eitaa logo
ضرب المثل
32هزار دنبال‌کننده
3.3هزار عکس
904 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
📚 حکایتی‌بسیارزیباوخواندنی بزرگي گويد: مرا همسايه اي بود گناهكار و فاسق و فاسد و نابكار. هنگامي كه در سفر بودم از دنيا بيرون شد.چون من به خانه رسيدم، سه روز بود تا از دار دنيا رحلت كرده بود . با خود گفتم كه اكنون كه از نماز و تشييع جنازه اش محروم ماندم و ازبراي حق همسايگي، ساعتي بر سر تربت او روم. چون بر سر تربت وي رفتم، دو سه سوره از قرآن بخواندم. پس از آن، خوابي بر من در آمد. آن جوان را ديدم در خواب كه به نشاط تمام همي خراميدي، تاجي مرصع بر سر نهاده و حله سبز اندربر. با او گفتم: ملك تعالي با تو چه كرد؟گفت: مرا در كنف كرم خويش فرود آورد. گفتم به چه معاملت؟ گفت: مرا معاملتي نبود كه از سبب رحمت بودي و لكن مرا چون در گور نهادند و اقارب و خويشان بر گور من نشسته بودند، فرشتگان عذاب در آمدند با گرزهاي آتشين تا مرا عذاب كنند. ازيك ساعت ديگر او را مهلت دهيد و عذاب مكنيد تا پيوستگان از او جدا شوند. چون ساعتي بر آمد و پيوستگان به خانه رفتند،مادرم بر سر تربت من بنشست. آن فرشتگان باز آمدند به صولتي تمام تا مرا عذاب كنند .خطاب آمد كه: ساعتي ديگر صبر كنيد تا مادرش به خانه شود.ايشان منتظر بايستند. شب در آمد و مادرم همچنان نشسته بود. فرشتگان گفتند: ملكا! پير زن از سر تربت باز نمي گردد، چه فرمايي؟ خطاب آمد كه: اگر او باز نگردد، شما باز گرديد، زيرا كه به كرم ما لايق نباشد كه به عقوبت بشتابيم و فرزند را درپيش مادر عذاب كنيم. ما در اين ساعت درضعيفي آن پير زن نگريم و اين فرزند او را بدو بخشيم. @zarboolmasall
معنی ضرب المثل جایی که میوه نیست، چغندر سلطان مرکباته چیست!💙🦋 ۱- یعنی در جامعه ای که بزرگان و فرهیختگان جایگاهی نداشته باشند، افراد پست و فرومایه به مقام و منزلت دست یافته و فخر می فروشند. ۲- معمولا این ضرب المثل را برای افراد کوته نگری به کار می برند که به محض رسیدن به موقعیت اجتماعی مناسب، خود را برتر از دیگران دانسته و گمان می کنند تمام این ها به دلیل برتری ذاتی آنها نسبت به دیگران است درحالیکه افراد بابصیرت به خوبی می دانند که شهرت چنین کسانی به دلیل به حاشیه رفتن افراد بزرگوار و دانشمند جامعه است. ۳- ضرب المثل ” در سرزمین کورها، شخص یک چشم پادشاهی می کند” قرابت معنایی با ضرب المثل ما دارد؛ یعنی تا وقتی که انسان خودش را با شخص پایین تر از خویش مقایسه کند، حس برتری و منحصر به فرد بودن به او دست می دهد. @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⚘صبح ⚘شنبه تون بخیر ⚘امروزتون ⚘به قشنگی بهشت ⚘به زیبـایی گـلها ⚘به شـادی پروانه ها ⚘به خوش خبری قاصدکها ⚘و به ‌محکمی پیوند قلب ها ⚘که یاد آور خـوبیهاست ⚘روزتـان بخیر و نیکی ⚘اول هفته تون به شادی ‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌ @zarboolmasall
