خبر داد که برای دیدن مادر می آید اما مادر خانه نبود ما هم چیزی نگفتیم. تا به خانه برسیم ۲۰ دقیقه طول کشید. این مدت را توی کوچه منتظر ایستاده بود پیاده شدم تا در خانه را باز کنم خودش نشست پشت فرمان و ماشین را آورد داخل حیاط بعد هم مادر را با ویلچر به داخل اتاق برد. می خندید و می گفت می خواهی با کمک به مادر تمام ثواب را خودتان ببرید...
@zanvahamase
هدایت شده از 🇮🇷مثل هانیه🇮🇷
29.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
او تمام وصیت حاج قاسم بود .... 💔
گوشه ای از سخنرانی حجت الاسلام و المسلمین راجی در جشن بزرگ ایران بانو
#مثل_هانیه
گروه مردمی و دانشجویی «مثل هانیه» 👇
🆔️ https://eitaa.com/joinchat/2196177079C8c0a08e6b5
🌹زائرین حاج قاسم دیگه به جای مزارش خودش رو زیارت میکنند💔
#ما_ملت_شهادتیم
#تسلیت_ایران
#قهرمان_مردم
#حاج_قاسم
@zanvahamase
هدایت شده از "عصمت"
📌داستانک "دیدار دو معلم شهید در مدرسه ی دخترانِ بهشت"، بمناسبت عروج مظلومانه معلم شهیده فائزه رحیمی در مسیر گلزار شهدای کرمان، منتشر شده در پیج اینستاگرام کتاب عصمت.
🖋🥀سلام فائزه خوش اومدی...
من عصمت هستم، عصمت پورانوری، معلم یکی از کلاس های مدرسه دخترانِ بهشت...
منم تقریبا هم سن تو بودم که اومدم اینجا...
شنیدم توی مسیر گلزار ش.هدای کرمان، حضرت زهرا سلام الله علیها اومد پیشوازت و دستت و گرفت آوردت پیشِ ما.
فائزه جان، عجیب قصه ی انتخاب من و تو برای پرواز تا مدرسه یِ بهشت، شبیه به همه...
منم معلم ۱۹ ساله ای بودم که آذرماه سال ۱۳۶۰ همراهِ جاریم و مادر شوهرم برای زیارت قبور ش.هدا، در مسیر گلزار ش.هدای بهشت علی دزفول بودیم که هواپیماهای دشمن بعثی به سمتمون راکت و بمب انداختن و از اون موقع تا حالا من شدم معلم این مدرسه با کلی شاگرد خوب.
مدرسه ی دخترها بعضی وقت ها ثبت نام جدید داره...
راستی فائزه جان، کلاس بغلی معلم نداشت.
کلاس تازه ثبت نامش تکمیل شده...فقط یه معلم کم داشت که تو از راه رسیدی...
فائزه جان، دستت رو به من بده بریم کلاس جدیدت رو نشونت بدم...
قبل از اینکه به دانش آموزا معرفی ات کنم باید بگم دانش آموزان جدیدی هم از غزه داریم.
و اما کلاس...
_بچه ها سلام
یه خبر خوب دارم براتون
معلم کلاستون اومد "خانمِ فائزه رحیمی".
نویسنده: سیده رقیه آذرنگ
۱۵ دی ماه ۱۴۰۲_مصادف با مراسم تدفین معلم ش.هیده فائزه رحیمی
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
🔸سلام بر تو ای وارث آههای مظلومانِ تاریخ...
قسمت توضیحات لیست اسامی شهدای حادثه تروریستی کرمان نوشته بود: دختر ۲ ساله با کاپشن صورتی، تیشرت سبز چمنی، شلوار مشکی، ژاکت صورتی و گوشواره قلبی.
@zanvahanase
7.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
چفیه ی اهدایی حضرت آقا برای بانوی شهید
خوش به سعادتت فائزه خانم رحیمی
@zanvahamase
هدایت شده از "عصمت"
📌برای عصمت و فائزه که در رفتار و پرواز شبیه به هم بودند و مدال شهادت به گردنشان آویختند.
