سقوط و مرگ، ندارد در عاشقی معنا
صعود کردی و رفتی به عالَم بالا
به پاسِ زحمت بیحدّوحصر هر روزت
گرفتهای تو نشان شهادت از مولا
غریب و خسته به دامان یار خود رفتی
بهسان رود رسیدی به محضر دریا
تعلّقات، نشد مانعِ دوندگیات
نبود، روح بلندت اسیر این دنیا
یتیم بودی و درد یتیم فهمیدی
نشد خیال تو دور از مصائب فقرا
میان سیّد و آتش، چه رازهای مگوست؟
که سوختن شده ارثیهی تو از زهرا
#میلاد_الماسی
🔳 @zangiabad