eitaa logo
ضرب المثل
32.5هزار دنبال‌کننده
3.1هزار عکس
838 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸🍃🌸🍃 پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.» پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند. روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی، قطع شدن انگشتم برای من حکمتی داشت ولی این زندان رفتن برای تو جز رنج کشیدن چه فایده‌ای داشته؟» وزیر در پاسخ پادشاه لبخند زد و پاسخ داد: «برای من هم پر فایده بود چرا که من همیشه در همه حال با شما بودم و اگر آن روز در زندان نبودم حالا حتماً کشته شده بودم.» ای کاش از الطاف پنهان حق سر در می‌آوردیم که این گونه ناسپاس خدا نباشیم. @zarboolmasall
حوض نساخته , قورباغه پیدا شد در مورد کسی است که کاری برای جائی انجام نداده ولی برای آنجا می خواهد رئیس و مدیر انتخاب کند دهنش آستر دارد به کسی گفته می شود که خوراکیهای خیلی داغ را به راحتی بخورد یاردیرینه‌مراگونه‌زبان توبه مده که مراتوبه‌شمشیری نخواهدبودن سرسختی @zarboolmasall
وجه تسمیه ضرب المثل هم خدا را ميخواهد هم خرما را عبارت مثلی بالا در مورد آن دسته افراد حریص و طماع به کار می رود که بخواهند از دو نفع و فایده مغایر و مخالف یکدیگر سودمند گردند و حاضر نباشند از هیچ یک صرف نظر کنند. اما ريشه اين عبارت از آنجاست كه قبیل عرب هر کدام بتی به نام داشتند که با آداب مخصوص به زیارت آن می رفتند و قربانی تقدیم می کردند . جالب ترین بت پرستی ها، بت پرستی طایفه حنیفه بوده است زیرا کار جهل و انحطاط و گمراهی را این طایفه به جایی رسانده بودند که بت معبود خویش را از آرد و خرما می ساختند و آن را می پرستیدند . در یکی از سال های قحطی که شدت گرسنگی به حد نهایت رسیده بود افراد قبیله حنیفه آن خدای خرمایی را بین خود قسمت کردند و خوردند !! پس از این واقعه در میان سایر قبایل عرب اصطلاح "کل ربه زمن المجاعة" رواج یافت و با تغييرى که در این اصطلاح به عمل آمد عبارت فارسی " هم خدا را می خواهد هم خرما" را در میان ایرانیان به صورت ضرب المثل درآمد. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❄️سلام صبحتون بخیر ❄️ امروز خورشید☀️ که از میانه درختان 🌲 رخ می نمود، آرزو کردم که طلوع خورشید☀️ غروب غم هاتون باشد و زندگیتون سرشار از لحظه هات ناب و دل انگیز🤍 ❄️صبحتون دل انگیز 🤍❄️ @zarboolmasall
سوره اعراف آیه ۱۴۴ دلایل برگزیدن حضرت موسی به پیامبری: قَالَ يَا مُوسَىٰ إِنِّي اصْطَفَيْتُكَ عَلَى النَّاسِ بِرِسَالَاتِي وَبِكَلَامِي فَخُذْ مَا آتَيْتُكَ وَكُنْ مِنَ الشَّاكِرِينَ (خداوند) فرمود: «ای موسی! من تو را با رسالتهای خویش، و با سخن‌گفتنم (با تو)، بر مردم برتری دادم و برگزیدم؛ پس آنچه را به تو داده‌ام بگیر و از شکرگزاران باش!» @zarboolmasall
