eitaa logo
ضرب المثل
32هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
898 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 روزی کفاشی در حال تعمیر کفشی بود ناگهان سوزن کفاشی در انگشتش فرو رفت از شدت درد فریادی زد سوزن را چند متر دور تر پرت کرد. مردی حکیم که از آن مسیر عبور می کرد ماجرا را دید سوزن را آورد به کفاش تحویل داد و شعری را زمزمه کرد درختی که پیوسته بارش خوری تحمل کن آنگه که خارش خوری. این سوزن منبع در آمد توست این همه فایده حاصل کردی یک روز که از آن دردی برایت آمد آن را دور می اندازی! درس اخلاقی اینکه اگر از کسی یا وسیله ای رنجشی آمد بیاد آوریم خوبی های که از جانب آن شخص یا فوایدی که از آن حیوان وسیله یا درخت در طول ایام به ما رسیده, آن وقت تحمل ان رنجش آسان تر می شود... @zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 مردی از دهکده ای به شهر آمده بود. در بازار از دکه باروت سازی گذشت که شوره می‌پخت. هر دم آتش زیر دیگ را تیز می‌کرد و چون دیگ به کف می‌نشست با جارویی که در دست داشت بر کف‌ها می‌کوفت تا فرو نشیند. یک چند در کار او نگریست و چون دید او خود با تیز کردن آتش سبب کف کردن دیگ می‌شود به نصیحت گفت: «برادر! نه آتش زیرش کن، نه جارو تو سرش بزن!» پیامها 1. انسان باید از افراط و تفریط پرهیز کند. 2. زیاده‌روی و افراط همان مقدار کار را خراب می‌کند که تفریط و کوتاهی. 3. اعتدال و میانه‌روی بهترین راه به سرانجام رسیدن کارهاست. موارد کاربرد: 1. برای کسی که در کارهای خود تعادل ندارد و یا افراط می‌کند و یا تفریط. 2. در مذمت و نکوهش افراط و تفریط در کارها. @zarboolmasall
🟩حلاج گرگ بودن حلاج به معنای "پنبه زن" است. 🔹️این اصطلاح در مواردی به کار می‌رود که کاری بدون مزد و عایدی انجام شود. 🔸️حلاجی برای کار حلاجی به دهی می‌رفت. زمین پوشیده از برف و هوا بسیار سرد بود. در بین راه به گرگی گرسنه برخورد. حلاج درصدد چاره برآمد. خواست با کمان به او حمله کند. دید کمان، طاقت حملهٔ گرگ را ندارد و می شکند. به سرعت روی زمین نشست و با چک حلاجی بنای زدن بر زه کمان گذاشت! گرگ از صدای زه کمان ترسید و فرار کرد. حلاج هم به سرعت به راه افتاد. اما پس از مدت کوتاهی باز دید گرگ به سمت او می‌آید. حلاج مانند قبل، کوبیدن چک بر کمان را شروع کرد و گرگ را فراری داد و به راه خود ادامه داد. این عمل بارها تکرار شد تا سرانجام گرگ خسته شده و به سراغ شکار دیگری رفت. حلاج هم چون دید شب نزدیک است و هوا سرد و برفی است، به خانهٔ خود بازگشت. وقتی همسرش پرسید: امروز چه کردی؟ گفت: "حلاج گرگ بودم!". @zarboolmasall
دست کسی را توی حنا گذاشتن🌿🌾 ( این ضرب المثل را در باره‌ی کسی به کار می‌برند که وسط کاری تنها گذاشته شده باشد یا در وضعیتی قرار گرفته باشد که هیچ کاری از او بر نیاید). در گذشته که وسایل آرایش و زیبایی به فراوانی امروز نبود، مردان و زنان دست و پا و سر و موی و گیسو و ریش و سبیل خود را حنا می‌بستند و از آن برای زیبایی و پاکیزگی و گاه برای جلوگیری از سردرد استفاده می‌کردند. برای این کار، مردان و زنان به شاه‌نشین گرمابه، یعنی جایی که پس از خزینه گرفتن در آن جا دور هم می‌نشستند، می‌رفتند. دلاک حمام