵
#سوره_بقره آیات ۲۲۷ - ۲۲۶
#محسن_عباسی_ولدی
#نمایشنامه
با تشکر از گروه "نسیم قدر" که زحمت اجرای تیتراژ این برنامه رو کشیدن.