eitaa logo
ضرب المثل
32هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
902 ویدیو
13 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak 🔴تبادل نظر
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از قاصدک
🔴 فقط ورود خوش سلیقه ها آزاده😳 _ روسریت همش سُر میخوره و نخکش میشه ؟ _ دلت میخواد یه جا بری که کلی روسری متنوع و با کیفیت و قیمت مناسب داشته باشه؟ اینجا معدن روسری های خاص و با کیفیته اونم با قیمت فوق‌العاده اقتصادی😍👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3959160919Cbb7912482c همین الان بیا و هدیه اولین سفارشت رو بگیر 🎁
. "با پا راه بری کفش پاره میشه با سر کلاه" 1️⃣ یعنی هرکاری که بخواهی انجام دهی، تبَعاتی خواهد داشت. پس نباید از ترس ضرر و زیان احتمالی، دست از تصمیمات بزرگت بکشی. 2️⃣ اگر بخواهی با پاهایت راه بروی، قطعا یک روز کفش هایت پاره خواهد شد! اگر نخواهی هزینه کفش بدهی و بخواهی راه هم بروی، آن وقت هم مجبوری برای خرید کلاهِ سرت هزینه کنی! 🔻پس اگر بخواهی در هر مسئله ای به فکر ضرری باشی که به تو میرسد، نمی توانی کاری انجام دهی. خراب شدن یا تمام شدن و حتی ضرر رسیدن به کارها، از کارهای عادی دنیاست! 3️⃣ این ضرب المثل را در مقام توصیه و نصیحت به دیگری به کار می برند تا به او نشان دهند که برای ورود به هرکاری نباید ترس به دل راه داد. 4️⃣ انسان اگر به دلیل هزینه هایی که هر لحظه به او وارد می شود نخواهد کاری انجام دهد، نه تنها پیشرفت نمی کند بلکه سودی هم عایدش نمی شود. @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
💥💥💥عرضه مستقیم عطریات با قیمتهای باور نکردنی و تنوع بسیار عالی 😱😱😱 🦋 از هر جایی عطر خریدی کفیتش خوب نبوده ؟!😢😢 ✨تبلیغ لازم نیست، و رو ببینی‌ دائمی ما میشی😎 ‌ می تونی کمتر پرداخت کنی اما بیشتر انتظار داشته باشی 😉😱 (تازه به مناسبت عید نيمه شعبان )* 👈تخفیف 💯 👈اشانتیون 🎁 👈ظرف رایگانهم داریییییییییییییییم😱😱😱😱 @Rosazard👈ثبت سفارش https://eitaa.com/joinchat/872218782C73a6252216 ...
💢 من از گوشتش نمی‌خورم از آبش به من بدهید ضرب المثل من از گوشتش نمی‌خورم از آبش به من بدهید ، را درباره‌ی کسی می‌گویند که رعایت مال حرام و حلال را نکند اما تظاهر به درستی کند و در واقع با دست پس زند و با پا پیش بکشد. در روزگاران گذشته چند دوره گرد با یکدیگر دوست بودند. این دوره گردها هرکاری انجام می‌دادند تا روزگار بگذرانند، آن‌ها گاهی راهزنی می‌کردند، گاهی مال کسی را مفت از چنگش درمی‌آوردند و گاهی هم در شهر بارکشی می‌کردند. روزی از روزها آن چند مرد گذرشان به صحرا افتاد. آن‌ها به دنبال چیزی برای خوردن بودند که ناگهان مردی را دیدند که مانند خودشان دوره گرد بود. مرد غریبه که آن چند مرد را دید مشتاق شد تا با آن‌ها همراه شود تا از تنهایی دربیاید و شاید این‌طور راحت‌تر زندگی را بگذراند. مدتی بعد گله‌ی گوسفندی را دیدند و به دنبال گله راه افتادند تا در فرصتی مناسب و به دور از چشم چوپان گوسفندی را از گله بدزدند تا شکم گرسنه خود را سیر کنند. دوره گردها گوسفندی چاق که از گله عقب افتاده بود را دزدیدند و بدون رعایت آداب شرعی ذبح کردن سر گوسفند را از تنش جدا کردند. ❌ @zarboolmasall
Don’t blow your own trumpet. خودستای نکن (برای خودت نوشابه باز نکن) Don’t cast pearls before swine. یاسین در گوش خر نخوان (تحت اللفظی: مروارید جلوی خوک نریز (یعنی چیز ارزشمند را به فردی که ارزشش را نمی داند نده)) Don’t count your chickens before they hatch. جوجه را آخر پاییز می شمارند Don’t cross a bridge until you come to it. چو فردا رسد فکر فردا کنیم (یعنی زودتر از موعد نگرانی نکن). @zarboolmasall