🟩كفگير به ته ديگ خورده 🔹️براي پختن پلو بمقدار زياد از قابلمه هاي بزرگي به نام ديگ استفاده مي كنند. و از قاشق هاي بزرگي بنام كفگير براي هم زدن و كشيدن پلو استفاده مي شود . در زمانهاي قديم كه مردم نذر مي كردند و غذا مي پختن ، مردم براي گرفتن غذاي نذري صف مي كشيدند . از آنجا كه جنس كفگيرها فلزي بود وقتي به ديك مي خورد صدا مي داد . هنگامي كه غذا در حال تمام شدند بود و پلو به انتها ميرسيد اين كفگير در اثر برخورد به ديك صدا مي داد و آشپزها وقتي كه غذا تمام ميشد كفگير را ته ديك مي چرخاندند و با اينكار به بقيه كساني كه در صف بودند خبر ميدادند كه غذا تمام شده است . 🔸️كم كم اين كار بصورت ضرب المثل در آمد و وقتي كسي از آنها سوال مي كرد كه غذا چي شد . مي گفتند از بدشانسي وقتي به ما رسيد كفگير به ته ديك خورد(يعني غذا تمام شد ) . 🔻امروزه از اين ضرب المثل موقعي استفاده مي شود كه مي خواهند به فردي بگويند دير رسيده و ديگر مثل قبل توانائي يا ثروت قبلي را ندارد و قادر به كمك كردن به او نيستند . @zarboolmasall
تیری در تاریکی💙💠 در زمان گذشته کمانداران عرب همه ساله مسابقات تیراندازی ترتیب می دادند ودر این مسابقات کمانداران از نقاط مختلف برای نشان دادن مهارت و ورزیدگی خویش به دیگر رقبا شرکت می کردند. این مسابقه مراحل مختلفی داشت که در یکی از این مراحل شرکت کنندگان باید هدف را درتاریکی شب می زدند که به آن "تیری در تاریکی" می گفتند. به این منظور ترتیب دهندگان مسابقه سپری فولادی را قبل از غروب افتاب در محلی مشخصی قرار می دادند و شرکت کنندگان فرصت داشتند محل آنرا تا قبل از غروب به خاطر بسپارند، بعد از غروب افتاب و تاریکی کامل تیراندازان هرکدام براساس سابقه ی ذهنی که از محل قرار گرفتن هدف داشتند سه تیر پشت سر هم به سمت هدف رها می ساختند، هرگاه صدای برخورد با آهن برمی خاست معلوم می گشت که تیر به هدف خورده است و در غیر این صورت تیر به خطا رفته بود. اصطلاح "تیری در تاریکی" کنایه از کاری است که شخص آنرا بدون مطالعه و دوراندیشی انجام دهد و امید داشته باشد که شاید کارش به نتیجه برسد ولی معمولا این عمل موجب خسارت و زیان شخص می شود. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به نام خدایی که جان آفرید زمین و زمان و مکان آفرید خداوند دانا، خداوند هوش خداوند روزی ده عیب پوش، آغاز میکنیم .. صبحتون بخوبی و شادی " @zarboolmasall
💐🍃🌿🌸🍃🌾 🍃🌺🍂 🌿🍂 🌸 ✍ ضرب المثل جواب ابلهان خاموشیست ابوعلی سینا در سفر بود. در هنگام عبور از شهری،جلوی قهوه خانه ای اسبش را بر درختی بست و مقداری کاه و یونجه جلوی اسبش ریخت و خودش هم بر روی تخت جلوی قهوه خانه نشست تا غذایی بخورد. خر سواری هم به آنجا رسید،از خرش فرود آمد و خر خود را در پهلوی اسب ابوعلی سینا بست تا در خوردن کاه شریک او شود و خودش هم آمد در کنار ابوعلی سینا نشست. شیخ گفت: خر را پهلوی اسب من نبند، چرا که خر تو از کاه و یونجه او میخورد و اسب هم به خرت لگد میزند و پایش را میشکند. خر سوار آن سخن نشنیده گرفت به روی خودش نیاورد و مشغول خوردن شد. ناگاه اسب لگدی زد و پای خر را لنگ کرد. خر سوار گفت: اسب تو خر مرا لنگ کرد و باید خسارت دهی. شیخ ساکت شد و خود را به لال بودن زد و جواب نداد. صاحب خر، ابوعلی سینا را نزد قاضی برد و شکایت کرد. قاضی سوال کرد که چه شده؟ اما ابوعلی سینا که خود را به لال بودن زده بود ،هیچ چیز نگفت. قاضی به صاحب خر گفت: این مرد لال است ؟ روستایی گفت: این لال نیست بلکه خود را به لال بودن زده تا اینکه تاوان خر مرا ندهد، قبل از این اتفاق با من حرف میزد. قاضی پرسید: با تو سخن گفت؟چه گفت؟ صاحب خر گفت: او به من گفت خر را پهلوی اسب من نبند که لگد میزند و پای خرت را میشکند. قاضی خندید و بر دانش ابو علی سینا آفرین گفت. قاضی به ابوعلی سینا گفت حکمت حرف نزدنت پس چنین بود؟! ابوعلی سینا جوابی داد که از آن به بعد در زبان پارسی به مثل تبدیل شد: "جواب ابلهان خاموشی ست" @zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 از تشییع جنازه مختار یکی از آشنایان برگشته ایم و منزل اش برای فاتحه ای می رویم. پسرش هادی از من می خواهد ناهار را بمانم. ولی چون می دانم آن مرحوم بسیار خسیس بود رغبتی برای ماندن نشان نمی دهم و بهانه دروغی نیز برای رفتن دوست ندارم که بیاورم... به هرحال در اکراه قبول می کنم. گویی جسم برزخی او را در خانه اش می بینم که می گردد و از این که برخی از نان او بخورند اذیت می شود. مختار مرد بسیار خسیسی بود، با آن که جز آن خانه و یک مغازه هم چیزی نداشت. هادی پسر مختار در حیاط خانه در گوشه ای رفته و زانوی خود بغل کرده و نقطه ای را خیره شده و آرام آرام اشک می ریزد.......با او رفاقت و صمیمیت دارم برای تسکین اش، نزد او می نشینم و دستم بر روی شانه اش می گذارم.... می گوید: واقعا پدرم خیلی بدبخت بود هیچ کس از خساست او، آن اندازه که من و خواهر، و برادر و مادرم می دانیم نمی داند. گاهی وقتی مهمان خاصی خانه می آمد یک میوه فروش بود که پدرم را می شناخت که خسیس است و نمی تواند خرج کند، و او مراعات حال اش می کرد، میوه های لوکس را به او کرایه می داد...!!! متعجب می شوم کرایۀ میوه چیست؟ هادی می گوید: پدرم، شب میوه ها را می گرفت و میوه ها را خودش در ظرف میوه می چید و صبح هر چه مهمانان نخورده بودند جمع می کرد و برگشت اش می داد... و این یعنی کرایه میوه..... هادی می گوید: هرکس منزل ما می آمد چیزی نمی خورد، چون بعد از ساعتی مریض می شد... من نگران این چند مهمان هستم که دعوت کرده ایم مدیون شان نشویم و از مال او ناهار امروز را خواهند خورد. می ترسم این افراد هم مریض شوند... آنچه هادی پیش بینی کرده بود همه مهمانان شب را به نوعی مریض و بدحال و کسل شده بودند و یکی دو نفر حتی تهوع و پس زدن معده هم داشتند... که مقصر را بدبخت غذاخوری گرفتند که غذای حاضری شان داده بود... آری دوستان! این یک حقیقت است چنانچه شرف کائنات نبی مکرم اسلام (ص) فرمودند: «غذای سخاوتمند شفاء و غذای خسیس، مرض و بیماری در خود دارد» به نقل از دوست عزیزمون جناب حسین‌ جعفری خویی @zarboolmasall
الهی ...🌺🌿 اگر امتحان میکنی توان و تحملمان را زیاد کن ! الهی... اگر می آموزی درکمان را وسعت بده! الهی ... اگر می بخشایی ظرفیتمان را افزایش بده!🌺🌿 🌼🌿🌼🌿🌼 @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قاصدک