عصمت پورانوری و فائزه رحیمی
🔻هر دو معلم بودند و شغلشان را بی نهایت دوست داشتند
🔻هر دو پوشش چادر را برگزیدند و به داشتنش افتخار می کردند
🔻هر دو فعالیت بی شمار فرهنگی جهادی داشتند
🔻 هر دو می خواستند روزی نویسنده بشوند
🔻هر دو حضرت زهرا سلام الله علیها الگوی زیستنشان بود
🔻هر دو تقریبا هم سن بودند یکی ۱۹ ساله و دیگری ۲۰ ساله
🔻 هر دو زائرِ همیشگی امامزادگانِ عشق"شهدا" بودند
🔻هر دو مثل هم شهید شدند در مسیرِ گلزارِ شهدا پیچیده در چادر و غرق در خون چون ققنوس به آسمان پرگشودند
🔻هر دو مثل هم ترکش خوردند
🔻هر دو عاشقِ شهادت بودند
🔻هر دو در راهِ زیارت قبور مطهر شهدا توسط استکبار جهانی مظلومانه و عارفانه و عاشقانه در بهشت پروردگارشان ماوا گزیدند به طوری که عصمت به همراه تنی چند از مردم در آذرماه سال ۱۳۶۰ با حمله هواپیماهای ارتش بعث که مورد حمایت ابرقدرتهای جهان بود در مسیر گلزار شهدای بهشت علی دزفول آسمانی شدند و فائزه به همراه جمعی از مردم در دی ماه سال ۱۴۰۲ در حالیکه در مسیر گلزار شهدای کرمان بودند با حمله تروریستی استکبار جهانی به بهشت پر گشودند و او هم آسمانی شد
🥀 به راستی این همه وجه تشابه در حیات و ممات این دو شهیده بزرگوار جز نگاه خاص حضرت زهرای مرضیه سلام الله علیها در چیست؟!
#شهدای_زن
#نشر_حداکثری
پ.ن: تصاویر خام این دو شهیده برگرفته از سایت http://kooroshorooj.blog.ir/ می باشد.
🌹به کانال کتاب"عصمت"
شهید عصمت پورانوری در پیامرسان ایتا بپیوندید👇
https://eitaa.com/joinchat/534446100C4630a601bc
✍🌸مادر شهید یوسف داورپناه : من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم
🔹 مادر شهید: پسرم یوسف بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر برگشت
◇ کوموله ها ریختند و یوسف رو دستگیر کردند ، گفتند به خمینی توهین کن
یوسف این کار رو نکرد.
◇ به من گفتند توهین کن، گفتم چنین کاری نمیکنم. گفتند: بچه ات را میکشیم بازهم قبول نکردم
◇ پسرم رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردن
◇ گفتند: به خمینی توهین کن، بازم توهین نکردم ، من رو با جنازه تکه پاره شده پسرم در یک اتاق گذاشتند و در رو قفل کردند
◇ بعداز ۲۴ ساعت در را باز کردند گفتند: باید خودت پسرت را دفن کنی.گفتم : من طاقت ندارم خاک روی سر پسرم بریزم
◇ گفتند: جنازه اش را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم
◇ شروع کردم با دستان خودم قبر درست کردن، با گریه می گفتم: یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری؛ انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر قبر پسرم.
◇ دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم گوشه ای از چادرم را جدا کردم و بدن تکه تکه پسرم را گذاشتم داخل چادر.
◇ فقط خدا خودش شاهد هست که یک خانم چادری بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو.
◇ کنار قبرش نشستم و با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم؛ به همین خاطر من مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.
🔻 مادران شهدا مثل کوه پای نظام جمهوری اسلامی و ولایت ایستادند
🔹️ به راستی ما کجای کار هستیم ؟
🌹شهید یوسف #داورپناه🌹
شادی روح مطهر شهدا صلوات
@zanvahamase
هدایت شده از دفاع مدیا🥀🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#هوش_مصنوعی
شما صدای حاج قاسم را بعد از چهار سال می شنوید😭
#قهرمان_مردم
#ما_ملت_شهادتیم
#تسلیت_ایرانم
✅با نشر مطالب، رسانه شهدا باشید.
با ما همراه باشيد در کانال دفاع مدیا قزوین
https://eitaa.com/Media_Defa_Qazvin1402
هدایت شده از خبرگزاری دفاع مقدس
💢آخرین توییتهای معصومه بدرآبادی از فعالان فضای مجازی که به همراه دختر ۱۱ سالهاش زینب رحمت آبادی در کرمان به شهادت رسیدند...
@defapress_ir