eitaa logo
#مجله_مجازی_تازنده ایم_ رزمنده ایم
1.4هزار دنبال‌کننده
50هزار عکس
36.5هزار ویدیو
1.7هزار فایل
#نذر_ظهور ارتباط با ما @Zh4653 @zandahlm1357 سلام خدمت بزرگواران این کانال پیروفرمایشات امام خامنه ای باب فعالیت درفضای مجازی ایجاد شده ازهمراهی شما سپاسگزاریم درصورت رضایت ؛کانال را به دیگران معرفی بفرمایید🍃🍃🍃🍃https://eitaa.com/zandahlm1357
مشاهده در ایتا
دانلود
hafez 32.mp3
3.31M
ده‌روزه مهر گردون افسانه است و افسون
.......: ابوسعید پرسید یکی ز من که معشوق تو کیست گفتم که فلانکس است مقصود تو چیست بنشست و به‌های های بر من بگریست کز دست چنین کسی تو چون خواهی زیست ولی دشت بیاضی به قتلم گر بشتابی کرده باشی چه لطف بی حسابی کرده باشی اسیران تو بیرون از حسابند تو هم با خود حسابی کرده باشی دلا نیکت نکرد آن غمزه بسمل مبادا اضطرابی کرده باشی نهی گر بر گلو تیغ هلاکم بحلق تشنه آبی کرده باشی خواجه افضل ترکه در دوزخ هجران لب کس کی خندد یا خاطر او بخرمی پیوندد؟ گر آن دوزخ چو دوزخ هجرانست حاشا که خدا به کافری بپسندد ولی دشت بیاضی آخر ز کفت جام ستم نوشیدم وز بزم تو دامن طرب درچیدم روزیکه بکشتنم کمر می‌بستی کاش از تو گناه خویش می‌پرسیدم خواجه ضیاءالدین علی ترکه بیخوابی شب جان مرا گرچه بکاست در خواب شدن از ره انصاف خطاست ترسم که خیال او قدم رنجه کند عذر قدمش بسالهانتوان خواست دیک الجن یکی از شاعران نامش عبدالسلام و معروف به دیک الجن بود. وی متوفای سال ۲۳۵ بوده و بیش از هفتاد سال زیسته است. دیک الجن، کنیز و غلامی بسیار زیبا داشت و او آنها را بی نهایت دوست می‌داشت. روزی آنان را زیر رختخواب دید، هر دو را به قتل رساند و جسدشان را سوزاند و خاکستر آنها را جداگانه با خاک مخلوط کرد و از آن دو کوزه شراب ساخت. وی کوزه‌ها را در بزم شراب خود حاضر می‌ساخت و یکی را در طرف راست و دیگری را در طرف چپ می‌گذاشت. گاهی کوزه ای که از کنیز درست شده بود می‌بوسید و می‌گفت: طلعتی که کبوتر مرگ بر آن نشست و دست ستم میوه اش را چید، از خونش زمین را سیراب کردم، همواره لبهایم را از لبهای او سیراب می‌کردم. یا طلعة طلع الحمام علیها و جنی لها ثمر الردی بیدها رویت من دمها الثری و لطالما روی الهوی شفتی من شفتیها نیز کوزه ای که از خاکستر غلام ساخته بود می‌بوسید و می‌گفت: با اینکه او را دوست داشتم و بند دلم بود، کشتم. او مرد و خواب راحت دارد و اشک من در اندوه او بر دامنش می‌چکد. و قتلته و به علی کرامة فله الحشی وله الفؤاد باسره عهدی به میتا کاحسن نائم و الحزن یسفح ادمعی فی حجره شیخ بهاء https://eitaa.com/zandahlm1357
.......: مسئله بغرنج جهيزيّه همه كس فلسفه جهيزيّه را درك مى كند. دو همسر كه مى خواهند زندگى مشترك جديدى را آغاز كنند بايد حدّاقلّ وسائل زندگى داخلى را دارا باشند، وگرنه مجبورند سربار پدر و مادر گردند كه اين موضوع هم مايه ناراحتى آنها است، و هم استقلال زوجين را از بين مى برد. لذا همه جا معمول است كه بستگان عروس، لوازم اوّليّه زندگى را همراه او به خانه داماد مى فرستد، و در مقابل، داماد هزينه هاى ديگر عروسى، و حتّى بخشى از هزينه هاى جهيزيّه را (از طريق پرداختن مهريّه نقدى) پذيرا مى گردد، و با اين همكارى و هميارى مشكلات حل مى شود. ولى غالب مردم اين حقيقت را فراموش مى كنند كه صلاح و مصلحت دو همسر آن است كه زندگى را از جاى ساده اى شروع