《جور استاد به ز مهر پدر》: در زمان‌های دور که شکل زندگی مردم با حالا خیلی فرق داشت ، درس خواندن و باسواد شدن کار بسیار سخت و دشواری بود که از عهده‌ی هرکسی برنمی‌آمد. در آن دوره بچه‌ها باید به مکتبخانه می‌رفتند تا سواد خواندن و نوشتن و سواد دینی به آن‌ها آموخته شود. دانش آموزان هر روز باید درس‌شان را می‌خواندن تا فردا به سوالات استاد پاسخ دهند. در غیر این صورت تنبیه در انتظارشان بود. در یکی از شهرها مکتب خانه‌ای بود با استادی بسیار باسواد و فرزانه و آشنا به علوم زمانه‌ی خود. تنها اشکال استاد این بود که چون خیلی پیر و کم حوصله بود ، حوصله بازیگوشی و کم کاری بچه‌ها را نداشت و با کوچکترین نافرمانی بچه‌ها را به شدت تنبیه می‌کرد و حتی گاهی به فلک می‌بست. (وسیله‌ای چوبی که به کمک آن پای دانش آموز را ثابت نگه می‌داشتند و استاد می‌توانست با ترکه به کف پای دانش آموز بزند). به همین دلیل هر روز وقتی بچه‌ها به خانه بازمی‌گشتند از دست استاد نزد پدر و مادران‌شان شکایت می‌کردند و از آن‌ها می‌خواستند آن‌ها را به استادی خوش اخلاق‌تر و مهربان‌تر بسپارند. تا این‌که خانواده‌ی چند تا از بچه‌ها استاد دیگری یافتند که قبول کرد آن‌ها را به شاگردی بپذیرد. ولی خانواده گروهی از شاگردان دوست داشتند فرزندان‌شان نزد استاد پیر بمانند. استاد جدید که می‌دانست این دانش آموزان نزد استادی بزرگ شاگرد بودند ، دلیل خانواده‌ها را برای تغییر استاد پرسید و فهمید که آن‌ها فقط به خاطر اخلاق تند استاد و تنبیه دائم به سراغ او آمده‌اند. استاد جدید تصمیم گرفت کمترین تکلیف را به آن‌ها بدهد و کمترین سوال و جواب را از این دانش آموزان داشته باشد. شاگردان استاد جدید که خیلی خوشحال بودند اغلب در مکتبخانه با بازی ، خوشگذرانی و تفریح اوقات خود را سپری می‌کردند و در کل خیلی به این گروه از دانش آموزان خوش می‌گذشت. تا این‌که پایان سال تحصیلی فرارسید بچه‌هایی که در مکتب خانه‌ی استاد پیر درس خوانده بودند و تلاش بیشتری کرده بودند قادر به خواندن و نوشتن بودند. ولی بچه‌های مکتب خانه استاد مهربان و جوان که تمام سال را به بازیگوشی سپری کرده بودند از حداقل سواد و حساب هم بهره نبرده بودند و یک سال خود را به هدر داده بودند. اینجا بود که خانواده‌ها فهمیدند جور استاد ، به ز مهر پدر. @zarboolmasall
خی قلتِ سر و قِرآن؟ محل گذر خوک و قرآن هچکی ناته یَقوب ته کتار ره چی‌یه؟ هیچ کس نپرسید: «یعقوب، چرا چهره‌ات غصه دارد؟» دنیای ئو تا ونه ساخ نوونه تمام آب‌های دنیا هم جمع شوند، به ساق پایش نمی‌رسند. @zarboolmasall
🔴 مستضعفانی که زمین را به ارث می‌برند... «ما اراده كرده‌ايم تا بر مستضعفان زمين منت نهیم، و آنان را پيشوايان و وارثان روى زمين قرار‌دهيم.» (قصص/۵) 🌕 زمانی که در حضور امام صادق علیه‌السلام این آیه خوانده شد؛ اشک از دیدگان حضرت جاری گشت و فرمودند: «نَحْنُ وَ اللَّهِ الْمُسْتَضْعَفُونَ»؛ به خدا قسم آن‌ها که در زمین تضعیف شده‌اند، ما اهل‌بیت علیهم‌السلام هستیم» 🌕 و در ادامه فرمودند: «إِنَّ هَذِهِ الْآیَهًَْ مَخْصُوصَهًٌْ بِصَاحِبِ الْأَمْرِ الَّذِی یَظْهَرُ فِی آخِرِ الزَّمَانِ وَ یَبِیدُ الْجَبَابِرَهًَْ وَ الْفَرَاعِنَهًَْ وَ یَمْلِکُ الْأَرْضَ شَرْقاً وَ غَرْباً فَیَمْلَأُهَا عَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ جَوْراً.»؛ «این آیه مختص به صاحب الامر امام عصر عجل‌الله تعالی فرجه الشریف است که در آخرالزّمان ظاهر می‌شود و گردن‌کشان و فرعون‌ها (حاکمان ستمگر) را از هم می‌پاشد و شرق و غرب زمین را به تصرف درمی‌آورد و سپس آن را پر از عدل و داد می‌کند درحالی‌که پیش از آن مملو از کفر و ستم بود.» 📗تفسیر اهل‌بیت علیهم‌السلام ج۱۱،ص۱۳۸ 📗تفسیرالبرهان، ج۴، ص ۲۵۴ 📗بحارالأنوار، ج۵۱، ص۶۴ @zarboolmasall