‼️این روزها پیدا کردن یک مانتوی پوشیده و در عین حال شیک،دغدغه اکثر خانمها شده😌 💯اگر دنبال مانتو و عبای با کیفیت و پوشیده هستید این کانال رو معرفی می کنم 😍👏👏👏👏 🔴منصف ترین و با کیفیت ترین مانتواسلامی در ایتا 🛍درسان،تجربه یک خرید مطمئن👏😍 🔴📝امکان خرید اقساطی 🔴🛍فروشگاه حضوری در کرج همین الان با ما همراه شو که ضرر نمی کنی ☺️👇 https://eitaa.com/joinchat/223346877C929d3d2345
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💜✨سلام برقلب هایی که جز 🌸✨دوست داشتن چیزی نیاموخته اند 💜✨سلام بر روح های پاکی که 🌸✨که جزسادگی قالب دیگری ندارند 💜✨سلام برتن هایی که 🌸✨محبت لباس آنهاست 💜✨سلام برنگاههایی که 🌸✨صداقت زینتشان است 💜✨سلام بر مهر و تواضع آدمی که 🌸✨بالاترین سرمایه اوست 💜✨سـلام " صبح زیباتون بخیر 🌸✨روزتون پراز خیر و برکت ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @zarboolmasall
زلال باش؛ فرقی نمی کند که گودال کوچک آبی باشی، یا دریای بیکران... زلال که باشی، آسمان در تو پیداست… @zarboolmasall
25.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢نیایش فیلسوف 📎دعا و تضرع و مقابله با قساوت و سنگدلی 🎬گفتاری از حضرت اسناد دکتر غلامحسن ابراهیمی @zarboolmasall
🌸🍃🌸🍃 شرلوک هولمز كارآگاه معروف و معاونش دکتر واتسون به خارج از شهر رفته و شب چادری زدند و زير آن خوابيدند. نيمه های شب هلمز بيدار شد و آسمان را نگريست. بعد واتسون را بيدار كرد و گفت: نگاهی به آن بالا بينداز و به من بگو چه می بينی؟ واتسون گفت: ميليونها ستاره می بينم. هلمز گفت: چه نتيجه ميگيری؟ واتسون گفت: از لحاظ معنوی نتيجه میگيرم كه خداوند بزرگ است و ما چقدر در اين دنيا حقيريم. از لحاظ ستاره شناسی نتيجه میگيرم كه زهره در برج مشتری است، پس بايد اوايل تابستان باشد. از لحاظ فيزيكی، نتيجه ميگيرم كه مريخ در موازات قطب است، پس ساعت بايد حدود سه نيمه شب باشد. شرلوک هولمز نگاهی به او کرد و گفت: واتسون تو احمقی بيش نيستی. نتيجه اول و مهمی كه بايد بگيری اينست كه چادر ما را دزديده اند ... گاهی واقعا انسان از اتفاقاتی که در نزديکش ميافتد غافل و در عوض دور دستها را ميبيند. برداشتهای جورواجور ميکند و تصميمات اشتباهی گرفته و فرصتهای خوبی را از دست ميدهد. @zarboolmasall
📚داستان کوتاه روزي فقيري به در خانه مردي ثروتمند مي‌رود تا پولي را به عنوان صدقه از او بخواهد. هنوز در خانه را نزده بود که از پشت در شنيد که صاحب خانه با افراد خانواده خود بحث و درگيري دارد که چرا فلان چيز کم ارزش را دور ريختيد و مال من را اين طور هدر داديد؟!  مرد فقير که اين را مي‌شنود قصد رفتن مي‌کند و با خود مي‌گويد وقتي صاحب‌خانه بر سر مال خود با اعضاي خانواده‌اش اين طور دعوا مي‌کند، چگونه ممکن است که از مالش به فقيري ببخشد؟! از قضا در همان زمان در خانه باز مي‌شود و مرد ثروتمند از خانه بيرون مي‌زند و فقير را جلوي خانه مي‌بيند. از او مي‌پرسد اينجا چه مي‌کند؟ مرد فقير هم مي‌گويد کمک مي‌خواسته اما ديگر نمي‌خواهد و شرح ماجرا مي‌کند. مرد غني با شنيدن حرف‌هاي او، لبخندي مي‌زند، دست در جيب مي‌کند مقداري پول به او مي‌بخشد، و مي گويد: حساب به دينار، بخشش به خروار از آن زمان اين ضرب المثل را در مورد افرادي به کار مي برند که حواسشان به حساب و کتابشان هست، اما در زمان مناسب هم بي حساب و کتاب مال خود را مي‌بخشند. @zarboolmasall