وجه تسمیه ضرب المثل "گربه را دم حجله كشتن": آورده اند که دامادی برای آن که زهر چشمی از عروس بگیرد و زمینه را برای مردسالاری سال های بعد هموار سازد، در شب عروسی دست به ابتکاری زد و آن این که گربه ای را گرفت و در جایی مخفی کرد. شب عروسی هنگامی که عروس و داماد وارد حجله شدند، داماد طرحی چید که گربه یکباره وارد اتاق شود. داماد که دنبال این فرصت بود، به طرف گربه هجوم آورد و به سرعت برق گربه را گرفت و سر از بدنش جدا کرد. همین نمایش کافی بود تا عروس حساب کار خود را بکند و بفهمد که شریک زندگی آینده اش چه قاطعیتی دارد. چندی که گذشت، داماد گربه کش از دنیا رفت و عروس خانم را با آرزوهایش تنها گذاشت. بعدها مرد دیگری به خواستگاری اش آمد، اما او بر خلاف شوهر قبلی مردی منفعل و دم دمی مزاج بود. زن که نتوانسته بود در زمان شوهر قبلی به بسیاری از خواسته هایش برسد، فرصت را غنیمت شمرد و زن سالاری پیشه کرد. شوهر بیچاره که از دست زن عاصی شده بود، دنبال راهی می گشت تا قاطعیت خود را به رخ بکشاند و به او بفهماند که چند مرده حلاج است. از قضا حکایت شوهر قبلی این زن و کشتن گربه را هم شنیده بود. تصمیم گرفت همان کاری را بکند که شوهر قبلی انجام داده بود. گربه ای را گرفت تا در یک صحنه سازی سر از بدنش جدا کند؛ اما گربه از دستش فرار کرد، وارد کوچه شد. گربه جلو و مرد به دنبال، غوغایی در کوچه پیدا شد. بالاخره مرد، گربه را گرفت و کشت و فاتحانه به خانه نزد همسرش آمد تا اوضاع را ورانداز کند؛ اما بر خلاف تصور، ملاحظه کرد این زن به جای اضطراب و نگرانی و به جای این که آثار ترس و واهمه از شوهر در چهره اش باشد، لبخندی تمسخر آمیز به صورت دارد؛ و به زبان بی زبانی شوهرش را سرزنش می کند. زن دست آخر تاب نیاورد و گفت: «آن که دیدی، گربه را دم حجله کشت، نه توی کوچه...» @zarboolmasall
🔰ایرانی ها گوشت هم را بخورند، استخوان هم را دور نمی اندازند! ✍️ حسین حسینی نژاد ⏺️ اگر چه آنور آبی ها ما ایرانی ها را آدمهایی پیچیده می دانند اما مسئله این قدر ها هم که می گویند پیچیده نیست! ↙️ البته شاید حق هم داشته باشند، برایشان عجیب است در عین حالی که به نظر می رسد ایرانی ها از تورم و گرانی و برخی سو مدیریتها و فسادها در دولت(state) نگران و حتی عصبانی هستند با این حال بازهم جمعیت کثیری در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن و یا در انتخابات مختلف شرکت می کنند! ⬅️ آنها اگر بخواهند این رفتار را درک کنند باید نگاهی به پیشینه و فرهنگ ایرانی بیندازند. در میان ایرانیان ضرب المثلی هایی رواج دارد که در دل خود هزاران معنا را جای داده است و میتوان بسیار از رفتارهای آنان را مبنای اینها تحلیل کرد به طور مثال در این مورد به خصوص به دو مثل می توان اشاره کرد : ⏪اولی که می گوید: «فامیل اگر گوشت هم را بخورند، استخوان هم را دور نمی اندازند» و ضرب المثل دوم که می گوید: «زن و شوهر دعوا کنند ابلهان باور کنند» ؛ ◀️ این دو مثل اشاره به این دارد که اگر چه ممکن است بین اعضای یک خانواده و یا یک فامیل نارضایتی ها و حتی دعوایی وجود داشته باشد اما غریبه ها نباید آنرا خیلی باور کنند چرا که اینها معمولا موقتی و فراموش شدنی است، ضمن اینکه حتی در اوج دعوا اگر از سمت غریبه ای تعرضی به یکی از طرفهای خانواده و فامیل شود باز این ها به جِد به یاری هم می شتابند و جالب اینکه گاهی همین خصلت سبب پایان اختلاف و آشتی میان اعضای فامیل میشود! 🔚حکایت راهپیمایی۲۲ بهمن و شرکت در انتخابات همین است! نه اینکه مردم در این روزها ناکارآمدیها و کم و کاستی ها را فراموش میکنند! خیر! بلکه اولا پیوندهای عمیق میان ایرانیان به مراتب از گسستگی ها قوی تر است و دوم اینکه ایرانی ها برای اینکه دشمن شاد نشوند یا اینکه جلو سوء استفاده او را بگیرند در این روزها سعی می کنند اختلافات و دلخوری ها را نادیده بگیرند ‌و موضوعات مهم تری را در اولویت قرار دهند ، آنها می دانند که بیگانه قصد دارد از آب گل الود این دعوای خانوادگی ماهی بگیرد لذا می آیند تا صلابت و هم بستگی خود را به بیگانه نشان دهند و طمع را از ملتشان دور کنند. @zarboolmasall
