eitaa logo
ضرب المثل
28.9هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
80 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر https://eitaayar.ir/anonymous/BP7k.b53
مشاهده در ایتا
دانلود
🟩پولش از پار و بالا می ره 🔻 ثروت زیادی دارد 🔹️در سالیان گذشته مردم که پول هایشان نقره و سکه ای بود، مکانی همچون بانک را نداشتند که پول هایشان را بصورت اسکناس برایشان ذخیره کند. بدین ترتیب سکه هایشان را در جایی نزد خود نگه میداشتند. ثروتمندان روز به روز بر تعداد سکه هایشان افزوده میشد و مجبور بودند با پارو سکه ها را جابجا کنند. 🔸️از آن جایی که تعداد سکه هایشان خیلی زیاد بود، وقتی پارو را زیر سکه ها می بردند سکه ها از پارو بالا می رفتند. این چنین بود که به ثروتمندان می گویند: پولش از پارو بالا رفته است. @zarboolmasall
🟩تاریخچه حکایت نم پس نمی دهد شخص ثروتمندی به بخل و خساست مشهور بود.‌ طوری که حتی اگر مستمندی در حال مرگ بود و از اول نانی درخواست می‌کرد، به او کمک نمی‌کرد. درِ خانه‌اش برای کسی گشوده نمی‌شد و بر سفره‌اش کم‌ترین غذایی وجود نداشت تا پرندگان از آن بخورند. روزی رسید که قصد سفر از طریق دریای مغرب به مصر کرد. در این سفر دریایی، باد مخالف می‌وزید و دریا را متلاطم کرد و کشتی‌اش نزدیک بود غرق شود. در این هنگام بود که دست به دعا شد و فریاد می‌زد خدایا کمکم کن! دستانی که هیچ گاه بخشش نمی‌کرد، فقط زمانی که مجبور می‌شد از خدا برای نجات جانش کمک بخواهد. به همین دلیل مردم به او می گفتن که هرگز نم پس نمی‌دهد. @zarboolmasall
🟩نان خود خوردن و نشستن به که کمر زرین بستن و به خدمت ایستادن: 🔻قناعت معنی حکایت عمر گران مایه دو برادر، یکی خدمت سلطان کردی و دیگری به زورِ بازو، نان خوردی. معنی: دو برادر بودند که یکی به سلطانی خدمت می‌کرد و دیگری با کار و تلاشِ خود، روزی‌اش را به دست می‌آورد. باری، توانگر گفت درویش را که: چرا خدمت نکنی تا از مَشَقّتِ کارکردن بِرَهی؟ معنی: یکبار برادر ثروتمند به برادر فقیرش گفت که: چرا مانند من به سلطان خدمت نمی‌کنی تا از زحمتِ کار کردن راحت شوی؟ گفت: تو چرا کار نکنی تا از مَذلّتِ خدمت، رهایی یابی که خردمندان گفته‌اند: نانِ خود خوردن و نشستن بِه که کمر زرّین بستن و به خدمت ایستادن. معنی: (برادر فقیر) گفت: تو چرا کار نمی‌کنی تا از خفّت و خواریِ خدمت به سلطان راحت بِشَوی که اندیشمندان گفته‌اند: از دسترنج خود استفاده کردن و راحت بودن از کمربند طلا بستن و در خدمت کسی سرپا ایستادن بهتر است. به دست آهنِ تفته کردن خمیر *** بِه از دست بر سینه، پیشِ امیر معنی: آهنِ گداخته را با دست مانندِ خمیر شکل دادن، از دست به سینه در خدمت پادشاه ایستادن بهتر است. عمرِ گران مایه در این صرف شد *** تا چه خورم صیف و چه پوشم شِتا معنی: عمر ارزشمند خویش را به خاطر اینکه تابستان چه بخورم و زمستان چه بپوشم هدر دادم. ای شکمِ خیره به نانی بساز *** تا نکنی پشت به خدمت، دو تا معنی: ای شکم گستاخ، با تکه نانی سر کن تا مجبور نشوی برای خدمت به هر کسی تعظیم کنی. @zarboolmasall