#تیکه_کتاب
در سالهای بعد پی بردم که
بسیار اندکاند آن چیزهایی که بتوانند
جایگزین شرف از دست رفته و اخلاق آسیبدیده شوند
🖋ایوان کلیما
📚روح پراک
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
آخ مهتاب! کاش یکی از آجرهای خانه ات بودم. یا یک مشت خاکِ باغچه ات. کاش دستگیرهی اتاقت بودم تا روزی هزار بار مرا لمس کنی. کاش چادرت بودم. نه، کاش دست هات بودم. کاش چشم هات بودم. کاش دلت بودم. نه، کاش ریه هات بودم تا نفس هات را در من فرو ببری و از من بیرون بیاوری. کاش من تو بودم. کاش تو من بودی. کاش ما یکی بودیم. یک نفر دوتایی ..
📕 روی ماه خداوند را ببوس
👤 #مصطفی_مستور
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
آیا اگر پول کسی را از دستش بگیرند دیگر از آن لحظه وجود وی بی مصرفی می شود؟!
خیر الزاما اینطور نیست. اگر همت داشته باشيد همواره به زندگی و روش خود ادامه خواهی داد، فقیر یا غنی بودن شرط لازم تفکر نیست. می توانى در همه حال با کتاب و افکار خود سرگرم باشی.
کافیست به خود تلقین کنی که مغزم آزاد است تا نیروهای پنهانت بکار افتند.
📕 آس و پاس ها
👤 #جرج_اورول
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
دیروز تلفن تو مُرد. فقط آدمها نیستند که می میرند. شماره تلفن ها هم می میرند. طی سالهای زندگی ات رقم های زیادی را فراموش خواهی کرد: شماره پاسپورتت، مبلغ آخرین حقوقی که گرفته ای، شماره پلاک اتومبیل دوستت، فاصله زمین تا ماه، جمعیت شهری که در آن زندگی می کنی و شماره های دیگر را… همه را فراموش خواهی کرد، به جز این پنج رقم. این پنج رقم، در این تداوم برایت عزیزترین هدیه است. پنج رقم، صدای او و بوی بنفشه ای که از گوشی تلفن می آید. گاه طوری دسته سیاه رنگ تلفن را بلند می کردم که گویی در پوش پیانو را بلند می کنم. گاهی این دسته سیاه رنگ را طوری بر جای خود می گذاشتم که گویی در تابوتی را می گذارم.
اما حالا دیگر این شماره وجود ندارد. یعنی نه اینکه وجود نداشته باشد، نه… دیگر برای من وجود ندارد. برای من این شماره دیگر منطقه ای ممنوعه است
📕 من، تو، او و تلفن
📘 #آنا_رسول_رضا
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
هیچ کس هست از برادران من که چندانی سمع عاریت دهد که طَرفی از اندوه خویش با او بگویم؟ مگر بعضی ازین اندوهانِ من تحمل کند.
این چنین دوست خالص کجا یابم؟
که دوستی های این روزگار چون بازرگانی شده است.
📚 #کتاب
#رسالة_الطير، دیباچه
#شیخ_شهاب_الدین_سهروردی
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
هرجا که رفتم آدمهایی را دیدم که در پی تصاحب چیزهای نو هستند...
تصاحب ماشین نو، تصاحب یک ملک جدید، تصاحب اسباب بازی جدید. بعد هم دوست دارند به همه بگویند میدانی به تازگی چی خریدام؟ میدانی تازگیها چی خریدهام؟
میدانی تفسیر من از اینها چطور بوده است؟ اینها در اصل تشنه عشق بودهاند ولی به جای عشق، اینها را جایگزین کردهاند. آنها اشیا بیجان را به جان پذیرفتهاند و انتظار محبت از آنها دارند؛ اما فایدهای ندارد. شما نمیتوانید مواد بیجان را جایگزین عشق کنید، جایگزین عطوفت، لطافت یا حس دوستی کنید.