حنا را آب می‌کرد و نخست موی سر و ریش و سبیل و گیسوی آنان را حنا می‌بست و سپس دست و پایشان را حنا می‌‌گرفت یا توی حنا می‌گذاشت. شخص حنا‌بسته ناگزیر بود که ساعت‌ها در آن گوشه‌ی حمام از جای خود تکان نخورد تا رنگ، خودش را بگیرد و دست و پایش خوب حنایی شود. در این چند ساعت آنان برای آن که حوصله شان سر نرود با کسانی که مانند خودشان دست و پایشان توی حنا بود باب گفت و گو را باز می کردند و از هر دری سخن می‌گفتند. حمامی هم در این مدت از آنان با نوشیدنی‌های خنک کننده مانند آب هندوانه و انواع شربت پذیرایی می‌کرد و چون آنان قادر به انجام هیچ کاری نبودند خود حمامی این نوشیدنی‌ها را بر دهان آنان می‌گذاشت تا بنوشند و کمبود آب بدنشان را جبران کنند. این حالت که در آن شخص حنا بسته قادر به انجام هیچ کاری نبوده است بعدها رفته رفته از چهاردیواری حمام بیرون آمده و در بین مردم به صورت ضرب المثل در‌آمد. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مائو یک ضرب المثل داره با این مضمون که اگر دشمن مانند یک فیل بزرگ در جنگل باشد و شما یک ببر باشید. عاقلانه نیست که یک دفعه با فیل درگیر شویم. کافی است هر روز از آن فیل یک گاز بگیریم و عقب برویم،در ابتدا فیل اهمیتی نخواهد داد،اما بعد از مدتی دیگر خود را مجبور به نادیده گرفتنش می کند، بعد از مدتی دیگر عصبانی می شود و همه چیز در چپ و راست را نابود می کند. اما ما هر روز سعی می کنیم ضربه ای بزنیم، ادامه می دهیم و در نهایت فیل در ناامیدی فرو می رود و زمانی سعی می کند که خودش را نجات دهد که دیگر دیر شده و به علت تعداد زیاد زخم ها و جراحات وارده می‌میرد و ببر ارباب جنگل خواهد شد. ایران 40 سال است که سخت تلاش می کند، ابتدا دشمنانش سعی کردند ما را نادیده بگیرند و سپس برای نابودی ایران و متحدانش دست به هر کاری زدند، اما امروز دیگر دیر شده است ، امروز چه بخواهیم و چه نخواهیم جای قوی و ضعیف در منطقه عوض شده است پایگاه‌های آمریکا و متحدان آمریکا در منطقه هر روز چندین بار ضربه‌ای می‌خورند، آن تصویر پرستیژ و تزلزل‌ناپذیری ایالات متحده آمریکا هر روز ضعیف‌تر می‌شود و قدرت نظامی آنها که در غیاب پترودلار تنها عامل حفظ هژمونی آمریکا است هر روز نفوذ خود را بیشتر از دست می‌دهد. واقعیت این است که کاری که آمریکا در پشت پرده اسرائیل در غزه انجام می دهدمانند فیلی است که وحشت زده است و برای نجات جان خود می‌خواهد همه جا را نابود کند اما تنها می تواند پایان تلخ خود را کمی به تاخیر بیندازد، اما نمی تواند آن را متوقف کند. ایران دوباره سلطان جنگل خواهد شد. ‌@zarboolmasall
📚سوره روم آيه 10 : ثُمَّ كَانَ عَاقِبَةَ الَّذِينَ أَسَاؤُوا السُّوأَى أَن كَذَّبُوا بِآيَاتِ اللَّهِ وَكَانُوا بِهَا يَسْتَهْزِئُون 📜ترجمه فارسی : سپس سرانجام کساني که اعمال بد مرتکب شدند به جايي رسيد که آيات خدا را تکذيب کردند 🖋ضرب المثل : تخم مرغ دزد شتر دزد مي شود @zarboolmasall