كنند و اگر مى خواهند توسعه دهند اين كار تدريجاً صورت گيرد، مسلّماً كشيدن بار چنين زندگى آسانتر است، و روح محبّت و دوستى و صفا و معنويّت در چنين زندگى ساده اى موج مى زند، و ارزشهاى والاى اخلاقى در زير آوارهاى جهيزيّه سنگين دفن نمى شود. ولى بيا و ببين چه رقابتها و چشم همچشمى ها، چه تجمّل پرستيها و چه خرافات و موهومات كه در اين مسأله ساده نفوذ كرده است! گاه از ساليان دراز، هَمّ و غمّ پدر و مادر دختر تهيّه جهيزيّه است، حتّى از خوراك روز، و شام شب، بايد بكاهند، تا يك جهيزيّه سنگين را تهيّه كنند، و به اصطلاح آبروى خود را حفظ كرده، و به پندار خود دخترشان را سربلند سازند! در بسيارى از نقاط هنگام فرستادن جهيزيّه طى يك نمايش مسخره و خنده دار قافله حاملان جهيزيّه با يك دنيا سروصدا به راه مى افتد، چنان جار و جنجالى برپا مى كنند كه نه تنها همسايگان، بلكه تمام محل، و گاهى همه شهر با خبر شوند كه فلان كس فلان مقدار جهيزيّه براى دختر خود به خانه داماد فرستاده است، و اين مايه فخر و مباهات آنها است! در بعضى از مناطق هنگامى كه قافله حمل جهيزيّه كار خود را تمام كرد، آنها را در اطاق يا اطاقهاى متعدّدى در كنار هم مى چينند، و به صورت موزه هاى تماشائى درمى آورند، و از فاميل و دوستان دعوت مى كنند كه به تماشاى اين موزه بيايند! چه عادت شوم و زشت و رسم ناپسندى! بديهى است اگر جهيزيّه از نظر كيفيّت و كميّت در سطح پائين باشد عرق شرمسارى بر چهره عروس و كسان او مى نشيند، و بگومگوها شروع مى شود، يكى طنز مى گويد، ديگرى پشت چشم نازك كرده و با نيشخند مى گويد: انشاءاللَّه مباركشان باشد! ديگرى از روى ترحّم مى گويد: اينها مهم نيست مهم آن است كه يكديگر را دوست بدارند! و اگر زياد باشد، باد به غبغب انداخته، به شرح گسترده اى درباره تهيّه هر يك از قسمتهاى آن پرداخته، و زحماتى را كه براى تهيّه آن از بازارها به قيمتهاى گزاف، از سفر مكّه و زيارت سوريه، از فروشگاههاى درجه اوّل و منحصر به فرد كشيده اند، مى پردازند. كسى نيست از اين افراد سؤال كند اگر جهيزيّه براى زندگى خصوصى عروس و داماد تهيّه شده، نمايش آن بر ديگران چه معنى دارد! هدف از اين نمايش مضحك و بى معنى چيست! مگر ما هر وقت وسائلى براى خانه خود مى خريم ديگران را دعوت براى تماشا مى كنيم! بدبختانه گاه بگومگوها و گله هاى مربوط به آن، سالها در ميان فاميل باقى مى ماند و آثار شوم و سوءِ آن در روحيّه عروس و داماد، شَهْد زندگى را در كام آنها شرنگ مى سازد. در حالى كه مى دانيم فلسفه جهيزيّه، آغاز يك زندگى ساده و آبرومند و توأم با خوشبختى و شادكامى است، نه مسابقه هاى زشت و نمايشهاى مسخره و شرم آور. از همه بدتر اين كه، در چنان مجلسى فوراً مقايسه‌ها شروع مى شود و جهيزيّه اين دختر و آن دختر را با هم مى سنجند، اين مقايسه معمولًا آتش كينه و حسد و عداوت را در دل گروهى از حاضران مى افروزد، و مفاسد ديگرى را به دنبال دارد، چراكه هميشه كارِ بد، زنجيروار كارهاى بد ديگرى را سبب مى شود. #✍آیت الله مکارم شیرازی https://eitaa.com/zandahlm1357
007.mp3
2.16M
صحبت های دکتر حبشی در مورد رابطه صحیح زن و شوهر در خانواده بخش هفتم 🔺 وضعیت و نگاه به زن در دنیای غرب 💥 دکتر حمید
99-11-08(tarashion).mp3
13.38M
🔊 فایل صوتی برنامه سمت خدا 👤 📚 موضوع: ( تلاش در جهت بهبود روابط خانواده ) 🔹 قسمت سوم 🗓 چهارشنبه هشت بهمن ماه ۱۳۹۹