هدایت شده از قاصدک
خیلی دنبال لباس هایی گشتی که هم برای پوشش زیر چادر مناسب باشه، هم بتونی تو مهمونی ها ازش استفاده کنی ⁉️ جامان همون جاییه که به همه خواسته هات یکجا می‌رسی اونم به قیمت خرید عمده 😳 👇🏻 ╭━━━⊰•🧥‌⃟🧕🏻•⊱━━━╮ https://eitaa.com/joinchat/230228206C9f372f545b ‌‌╰━━━⊰•‌‌🧥⃟🧕🏻‌•⊱━━━╯
❇️ حضرت علی اکبر علیه السلام جنگاور میدان نبرد ✅ هنگامی که حضرت علی اکبر علیه السلام با آن هیبت رزم جویی و مبارز طلبی به میدان آمد، لشکر عمر بن سعد در برابرش تاب مقاومت نداشتند و هر کدام به طرفی فرار ‌می‌کردند. فرمانده لشکر دشمن، حکیم بن طفیل و ابن نوفل را طلبید و هر کدام را هزار سوار بداد و گفت: 🔹 چاره آن است که شماها به یک دفعه حمله کنید. ▫️ آنها به شیر بیشه میدان، علی اکبر علیه السلام حمله ور شدند؛ ولی آن شاهزاده شجاع که وارث شجاعت حیدری و حسینی بود، در آن هنگام بر جّدش محمد مصطفی صلی االله علیه و آله صلوات فرستاد و بر آن قوم حمله نمود و جمع بسیاری را هلاک کرد و لشکر را متفرق ساخت. (۱) عمر بن سعد، به اصطلاح خودش، چاره جویی کرد و طارق بن کثیر را مأمور کشتن علی اکبر علیه السلام کرد، طارق بن کثیر مردی شجاع و با جرأت بود. عمر بن سعد به او گفت: 🔹تو سالهاست که از دست امیر جایزه می‌گیری، اکنون برو سر این پسر را برایم بیاور و من ضامن می‌شوم که از پسر زیاد برای تو حکومت موصل را بگیرم. ▫️ و برای ضمانت خود، انگشترش را به طارق بن کثیر داد. طارق مقابل شیر حیدری قرار گرفت و نیزه ای به طرف آن حضرت پرتاب کرد و آن حضرت، نیزه را از خود دفع نمود، چنان نیزه را بر سینه طارق زد که از اسب به زمین افتاد. در این حال، برادر طارق به مبارزه علی اکبر علیه السلام آمد و آن حضرت ضربتی بر چشمهایش زد و آن ملعون روی خاک افتاد. در این هنگام، کشته شدن طارق و برادر او، بر فرزندان طارق بسیار مشکل آمد، پس دو پسر طارق هر کدام به میدان آمدند، که به وسیله رزم جوی لشکر سیدالشهداء، حضرت علی اکبر علیه السلام به هلاکت رسیدند. ترس و هیجانی در لشکر عمر بن سعد افتاد: 🔹 این جوان کیست که هیچکس تاب مقاومت در برابر او را ندارد؟! ▫️ بالاخره فرد دیگری به نام بکر بن غانم به میدان آمد تا شاید بتواند آن شجاع حسینی را از لشکر دور کند. وقتی مقابل علی اکبر علیه السلام قرار گرفت، آن حضرت چنان شمشیری بر بکر بن غانم زد که خود و مرکبش دو نیمه شد. (۲) ⬅️ بدرقه جان - زندگانی حضرت علی اکبر علیه السلام صفحه ی ۲۸ (۱). تذکره الشهداء،ص۲۰۵. (۲). اسرار الشهاده،ص۳۷۰؛ تذکره الشهداء،ص۲۰۶. 🏷 علیه السلام @zarboolmasall
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هدایت شده از قاصدک
اگه افسرده ای اگه اضطراب داری اگه افكار منفی رهات نمی‌كنه با این زندگیتو بهشت کن👇 ⚫️ زندگیتو متحول کن 🔥 از لینک زیر میتونی وارد بشی تا تو هم معجزه رو تو زندگیت تجربه کنی 👇👇 https://eitaa.com/joinchat/3225157676Cb1ca1c809a https://eitaa.com/joinchat/3225157676Cb1ca1c809a مطمئنم جایی نشنیدید این حرفهارو👆🤔🙄 با این دوره زندگیتو بساز✅ فقط کافیه روزی ۱۰ دقیقه وقت بزاری