«آدم بی گناه پای دار می ره ولی سر دار نمی ره» 🔗 ریشه ضرب المثل 📗روایت است که در یک درگیری قتلی رخ می دهد و قاتل فرار می کند. مأمورین به شخصی مظنون شده و او را دستگیر می کنند. ⏪ فرد مظنون هر چه التماس می کند که من بی گناهم حرفش را قبول نمی کنند. ◾پس از محاکمه چون شاهدی نداشت به اعدام محکوم می شود. 📛روز اعدام طناب بر گردن او می بندند و بالای دار می کشند اما طناب پاره می شود و از بالای دار می افتد. 👈 وقتی دوباره می خواهند او را بالا بکشند قاتل اصلی که جزو تماشاگران بوده  جلو می آید و می گوید: او را رها کنید ، او بی گناه است و قاتل منم  پس او را به زندان می برند و بی گناه را آزاد می کنند. 👈 مقصود این مثل این است که شخص بی گناه مجازات نمی شود و در پایان بی گناهی اش ثابت خواهد شد ولو به پای چوبه ی دار باشه. برای همین گفته اند؛ «آدم بی گناه پای دار می رود ولی سر دار نمی رود». @zarboolmasall
گرگ باران دیده یا گرگ بالان دیده یا گرگ پالان دیده یا کدک باران دیده ◀️ گرگ بالان دیده نخستین بار، مؤلف برهان قاطع (۱۰۶۲ق) معنی جدید بالان را وارد فرهنگ لغات پارسی کرد: «تله که بدان جانوران را گیرند» (ج ۱، ۲۲۵). بعد از او، عبدالرشید حسینی تتوی، مؤلف فرهنگ رشیدی (۱۰۶۴ ق) به استناد همین قول، یا به اجتهاد خود، «گرگ بالان دیده» را جایگزین «گرگ باران دیده» کرد: «بالان: تله جانوران. و از اینجاست که در مثل سایر است که کسی که مجرّب در امور باشد، او را گرگ بالان دیده گویند، یعنی تله دیده و عوام به غلط باران دیده گویند. و ظاهراً بعضی به واسطه تغییر لهجه، بالان را باران خواندند؛ چنان‌که شایع است میان راء و لام» (ج ۱، ۲۰۸). رشیدی که برای معانی دیگر بالان، شواهدی از متون نظم فارسی آورده، در مورد بالان به معنی تله، هیچ نقلی که مؤید این معنی تازه باشد، اقامه نکرده است. تعبیر «گرگ بالان دیده» از فرهنگ رشیدی به کتاب‌های لغت و امثال راه یافته است. ◀️ گرگ پالان دیده مؤلف بهار عجم (۱۱۵۲ق) بر قول رشیدی ایراد وارد کرده، و پیشنهاد دیگری دارد: «تغلیط رشیدی که گرگ باران دیده غلط است و صحیح بالان دیده است، غلط باشد و صحیح پالان دیده به بای فارسی مرادف آن است. چه، بازیگران ولایت، گرگ را پالان بندند، چنانچه از اهل زبان شنیده شده و به تحقیق پیوسته» (ج ۳، ۱۷۷۸). همین حرف را سیالکوتی (۱۱۸۰ق) در مصطلحات الشعراء و محمد پادشاه (۱۳۰۶ ق) در فرهنگ آنندراج تکرار کرده‌اند. ◀️ کُرک باران دیده فیروز منصوری در مقاله‌ای که به سال ۱۳۵۷ در مجله «هنر و مردم» به چاپ رسانده، بر آن است که شکل درست این اصطلاح، کُرک باران دیده است: «صورت اصلی کلمه، گرگ نیست بله کرک است؛ یعنی پوستین باران دیده که در آن باران تأثیر نمی‌کند. بدیهی است که باران، گرگ را مجرّب و آزموده نمی‌کند. بلکه باران، کُرک ـ پوستین یا لباس‌های چرمی ـ را از بوته آزمایش در می‌آورد و از مرحله تجربه می‌گذراند» (ش ۱۸۹ ـ ۱۹۰؛ ص ۵۸). برداشت استحسانی ایشان، با شواهد موجود همخوانی ندارد و آشکار است که منظور شاعران قدیم ما در ابیاتی که آورده‌اند، همان گرگ بیابانی است نه کُرک چرمین. ایجاد تناسب میان گرگ و روباه و سگ و شیر نر در اشعار مورد اشاره، مؤید این مسئله است. در حیرتم که ایشان در باب عبارت ضیاء نخشبی که می‌گوید شیر ـ سلطان جنگل ـ با گرگ باران دیده مشورت کرده، چه تعبیری دارند؟ ◀️ بنابراین، در تعبیر «گرگ باران دیده»، گرگ همان گرگ بیابانی است و باران همان مائده آسمانی؛ و نحوه کاربرد مثل در متون قدیم و جدید، بر این امر گواه است؛ سایر حدسیات و پیشنهادات، از حمایت متون و پشتوانه کاربرد عوام و خواص بی‌بهره است. ❇️ استاد سیدعلی میرافضلی،کانال «چهار خطی » @zarboolmasall
هدایت شده از شبکه معاشرین
13.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انتخابات یا ؟! 🤔 چه فرقی میکنه به کی رأی بدیم وقتی حکومت هرکی رو که دلشون بخواد سر کار میارن؟ 🏔 (معاشرین) راهبرد طلایی برای مشارکت حداکثری 👇 https://eitaa.com/joinchat/2215379014Cc3e1101b85
🎆رشد علمی در آموختن آن به دیگران ‏امام صادق علیه السلام‏ لِكُلِّ شَيْءٍ زَكَاةٌ وَ زَكَاةُ الْعِلْمِ أَنْ يُعَلِّمَهُ أَهْلَهُ برای هر چیز زکات و صدقه‌ای است، و زکات علم آن است که به اهلش یاد داده ‌شود. 📚بحار الانوار، ج ۲، ص: ۲۵ 🔖پ ن: 📎یکی از معانی زکات رشد و نمو است. 📎دانش سودمند خود را در اختیار تشنه حقیقت قرار دادن از مصادیق انفاق و صدقه است 📎گفتگوی علمی خالصانه موجب رشد روحی و علمی دانشمندان می شود. 📎دانش را باید به اهل آن سپرد ‌.زیرا امانت الهی نزد دانشمند است.(هر مطلبی را در هر گروه مجازی نمی توان منتشر کرد.چرا که ممکن است ایجاد شبهه کند یا موجب سوء استفاده نا اهل قرار گیرد) 📎دانش را به نا اهل آموختن چون دادن تیغ در کف زنگی مست است! چو دزدی با چراغ آید گزیده تر بر کالا در پناه حق باشید.🌷 @zarboolmasall
اینم از ضرب المثل کاربردی امروزمون😍 You can’t have your cake and eat it, too هم خدا رو می‌خوای هم خرما رو🌴 @zarboolmasall
📘 روزی، گوساله ای باید از جنگل بکری می گذشت تا به چراگاهش برسد، گوساله ی بی فکری بود و راه پر پیچ و خم و پر فراز و نشیبی برای خود باز کرد! روز بعد، سگی که از آن جا می گذشت از همان راه استفاده کرد و از جنگل گذشت. مدتی بعد، گوساله راهنمای گله، آن راه را باز دید و گله اش را وادار کرد از آن جا عبور کنند! مدتی بعد، انسان ها هم از همین راه استفاده کردند : می آمدند و می رفتند به راست و چپ می پیچیدند، بالا می رفتند و پایین می آمدند، شکوه می کردند و آزار می دیدند و حق هم داشتند، اما هیچ کس سعی نکرد راه جدید باز کند! مدتی بعد آن کوره راه، خیابانی شد! حیوانات بیچاره زیر بارهای سنگین، از پا می افتادند و مجبور بودند راهی که می توانستند در سی دقیقه طی کنند، سه ساعته بروند، مجبور بودند که همان راهی را بپیمایند که گوساله ای گشوده بود ... سال ها گذشت و آن خیابان، جاده ی اصلی یک روستا شد، و بعد شد خیابان اصلی یک شهر همه از مسیر این خیابان شکایت داشتند، مسیر بسیار بدی بود! در همین حال، جنگل پیر و خردمند می خندید و می دید که انسان ها دوست دارند مانند کوران، راهی را که قبلا باز شده، طی کنند و هرگز از خود نپرسند که آیا راه بهتری وجود دارد یا نه؟ 📕 قصه‌هایی برای پدران، فرزندان، نوه‌ها 👤 @zarboolmasall