هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
.......:
#فضيلت نماز خواندن و دعا کردن در #بالاسر مبارک حضرت رضا (ع)
امام هادى (ع)می فرمایند: هر كه به درگاه خداوند نيازى دارد، قبر جدّم امام رضا(ع) در طوس را بدين سان زيارت نمايد كه نخست غسل كند، در بالاسر دو ركعت نماز بگزارد و در قنوت حاجت خويش را بر زبان آورد... اگر در خواسته اش معصيت يا بريدن از خويشان نباشد، مستجاب خواهد شد؛ زيرا جاى قبر آن حضرت پاره اى از بهشت است و هر مؤمنى كه آن را زيارت كند، خدا او را از آتش رهايى بخشد و در سراى امنيت جاى دهد.
عيون اخبارالرضا(ع)، ج2، ص 262 و امالى صدوق 588
🕌🕌.......:
https://eitaa.com/zandahlm1357
23.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 #فیلم | طواف پیکر دانشمند برجسته هسته ای، شهید حاج محسن فخری زاده در حرم مطهر رضوی
https://eitaa.com/zandahlm1357
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا @zandahlm1357 @HashtominEmam آرشیو مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
کرامات امام رضا (ع)را در آرشیو هشتمین امام ☝️☝️☝️ ببینید👀
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هنر آن است ڪه بمیرے پیش از آنڪه بمیرانندت و مبدا و منشا حیات آنانند ڪه چنین مردهاند...
.......:
@zandahlm1357
🌹🌹🌹
#دفاع_مقدس
#طنز
✨ مأموران عراقی اردوگاه موصل اکثراً افرادی ساده لوح، بزدل و کوته فکر بودند و بچه های آزاده نیز از همین سادگی آنها نهایت استفاده را میکردند. به عنوان نمونه، عراقی ها در اردوگاه مرغ و خروسی داشتند که وظیفه نگهداری و جوجه کشی از آن ها به عهده بچه ها بود و آنها با استفاده از همین یک مرغ و خروس توانسته بودند حدود دوازده جوجه مرغ پرورش بدهند.
🐣 یک بار یکی از مأموران عراقی یک عدد تخم مرغ، سفارش داد و ما گفتیم فردا برایت خواهیم آورد.
فردای آن روز بچه ها طبق نقشه ای که پیاده کرده بودند، با استفاده از گچ یک تخم مرغ گچی درست کردند و به او گفتند تا روغن داخل ماهیتابه بریزی، تخم مرغ را برایت می آوریم.
🥚 وقتی تخم مرغ را به دست او دادیم با آن چند ضربه به لبه ماهیتابه زد، ولی دید که نمی شکند. چند ضربه محکم تر زد، باز دید نمیشکند. سپس قدری تخم مرغ را برانداز کرد و تازه متوجه شد که تخم مرغ گچی است و بچه ها او را دست انداخته اند! در این موقع همگی از خنده روده بُر شده بودیم و صورت قرمز و خشمگین مأمور عراقی بر شدت خنده ما می افزود. او که وضعیت را بدین گونه دید، با عصبانیت بچه ها را تهدید کرد که تلافی این کار را درخواهد آورد و سرافکنده و خجل از حماقتی که به خرج داده بود، از آسایشگاه خارج شد!
📙 طنزدراسارت، صفحه:82
https://eitaa.com/zandahlm1357
🆔
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
#حساب_کتاب دعوا نمک زندگیست! 💥 خانم جان، آقا جان!... ☜ انصافاً کم نگذاشتید، یکی او گفت، یکی هم ش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#حساب_کتاب
💥 "کاش به این مهمانی نمیرفتم "...
هفتههاست، در انتظار یک مهمانی بودی، تا تمام عزیزانت را یکجا ببینی!
پس چه شد که با روحی خسته و جسمی لهشده برگشتی و آرزو کردی کاش نرفته بودی؟
- ماجرا از آنجا شروع شد...که کسی از جمع، بدون حساب و کتاب، دهان گشود به حرفهایی که جایش آنجا نبود!
| مهمانیها نه جای مباحثههای سیاسیاند، و نه جای نقد مشکلات بشر ... جای مهربانیاند؛ همین!|
آن کلام بیهوده شبیه یک گلوله کوچک برف، از نوک قله جدا شد.... و با پاسخهای تو بزرگ و بزرگتر ... تا شبیه بهمن، بر سر روحت آوار شد!
💥سکوت، بهترین پاسخ برای حرفهای بیهوده است...
پس در مقابل جسارتها و توهینها، مکث کن، بگذار دیگران در زیبایی سکوت تو، چهرهٔ زشت کار خود را ببینند...
آنوقت از هر جمعی که برگردی، خواهی دید که؛ آرامشت دستنخورده، باقیست!
https://eitaa.com/zandahlm1357
درکانادا پیرمردی را به خاطر دزدیدن نان به دادگاه احضار کردند.
پیرمرد به اشتباهش اعتراف کرد ولی کار خودش را اینگونه توجیه کرد:
خیلی گرسنه بودم و نزدیک بود بمیرم، قاضی گفت:
تو خودت می دانی که دزد هستی و من ده دلار تو را جریمه می کنم و میدانم که توانایی پرداخت آنرا نداری به همین خاطر من جای تو جریمه را پرداخت میکنم، درآن لحظه همه سکوت کرده بودند و دیدند که قاضی ده دلار از جیب خود درآورد و درخواست کرد به خزانه بابت حکم پیرمرد پرداخت شود سپس ایستاد و به حاضرین در جلسه گفت:
همه شما محکوم هستید و باید هرکدام ده دلار:جریمه پرداخت کنید چون شما در شهری زندگی میکنید که فقیری مجبور می شود تکه ای نان دزدی کند؛ درآن جلسه دادگاه ۴٨٠ دلار جمع شد و قاضی آن را به پیرمرد بخشید.
شیخ شعراوی میگوید: اگر در شهر مسلمانان، فقیری دیدی، بدان که ثروتمندان آن شهرمال او را می دزدند...!
https://eitaa.com/zandahlm1357