.......:
خانه اى كوچك و غذايى ساده
خانه اي كوچك و غذايي ساده
زماني كه مقام معظم رهبري در ايرانشهر تبعيد بودند، در ساختماني كوچك كه يك اتاق و يك آشپزخانه داشت، زندگي ميكردند.
همين مكان كوچك، هر روز پذيراي تعداد زيادي از مهماناني بود كه از راههاي دور و نزديك به آن جا ميآمدند. من نيز توفيق داشتم كه در آن روزها به ديدن ايشان بروم. چون به ايرانشهر رفتم و آقا را زيارت كردم، ديدم كه تك و تنهايند و كسي كمك كار ايشان نيست.
تصميم گرفتم چند روز در آن جا بمانم و به معظم له كمك كنم. در تمام روزهايي كه من در محضر آقا بودم، غذاي ايشان و مهمانها، سيب زميني، نيمرو و تخم مرغ آب پز بود.
حجةالاسلام و المسلمين سيدعلي اصغر باقرزاده. پرتوي از خورشيد، ص ۵۴.
https://eitaa.com/zandahlm1357
😳 واسه من که عجیب بود
چهار جای قرآن فرموده: بِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا
و درهر۴مورد قبلش،صحبت از عبادت خداست
مثلا سوره بقره آیه ۸۳ رو ببینید:
لَا تَعْـــبُــدُونَ إِلَّا الـلَّهَ 👈وَبِالْوَالِدَيْنِ إِحْسَانًا
غیرخدا عبادت نکنید👈وبه والدین نیکیکنید
🤷♂ دیگه چهجوری خدا اهمیت احسان به والـــ🧡ــــدین رو به ما بفهمونه؟!!
8.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
القارئ الشيخ عبد الناصر حرك
محاوله محاكة الشيخ عبد الباسط عبد الصمد
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
14.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
دعای عهد تصویری
https://eitaa.com/zandahlm1357
هدایت شده از #مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
هر روز با امام رضا
@zandahlm1357
@HashtominEmam
آرشیو
مطالب صفحه هرروز با امام رضا (ع)
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
امام (ع) پس از اعلام كراهت و اجبار خويش در قبول وليعهدى با صراحت كامل مى نويسد: «. ولى من در دستور ا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
.......:
موضع گيرى نهم
امام (ع) براى پذيرفتن مقام وليعهدى شروطى قايل بودند كه طى آنها از مأمون چنين خواسته بود:
« امام هرگز كسى را بر مقامى نگمارد و نه كسى را عزل و نه رسم و سنتى را نقض كند و نه چيزى از وضع موجود را دگرگون سازد، و از دور مشاور در امر حكومت باشد. » (۲۸)
مأمون نيز به تمام اين
شروط پاسخ مثبت داد بنابراين مى بينيم كه امام بر پاره اى از هدف هاى مأمون خط بطلان مى كشد زيرا اتّخاذ چنين موضع منفى دليل گويايى بود بر امور زير:
الف: متّهم ساختن مأمون به برانگيختن شبههها و ابهام هاى بسيارى در ذهن مردم.
ب: اعتراف نكردن به قانونى بودن سيستم حكومتى وى.
ج: سيستم موجود هرگز نظر امام را به عنوان يك نظام حكومتى تأمين نمى كرد.
د: مأمون بر خلاف نقشه هايى كه در سر پرورانده بود، ديگر با قبول اين شروط نمى توانست كارهايى را به دست امام انجام دهد.
ه: امام هرگز حاضر نبود تصميم هاى قدرت حاكمه را مجرا سازد.
ج: نهايت پارسايى و زهد امام كه با جعل اين شروط به همگان آن را اثبات كرد. آنان كه امام را به خاطر پذيرفتن وليعهدى به دنيا دوستى متهم مى كردند با توجه به اين شروط متقاعد گرديدند كه بالاتر از اين حد درجه اى از زهد قابل تصوّر نيست. امام نه تنها پيشنهاد خلافت و وليعهدى را رد كرده بود بلكه پس از اجباربه پذيرفتن وليعهدى، با قبولاندن اين شروط به مأمون خود را عملاً از صحنه سياست به دور نگاه داشت. (۲۹)
https://eitaa.com/zandahlm1357
.......:
وسائل نوشتن كتاب را براي تو فراهم كرده ايم
مؤلف كتاب ملاقات با امام زمان عليه السلام ميفرمايد: در شب ميلاد حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام يعني يازدهم ذيقعده سال ۱۴۰۴ هجري قمري مجلس جشني در منزل يكي از علماء ايراني ساكن محله «سيده زينب» شهر شام برقرار بود ما هم با چند نفر از دوستان در آن مجلس شركت كرديم.
در آن مجلس هر كس حاجتي داشت، شايد هم همه افراد حاجت شان را گرفتند زيرا از وضع مجلس پيدا بود كه مورد توجه خاندان عصمت عليهم السلام به خصوص حضرت بقية
الله ارواحنا فداه قرار گرفته است مجلسي كه در ميان جمع امويين،
[صفحه ۱۱۲]
يعني طرفداران بني اميه برگزار شده و اكثر ساكنين آنجا دشمن خاندان عصمت عليهما السلام اند چرا مورد توجه آن حضرت قرار نگيرد.
بهر حال من هم در آن مجلس حوائجي داشتم كه يكي از آنها اين بود كه آن حضرت بر من توفيق نوشتن اين كتاب را در ملاقات با امام زمان عليه السلام بفرمايد. چند روز بعد در يك ارتباط روحي كه بهترين تمثيلش اينست كه بگويم در خواب متوجه شدم كه حضرت علي بن موسي الرضا عليه السلام ميفرمايند: ما از قبل همه وسايل نوشتن اين كتاب را براي تو فراهم كرده ايم.
منزل يكي از دوستانمان را براي تو آماده و دل او را مملو از محبت بتو نموده ايم، اينها مگر توفيق نيست كه ما براي تو فراهم نموده ايم؟! چرا تنبلي ميكني و به كارت ادامه نمي دهي گفتم آقا كتاب ندارم، گفتم آقا كتاب ندارم، ملهم شدم كه كتاب فراهم ميشود، ولي نمي دانستم كه از كجا كتاب را بايد تهيه كنم چند روز گذشت و من مشغول نوشتن اين كتاب بودم و از محفوظاتم استفاده ميكردم تا آنكه ديدم ديگر بايد مطالعه كنم و به كتاب احتياج
[صفحه ۱۱۳]
دارم، با خود فكر ميكردم شايد بايد به علماء شيعه ساكن در دمشق مراجعه كنم و از آنها كتاب به امانت بگيرم.
ولي به مجردي كه اين فكر به مغزم خطور كرد دوست ميزبان مان متوجه اين معني شد با اراده خود حضرت بقية الله عليه السلام كه همه كارهاي خير بوسيله آن حضرت انجام ميشود، او يك دوره كتاب بحارالانوار خريد و به منزل آورد.
با آنكه او قطعا در غير
اين صورت اين كتاب را نمي خريد و شايد هم اگر قصد خريدنش را داشت در دمشق به اين سهولت آن هم بهترين چاپ ها، آن كتاب را نمي توانست تهيه كند.
شاها به تو ما ديده ي احسان داريم
مهر تو سرشته در دل و جان داريم
غير از تو نداريم به كس روي نياز
موريم و نظر سوي سليمان داريم
[صفحه ۱۱۴]
https://eitaa.com/zandahlm1357