ضرب المثل آلمانی💚🌿 Morgenstund hat Gold im Mund “صبح در دهان خود طلا دارد” (معادل فارسی (سحر خیز باش تا کامروا باشی است. Wer zwei Hasen auf einmal jagt bekommt keinen “کسی که دو خرگوش را دنبال می کند، هیچ کدام را نمی گیرد” تمرکز بر روی یک هدف باعث موفقیت شما می شود. Wer A sagt, muss auch B sagen “کسی که الف را بگوید باید ب را هم بگوید” اگر کسی کاری را شروع کند باید آن را ادامه بدهد. Selbst ist der Mann “شما خودتان مرد هستید” @zarboolmasall
وجه تسمیه ضرب المثل ''دعا را بلدی ولی سوراخ دعا را گم کردی'' گاه پیش می آید که کسی نا به هنگام و در جای نادرست چیزی بگوید که گرچه ممکن است درست باشد، ولی کم ترین ارتباطی با موضوع مورد گفت و گو نداشته باشد در چنین موردی در پاسخ به او می گویند: دعا را بلدی ولی سوراخ دعا را گم کرده ای مولانا مولوی بلخی در جلد چهارم کتاب "مثنوی معنوی" حکایت شیرین و آموزنده ای را به نظم آورده است که در آن شخصی به وقت "استنجاء" (شستن محل دفع ادرار و مدفوع) به جای خواندن دعای ویژه ی این کار یعنی " اللهم اجعلنی من التوابین و اجعلنی من المطهرین" به اشتباه دعای " اللهم ارحنی رائحه الجنه" را که ویژه ی "استنشاق" (شستن سوراخ بینی) است می خواند. پس از انجام این کار شخصی که متوجه این موضوع شده بود به او گفت: «ورد را خوب بلد هستی، ولی سوراح دعا را گم کرده ای». آن یکی در وقت استنجا بگفت / که مرا با بوی جنت دار جفت گفت شخصی خوب ورد آورده ای / لیک سوراخ دعا گم کرده ای این عبارت از آن تاریخ به صورت ضرب المثل درآمده است. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ان شـاءالله امروز با یک انرژی مثبت🕊 با یک اتـفـاق خــوب🕊 با یک خبر خوش با یک رونق کاری 🕊 با یک نـگــاه زیـبـای خــــــــدا 🕊 زندگیتون عالی بشه صبحتون بخیر🕊 @zarboolmasall
✅نقد ادبی 🔰با طعم گُزین گفته ها(شماره ۱۲ ) ✔️نقد ضرب المثل : 《 دوری و دوستی》      مفهوم کلی این ضرب المثل عبارت است از: فراق و محبّت، یعنی هر چقدر دور باشیم اختلافی هم به وجود نمی آید. در خصوص اهمّیت و ارزش دوست، مطالب فراوانی شنیده ایم که در این مجال نمی گنجد. اگر آتشی روشن باشد و بخواهیم از گرمای آن بهره ببریم هر چقدر نزدیک تر شویم گرمای آن بیشتر می شود امّا نه آنقدر که ما را بسوزاند!!! این مطلب را به آن خاطر گفتم که در کتابی خوانده ام :《 با همه دوست باش امّا با همه صمیمی نباش.》 