📙 #سهشنبهها_با_موری
✍🏻 #میچ_آلبوم
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
اکثر مردم هنگامی که به پایان کار می رسند و نظری بر گذشته می افکنند، در می یابند که سرتاسر زندگی را چون چیزی گذرا زیسته اند و با حیرت مشاهده می کنند که آنچه بی اعتنا از کنارش گذشته اند و لذتی از آن نبردهاند، همان زندگیشان بوده است؛ یعنی همان چیزی که به خاطرش زندگی کرده اند. انسان فریاد بر می آورد که امید و آرزو او را فریفته اند تا اینکه عاقبت در آغوش مرگ به رقص درآید. آه چه مخلوق حریص سیری ناپذیری است این انسان!
#جهان_و_تاملات_فیلسوف
#آرتور_شوپنهاور
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
آدمها عاشق ما نمیشوند. آدمها جذب ما میشوند.
در لحظهای حساس، حرفهایی را میزنیم که شخصی نیاز به شنیدنش داشته.
در یک لحظهی حساس، طوری رفتار میکنیم که شخص، احساس میکند تمام عمر در انتظار کسی مثل ما بوده !
در یک لحظهی حساس، حضور ما، وجودِ شخص را طوری کامل میکند که فکر میکند حسی که دارد نامی جز عشق ندارد.
آدمها فکر میکنند که عاشق شدهاند. آدمها فکر میکنند بدون وجود ما حتی یک روز دوام نمیآورند.
آدمها فکر میکنند مکمل خود را یافتهاند... آدمها زیاد فکر میکنند...
آدمها در واقع مجذوب ما میشوند و پس از مدتی که جذابیت ما برایشان عادی شد ، متوجه میشوند که چقدر جایِ عشق در زندگیشان خالیست...
میفهمند در جستجوی عشقهای واقعی باید ما را ترک کنند!
تمامِ حرفِ من اینست که کاش آدمها یاد بگیرند که «عشق پدیدهای حس کردنیست نه فکر کردنی» و کاش بفهمند که بعد از رفتنشان ، عشقی را که فکر میکردهاند دارند چه میکند با کسانی که حس میکرده اند این عشق واقعی ست.
📕 در خانه ما عشق كجا ضیافت داشت
✍🏻 #نیکی_فیروزکوهی
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
زندگی کنید و خوشبخت باشید. هرگز فراموش نکنید که تا روزی که خداوند بخواهد آینده انسان را آشکار کند، همه شناخت انسان در دو کلمه خلاصه میشود: صبر و امید...
📕 #کنت_مونت_کریستو
✍🏻 #الکساندر_دوما
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
او خیلی زیباست. از نگاه کردن به او خسته نمیشوی. هیچوقت نگران این نیستی که نکند او از تو باهوشتر باشد، میدانی که هست. او بامزه است بدون اینکه کوچکترین بدجنسیای بکند. من عاشقشم، من خیلی خوش شانسم که عاشقشم!
در این دنیا، آدم نمیتواند انتخاب کند که به او آسیب رسانده بشود یا نه، ولی تا حدودی میتواند این انتخاب را بکند که چه کسی این آسیب را به او بزند. من از انتخابم راضیام، امیدوارم او هم از انتخابش راضی باشد.
📕 نحسی ستارههای بخت ما
👤 #جان_گرین
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
من هیچگاه در زندگی نفهمیدم که چه می خواهم. همیشه قوای متضادی مرا از یک سو به سوی دیگر کشانده و من نتوانسته ام دل و جان فدای یک طرف بکنم و طرف دیگر را ازخود برانم. بدبختی من در همین است. همیشه دودل بوده ام. همیشه با یک پا به طرف سراشیبی و با پای دیگر رو به بلندی رفته ام و در نتیجه، وجود من معلق بوده است.
#چشمهایش
#بزرگ_علوی
@zarboolmasall
#تیکه_کتاب
شاگردی از استاد پرسید: خواهش میکنم به من بگو از کجا باید یک انسان خوب را تشخیص دهم؟
استاد جواب داد: تو نمیتوانی از روی سخنان یک فرد تشخیص دهی که او یک انسان خوب است، حتی از ظاهر او هم نمیتوان به این شناخت رسید. اما میتوانی از فضایی که در حضور او به وجود میآید، او را بشناسی؛ چرا که هیچ کس قادر نیست فضایی ایجاد کند که با روحش سازگاری نداشته باشد.
📕 #چهار_صد_داستان
✍🏻 #نور_برت_لش_لایتنر
@zarboolmasall