🔴 حکایت شاه به وزیر دستور داد که تمام شترهای کشور را به قیمت ده سکه طلا بخرند. وزیر تعجب کرد و گفت: اعلیحضرت حتماً بهتر می دانند که اوضاع خزانه اصلاً خوب نیست و ما هم به شتر نیاز نداریم. شاه گفت فقط به حرفم گوش کن و مو به مو اجرا کن. وزیر تمام شترها به این قیمت را خرید. شاه گفت حالا اعلام کن که هر شتر را بیست سکه می خریم. وزیر چنین کرد و عده دیگری شترهای خودشان را به حکومت فروختند. دفعه بعد سی سکه اعلام کردند و عده‌ای دیگر وسوسه شدند که وارد این عرصه پر سود بشوند و شترهای خود را فروختند. به همین ترتیب قیمت‌ها را تا هشتاد سکه بالا بردند و مردم تمام شترهای کشور را به حکومت فروختند. شاه به وزیر گفت حالا اعلام کن که شترها را به صد سکه می خریم و از آن طرف به عوامل ما بگو که شترها را نود سکه بفروشند. مردم هم به طمع سود ده سکه ای بار دیگر حماسه آفریدند و هجوم بردند تا شترهایی که خودشان با قیمت های عمدتاً پایین به حکومت فروختند را دوباره بخرند. وقتی همه شترها فروخته شد، حکومت اعلام کرد به علت دزدی های انجام شده در خرید و فروش شتر، دیگر به ماموران خود اعتماد ندارد و هیچ شتری نمی خرد. به همین سادگی خزانه حکومت از سکه های مردم ابله و طمع کار پر شد و پول کافی برای تامین نیازهای ارتش و داروغه و دیوان و حکومت تامین شد. وزیر اعظم هم از این تدبیر شاه به وجد آمد و اینبار کلید خزانه ای را در دست داشت که پر بود از درآمد قانونی و شرعی. این وسط فقط کمی نارضایتی مردم بود که مهم نبود چون اکثراً اصلاً نمی فهمیدند از کجا خورده اند. @zarboolmasall
عجب دنیایی .... امروز از محبت هیچ خاری گل نشد همانطور که دوری هم دوستی نیاورد. بار کج هم عجب به منزل رسید ..... ماه هم چه خوب پشت ابر ماند ، انگار دوره ضرب المثل ها به پایان رسیده عجب عجیب شده ای دنیا ... نمک زندگی دیگران باش... اما نمک پاش زخم هایشان، هرگز...! عجیب است .. که برخی از ما هنوز .... همدلی کردن را نیاموختیم شایدایـراد درگفتارمان باشد ..... ‌ ‌@zarboolmasall
ریشه ی ضرب المثل "زیرآب زدن"💙🦋 زیرآب، در خانه های قدیمی ‌تا کمتر از صد سال پیش که لوله کشی آب، تصفیه شده نبود معنی داشت. زیرآب در انتهای مخزن آب خانه ها بوده که برای خالی کردن آب، آن را باز می‌کردند. این زیرآب به چاهی راه داشت و روش باز کردن زیرآب این بود که کسی درون حوض می ‌رفت و زیرآب را باز می ‌کرد، تا لجن ته حوض از زیرآب به چاه برود و آب پاکیزه شود. در همان زمان وقتی با کسی دشمنی داشتند، برای اینکه به او ضربه بزنند زیرآب حوض خانه اش را باز می ‌کردند تا همه آب تمیزی را که در حوض دارد از دست بدهد. صاحب خانه وقتی خبردار می ‌شد خیلی ناراحت می ‌شد و چون بی آب می ‌ماند. به دوستانش می ‌گفت: زیرآبم را زده اند...! @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸جملات ماندگار: در مورد هر چه ميگى فکر کن؛ ولى هر چه فکر مى کنى نگو! احترام مثل لباس میماند … به بعضى ها مياد…. به بعضى ها نمياد! زياده از حد, خود راتحت فشار قرار ندهید ؛ بهترين چيزها زمانى اتفاق مى افتد که انتظارش راندارى. هميشه با کسى درد و دل کنید که دو چيز داشته باشد يکى ”درد” ديگرى”دل” تنها چيزى که خرجى ندارد, جارى شدن در ذهن‌ديگران است… پس آنگونه جارى شويد كه خنده برلبانشان نقش ببندد…نه نفرت در دلشان. هميشه ميگن سر بى گناه تا پاى دار ميره اما بالاى دار نميره…. ولى تاحالا كسى به اين فكر نكرده كه رفتن تا پاى دار براى بى گناه از صد بار مرگ بدتره ! ‌ ‌ @zarboolmasall