گاهی دوری و دوستی را در مفهوم عاشقانه به کار می برند و منظور این است که عاشق در فراق عطش دیدار معشوق را دارد و هیجانی و محبّت آمیز می شود. هر چند این نکته یکی از محتواهای اصلی ادبیّات غِنایی می باشد ولی در عالم حقیقت آنکه ارزش و زیبایی دارد در کنار هم بودن و دوستی است. در آیین دینی ما تأکیدات فراوانی بر محبّت و دوستی شده است از جمله : 《صلۂ رحم 》که جز با دیدار میسّر نمی شود. دوری و دوستی اصطلاح و عبارت زیبایی برای زندگی ما نیست. تنهایی خود باعث مشکلات عدیده دیگر می شود هر چند اعتقاد داریم:《تنهایی بهتر از همنشین بد است.》پس، لزوماً دوری، دوستی نمی آورد و کسی با دوری به محبّت نمی رسد. سعدی که می فرماید: 《دوست آن باشد که گیرد دست دوست در پریشان حالی و درماندگی 》 گرفتن دست دوست یعنی نزدیک شدن به او نه دور شدن از او.     ⬅️ادامه دارد... 📝علی دانشور_آذربایجان شرقی @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اگر نادان‌ها تحقیرمان کردند ما لبخند بزنیم به سطحی نگریشان و اعتماد به‌نفس‌مان را تقویت کنیم ! اگر تنگ نظران کارمان را بی‌ارزش شمارند ما مصمم‌تر شویم که داریم کاری می‌کنیم که مورد تنگ نظری واقع شده و این خود دستاورد کمی نیست. گاهی حسادت برخی، مهر تاییدی است بر درستی کارمان... اگر کج‌اندیشان دلسردمان کنند ، ما ناامیدی را به مبارزه با امید دعوت کنیم و انگیزه‌ها را مرور می‌کنیم اگر اطرافیان بجای همراهی دشمنی کنند ما خوداتکایی را تمرین کنیم و خوشبین و صبور باشیم! @zarboolmasall
When God pushes you to the edge of difficulty, don't worry, trust Him fully, because two things may happen. Either He'll catch you when you fall or He'll teach you how to fly higher! وقتی خدا تورا تا لبه سختی پیش می‌برد، نگران نباش، کاملاً به او اعتماد کن، زیرا ممکن است دو اتفاق بیفتد. یا وقتی زمین خوردی تو را می گیرد یا به تو یاد می دهد که چگونه به بالاترها پرواز کنی! @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
اگه از دستخط خودت و فرزندت ناراضی هستی، اینجا با بدخطی خداحافظی کن👋 https://eitaa.com/joinchat/606994433C62b63e4222 🔴 آموزش دستخط فارسی 🟡 آموزش زیبانویسی کودکان 🟢 آموزش خط خودکاری انگلیسی یک بار برای همیشه اصول زیبانویسی دستخط رو آسان و کامل، یاد بگیر!👌 https://eitaa.com/joinchat/606994433C62b63e4222
🌸🍃🌸🍃 از کودکی همیشه فکر میکردم شبها کسی زیر تختم پنهان شده است. نزد پزشک اعصاب رفتم و مشکلم را گفتم: روانپزشک گفت: یک سال هفته‌ای سه روز جلسه ای 50 دلار بده و بیا تا درمانت کنم. شش ماه بعد اون پزشک رو تو خیابان دیدم. پرسید، چرا نیومدی؟ گفتم، خُوب، جلسه‌ای پنجاه دلار، برای یک سال خیلی زیاد بود. یک نجّار منو مجانی معالجه کرد. و حالا خوشحالم که اون پول رو پس‌انداز کردم و یه ماشين نو خریدم. پزشک با تعجّب گفت، عجب! میتونم بپرسم اون نجّار چطور تو را معالجه کرد؟ گفتم: به من گفت اگه پایه‌های تختخواب را ببُرم؛ دیگه هیچکس نمی‌تونه زیر تخت قایم بشه! «برای هر تصمیم گیری و كاری شتاب نکنیم و به راه حل های مختلفی بیندیشیم ...» ‎ @zarboolmasall
اگر گذشته ات رو تو گذشته رها نکنی آيندت رو خراب ميکنه. برای چيزي که امروز به تو ميده زندگي کن، نه چيزی که ديروز ازت گرفته ‌ ‌ @zarboolmasall